حکمت نهج البلاغه
وَ قَالَ ع مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ- فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ
♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥
وَ قَالَ ع مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ- فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ
هر ساله در کتاب رکوردهای گینس، رکوردهای جدید و جالبی ثبت میشود. سال ۲۰۱۹ نیز از این قاعده مستثنی نبود و رکوردهای فراوانی در این سال ثبت و شکسته شد. در این مطلب با برترینها همراه باشید تا با هم عجیبترین و جالبترین رکوردهایی را که در سال ۲۰۱۹ در گینس ثبت شده است را بررسی کنیم.
۱. جنیفر آنیستون تنها ۵ ساعت و ۱۶ دقیقه پس از پیوستن به اینستاگرام، یک میلیون دنبال کننده را به دست آورد و تبدیل به سریعترین کاربر اینستاگرام در جهان شد که به یک میلیون دنبال کننده میرسد.
۲. «الیود کیپچوگه»، دونده کنیایی به تنها فرد در جهان تبدیل شد که توانسته است دوی ماراتن را در کمتر از دو ساعت بدود و رکورد دوی ماراتن را شکست. این دونده ۳۴ ساله کنیایی مسیر ۴۲ کیلومتری مسابقه ماراتن وین را در ۱ ساعت و ۵۹ دقیقه و ۴۰ ثانیه و با سرعت میانگین ۲۱ کیلومتر در ساعت تمام کرد تا رکورد جهانی این رشته را از آن خود کند.
۳. یک جفت کفش نایک ساخت ۱۹۷۲ میلادی در حراج سوتبی (Sotheby) با قیمت ۴۳۷هزار دلار به «مایلز نادال» کلکسیونر و بازرگان کانادایی فروخته شد و رکورد گرانترین کفش ورزشی را که در حراج فروخته شده است شکست.
۴. «هیروشی کورودا» سرآشپز ژاپنی، طولانیترین رشته فرنگی (نودل) دستساز جهان را تولید کرد که بیش از ۱۸۲ متر طول داشت.
۵. «میااکو سونودا» ۱۰۸ ساله و «ماسائو ماتسوموتو» ۱۰۲ ساله ژاپنی، پیرترین زوج متاهل جهان بودند که در مجموع با هم بیش از ۲۱۰ سال سن داشتند. آنها بیش از ۸۰ سال است که با هم ازدواج کرده اند.
۶. یک حلقه ساخت جواهرسازان هندی با ۷۷۷۷ الماس به ارزش تقریبی ۵میلیون دلار، رکورد «داشتن بیشترین الماس در یک حلقه» را از آن خود کرد.
۷. حدود ۱۳۴۷ زن اسپانیایی با پوشیدن لباس عروس، رکورد جهانی با عنوان بزرگترین گروه عروسهای جهان را به دست آوردند.
۸. مجسمه سازان آلمانی بلندترین قلعه ماسهای جهان را ساختند. این مجسمه ماسهای که ساخت آن بیش از هفته زمان برد، بیش از ۱۷ متر ارتفاع داشت و از ۱۱ تن ماسه ساخته شده بود.
۹. «آنتونی ویلیامز» نیوزیلندی، رکورد جهانی شیرجه رفتن تا عمق ۷۰ متر در زیر یخ را در حالی که نفس خود را نزدیک به دو دقیقه و نیم نگه داشته بود به دست آورد.
۱۰. «کین تاناکا» یک زن ۱۱۶ ساله ژاپنی، پیرترین فرد زنده جهان لقب گرفت. وی در سال ۱۹۰۳، در همان سالی که برادران رایت با موفقیت هواپیمای خود را به پرواز درآوردند به دنیا آمد.
۱۱. در حدود ۶۳۳ غواص در سواحل فلوریدا، رکورد بزرگترین رویداد پاکسازی جهان را شکستند. در این پاکسازی غواصان توانستند بیش از ۹۰۰۰ قطعه زباله دریایی را از اقیانوس خارج کنند.
۱۲. یک هنرمند کانادایی بزرگترین مجسمه جهان را که از نیهای نوشیدنی ساخته شده بود را خلق کرد. این مجسمه خیرهکننده در شهر هوشیمین ویتنام و با استفاده از ۱۶۸هزار نی بازیافتی ساخته شده است. این اثر هنری به منظور افزایش آگاهی در مورد خطرات پلاستیکهای یکبار مصرف ایجاد شده است.
۱۳. این عکس از یک تخم مرغ، با بیش از ۳۰.۵میلیون لایک تبدیل به محبوبترین عکس در اینستاگرام شد و رکورد قبلی که در اختیار «کایلی جنر» و مربوط به عکسی از دخترش «استورمی» با ۱۸میلیون لایک بود را شکست.
۱۴. یک لاک پشت ۱۸۷ ساله به نام «جاناتان»، پیرترین حیوان زنده شناخته شده جهان در روی زمین شد. وی طبق گزارشهای جهانی گینس، در حدود سال ۱۸۳۲ به دنیا آمده است و در طول هر دو دوره جنگ جهانی اول و دوم زندگی کرده است.
۱۵. یک زن ۴۵ ساله انگلیسی به نام «جولی فلتون» رکورددار داشتن بزرگترین پاها در یک زن زنده در جهان شد. طبق آمار رکوردهای جهانی گینس، سایز پاهای او ۴۹.۵ است.
۱۶. «جک کای» استرالیایی با چشمان بسته، مکعب روبیک را در ۱۶.۲۲ ثانیه حل کرد و رکورددار سریعترین زمان برای حل مکعب روبیک با چشمان بسته شد.
۱۷. «جانی دی فرانچسکو»، سرآشپز استرالیایی پیتزایی را با ۱۵۴ نوع پنیر مختلف درست کرد و رکورد جهانی گینس در این زمینه را به دست آورد.
۱۸. «دیوید راش» آمریکایی با چشمان بسته توانست در مدت ۱ دقیقه، ۷۰ جوراب را از پای افراد دیگر خارج کند و رکورد جهانی گینس را به نام خود ثبت کند.
۱۹. تیمی ۳۰ نفره از سرآشپزهای ایتالیایی در شهر میلان، بزرگترین «تیرامیسو» در جهان را که تقریباً ۲۷۵ متر طول داشت، پختند. این تیرامیسو پس از پخت به یک بیمارستان کودکان اهدا شد.
۲۰. یک گاو شاخ بلند در «آلاباما» به دلیل شاخهای بزرگ خود، رکورد جهانی را شکست. طول شاخهای این گاو به عدد شگفتانگیز ۳۲۳.۷۴ سانتیمتر میرسد.
۲۱. در مکزیک بزرگترین خرس عروسکی جهان به افتخار «روز ملی کودکان» ساخته شد که وزن آن بیش از ۳۶۰۰ کیلوگرم بود و ارتفاع آن به ۲۰ متر میرسید.
۲۲. در هند بزرگترین برج کاپ کیک دنیا را که از ۱۸.۸۱۸ کیک تهیه شده بود ساخته اند. این کیک پس از ۴۲ ساعت پخت و پز بدون توقف ساخته شد و رکورد جهانی گینس را برای ساختن بلندترین برج کاپ کیک دنیا با ارتفاع ۱۲ متر و ۶۰ سانتیمتر برای هندیها ثبت کرد.
۲۳. یک شرکت کانادایی بزرگترین ماز (پیچ و خم) برفی جهان را ساخت. مساحت این ماز برفی به بیش از ۲.۷۸۹ متر مربع میرسید و رکورد قبلی را که ۱۰۰۰ متر مربع و مربوط به سال ۲۰۱۵ بود، شکست.
منبع: insider
وَ قَالَ ع قَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ قَدْ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنِ اسْتَمَعْتُمْ
روزى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم از راهى مى گذشت ، شيطان را ديد كه خيلى ضعيف و لاغر شده ، از او پرسيد؛ چرا اين قدر ضعيف گشته اى ؟شيطان گفت : يا رسول الله ؛ از دست امت شما رنج مى برم و در زحمت هستم .پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: مگر امت من با تو چه مى كنند كه رنج مى برى ؟ شيطان گفت : چون كه آنها شش خصلت دارند كه من نمى توانم اين شش خصلت را در آنها ببينم .
وَ قَالَ ع اعْتَصِمُوا بِالذِّمَمِ فِي أَوْتَادِهَا
وَ قَالَ ع لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ
وَ قَالَ ع لِكُلِّ امْرِئٍ عَاقِبَةٌ حُلْوَةٌ أَوْ مُرَّةٌ
شناسایی بزرگترین قلعههای جهان کار آسانی نیست. قلعههایی که در زیر برمیشمریم با استفاده از گوگلمپ و KML Area Calculator شناسایی شده است.
۱. قلعه مالبورک (Malbork Castle)
این قلعه که بزرگترین قلعه جهان است در لهستان واقع شده و مساحتی حدود ۲۱ هکتار دارد. قلعه مالبورک در سال ۱۲۷۴ توسط شوالیههای تتونیک ساخته شده که این مکان را پایگاهی برای شکست دادن دشمنان لهستان و حکومت بر قلمرو شمالی بالتیک قرار دادند. این قلعه با افزایش تعداد شوالیهها کمکم گسترش یافت تا زمانی که شوالیهها در سال ۱۴۶۶ به سمت کنیگزبرگز (Konigsburg) عقبنشینی کردند.
۲. قلعه مهرانگار (Mehrangarh Fort)
این قلعه در هند واقع شده و روی تپهای با ارتفاع ۱۲۲ متر قرار گرفته است. دیوارهای قلعه ۳۶ متر ارتفاع و ۲۱ متر عرض دارند. ورودی قلعه نیز دارای هفت دروازه است. قلعه مهرانگار در سال ۱۴۵۹ به دست جوداپور ساخته شده است. بقایای بهجامانده از این قلعه به قرن ۱۷ میلادی بازمیگردد.
۳. قلعه پراگ (Prague Castle)
قلعه پراگ، بنا بر آنچه در کتاب گینس به ثبت رسیده، یکی از بزرگترین قلعههای جهان به شمار میرود. این قلعه در قرن نهم میلادی ساخته شده و تا نیمه قرن ۱۸ در حال گسترش بود. درون این قلعه مکانهای دیدنی دیگری مثل کلیسای سنتویتوس و قصر سلطنتی سنتجرج نیز قرار دارد.
۴. قلعه وینزر (Windsor Castle)
قلعه وینزر بزرگترین قلعه مسکونی جهان و همچنین پهناورترین قلعه انگلستان است. ملکه الیزابت دوم چند هفته در سال را در این قلعه میگذراند و برای کار یا استراحت از این محل استفاده میکند.
۵. قصر هوهنسالزبورگ
(Hohensalzburg Castle)
این قلعه در سالزبورگ اتریش واقع شده و یکی از مکانهایی است که به خوبی از آن نگهداری شده است. هوهنسالزبورگ در سال ۱۰۷۷ ساخته شده و طی سالهای ۱۴۹۵ تا ۱۵۱۹ به طرز چشمگیری وسعت یافته تا به اندازه کنونی برسد.
۶. قصر اسپیس (Spis Castle)
این قلعه در شرق اسلواکی واقع شده و یکی از بزرگترین قلعههای قرون وسطایی در اروپای مرکزی به شمار میرود. بدنه اصلی قلعه در نیمه اول قرن سیزدهم از دیوارهای سنگی ساخته شده و حیاط پایینی نیز در اواسط قرن ۱۵ تکمیل شده است. این قلعه در مکانی بسیار زیبا قرار دارد به طوری که فیلمهای زیادی مثل «قلب اژدها» و «آخرین لژیون» در آنجا فیلمبرداری شده است.
۷. قصر بودا (Buda Castle)
این قلعه در بوداپست مجارستان واقع شده و اولین بار در قرن سیزدهم پس از حمله مغول ساخته شد. ساکنان بودا برای محافظت از آن منطقه این قلعه را ساختند. قلعه بودا امروزه ترکیبی از معماری دوره گوتیک و باروک است. قلعه بودا بارها مورد حمله قرار گرفته و از نو بازسازی شده است.
۸. قصر هیمهجی (Himeji Castle)
این قلعه زیباترین قلعه ژاپن و یکی از آثار بازمانده از وقایعی، چون زلزله، بمب و جنگ داخلی است. قلعه هیمهجی در قرن ۱۴ ساخته شد و ابعاد آن به مرور زمان گسترش یافت. این مجموعه با شکل امروزیاش در سال ۱۶۰۹ تکمیل شده است.
۹. قلعه سیتادل (Citadel)
این قلعه در ارتفاع ۵۰ متری تپه شهر حلب سوریه قرار دارد و یکی از قدیمیترین قلعههای جهان محسوب میشود. استفاده از این قلعه به هزاره سوم قبل از میلاد بازمیگردد و پس از آن توسط یونانیها، بیزانسیها، ایوبیان و مملوکها اشغال شد.
۱۰. قصر ادینبورو (Edinburgh Castle)
این قلعه در صخرهای آتشفشانی واقع شده و به شهر ادینبوروی اسکاتلند مشرف است. قدمت برخی از ساختمانهای این قلعه به قرن ۱۶ برمیگردد. تنها ساختمانی که از قرن دوازدهم در آنجا باقی مانده کلیسای سنتمارگارت است.
منبع: touropia
وَ قَالَ ع لِرَجُلٍ سَأَلَهُ أَنْ يَعِظَهُ- لَا تَكُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَيْرِ عَمَلٍ- وَ يُرَجِّي التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ- يَقُولُ فِي الدُّنْيَا بِقَوْلِ الزَّاهِدِينَ- وَ يَعْمَلُ فِيهَا بِعَمَلِ الرَّاغِبِينَ
جهان مملوء از حیوانات وحشی عجیب و غریب است. گونههای جانوری زیادی در سراسر جهان وجود دارند که برای عموم مردم کمتر شناخته شده اند ولی اطلاعات جالبی درباره آنها وجود دارد. امروز، ما در برترینها یک لیست جالب برایتان گردآوری کرده ایم: ۱۰ حیوان عجیب و غریب که نمیدانید وجود دارند و نام آنها را تا کنون نشنیده اید. پس در ادامه با ما همراه باشید.
۱. مرغ ابریشمی (Silkie)
مرغ ابریشمی یکی از نژادهای مرغ است که به دلیل پرهای زینتی غیرمعمول خود که شبیه ابریشم (سیلک) و اطلسی است، به این نام خوانده میشود. اینگونه از مرغ دارای ویژگیهای عجیب متعددی است که عبارتند از پوست و استخوانهای سیاه رنگ، لالههای گوش آبیرنگ، و پنج پنجه بر روی هر پا؛ در حالی که اغلب گونههای مرغ تنها چهار پنجه روی پاهای خود دارند. اینگونه از مرغ در اغلب نمایشهای ماکیان و با رنگهای متنوع دیده میشوند. همچنین مرغ ابریشمی به سبب ویژگیهای جسمی خاص خود، طبعی آرام و دوستانه دارند.
۲. پوستپر سوندا (Sunda Flying Lemur)
این حیوان در واقع یک لمور (میمون پوزهدار ماداگاسکار) نیست و توانایی پرواز ندارد. ولی در عوض میتواند از روی درختان جهش کند. این حیوان گیاهخوار است و در طول شب فعالیت میکند و از قسمتهای نرم گیاهان مانند برگهای جوان، گلها و میوهها تغذیه میکند. این حیوان را میتوان در سراسر جنوب شرقی آسیا و دراندونزی، تایلند، مالزی و سنگاپور مشاهده کرد.
۳. سگ وحشی آسیایی (Dhole)
سگهای وحشی آسیایی یا سگهای جنگلی که به نام «Dhole» نیز شناخته میشوند، جزو کمیابترین، مرموزترین و در معرض خطرترین گونه سگسانان روی کره زمین هستند. این حیوانات بومی مناطق جنوبی و جنوب شرقی آسیا هستند. این سگها با دمی سیاه رنگ و پشمالو و بدنی قرمز رنگ به راحتی تشخیص داده میشوند. این حیوان گوشتخوار است.
سگهای جنگلی اجتماعی هستند و اغلب در دستههایی که به بیش از ۲۰ حیوان میرسد به شکار میپردازند. سگهای جنگلی از موفقترین شکارچیان بهشمار میآیند. این حیوانات از گوزن٬ بز، آهو، خرگوش، موش، گاو، گاومیش و گراز تغذیه میکند. سگهای جنگلی حدود ۹۰ سانتیمتر طول دارند و وزنشان بین ۱۵–۲۵ کیلوگرم است.
۴. بز کوهی مارخور (Markhor)
بز کوهی مارخور یکی از گونههای بزرگجثّه بز کوهی است که در شمال شرقی افغانستان، شمال پاکستان، کشمیر، جنوب تاجیکستان و جنوب ازبکستان زندگی میکند. این حیوان در معرض خطر انقراض قرار دارد و برآورد میشود که جمعیت آن در حیاتوحش کمتر از ۲۵۰۰ رأس باشد. مارخور حیوان ملی پاکستان است و نامش را از زبان فارسی و به معنای خورنده مار گرفته است. طبق باورهای محلی این جانور مارها را کشته و آنها را میخورد. این نوع بز ۶۵ تا ۱۱۵ سانتی متر تا شانههایش طول دارد. وزن متوسط آن ۴۰ تا ۱۱۰ کیلوگرم میباشد.
۵. میمون دماغ سربالا (Snub.nosed Monkey)
میمونهای دماغ سربالا از جمله موجودات شاخص در حیات وحش چین به شمار میروند. این میمون ها، بسیار مظلوم و غمگین به نظر میرسند و به دلیل رنگ و شکل زیبایی که دارند، مورد توجه بسیاری از مردم هستند. بینی و سوراخهای بینی این میمون به طرف بالا قرار گرفته که این شکل دماغ باعث میشود وقتی باران میآید قطرات آب مستقیم وارد سوراخهای بینی میمون شود و جانور شروع به عطسه کردن میکند. متاسفانه امروزه این میمونها به دلیل از بین رفتن زیستگاهشان، در معرض خطر انقراض قرار دارند.
۶. سگ راکون (Raccoon Dog)
تانوکی یا سگ راکون، حیوان بومی شرق آسیاست که معمولا مورد بیتوجهی قرار میگیرد، اما این حیوان در فرهنگ ژاپنی دارای جایگاه قابل توجهی است. با اینکه شکل ظاهری تانوکیها شبیه به راکونهاست، اما آنها متعلق به خانواده سگسانان همچون گرگها و روباهها هستند. سگراکون به همراه روباه خاکستری آمریکای شمالی تنها سگسانی است که توانایی بالا رفتن از درخت را دارد. راکونسگ همه چیزخوار است و از جوندگان کوچک، دوزیستان، ماهیان، خرچنگ، حشره ها، لاشه، گیاهان و میوهها تغذیه میکند.
۷. گرگ یالدار (Maned Wolf)
گرگ یالدار بزرگترین گونه سگسانان در آمریکای جنوبی است. چهرهشان شبیه به گرگ، پاهایی بلند و کشیده، چون روباههایی قد بلند و گوشهایی باریک و ترسناک دارند. گرگ یالدار بلند قدترین سگسان وحشی به حساب میآید. رنگ قهورهای مایل به نارنجی این جانوران بر ابهتشان میافزاید و پاهای سفید و سیاهشان گویا کفشهایی زیبا و فاخر هستند.
آنها بویی از خود بر جا میگذارند که نشانگر قلمروشان باشد و به کسی اجازهی ورود به آن را نمیدهند. گرگهای یالدار، گوشتخوار هستند و برای بقا به شکار میپردازند. طعمههای مورد علاقهی آنها پستان داران کوچک (خرگوش و دیگر جوندگان)، پرنده، ماهی و... است.
۸. گرنوک (Gerenuk)
گرنوک یا غزال والر یک گونهی گردن دراز از خانوادهی بزهای کوهی میباشد که در بیابانهای شرق آفریقا و خارهای خشک بوتهزارها زندگی میکند. کلمهی گرنوک از زبان سومالیایی میآید و به معنی گردن زرافهای میباشد. گرنوکها سر نسبتا کوچک، اما چشمها و گوشهای بزرگی دارند. آنها با ایستادن بر روی پاهای عقبی خود و بالا کشیدن گردنشان امکان آن را بدست میآورند که به شاخههای بالاتر درختان نیز دسترسی پیدا کنند.
۹. مرغ مگس خوار سلطنتی (Amazonian Royal Flycatcher)
مرغ مگس خوار سلطنتی آمازون پرندهای است بومی قاره آمریکا که در جنگلها و بیشه زارهای آمازون یافت میشود. طول این پرنده حدود ۱۶ سانتیمتر میباشد و تاجی رنگارنگ روی سر آنها وجود دارد. آنها لانههای بزرگی (گاهی به طول ۱۸۰ سانتیمتر) در قسمتهایی که نزدیک آب است میسازد. این لانهها بر روی آب آویزان مانده و باعث میشود دست پستانداران شکارچی به آن نرسد. این پرنده شهد و مایع شیرین درون گلها را مینوشد و حشرات ریز را شکار میکند.
۱۰. غزالک گورخری (Zebra Duiker)
غزالک گورخری یک بز کوهی کوچک است که در آفریقا و بیشتر در ساحل عاج یافت میشود. پوست آنها به رنگ طلایی یا قرمز قهوهای با نوارهای سیاهی همانند گوره خر است. طول این حیوانات به ۹۰ سانتیمتر میرسد و وزن آنها ۲۰ کیلوگرم است. غزالک گورخری در جنگلها زندگی میکنند و از برگها و میوههای درختان تغذیه میکنند. این حیوانات از عجیبترین کوجودات کره زمین محسوب میشوند.
منبع: wonderslist
در حالی که آتش غیرقابل کنترل در حال ویران کردن جنگلهای استرالیاست، فیلپین گرفتار یک فاجعه طبیعی دیگر است. آتشفشان تال واقع در جزیره بزرگ لوزون در ۱۲ ژانویه ۲۰۲۰ فوران کرد و خاکستر و بخار آن به فاصله ۹ تا ۱۴ کیلومتر به آسمان رفت. موسسه آتشفشانشناسی و زلزلهشناسی فیلیپین دستور داد شهرهای بالت، سن نیکولاس و تلیسی در باتانگا و سایر شهرهای اطراف دریاچه تال را تخلیه کنند.
برخی افراد در حال تماشای این منظره عظیم و وحشتناک توانستند عکسهای خیرهکنندهای از فوران آتشفشان بگیرند. این تصاویر نشان میدهد که دود و خاکستری که از دهانه تال بلند میشود، به آسمان میرسد. به همین دلیل فرودگاه بینالمللی مانیل مجبور شد همه پروازهای رفت و برگشت این فرودگاه را متوقف کند. متاسفانه هنوز ۴۵۹۳۰۰ نفر هنوز در ۱۴ کیلومتری منطقه خطر قرار دارند.
منبع: boredpanda
وَ قَالَ ع الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ
واقعاً بدون درختان چه کار خواهیم کرد؟ آنها تامین کننده اکسیژن، غذا، دارو و زیستگاهی برای حیوانات هستند و از فرسایش خاک جلوگیری میکنند. در حالی که همه درختان به خودی خود زیبا و تماشایی اند، اما بعضی از آنها واقعا از بقیه خاصتر و برجستهتر میباشند.
۱. اکالیپتوس رنگین کمان
این درخت مانند یک اثر هنری است. الگوهای رنگارنگ روی درخت نتیجه ریختن بخشهایی از پوست این درخت در زمانهای مختلف در طول سال است. این رنگها ابتدا با یک قهوهای روشن و سپس سبز روشن شروع میشود که با گذشت زمان به رنگهای سبز تیره، صورتی، آبی، نارنجی، بنفش، قرمز و هر رنگ دیگر رنگینکمانی تبدیل میشوند. این تنها چیزی نیست که در مورد این درخت بسیار جالب است.
اکالیپتوس رنگینکمان تنها درخت اکالیپتوس بومی نیمکره شمالی است و در فیلیپین، گینه نو و جنگلهایی با بارندگی فراوان رشد میکند. این درخت همچنین جزء درختانی است که سریعترین رشد را دارند و هر سال بیش از یک متر رشد میکند و قطر تنه آن میتواند به ۲ متر برسد.
۲. هایپریون
هایپریون یک درخت غول پیکر در کالیفرنیا است که ۱۱۵ متر ارتفاع دارد که باعث شده به بلندترین درخت زنده جهان تبدیل شود. این درخت در آگوست ۲۰۰۶ در منطقهای دور افتاده از پارک ملی ردوود (RedWood) یافت شد. تخمین زده میشود که هایپریون حداقل ۶۰۰ سال قدمت داشته باشد اگرچه برخی گزارشها میگویند قدمت آن ۷۰۰ تا ۸۰۰ سال است.
۳. درخت خون اژدها (خون سیاوشان)
این درخت بومی یک جزیره دورافتاده در فاصله ۳۲۰کیلومتری سواحل یمن به نام سقطرا است. شکل چترمانند منحصر به فردی دارد و این نام را به خاطر شیره سرخرنگی که از آن میتراود به آن دادهاند. از این شیره برای درمان اسهال، خونریزی، زخمهای سطحی، زخم معده، اسهال خونی و تب استفاده میشود. همچنین اغلب از این ماده در تولید خمیر دندان، رژ لب، چسب، سفال و به عنوان رنگ در رنگرزی پشم استفاده میشود. درختان خون اژدها میتوانند هزاران سال عمر کنند. متأسفانه این درختان در معرض خطر انقراض قرار گرفته اند، چون که تعداد زیادی از آنها بر اثر طوفان شدیدی که سال ۲۰۱۵ در این جزیره رخ داد، ریشهکن شدند.
۴. درخت تار عنکبوت
به این درخت انجیر هندی در استان «کوآن چی» چین که ریشههای آن به صورت شبکه در هم تنیده شده، نگاه کنید. در اصل ریشههای درخت مثل یک دیوار رشد کرده اند. این درختان به دلیل ریشههای گسترده خود در سراسر جهان شناخته شده اند.
۵. صنوبر لرزان
ممکن است فکر کنید که این درختان در ظاهر درختانی زیبا و پرشاخ و برگ معمولی به نظر میرسند، اما زیبایی واقعی آنها در زیر زمین قرار دارد. اگر به یک جنگل صنوبر نگاه کنید در ظاهر چیز متفاوتی مشاهده نخواهید کرد و مثل یک جنگل معمولی پوشیده از درختان منفرد به نظر خواهد رسید، اما در واقع آنها با ریشههایی که به هم میپیوندند و میتوانند یک ارگانیسم به هم پیوسته عظیم تشکیل دهند که میتواند تا ۲۰هکتار گسترش یابد، شناخته میشوند. قدمت پارک ملی صنوبرهای لرزان در آمریکایی شمالی تخمین زده میشود که بیش از ۸۰ هزار سال باشد که میتواند نمونهای از قدرت اتحاد زیرزمینی این درختان را اثبات کند!
۶. درخت زندان بوآب
درختان بوآب، در مناطق کم ارتفاع آفریقا و استرالیا رشد میکنند. آنها نسبت به سایر درختان ویژگیهای متمایزی دارند، زیرا تنه آنها میتواند بسیار قطور و حجیم شود. این نوع درختان به دلیل شباهتی که به بطری دارند توسط افراد محلی «درخت بطری» نامیده میشوند و در مواقع خشکسالی میتوانند ۱۲۰هزار لیتر آب را در خود ذخیره کند.
«درخت زندان بوآب» یکی از این درختان است که بسیار مشهور است. این درخت توخالی بزرگ که طول قطر آن ۱۵ متر است،در غرب استرالیا واقع شده است. شهرت این درخت به سالهای ۱۸۹۰ میلادی برمی گردد که به عنوان یک سلول برای زندانیان بومی استرالیا در منطقه دربی مورد استفاده قرار میگرفته است.
۷. درخت زندگی
این درخت در پارک ملی واشنگتن و با سماجتی باورنکردنی در بین دو تخته سنگ قرار گرفته که خاک زیر ریشههای آن فرسایش یافته، به طوری که فقط چند ریشه آن به زمین وصل هستند. این درخت به «درخت زندگی» مشهور شده است. این درخت از خانواده بزرگ درختان صنوبر است و با اینکه اکثر ریشههای آن ارتباطی با خاک ندارند، اما توانسته است برای سالها زنده بماند و هیچ گاه سقوط نکرده است. اگر چه درختان سالم بسیاری در اثر حوادث آب و هوایی از بین رفته اند، اما درخت زندگی سال به سال به زندگی خودش ادامه میدهد.
البته علاوه بر درخت بالا، درخت دیگری در کشور بحرین وجود دارد که این درخت نیز به «درخت زندگی» معروف است. درخت زندگی بحرین، عمری بالای چهارصد سال دارد و یگانه درختی در سراسر بیابانی وسیع است و در نتیجه منظرهای خیره کننده در دل بیابان خلق کرده است.
۸. درخت دیوی دیوی
درختان دیوی دیوی بومی منطقه کارائیب هستند که در تصویر بالا یکی از بزرگترین آنها در نوع خود را مشاهده میکنید که تاکنون حدود ۱۵ متر رشد کرده است. شکل این درختان خمیده به نظر میرسد، زیرا در معرض وزش بادهای قوی و تند ساحلی قرار دارند که دائما در مناطق رشد این درختان میوزند. این بدان معنی است که این درختان یک قطب نمای طبیعی اند و همیشه به سمت جنوب غربی خمیده میشوند.
۹. بلوط شاپل (بلوط کلیسا)
«بلوط شاپل» درخت بلوطی واقع در آلوویل بلفوس در کشور فرانسه است. این درخت عمری بین ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ سال داشته و با بلندی ۱۵ متر، محیط پایه آن حدود ۱۶ متر است. تنه خالی این درخت شامل کلیسایی با دو نمازخانه است که در سال ۱۶۶۹ ساخته شده و با نامهای نوتردام دولاپه (بانو مریم تسّلیبخش) و شامبر دولِرمیت (حجره زاهد) شناخته میشوند.
پلکانی دایرهای در اطراف درخت راه ورود به نمازخانهها را مشخص میکند. صاعقهای که در ۵۰۰سالگی درخت به آن برخورد کرده است باعث سوختن آرام داخل آن و خالی شدن داخل تنه شده است که راهبان محلی را به ادعای مقدس بودن این صاعقه واداشته و باعث شده که این نمازخانهها در تنه درخت ساخته شوند.
۱۰. درختان سیرک
«اکسلس ارلندسون» کشاورز خوش ذوقی سوئدی-آمریکایی بود که در نیمه اول قرن بیستم درختان را به اشکال زیبا در میآورد. او به جای این که اجازه دهد درختان رشد طبیعی و نامنظم خود را داشته باشند آنها را با هرس کردن، خم نمودن و قلمه زدن به اشکال فانتزی و هندسی در میآورد و این درختان زیبا را «درختان سیرک» مینامید. او در سال ۱۹۴۷ سیرک درختان را افتتاح کرد. ارلندسون بسیار مرموز بود و اسرار رشد درختان سیرک را هیچگاه فاش نکرد. او حتی پیوند زدن را نیز در خفا انجام میداد، و این اسرار را با خود به گور برد. در سال ۱۹۸۵ فرد ثروتمندی به نام «مایکل بنفانت» تمام درختان سیرک او را خرید و به پارک تفریحی خود انتقال داد.
۱۱. درخت آتش
درخت آتش (Arbol del Tule)، درخت سروی است که در شهر مرکزی سانتا ماریا در مکزیک قرار دارد. تنه این درخت به قدری بزرگ است که ابتدا تصور میشد چندین درخت متفاوت هستند و بعدها با استفاده از آزمایش DNA مشخص شد که این تنه قطور و تنومند فقط متعلق به یک درخت است. این درخت با قطر ۱۱.۶۲ متری خود، قطورترین درخت جهان محسوب میشود. سن این درخت ۱۵۰۰ سال تخمین زده میشود به همین دلیل جز کهنترین درختان جهان نیز محسوب میشود.
۱۲. سرو تنها
سرو تنها درختی ۲۵۰ ساله در نزدیکی مونتری کالیفرنیا است که بر روی یک صخره مشرف به ساحل زیبای اقیانوس آرام رشد میکند و هرسال بازدیدکنندههای زیادی را به سوی خود جلب میکند. این درخت از بسیاری از شرایط سخت آب و هوایی از جمله طوفانها و خشکسالیها جان سالم به در برده است. اما طوفان اخیر در فوریه ۲۰۱۹ یکی از شاخههای آن را شکست.
۱۳. اقاقیای ۱۴۹ ساله
این درخت اقاقیا که در باغی در ژاپن واقع شده است، دارای تاجی است که به طور چشمگیری حدود ۲۰۰۰ متر مربع فضا را در بر میگیرد. آنچه باعث میشود این اقاقیا، بازدید کنندههای زیادی را به خود جلب کند زیبایی خیره کننده آن است که مانند یک آسمان با شکوه با لکههای صورتی و بنفش است.
۱۴. افرای ژاپنی
این درخت ممکن است یکی از زیباترین درختانی باشد که تا به حال دیده اید. افرای ژاپنی گونهای از درختان بومی ژاپن، کره جنوبی، کره شمالی، مغولستان و نواحی جنوب شرقی روسیه است. این درخت یکی از متنوعترین درختان جهان است. شاخههای پیچ خورده و برگهای متنوع آن از رنگ سبز، زرد و قرمز باعث میشود این درخت نمادین در هر فصلی زیبا به نظر برسد.
منبع: BeAmazed
وَ قَالَ ع سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ- وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ
- لَيْسَا مِنْ رُعَاةِ الدِّينِ فِي شَيْءٍ- أَقْرَبُ شَيْءٍ شَبَهاً بِهِمَا الْأَنْعَامُ السَّائِمَةُ- كَذَلِكَ يَمُوتُ الْعِلْمُ بِمَوْتِ حَامِلِيهِ- اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ- إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً- لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ- وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً- وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً- يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ- وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ- هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ- وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ- وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ- وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى- أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ- آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ- انْصَرِفْ يَا كُمَيْلُ إِذَا شِئْتَ
با اینکه در قرن ۲۱ تصویر زنان همواره با اعتماد بهنفس، زیبایی و استقلال همراه بوده، اما با این حال در همهی کشورهای دنیا این امر عملی نشده است. در بعضی کشورهای دنیا، زنان امروزه نیز با مشکلاتی مثل جهل، تبعیض و قوانینی علیه خود دست و پنجه نرم میکنند. از این رو همهی افراد به نوبهی خود باید قدمی در جهت بهبود این اوضاع بردارند تا این کرهی خاکی به مکانی بهتر برای زنان تبدیل شود.
۱۰. ایالات متحده
ایالات متحده همواره به عنوان یکی از بهترین کشورهای دنیا شناخته شده است، اما این کشور در امور مربوط به زنان جایگاهی در میان کشورهای پیشرفته در اختیار ندارد. تنها کشور غربی که در این فهرست وجود دارد ایالات متحده است که هرساله در این کشور آزارها، تجاوزها و بیعدالتیهای زیادی علیه زنان در آن اتفاق میافتد.
جالب است بدانید که ایالات متحده بیشترین تعداد شکایت زنان در رابطه با تجاوز جنسی را در دنیا دارد که همین امر وضعیت بد جامعهی این کشور را نشان میدهد. اخیراً زنان این کشور با راهاندازی پویشی به نام «MeeToo» با بیان کردن تجربههای تلخ خود در مورد آزار و اذیتهای موجود، سعی در بهبود این وضعیت داشتهاند، با این حال آمارها حاکی از عدم بهبود اوضاع در این کشور دارند. به امید روزی که زنان در این کشور به جایگاه بهتری دست یابند.
۹. نیجریه
نیجریه دیگر کشوری است که در آن هرساله زنان زیادی قربانی سنتهای غلط، تجاوزها و جنگهای داخلی میشوند. سازمان حقوق بشر نظامیان این کشور را به شکنجه و قتلعام غیر نظامیان، مخصوصاً زنان این کشور طی جنگ ۹ ساله داخلی متهم کرده است. نیجریه همچنین به عنوان یکی از بدترین کشورها در زمینهی قاچاق انسان به حساب میآید و هرساله زنان زیادی نیز به این طریق قربانی سوء مدیریت در این کشور میشوند.
۸. یمن
هشتمین کشور موجود در این فهرست، کشور یمن است که با وجود مشکلاتی نظیر خشونتهای غیرجنسی، مشکلات بهداشتی و اقتصادی و فرهنگ پایین و همچنین خطر ابتلا به بیماریهای جنسی به یکی از بدترین کشورها برای زنان تبدیل شده است.
جنگهای مداوم باعث شده است که در این کشور حدود ۲۲میلیون نفر در فقر زندگی کنند و همین مسئله به یکی از بحرانها در بنیادهای حقوق بشر در سراسر دنیا تبدیل شده است. زنان و دختران زیادی در این کشور در معرض خشونتهای غیرانسانی و همچنین سوء استفادههای جسمی و روانی قرار دارند. پویشهای زیادی در سراسر دنیا در جهت بهبود وضعیت زنان این کشور تشکیل شدهاند، اما متاسفانه تا به امروز نتوانستهاند باعث تغییر وضعیت حاکم بر این کشور شوند.
۷. جمهوری دموکراتیک کنگو
این کشور سالها است که به علت جنگهای منطقهای و هرجومرجهای فراوان به یکی از بدترین کشورها برای زنان تبدیل شده است و هرساله زنان و دختران زیادی در این کشور مورد سوء استفادهی جنسی قرار میگیرند. در جمهوری کنگوی شرقی، جنگی که در گذشته جان بیش از ۳میلیون نفر را گرفته است دوباره شعلهور شده است و زنان در خط مقدم این جنگ قرار دارند.
بسیاری دیگر از بانوان این کشور توسط شبه نظامیان و گروههای تروریستی دیگر مورد سوء استفاده قرار میگیرند. مسئلهی امنیت و رفاه بانوان در این کشور به یکی از اصلیترین دغدغههای گروههای بشردوستانه تبدیل شده است. آمارها حاکی از آن است که روزانه بیش از ۱۱۰۰ مورد تجاوز در این کشور گزارش میشود. از سال ۱۹۹۶ تا به امروز نیز بیش از ۲۰۰هزار تجاوز به صورت رسمی گزارش شده است. همین اعداد نشان دهندهی وضعیت وحشتناک حاکم در این کشور است.
۶. پاکستان
ششمین کشور این فهرست، کشور آسیایی پاکستان است. در مناطق قبیلهای این کشور زنان به منظور جبران خطاهای مردان، مورد شکنجه و بعضی سوء رفتارها قرار میگیرند. اما چیزی که در این کشور به طور چشمگیری در حال افزایش است، قتلهای ناموسی و مربوط به خانواده است و فعالان حیطهی حقوق بشر و سیاستمداران در این کشور با موج جدیدی از افراط گرایی مذهبی مواجه هستند.
زنان و دختران در این کشور در معرض سوء رفتارهای زیادی هستند و متاسفانه این کشور قانونی برای محافظت از زنان در برابر خشونتهای خانگی ندارد. پاکستان به علت تبعیضها در حیطههای گوناگون، عدم امکانات رفاهی و سنتهای قدیمی علیه زنان به یکی از بدترین کشورها برای زندگی زنان تبدیل شده است. طبق آماری ارائه شده، در این کشور حدود ۹۰درصد از زنان در زندگی خود خشونت خانگی را تجربه کردهاند.
۵. عربستان سعودی
این کشور با اینکه یکی از غنیترین کشورها در زمینه ذخایر نفت و گاز به حساب میآید، اما در زمینهی دفاع از حقوق زنان، از بدترین کشورهای دنیا محسوب میشود. سنتهای قدیمی و غلط، تبعیض در زمینههای مختلف و حتی در مواردی عدم به رسمیت شناختن زنان، این کشور را به کشوری ضعیف در حیطهی حمایت از حقوق زنان تبدیل کرده است. زنان در این کشور سالها حتی حق رانندگی نیز نداشتند.
در ﺳﺎﻝ ۲۰۱۱ ﺯﻧﺎﻥ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ پویشی ﺩﺭ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺑﻪ ﻣﻤﻨﻮﻋﯿﺖ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ ﻭ «ﻣﻨﺎﻝ ﺷﺮﯾﻒ» ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺯﻧﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻸ ﻋﺎﻡ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭘﺨﺶ ﻓﯿﻠﻢ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩﺍﯼ در پی ﺩﺍﺷﺖ. خوشبختانه اخیراً در این کشور اقداماتی در جهت بهبود قوانین و از بین رفتن تبعیضها علیه زنان صورت گرفته است، اما با این وجود نیز این کشور راه زیادی را در جهت رسیدن به چشمانداز روشنی برای حمایت از زنان در پیش دارد.
۴. سومالی
بیش ار دو دهه جنگ، سومالی را به کشوری جنگ زده تبدیل کرده است. جنگهای رخ داده در این کشور به آتش خشونت علیه زنان دامن زده است. هر ساله آمارهای وحشتناکی دربارهی حقوق زنان در این کشور منتشر میشود که جامعهی جهانی را تحت تاثیر قرار میدهد. در این کشور تنها ۷درصد کرسیهای مجلس مربوط به زنان است.
در بین دختران متولد شده در سومالی تنها ۹درصد در مراکز درمانی و بیمارستانها متولد شدهاند. سومالی از نظر دسترسی زنان به امکانات بهداشتی و رفاهی یکی از بدترین کشورهای دنبا محسوب میشود. البته یکی از اصلیترین دلایل این اتفاقات وضعیت ضعیف اقتصادی اغلب مردم سومالی است. در این کشور حتی بسیاری از مردم در تهیه کردن غذای روزانه و آب آشامیدنی نیز مشکلاتی جدی دارند.
۳. سوریه
از سال ۲۰۱۱ که جنگ داخلی در این کشور شروع شده است تا به امروز زنان زیادی در کشور سوریه مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. سوء استفادههای جسمی و روانی سالانه زنان زیادی را در این کشور تهدید میکند. این کشور از نظر دسترسی به امکانات بهداشتی و سوء رفتارهای جنسی و غیرجنسی یکی از بدترین کشورها برای زنان به حساب میآید. خشونتهای خانگی، ازدواج در سنین پایین و تولد نوزادان ناخواسته هرساله زندگی زنان زیادی در سوریه را تحت الشعاع خود قرار میدهد. با وجود تشکیل پویشهای جهانی فراوان در جهت بهبود اوضاع زنان این کشور، جنگهای داخلی مانع تغییر وضعیت زنان و دختران این کشور میشود.
۲. افغانستان
دومین کشور این فهرست، کشور افغانستان است که به دلیل وجود گروههای تروریستی متعدد و جنگهای داخلی وضعیت زنان این کشور بهشدت نابسامان است. حدود ۸۰درصد زنان و دختران این کشور بیسواد هستند و بسیاری از زنان به علت کمبود امکانات و نبود مکانهای درمانی در اثر زایمان جان خود را از دست میدهند. امید به زندگی زنان در کشور افغانستان تنها ۴۵ سال است که همین امر افغانستان را به یکی از بدترین کشورها در این زمینه تبدیل کرده است.
پس از ۳ دهه سرکوب و جنگ، تعدادی زیادی از زنان افغانستان قربانی تجاوزات جنسی شدهاند. زنان در بیشتر از نیمی از ازدواجها در کشور افغانستان سنی کمتر از ۱۶ سال دارند. آمارهای تاسفباری در مورد زایمان در این کشور وجود دارد. حدود ۸۵درصد از نوزادان این کشور در مراکز درمانی به دنیا نمیآیند. همچنین این کشور بالاترین میزان مرگ و میر مادران را در حین زایمان در اختیار دارد. افغانستان به عنوان بدترین کشور برای زنان در سه حوزهی خشونت غیرجنسی، دسترسی به امکانات بهداشتی و دسترسی به منابع اقتصادی شناخته میشود. به امید اینکه روزی این کشور به مکانی ایدهآل برای زندگی زنان تبدیل شود.
۱. هندوستان
بر اساس تحقیقهای انجام شده، کشور هندوستان به عنوان بدترین کشور در حوزهی خشونتهای جنسی و برده داری نوین برای زنان شناخته میشود. آمارها حاکی از آن است که در این کشور هر ۳ دقیقه یک جرم علیه زنان رخ میدهد و هر ۲۹ دقیقه نیز یک زن در این کشور مورد تجاوز قرار میگیرد. متاسفانه در قرن گذشته حدود ۵۰میلیون از زنان در حین زایمان یا سقط جنین، در این کشور جان خود را از دست دادهاند. تخمین زده میشود که حدود ۱۰۰میلیون زن در این کشور قربانی قاچاق انسان شدهاند.
در این کشور حدود ۴۴درصد از زنان قبل از ۱۸ سالگی ازدواج میکنند. خشونت خانگی دیگر موضوعی است که در کشور هندوستان رواج دارد. به طوری که حدود ۷۰درصد زنان در این کشور در طول زندگی خود مورد خشونت خانگی قرار گرفتهاند. دولت هندوستان هرساله تلاشهای گستردهای در جهت جلوگیری از قاچاق انسان و خشونت خانگی انجام میدهد، اما با این وجود نیز این کشور به یکی از بدترین کشورها برای زندگی زنان تبدیل شده است.
منبع: wonderslist
وَ قَالَ ع يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ- وَ مَنْ ضَرَبَ يَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِيبَتِهِ حَبِطَ عَمَلُهُ
در این مطلب حقایقی را میخوانید که به نظر ساختگی میرسند، اما کاملا واقعی هستند و میتوانید آنها را با دوستان و خانواده خود به اشتراک بگذارید. احتمالا آنها بعدا در گوگل جستجو میکنند تا مطمئن شوند و میفهمند واقعا حق با شماست. به شما قول میدهیم که این حقاق کاملا واقعی هستند، حتی اگر عجیبتر از تخیلی به نظر برسند.
خرسهای قطبی از نظر تجهیزات دید در شب
نامرئی هستند
خرسهای قطبی جزء ترسناکترین و بهترین شکارچیان طبیعت هستند. آنها بزرگترین گوشتخوار خشکیزی هستند. خرس قطبی نر اگر روی پاهای خود بایستد، ۳ متر ارتفاع و دو برابر شیر نر آفریقایی وزن دارد.
شاید اینکه میگویند آنها هنگام شکار با پنجه جلوی بینی سیاه خود را میگیرند، افسانه به نظر برسد. اما آنها میتوانند خود را در زیستگاه یخیشان کاملا استتار کنند و این ردیابی حرکات آنها را از هوا بسیار دشوار میکند.
دانشمندان هنگام تعقیب این حیوان در شب با کمال تعجب متوجه شدند که خرسهای قطبی از دید عینکهای پیشرفته دید در شب نامرئی هستند. اینکه خرسهای قطبی چطور میتوانند این کار را کنند، مورد بحث است.
هیچ شکی نیست که خرسهای قطبی در حفظ گرما فوقالعاده هستند و گرنه مدت زیادی زنده نمیماندند. اما عینکهای دید در شب بیشتر از اشعه مادون قرمزی که این گرما تولید میکند استفاده میکنند. چطور خرسهای قطبی مانع خروج این امواج میشوند؟ پاسخ به این سوال دشوار است. ما فقط میدانیم که این حیوانات مجهز به قابلیت استتار فوقالعادهای هستند.
انگلستان یکی از کانونهای گردباد است
گردباد معمولی یک سیستم بادی پیچشی است که با سرعت حرکت میکند و تا ارتفاع ۶۰۰ متر از زمین تا آسمان کشیده میشود. گردباد زمانی تشکیل میشود که هوای گرم و مرطوب با هوای سرد و خشک برخورد میکند و انرژی زیادی آزاد میکند. طبق برخی برآوردها این انرژی برای تامین برق همه دستگاههای برقی جهان به طور همزمان کافیست.
گردبادها معمولا در آمریکا رخ میدهند و حتی برخی ایالتها یک فصل رسمی گردباد دارند. بیش از هزار گردباد در سال در آمریکا اتفاق میافتد، اما وقتی از نظر مساحت بررسی کنیم، انگلستان گردبادهای بیشتری تجربه میکند.
بسیاری از بریتانیاییها نمیدانند در کانون گردباد جهان زندگی میکنند، چون گردبادهای اروپایی نسبت به گردبادهای آمریکایی، بسیار ملایمتر هستند و عموما بدون اینکه متوجه شوید حرکت میکنند.
دانشمندان بزهایی ساختند که ابریشم
عنکبوت تولید میکنند
ابریشم عنکبوت یکی از خارق العادهترین مواد جهان است. این ابریشم ۱۰۰۰ برابر نازکتر از موی انسان، اما پنج برابر قویتر از فولاد است. همچنین بسیار انعطاف پذیر و مقاوم در برابر رطوبت است و حتی در دماهای سخت، قدرت قابل توجه خود را حفظ میکند.
این خواص باعث میشود ابریشم عنکبوت برای طیف گستردهای از کاربردها، بسیار مفید باشد. مشکل اینجاست که به دست آوردن مقدار زیادی ابریشم عنکبوت کار سختی است. تلاشها برای راهاندازی مزارع پرورش عنکبوت هم با موفقیت محدودی روبرو شده، چون عنکبوتها تمایل زیادی به آمیختن ندارند و ترجیح میدهند یکدیگر را بخورند.
به همین دلیل دانشمندان تصمیم گرفتند این مشکل را با کاشت ژن عنکبوت در بزها دور بزنند. مدیریت بزهای عنکبوتی اصلاح ژنتیکی شده آسانتر است و شیرشان پر از پروتئینهای ابریشم است که میتوان آن را استخراج و استفادههای متنوعی از آن کرد.
سردترین دمایی که تا به حال ثبت شده در
ماساچوست بوده است
جهان آفرینش بسیار بزرگ است و بیشتر بخشهای آن بسیار سرد است. نپتون با دمای منفی ۲۱۲ درجه سانتیگراد، با اورانوس برای کسب رکورد سردترین سیاره منظومه شمسی رقابت میکند. اما فضای بیرون از منظومه شمسی از این هم سردتر است و با دمای منفی ۲۷۰ درجه سانتیگراد فورا انسان را میکشد.
با این حال در ماساچوست در شمال شرقی ایالات متحده آمریکا بود که دانشمندان پایینترین دمای تاریخ را ثبت کردند.
از نظر تئوری، دما هرگز نمیتواند زیر صفر مطلق یا منفی ۲۷۳ درجه سانتیگراد برود، چون این دمایی است که اتمها همه انرژی خود را از دست میدهند. صفر مطلق هرگز تا کنون ثبت نشده و شاید عملا غیرممکن باشد چیزی تا این دما سرد شود.
اما محققان دانشگاه ماساچوست در سال ۲۰۰۳ موفق به سرد کردن ابری از اتمهای سدیم تا چند میلیاردم درجه بالاتر از این دما شدند. این سردترین دمای ثبت شده تا کنون و احتمالا سردترین دمایی است که جهان تاکنون دیده است.
بزرگترین آبشار جهان زیر آب است
آبشار نیاگارا مشهورترین آبشار کره زمین است. بیش از سه هزار تن آب در هر ثانیه از روز، از این آبشار فرو میریزد و هشت میلیون بازدیدکننده سالانه را به خود جذب میکند.
اما این آبشار در مقایسه با بزرگترین آبشار جهان هیچ است. بزرگترین آیشار جهان، آبشار بزرگ تنگه دانمارک است که ۳.۲ کیلومتر عمق دارد و جریان آب آن تقریبا دوهزار برابر آبشار نیاگارا است.
با وجود این ویژگیهای چشمگیر، آبشار بزرگ تنگه دانمارک تا حد زیادی ناشناخته است و به ندرت از آن بازدید میشود، چون زیر آبهای عمیق اقیانوس اطلس بین گرینلند و ایسلند واقع شده است. این آیشار بزرگ زیر آبی عجیب به نظر میرسد، اما امکانپذیر است، چون آب سرد بسیار چگالتر از آب گرم است ووقتی آب گرم و سرد به هم میرسند، آب سرد به کف اقیانوس سرازیر میشود و بزرگترین آبشار کره زمین را تشکیل میدهد.
طولانیترین اجرای موسیقی تاریخ ۶۳۹ سال
طول میکشد
کندترین تمپوی موسیقی را «Larghissimo» یا خیلی خیلی آرام مینامند که معمولا ۱۹ ضرب بر دقیقه و کمتر است. اما این تمپو در مقایسه با طولانیترین و کندترین موسیقی که تاکنون اجرا شده، سرعت بسیار زیادی دارد.
در کلیسایی در هالبرشتاد در آلمان، اُرگی وجود دارد که از اکتبر ۲۰۱۳ تاکنون یک آکورد را اجرا میکند و سپتامبر سال ۲۰۲۰ به آکورد بعدی تغییر میکند. این کندترین بخش کندترین اجرای موسیقی جهان و طولانیترین بخش بدون تغییر آن است. اما حتی در تندترین حالتش هم، فقط سه آکورد در هر دوازده ماه تغییر میکند.
اینها همه بخشی از اجرایی به آهنگسازی «جان کیج» است که در سال ۲۰۰۱ آغاز شد و قرار است ۶۳۹ سال طول بکشد، یعنی حدودا تا زمانی که انتظار میرود این ساز به کارش ادامه دهد.
انسان میتواند از اسب سبقت بگیرد
انسانها از لحاظ جسمی بهترین موجودات روی زمین نیستند. ما به اندازه حیوانات درنده، سریع یا قوی نیستیم و اگر به خاطر مغزهای بزرگمان نبود احتمالا خیلی پیش از این منقرض شده بودیم. با این حال ما جزء بهترین دوندگان مسافتهای طولانی روی زمین هستیم.
یوزپلنگ سریعترین حیوان خشکی در مسافت کوتاه است، اما در مسافتهای طولانی آنها شانسی برای رقابت با بهترینهای بشریت ندارند. ما حتی میتوانیم بر حیواناتی که برای استقامت ساخته شده اند، مثل اسبها و گرگها، پیروز شویم.
این توانایی کمک بزرگی به اجداد ما برای پیدا کردن غذا کرد و باعث پیدایش هفت میلیون غده عرق در بدن ما شد. در مقابل، برخی پستانداران مثل کرگدن، اسب آبی و خوک اصلا قادر به عرق کردن نیستند. سایر حیوانات از جمله شامپانزهها هم، نسبت به ما غدد عرق بسیار کمتری دارند. این به خنک شدن سریع بدن انسان هنگام حرکت بسیار کمک میکند.
در دنیای مدرن، افراد کمی مجبورند مسافت طولانی به دنبال شکار و غذا بگردند، اما مسابقات استقامت وجود دارد که انسانها را در رقابت با حیوانات قرار میدهد. در یک دهکده در انگلستان هر سال انسانها در یک میدان مسابقه ۳۵ کیلومتری با اسبها رقابت میکنند. تا کنون دو انسان در این مسابقه برنده شده اند. اگر این مسابقه در آب و هوای گرمتری برگزار میشود، احتمال برنده شدن انسان بسیار بیشتر میشد.
ممکن است تنبلها با معده پر از گرسنگی
بمیرند
شاید دویدن در مسافت طولانی یک مزیت تکاملی باشد، اما تنبلها با وجود اینکه به سختی حرکت میکنند، توانسته اند دهها میلیون سال زنده بمانند.
آنها هیچ بویی از سرعت نبرده اند و حتی یک راه مستقیم یک و نیم کیلومتری را حدود یک ماه طول میکشد تا طی کنند. البته این به ندرت برای آنها مشکل ایجاد میکند، چون ۹۰درصد از عمرشان را وارونه از درخت آویزان هستند و تا ۲۰ ساعت در روز میخوابند.
حتی معده تنبل هم با سرعت خودش عمل میکند و یک ماه کامل طول میکشد تا یک وعده غذایی را هضم کند. این برای تنبلها معمولا بسیار خوب است. چون به ندرت مجبور میشوند برای پیدا کردن غذا عجله کنند، بنابراین زندگی را با سرعت خودشان ادامه میدهند.
اما سیستم گوارشی تنبلها یک اشکال بزرگ دارد. در دماهای پایین باکتریهای روده کاملا کارشان را متوقف میکنند. تنبل دیگر نمیتواند غذایش را هضم کند و موادمغذی را استخراج کند و ممکن است در خطر مرگ بر اثر معده پر قرار بگیرد.
جوانههای چشایی در ارتفاع خوب کار
نمیکنند
غذاهای هواپیما معمولا بیمزه هستند. یکی از دلایل آن این است که این غذاها حداقل ۱۰ ساعت زودتر آماده میشوند. اما تازگی تنها عاملی نیست که باعث میشود آنها بیمزه به نظر برسند. محققان دریافتند که جوانههای چشایی انسان در ارتفاع به درستی کار نمیکند.
ارتفاع پرواز یک هواپیمای مسافربری معمولی بین ۱۰ تا ۱۴هزار متر است و انسان حس چشایی خود را در ارتفاع ۹۰۰۰ متری کم کم از دست میدهد.
تقریبا ۷۰-۸۰درصد از آنچه فکر میکنیم طعم غذا است، توسط حس بویایی ما به وجود میآید و حس بویایی ما به تبخیر مخاط بینی وابسته است. در ارتفاع ۹۰۰۰ متری فضای داخلی هواپیمای تخت فشار، کمتر از ۱۲درصد رطوبت دارد که از بیشتر بیابانها پایینتر است. این بدان معناست که تبخیر مخاط بینی بسیار کم میشود، از این رو غذاهای هواپیما مزه مقوا میدهند.
تعدادی از اتمهای شما زمانی متعلق به
ویلیام شکسپیر بودند
اتمها بلوکهای ساختمانی بنیانی هستند که همه چیز، از جمله ما را تشکیل میدهند. هر انسان از حدود هفت میلیارد میلیارد میلیارد اتم تشکیل شده که بر اساس اندازه فرد ممکن است کمتر یا بیشتر شود.
شاید عجیب باشد که بخش کوچکی از اتمهایی که بدن شما را تشکیل میدهند زمانی متعلق به ویلیام شکسپیر بودند. اتمها غیرقابل تقسیم و تقریبا فناناپذیر هستند. آنها به طور مداوم بازیافت میشوند و ۹۹.۹۹۹ درصد از اتمهایی که هفت سال پیش شما را تشکیل میدادند، اکنون جای دیگری هستند و به کار متفاوتی انجام میدهند. بیشتر این اتمها و در واقع اتمهایی که زمانی به شکسپیر تعلق داشتند، در زمین باقی میمانند. برخی افراد بسیار باهوش از ریاضیات بسیار پیچیده استفاده کردند تا تعداد اتمهایی که اکنون از شکسپیر یا سایر شخصیتهای مشهور در بدن شماست، را محاسبه کنند.
منبع: toptenz
وَ قَالَ ع التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ
نشریه علمی نیچر در پایان هر سال، فهرستی از چهرههای تاثیرگذار در زمینههای علمی که فعالیتها و پژوهشهای آنها نقش ماندگاری در دنیای علم داشته، منتشر میکند. بیشتر این چهرهها افرادی هستند که توانستهاند در جریان معمول مطالعات و پژوهشهای علمی تحولی اساسی ایجاد کنند. آنچه در ادامه میخوانید فهرست پژوهشگرانی است که نیچر از آنها به عنوان تاثیرگذارترین چهرههای علمی سال ۲۰۱۹ یادکرده است. با این دانشمندان برجسته آشنا شوید.
وندی راجرز
بحث و جدلها درمورد اینکه کلیهها، کبدها و قلبهایی که در عملهای پیوند در چین مورد استفاده قرار میگرفتند از کجا میآمدند، بهمدت دو دهه ادامه داشت. دولت چین منکر گرفته شدن این اندامها از بدن زندانیان شد و ادعا کرد که اندامهای مورد نیاز برای پیوند از افراد داوطلب گرفته میشوند. اما این موضوع نیز همچنان مورد تردید دانشمندان قرار داشت. تا اینکه وندی راجرز زیستشناس دانشگاه مک کوئری استرالیا راه جدیدی برای مشخص شدن موضوع یافت: بررسی نشریات تحقیقاتی که توسط پزشکان پیوند چینی منتشر میشدند.
انتشار نتایج بررسیهای تیم تحقیقاتی راجرز در فوریه امسال، ۱۲ مورد تکذیب گزارش انجام عمل پیوند را از سوی پزشکانی که نتوانسته بودند از اهداکنندگان رضایت بگیرند به دنبال داشت. این تکذیبها باعث شد عملهای پیوند در زمره رسواییهای اخلاقی زیستی قرار بگیرند. بنابر گزارش راجرز و تیمش، چینیها بیش از ۸۵ هزار عمل پیوند اعضای غیرقانونی انجام داده بودند. درپی تلاشهای راجرز، در خرداد ۱۳۹۸/ ژوئن ۲۰۱۹ مشخص شد کسانی که به دلیل عقاید مذهبی یا سیاسیشان در چین زندانی میشدند برای استفاده از اندامهایشان به قتل میرسیدند و این روند احتمالا همچنان ادامه دارد. راجرز معتقد است بررسیهای انجام شده میتواند ادامه برداشت اجباری اندامها را متوقف کند.
جان مارتینیس
استفاده از خصوصیات کوانتومی ذرات برای ساخت رایانههایی که میتوانند کارهای غیرقابل انجام در رایانههای معمولی را انجام بدهند در دهه ۱۳۶۰/ ۱۹۸۰ از سوی فیزیکدانانی همچون ریچارد فاینمن مطرح شد. در مهرماه/ اکتبر سال جاری، جان مارتینیس گام بزرگی در جهت تحقق این رویا برداشت و اولین رایانه کوانتومی جهان را ساخت. مارتینیس، فیزیکدانی که هم در گوگل و هم در دانشگاه سانتا باربارا کار میکند با هدایت گروهی از محققان در گوگل موفق به ساخت رایانهای کوانتومی شد که میتوانست یک محاسبه را خیلی خیلی سریعتر از بهترین رایانههای معمولی انجام بدهد.
تیمی متشکل از بیش از ۷۰ دانشمند و مهندس نشان دادند که این رایانه میتواند یک محاسبه خاص را در مدت زمان ۲۰۰ ثانیه انجام دهد. انجام این محاسبه با بهترین ابررایانه، ده هزار سال تخمین زده شد (هرچند دانشمندان دیگر معتقد بودند محاسبه ظرف مدت چند روز قابل انجام است). رایانه کوانتومی مارتینیس به سختافزارهای پیشرفتهای متکی است که باعث کاهش نرخ خطا و وصل کیوبیتها به روشهای جدید میشود. مارتینیس معتقد است اهمیت این آزمایش در این است که نشان میدهد تعاملات کوانتومی که در سامانههای کوانتومی کوچک مورد استفاده قرار میگیرند، در مقیاسها و پیچیدگیهای بزرگتر نیز قابل استفاده هستند.
ریکاردو گالوائو
ریکاردو گالوائو فیزیکدان و مهندس برجسته برزیلی و مدیرکل سابق انستیتوی ملی تحقیقات فضایی این کشور (INPE) است. گزارشی که تیم گالوائو در INPE درباره افزایش جنگلزدایی در جنگلهای آمازون پس از روی کار آمدن ژائیر بولسونارو، رئیسجمهور فعلی برزیل منتشر کرد، خشم بولسونارو را برانگیخت. در ۲۸ تیر ۱۳۹۸/ ۱۹ جولای ۲۰۱۹، بولسونارو دانشمندان موسسه را متهم به دروغگویی و ریکاردو را متهم به تبانی با محیطبانان کرد. ریکاردو در پاسخ به این اقدام، رئیسجمهور را بزدل خواند و خواستار جلسه رو در رو با او شد.
هرچند میدانست با این کار، شغلش را از دست خواهد داد! از نظر گالوائو، اتهامزنی بولسونارو، توهین به دانشمندان برزیل و یک موسسه علمی برجسته این کشور بود. دو هفته بعد، ریکاردو گالوائو به خاطر موضع محکمش در دفاع از علم دربرابر اقتدارگرایی از کار برکنار شد، اما موضع سرسختانهاش از او یک قهرمان ملی ساخت. آخرین شماره نشریه موسسه INPE که در ۲۷ آبان امسال منتشر شد نشان داد حدود ۹/۷۶۲ کیلومتر از جنگلهای آمازون - مساحتی بزرگتر از پورتوریکو - بین آگوست ۲۰۱۸ تا جولای ۲۰۱۹ از جنگل پاکسازی شده است.
ویکتوریا کاسپی
ویکتوریا کاسپی اخترفیزیکدان و استاد دانشگاه مکگیل کانادا که تمرکز مطالعاتش روی ستارههای نوترونی است در ربع قرن گذشته از بسیاری از تلسکوپهای برتر جهان برای انجام اکتشافات اساسی استفاده کرده است. بخش عمده فعالیت کاسپی روی مطالعه ستارههای نوترونی متمرکز بوده، اما ناگهان راز اخترفیزیکی جدید برای کاسپی آشکار شد. او پی برد که میتوان با استفاده از دستگاه آزمایش نقشهبرداری از شدت هیدروژن (CHIME) به مطالعه ستارههای نوترونی با چرخش سریع پرداخت.
حساسیت و میدان دید وسیع این تلسکوپ که اساسا برای نقشهبرداری از انتشار هیدروژن از کهکشانهای دور طراحی شده بود این تلسکوپ را به یک ابزار ایدهآل برای شکار انفجارهای رادیویی سریع تبدیل میکرد-، اما CHIME باید بهینهسازی میشد. تلاشهای کاسپی و دهها محقق دیگر برای بهینهسازی CHIME از طریق اضافه کردن یک ابزار دیگر و اتصال آن به رایانههای قدرتمند در سال ۲۰۱۹ به بار نشست و CHIME به بهترین شکارچی پراکندگی انفجارهای رادیویی سریع (FRBs) در جهان تبدیل شد.
تلسکوپ جدید، که کاسپی نقش عمدهای در قابلیتهای ویژه آن داشته است بزرگترین رادیوتلسکوپ کاناداست که میتواند سریعتر از هر ابزار دیگری به آشکار کردن اسرار جهان کمک کند.CHIME در طول دو ماه بعد از شروع به کارش، موفق به کشف ۱۳ مورد FRB شد. این درحالی بود که از سال ۱۳۸۶/ ۲۰۰۷ تا آن زمان تنها حدود ۵۰ تا ۶۰ نمونه FRB به ثبت رسیده بود. این تلسکوپ همچنین موفق شد دومین تکرار در روند انفجارها تا به امروز را کشف کند.
ننان سستاد
در بعدازظهر روزی در سال ۲۰۱۶ محققان دانشکده پزشکی ییل کانکتیکت، متوجه فعالیت الکتریکی در مغز خارج شده از سر یک خوک شدند. این تیم پزشکی، مغز خوک را که اندکی پس از مرگ حیوان، با دقت زیاد از بدنش خارج کرده بود، با تزریق اکسیژن و یک ماده نگه دارنده بسیار سرد، دستکم تا حدی به زندگی بازگرداند.
دکتر نناد سستان استاد علوم اعصاب، پزشکی مقایسهای، ژنتیک و روانپزشکی دانشگاه ییل و مدیر اجرایی مرکز ویرایش ژنوم با این نتیجه تکاندهنده متوجه شد چیزی که به عنوان یک پروژه جانبی برای نگهداری بهتر از بافت مغز برای انجام تحقیقات آغاز شده بود تبدیل به کشفی شده است که میتواند درک ما را از زندگی و مرگ بازتعریف کند. تحقیقات بیشتری که سستان و گروهش در این زمینه انجام دادند نشان داد محرومیت از اکسیژن که در هنگام سکته یا آسیب شدید مغزی اتفاق میافتد آنقدرها که قبلا تصور میشد به مغز آسیب نمیرساند.
با قطع شدن اکسیژن و خون، فعالیت الکتریکی مغز و علائم هوشیاری در عرض چند ثانیه از بین میرود. اما مطالعهای که پروفسور سستان و تیمش روی مغز خارج شده از بدن ۳۲ خوک انجام دادند و نتایج آن در فروردین ۱۳۹۸/ آوریل ۲۰۱۹ منتشر شد، نشان میداد در نمونههای کوچک بافت مغزی، چند ساعت پس از مرگ به طور مرتب نشانههایی از بازگشت زندگی سلولی مشاهده میشود. پروفسور سستان قصد دارد با تمرکز روی این موضوع، برای مثال مشخص کند که تا چه مدت میتوان مغز را زنده نگه داشت و آیا فناوری به کار رفته در این روش میتواند سایر اندامها را نیز برای انجام پیوند زنده نگه دارد.
یوهانس هیل سلاسی
این دیرینهشناس اتیوپیایی و تعدادی از دیگر پژوهشگران در بهمن ۱۳۹۴/ فوریه ۲۰۱۶ فسیل جمجمه تقریبا کامل انسانی را کشف کردند که متعلق به ۸/۳ میلیون سال پیش است. این جمجمه بهگونهای از سرده کپیهای جنوبی به نام جنوبیکپی انامی که قدیمیترین خویشاوند شناخته شده انسان است تعلق دارد. جمجمه کشف شده که ام. آر. دی (MRD) نام گرفت در مرداد ۱۳۹۸/ آگوست ۲۰۱۹ به جهانیان نمایش داده شد.
این گونه انسانی، پیش از این فقط از روی چند تکه استخوان شناسایی شده بود. با کشف این جمجمه، دیرینهشناسان توانستند برای اولین بار چهره قدیمیترین خویشاوند مرموز انسان را ببینند. تنها رقیب ام. آر. دی، فسیل اسکلتی به نام «لوسی» متعلق به ۲/۳ میلیون سال پیش است که به گونه جنوبیکپی عفاری تعلق دارد و در سال ۱۳۵۳/ ۱۹۷۴ کشف شد. اهمیت ام. آر. دی از این نظر است که این جمجمه تقریبا به دورهای تعلق دارد که از نظر ثبت فسیل، کاملا خالی است.
ساندرا دیاز
در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸/ ۴ می ۲۰۱۹ ساندرا دیاز و ۱۴۴ نفر از محققان دیگر گزارشی از نتایج مطالعات خود درباره تنوع زیستی در جهان منتشر کردند: یکمیلیون گونه به دلیل فعالیتهای انسانی درحال انقراض هستند و متوقف شدن این روند نیازمند اقدام اساسی است. دیاز، کارشناس محیط زیست از دانشگاه ملی آرژانتین که یکی از سه رئیس این گروه تحقیقاتی است، میگوید نرخ انقراض گونهها دستکم ده تا صد برابر این روند در طول دهمیلیون سال گذشته بوده است.
دیاز که از طریق همکاری با پلتفرم بین دولتی سیاسی-علمی تنوع زیستی و خدمات اکوسیستم، به نحوه پذیرش گزارش گروه توسط جنبشهای اجتماعی- محیط زیستی و انجام اقدامات جدیتر و فوریتر در زمینه محیط زیست توجه دارد، از هیچگونه خردهگیری بر عملکردهای مهم علمی و سیاسی فروگذار نکرده است.
ژان ژاک مایمب تامفوم
این میکروبیولوژیست اهل کنگو و مدیرکل موسسه «INRB» جمهوری دموکراتیک کنگو، در سال ۱۳۵۵/ ۱۹۷۶ با سفر به جنگلهای گرمسیری این کشور درباره شیوع بیماری ناشناختهای که باعث مرگ مبتلایان به آن میشد به تحقیق پرداخت. ۴۳ سال بعد در سال ۱۳۹۷/ ۲۰۱۸، این بیماری ناشناخته که ابولا نام گرفت در کشور کنگو همهگیر شد و تجربیات عمیق تامفوم درباره این بیماری در مقابله با گسترش آن نقش عمده داشت.
تامفوم و تیمش در یک کارآزمایی بالینی توانستند با استفاده آنتیبادی mAb۱۱۴ که از خون بیماران نجاتیافته به دست آمده بود احتمال زنده ماندن بیماران را به ۹۰ درصد برسانند. در هفتههای اخیر، تعداد پروندههای جدیدی که درزمینه بیماری ابولا به ثبت رسیدهاند کاهش یافته است - پیشرفتی که همکاران مایمب آن را تا حدودی به اقدامات وی نسبت میدهند.
هونگکوی دنگ
سیستم ویرایش ژن کریسپر نزدیک به یک دهه پیش توسعه یافت و نخستین گزارش از به کارگیری آن در مورد یک فرد در سال جاری میلادی منتشر شد. این مطالعه در آزمایشگاه هونگکوی دنگ، ایمنیشناس چینی و محقق سلولهای بنیادی در دانشگاه پکینگ پکن انجام شد و نشان داد چگونه ویرایش ژن کریسپر میتواند ذخیره بالقوه نامحدودی از سلولهای ایمنی را که درمقابل عفونت اچآیوی مقاوم هستند ایجاد کند.
در سال ۱۳۸۷/ ۲۰۰۸ دانشمندان متوجه شدند یک جهش ژنی طبیعی در نوعی پروتئین که در مغز استخوان وجود دارد و ویروس اچآیوی، از آن برای آلوده ساختن سلولهای ایمنی به عفونت استفاده میکند، میتواند باعث شود فرد دارای این پروتئین جهش یافته نسبت به ویروس اچآیوی مقاوم شود؛ اما این جهش بسیار نادر است و نمونهای از آن در چین وجود ندارد. بههمین دلیل دنگ تصمیم گرفت این جهش را از طریق ویرایش ژنی ایجاد کند. او آزمایشاتی در این زمینه انجام داد. دنگ در مقابل انتقاداتی که درمورد این روش وجود دارد، از آزمایشهای خود دفاع کرده و مدعی است در کوتاهمدت قادر به پیوند تعداد بیشتری از سلولهای دارای ژن جهشیافته خواهد بود.
گرتا تونبرگ
گرتا تونبرگ دختر نوجوان فعال محیط زیست سوئدی است که ۱۶ سال دارد. او از ۲۶ مرداد ۱۳۹۷/ ۲۰ اوت ۲۰۱۸ به صورت انفرادی اعتراض به تغییرات آبوهوایی را با به دست گرفتن پلاکاردی مقابل پارلمان سوئد آغاز کرد. تونبرگ در شهریور/ سپتامبر سال جاری با سفر دو هفتهای از مسیر دریا خودش را به آمریکا رساند تا بتواند در اجلاس تغییرات آبوهوایی حضور پیدا کند. این نوجوان سوئدی در جمع سیاستمداران جهان گفت: «من نباید اینجا باشم، بلکه باید آن سوی اقیانوس در مدرسه میبودم.
با وجود آنکه شما باید برای ما جوانان امید به ارمغان میآوردید، اما با حرفهای توخالی کودکی و رؤیاهای مرا دزدیدهاید!» او به رنجی اشاره کرد که بسیاری مردم جهان به دنبال تغییرات آبوهوایی متحمل شدهاند و گفت: «مردم رنج میبرند. مردم از بین میروند، تمام اکوسیستم در حال فروپاشی است. ما در آستانه یک انقراض گسترده قرار گرفتهایم، اما همه آنچه شما دربارهاش حرف میزنید پول و مساله رشد اقتصادی است.» پس از اعتراض تکنفری گرتا مقابل پارلمان سوئد، جنبش اعتراضی او رفتهرفته جهانی شد و پس از آن دانشآموزان کشورهای مختلف به درخواست او پاسخ مثبت داده و بارها در تجمعهای خیابانی حاضر شدند. این تجمعها تاکنون به صد کشور تسری یافته است.
حیوانات هم مثل ما با کمک بدنشان با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و ژستها و علائم بدن خاصی وجود دارد که به حیوانات اجازه میدهد به ما احساسات و منظور خود را نشان دهند، مثلا سگی که دمش را تکان میدهد یا موشی که روی پاهای عقبش میایستد. در این مطلب چند نمونه از رفتار حیوانات اهلی را مورد بررسی قرار میدهیم. امیدواریم که به شما کمک کند حیوانات را بهتر درک کنید و از مشکلات و سوء تفاهمهای احتمالی جلوگیری کنید.
سگ
شادی
سگی که دمش را به حالت خمیده تکان میدهد به این معناست که آماده بازی کردن است و حالش خوب است. سگی که سرش را به یک طرف کج میکند در حالی که سعی در شنیدن دارد، منتظر پاداش است.
عصبانیت
گوشها رو به جلو و بالا قرار دارند. سر در حالت راست و عمودی است و نشان دهنده پرخاشگری یا میل به نمایش دادن تسلط است.
اضطراب
دم راست افقی نشان میدهد که سگ متوجه چیزی شده و سعی میکند بفهمد آیا در خطر است یا چیزی برای نگرانی وجود ندارد.
گربه
خوشحالی
یک گربه آرام گوشهایش را راحت نگه میدارد. اگر گربهای با چپ چپ یا با چشمان نیمه بسته نگاه کند، به این معناست که به شما اعتماد دارد و احساس امنیت میکند. وقتی گربهای دم خود را بالا میبرد، شاید به این معنا باشد که شاد و صمیمی است.
ترس
دم پایین بین پنجهها نشانه ترس و وحشت است. چشمهای گرد شده نشانه اضطراب است؛ و اگر گربهای به سرعت گوشهایش را حرکت دهد، به معنای مراقب بودن است.
پرخاشگری
اگر گربهای بیوقفه به شما خیره شود، میتواند شما را به چالش بکشد. گربه عصبانیت خود را وقتی بیان میکند که گوشهایش را در سرش فشار میدهد و اگر دمش را با شدت و عصبی به بالا و پایین یا چپ و راست تکان دهند، نشان دهنده تحریک یا عصبانیت است.
همستر
خوشحالی
همستر رضایت خود را با خمیازه و کشش بدنش نشان دهد و با پریدن ابراز خوشحالی کند. ایستادن روی پنجههای عقب و حرکت رو به جلوی بالاتنه ممکن است نشانه کنجکاوی باشد.
اضطراب
همستر با دراز کشیدن روی زمین و پنهان شدن سعی میکند ترس خود را نشان دهد.
پرخاشگری
ایستادن همستر روی پنجههایش ممکن است معنای دیگری داشته باشد. وقتی روی پنجههای عقبی میایستد، اما بالاتنهاش را به عقب میبرد، نشانه پرخاشگری است. همچین ممکن است پنجههای جلویی را رو به بالا بکشد.
خرگوش
خوشحالی
خرگوش خوشحالی خود را با پریدن ابراز میکند و با دراز کشیدن روی شکم و دراز کردن پاهای جلو و عقب خود، نگرش خوب خودش را نسبت به شما نشان میدهد. یعنی احساس راحتی و آرامش میکند.
اضطراب
وقتی خرگوش استرس دارد، در جای خود ثابت میماند. گوشهایش را داخل سرش فشار میدهد و چشمهایش را باز نگه میدارد. وقتی از لمس کردن شما ناراضی است هم ممکن است این حالت را نشان دهد. ضربه زدن با پاهای عقب هم نشانه خطر است.
پرخاشگری
وقتی خرگوش میخواهد شما را گاز بگیرد، روی پنجههای عقب میایستد و بدنش را به جلو حرکت میدهد. اغلب، این رفتار در خرگوشهای تنها مشاهده میشود.
طوطی
خوشحالی
وقتی طوطی خوشحال است، ابتدا پا و بال چپش را باز میکند و سپس بال و پای راستش را. سپس بالهایش را به سمت بالا میکشد. همچنین ممکن است یک لحظه پرهایش را باد کند.
اضطراب
وقتی طوطی مضطرب تاجش را بالا میبرد و بدنش را محکم و کشیده نگه میدارد، نشان میدهد که ترسیده است و میخواهد از خودش دفاع کند.
پرخاشگری
طوطی معمولا قبل از حمله و گاز گرفتن شما، این ژست را میگیرد. پاهایش را باز میکند تا تعادل داشته باشد، به شما نگاه میکند و منقارش را باز میکند.
خوکچه هندی
خوشحالی
بالا پریدن نشانه حال خوب است و اگر حیوان روی زمین دراز بکشد و خرخر کند احساس راحتی میکند.
اضطراب
خوکچه هندی وقتی میترسد سرش را پایین میآورد. مچنین دیوار یا زمین را فشار میدهد، پنجههایش را جمع میکند و ثابت میشود.
پرخاشگری
وقتی خوکچه هندی قدرتش را نشان میدهد و میخواهد تاثیر بگذارد، سرش را به سمت بالا میکشد. اما اگر روی پنجههایش بایستد و با سر بالا برده، از یک طرف به طرف دیگر تاب بخورد، نشانه پرخاشگری است.
لاکپشت
خوشحال
هرچه لاکپشت احساس بهتر و راحتتری داشته باشد، بیشتر اطرافش را با کنجکاوی کاوش میکند. در لاکش پنهان نمیشود و به راحتی سر و پنجههایش را نشان میدهد.
اضطراب
اگر لاکپشت احساس خطر کند، سعی میکند با کشیدن سر، دم و پنجههایش داخل لاک، از خودش محافظت کند. این علامت شناخته شدهای است که حیوان احساس ترس میکند.
پرخاشگری
وقتی لاکپشت میخواهد نشان دهد که غالب است، تا حد ممکن لاکش را بالا میبرد و دم و گردن خود را دراز میکند.
اسب
خوشحالی
اگر اولین بار نیست که اسبی را میبینید، شما را میشناسد و پاهایش عقبش را بالا میبرد و به این معنی است که روحیه بازیگوشی دارد.
اضطراب
اگر اسب پاهای عقب یا جلوی خود را بالا میبرد، به این معناست که احساس خطر کرده است. اگر اسب وحشتزده باشد، بهتر است فاصله ایمن را از آن حفظ کنید.
پرخاشگری
وقتی اسب ناراضی است، سمها یا بازوهایش را روی زمین میکوبد. سرش را تکان میدهد، گوشهایش را محکم فشار میدهد، دمش را به سمت بیرون میکشد و چشمهایش را کاملا باز میکند.
منبع: brightside
وَ قَالَ ع مَا عَالَ مَنِ اقْتَصَدَ
در فرهنگهای مختلف سال نوی میلادی را به شکلهای متفاوتی برگزار میکنند. در ادامه ۱۰ رسم بامزه که در آستانه سال نو در کشورهای مختلف برگزار میشود را مرور میکنیم:
۱. آلمان
در بعضی از مناطق این کشورِ اروپای مرکزی مردم سربریزی میکنند. تودهای از سرب مذاب را داخل آب سرد بریزید و هر شکلی به خود گرفت به شما میگوید سال آینده چه چیزی در انتظارتان است. اگر شبیه قلب شد، طبیعتاً به این معنی است که عشق در سال بعد سر راه شما قرار خواهد گرفت. تاج به ثروت و پول در آینده نزدیک دلالت میکند. ستاره به معنی شادی است. اما اگر سرب شبیهِ صلیب شد چه؟ به دردسر بدی خواهید افتاد.
۲. کلمبیا
شما سفر دوست دارید؟ ما که خیلی دوست داریم. برای همین است که همگی باید به کلمبیا سفر کنیم. برخی مردم در این کشورِ زیبا در آستانه سالِ نو رسمی را برگزاری میکنند تا سفرهای ماجراجویانه فراوانی در سالِ جدید برایشان رقم بخورد. به محضِ آنکه ۱۲ ضربه نواخت، کلمبیاییهای عاشقِ سفر و گردش، با یک چمدانِ خالی در دست شروع میکنند به چرخیدن و راه رفتن در داخل خانه یا اطرافِ ساختمان؛ با این امید که در سالی که میآید این چمدان پر باشد و آنها در حال سفر.
۳. اکوادور
اکوادوریها در آستانه سال نو رسمی آتشین دارند: آنها تمثال افراد خبرساز ِ سالی که در حال رفتن است، شامل سیاستمداران، سلبریتیها و ... را میسازند و بعد آتش میزنند. در همین حال، مردانی با لباسهای مبدل که به اعتقاد عدهای در واقع بیو ثمثالهای به آتشکشیده هستند (اما واقعا چه کسی میداند؟) در شهر میچرخند و از مردم میخواهند به آنها پول خرد بدهند.
۴. شیلی
مردم شیلی دوست دارند با مردگانشان جشن بگیرند. تقریباً دو دهه پیش بود که اعضای یک خانواده در شهر تالکا از نردههای یک گورستانِ تعطیلِ به آن طرف پریدند تا به پدرِ متوفایشان بگویند «سال نو مبارک!». از آن زمان یک رسم جدید متولد شد. امروز مردم شهر در گورستانها و در اطراف قبور عزیزانشان جمع میشوند، نوشیدنی و غذا میخورند و در محلِ گورستان جشن برگزار میکنند.
۵. بیتلهم، پنسیلوانیا
حتماً توپ بزرگی که در هنگامِ اعلانِ سال نو در میدان تایمز در نیویورک پایین میافتد را دیدهاید. اما در بیتلهم در ایالت پنسیلوانیای آمریکا این توپ بزرگِ ۴۰۰ پوندی از نوعی شیرینی به نام «پیپ» پر میشود که کمطرفدارترین نوعِ شیرینی در میان مردم است.
۶. آمریکای لاتین
اگر در آستانه سال نو در آمریکای لاتین هستید، مطمئن شوید لباس زیرتان رنگی باشد. در کشورهایی مانند بولیوی، برزیل، کلمبیا و مکزیک، مردم اعتقاد دارند در آستانه سال نو باید لباس زیر رنگی داشته باشند تا سالی خوبی در پیش داشته باشند. رنگ قرمز برای افرادی است که در سال آینده عشق میخواهند و رنگ زرد برای آنهایی است که به دنبال موفقیت در زندگی هستند. شما بودید چه رنگی را انتخاب میکردید؟
۷. ناپل، ایتالیا
اهالی ناپل به بیرون پرت کردنِ چیزها از پنجره علاقه دارند. حداقل در آستانه سال نو اینطور است. وسایل خانه، مبلمان، ابزار برقی آشپزخانه، مادربزرگ. البته شاید آخری جزوش نباشد. بیاید، امیدوار باشیم که آخری جزوش نیست. این سنت برای نمادین کردنِ کنار گذاشتنِ عادات و چیزهای قدیمی و نو شدن در سال جدید اجرا میشود. مردمِ ناپل این روزها خیلی حواسشان هست که چه چیزهایی را از پنجره به خیابان پرت میکنند.
۸. فیلیپین
دایره در بین فیلیپینیها از قداست برخوردار است و این قداست در آستانه سال نو بسیار بیشتر میشود. مردم در این کشورِ آسیای جنوبشرقی باور دارند که دایره خوشبختی و خوششانسی میآورد. برای همین در آستانه سال نو هر چیز دایرهای را به نمایش میگذارند: سکه، دکمه، لباسهای خالخالی و حتی انگور.
۹. رومانی
کشاورزان در این کشور اروپایی در آستانه سال نو با حیواناتشان وارد مکالمه میشوند. حداقل تلاششان را میکنند! اگر موفق شوند جانوران را به حرف دربیاورند آن سال، سالی خوب برایشان است. البته اگر به حرف آوردن جانور تأثیر زیادهروی در نوشیدنیشان نباشند.
۱۰. اسپانیا
در سال ۱۹۰۹، یکی از تجار انگور در اسپانیا برای آنکه فروش محصولات خود را افزایش دهد، یک سنت جدید را راهاندازی کرد تا از طریق آن مردم را به خریدن و خوردنِ بیشترِ انگور ترغیب کند. او به مردم گفت که هر فردی باید ۱۲ حبه انگور در آستانه سال نو بخورد تا سال جدید برایش سالی سرشار از شادی و خوشبختی بشود. ۱۱۱ سال از آن وقت گذشته، و این رسم هنوز در ایبریا برگزار میشود. اما با اندکی تغییر به این شکل درآمده که فرد با هر ضربه ساعت یک حبه انگور در دهان میگذارد.
۱۱. ایرلند
زنان مجرد ایرلندی در آستانه سال نو میلادی، برگ گیاه دارواش را زیر بالش خود میگذارند. چرا؟ به این امید که در سال نو بتوانند یک شوهر خوب پیدا کنند. البته در فرهنگِ ایرلندی گیاه دارواش بدشانسی را در میکند.
۱۲. صربستان
مردم صربستان در آستانه سال نو با یک درختِ کریسمس در آب سرد شیرجه میزنند. آنها باور دارند که این کار برایشان خوششانسی میآورد. به نظر میرسد خود صربها هم دلیل این کار را نمیدانند.
در 45 کيلومتري شهرستان تکاب و در استان آذربايجان غربي درياچهاي هست که به درياچه گنج معروف است. اين درياچه در محوطه باستاني تخت سليمان قرار گرفته و علت نامگذاري اين درياچه به گنج، باوري قديمي است. عدهاي از بوميان عقيده دارند در ادوار مختلف تاريخ، گنجهاي زيادي در اين درياچه پنهان شده است. البته جالب است بدانيد تاکنون هيچ سندي مبني بر پيدا شدن گنج بهدست باستانشناسان نرسيده و اين نشان از خطرناک بودن راه پيدا کردن گنج ميدهد.
بهترين فصل سفر از ماه ارديبهشت تا تير است؛ با اينحال در همه ايام سال، اين درياچه جلوههاي ديدني خود را دارد. در بهار و تابستان با ورود به محوطه تخت سليمان، درياچه همچون برکهاي خنک و آرام به نظر ميرسد و مناظر سبز در اطراف به چشم ميخورند. در پاييز و زمستان با سرد شدن هوا بهويژه در زمستان، بخار ملايمي از سطح آب بلند ميشود و جلوهاي خاص را پديد ميآورد.
گنج پنهان
از دوران باستان اين محوطه به دليل داشتن شرايط خاصي مورد توجه پادشاهان ايران و جهان بوده است. کوروش پس از غلبه بر پادشاه ليديه، شاه شکست خورده را با خود به ايران آورد و در مکاني نزديک همدان اقامت داد اما تمام خزانه و اشياي قيمتي او را به عنوان نذر در آب اين درياچه انداخت. همچنين در دورههاي متمادي که جنگهاي بين ايرانيان و روميان درميگرفت، ساکنان اين مناطق، اموال نفيس خود را بهعنوان نذر به اين درياچه ميريختند.
بهطوري که گفته ميشود وقتي در سال 36 قبل از ميلاد مسيح، اين مکان توسط سردار "رومي" به محاصره درآمد، نگهبانان آتشکده و معبد ناهيد، اشياي قيمتي و گنجينه اموال خود را به داخل اين درياچه ريختهاند. بنابراين با توجه به اينکه در هيچ دورهاي از تاريخ، امکان دسترسي به عمق اين درياچه وجود نداشته، ميتوان اميدوار بود که مقدار زيادي از نذورات و گنجينههاي ايران باستان و ساير ملل همچنان در کف اين درياچه مرموز باقي مانده باشند.
بحثبرانگيزترين گنجي که ممکن است در کف درياچه وجود داشته باشد، انگشتر حضرت سليمان است. بر اساس باورهاي عاميانه، کل مجموعه تخت سليمان، توسط نيروهاي ماورايي ساخته شده که از حضرت سليمان فرمان ميبردند. وي انگشتري در دست داشت که تمام قدرت خود را از آن ميگرفت.
داستاني وجود دارد که ميگويد شيطان توانست به انگشتر دست پيدا کند و آن را به درون درياچه بيندازد تا بتواند بر تخت سليمان تکيه زند. پس از اين واقعه، شيطان با ظاهر سليمان بر تخت نشست و فرمانروايي کرد. برخي بر اين باورند که سليمان نبي هرگز به اين انگشتر دست پيدا نکرد اما تعابير ديگري در اين ميان آورده شده که ميگويد سليمان توانست انگشتر را از شکم يک ماهي که آن را خورده بود، بيرون آورد و شيطان را شکست دهد!
مردم چه ميگويند؟
برخي بر اين باورند که حضرت سليمان در اين نقطه عصاي خود را بر زمين کوفته و در نتيجه آن چشمهاي جوشان پديد آمده است. اين چشمه جوشان در گذر زمان به درياچه کنوني تبديل شده است. عدهاي ميگويند که آب درياچه در نتيجه دفن خاک مقدسي که بهوسيله فرستاده يکي از پادشاهان ايران بهنام هرمزد به اين مکان آورده شده، جوشيده و به شکل امروزي درآمده است.
برخي ديگر به وجود سطحي گِلي در کف درياچه باور دارند، آنها معتقدند اين گِل، حاصل خاکستر آتشفشان يک کوه در همان نزديکي است و با ترکيب سحرآميزش ميتواند هر جنبندهاي را از روي سطح آب ببلعد و به قعر درياچه ببرد. آب درياچه از نظر زرتشتيان مقدس بوده و الهه آبها در آن ميزيسته است. نقل است که بسياري از مردم، نذورات خود را به اين درياچه ميسپردند و هدايايي را براي آن در نظر ميگرفتند.
ويژگيها
آب درياچه از چشمهاي در کف آن تأمين ميشود. در ابتدا اين آب، دمايي برابر 40 درجه دارد اما با رسيدن به سطح، اين عدد به حدود نصف و 21 درجه ميرسد. اين ميزان حرارت در تمامي فصول سال حتي در روزهاي خنک و پر باد تغييري نميکند و دماي ثابتي دارد. نوشيدن آب درياچه ممکن نيست.
وجود درصد بالايي از يون و عناصر سخت همچون منيزيم، پتاسيم، هيدروسولفيد، سديم، سولفات، کلر و کلسيم در جدول درجهبندي سختي عناصر، بالاتر از آب آشاميدني نرمال قرار ميگيرد و نوشيدن آن منجر به بروز ناراحتي در معده و روده ميشود. بهدليل وجود همين عناصر در سطح آب يا داخل اعماق آن، اثري از حيات موجودات ديده نميشود. آب سرريز درياچه توسط دو جوي در شمال و جنوب از محوله خارج و بهسوي زمينهاي زراعي هدايت ميشود.
شنا ممنوع!
در اطراف تخت سليمان تابلوهاي متعددي با مضمون "شنا ممنوع" ديده ميشود که ميتواند نشانگر اين باشد که اين درياچه زيبا به همين ظاهر زيبايش خلاصه نميشود. در کنار اين درياچه ميتوانيد آرامگاه چندي از هموطنانمان را ببينيد که به درون درياچه رفته و هرگز بازنگشتهاند. البته اين درياچه جسد يکي از آنها را برگرداند که در همانجا دفن شد.
همانطور که گفته شد براساس يک باور قديمي سطح گِلي در کف درياچه تکه حاصل خاکستر آتشفشان يک کوه است، ميتواند هر موجودي را به کام مرگ بکشاند. در کنار اين ويژگي وجود عناصري خاص در اين آب، حيات در آن را غيرممکن ميکند.
هر چند سال یک بار، تعدادی تکنولوژی جدید از راه رسیده و باورهای مردم نسبت به علم و تکنولوژی را زیر و رو میکنند. اینترنت، شبکههای اجتماعی، استریمینگ ویدئو، گوشیهای هوشمند و دهها اختراع دیگر، چیزهای زیادی را در مورد زندگی روزمره ما تغییر دادهاند، از سبک ارتباطات مردم با یکدیگر گرفته تا روش کار کردن و حتی خوشگذرانی. موضوع خوشایند و جالب این است که تکنولوژی هیچگاه از حرکت و پیشرفت باز نمیماند.
همه ما منتظر واقعیت یافتن تکنولوژیهای جدیدی مانند دورنوردی (teleportation)، رباتهای خانهدار، ماشینهای سفر در زمان و ... هستیم. اما محقق شدن این تکنولوژیها زمان میبرد از این رو باید چششمان به قدمهای اولیهای باشد که ما را به این تکنولوژیها میرسانند. هیچ کسی نمیتواند آینده و اختراعاتی که خواهند آمد را پیشبینی کند، اما همیشه تکنولوژیهای جدیدی در افق قرار دارند که بیش از پیش زندگی ما را تغییر خواهند داد. در ادامه میخواهیم از تکنولوژیهای جدیدی صحبت کنیم که به احتمال فراون در سال آینده شاهد معرفی آنها خواهیم بود.
شبکههای ۵G اینترنت را به همه جا خواهند برد
شاید شما نیز از قبل تبلیغاتی را در مورد تلفنهای بیسیم ۵G دیده باشید. کمپانیهای AT&T و Verizon هر دو در حال برقراری نقاط اتصال کوچکی در مکانهای عمومی، مانند استادیومهای ورزشی هستند تا خبر از اتفاقی بزرگ در آیندهای نزدیک در زمینه ارتباطات بدهند. اما این تنها نوک یک کوه یخی است. در حال حاضر، شبکه ۵G هنوز برد زیادی ندارد و به همین دلیل تنها در مکانهای با وسعت کم به کار گرفته شده، اما همیشه اینطور نخواهد بود.
ابزارهای ارتباطی ۵G که اکنون وجود دارند از تکنولوژی امواج میلیمتری استفاده میکنند که بالاترین فرکانسها را به کار گرفته، اما کمترین برد را داشته و به همین دلیل تنها بخشی از یک استادیوم ورزشی را میتواند پوشش دهد. اما این رویه تغییر خواهد کرد، زیرا سرویسهای با فرکانس پایین نیز در راه است که اگر چه سرعت زیادی ندارد، اما منطقه وسیعتری را پوشش داده و از پروتکل ۴G LTE که اکنون رواج دارد بسیار سریعتر خواهد بود.
با این وجود، جذابترین موضوع در مورد تکنولوژی ۵G این است که نه تنها برای تلفنهای هوشمند به کار گرفته شده بلکه یک سرویس اینترنتی باند پهن کامل نیز خواهد بود، بدین معنا که به جای داشتن یک سرویس اینترنتی برای تلفن همراهتان و سرویسی دیگر برای خانه، میتوانید برای خانه خود سرویس ۵G خریداری کرده و آن را با خود نیز برده و روی تلفن همراهتان استفاد کنید. همچنین این به معنای وابستگی کمتر به وایفای و استقلال بیشتر ابزارها و گجتهای الکترونیکی خواهد بود. از همه مهمتر در مورد تکنولوژی ۵G، اما این است که بخشهایی از جهان که اینترنت باند پهن در اختیار ندارند میتوانند با این تکنولوژی جدید از اینترنت بیسیم بهرهمند شوند.
سوزنهای هوشمند در کسری از ثانیه سرطان را شناسایی خواهند کرد
در حالی که علم همچنان بر روی یافتن درمانی مطمئن و حتمی برای سرطان کار میکند، هنوز موانع و مراحل مختلفی برای رسیدن به این هدف در پیش است. در حال حاضر بیشتر سرطانها تا زمانی که عوارض خود را نشان ندهند شناسایی نمیشوند. اگر سابقه خانودگی ابتلا به یک سرطان خاص را داشته باشید، پزشکتان ممکن است هر چند وقت یکبار آزمایشهایی در این زمینه روی شما انجام دهد. اگر پزشک چیز مشکوکی مشاهده کند، باید زیر تیغ رفته و بعد تکهای از بدن شما به آزمایشگاه فرستاده شده و بعد از چند هفته خبر خوب یا بدی دریافت خواهید کرد.
اما اگر راه سریعتر و بهتری وجود داشت چه میشد؟ و این همان چیزی است که سوزنهای هوشمند سعی در معرفی آن دارند. بافتهای سرطانی و بافتهای سالم به شکلی متفاوت نور را منعکس میکنند. شیوه عمل سوزنهای هوشمند این است که فیبرهای نوری را به بافت مشکوک بدن تابانده و بعد از آن به سرعت نور برگشتی را تجزبه و تحلیل میکنند که بدنبال آن سالم یا بیمار بودن بافت مشخص میشود.
این کار تنها چند ثانیه طول کشیده و نیازی به جراحی دردناک و تکهبرداری نیست. از همه بهتر اینکه، سوزن هوشمند هزینههای پزشکی تشخیص سرطان، جراحی و آزمایشگاه را به طول کلی کاهش خواهد داد. با تشخیص سریع سرطان، پزشکان میتوانند خیلی سریعتر برای درمان بیمار برنامهریزی کرده و هر چه تشخیص سرطان زودتر باشد شانس درمان بیشتر است.
باتریهای خودروهای برقی بسیار بهتر خواهند شد
خودروهای برقی هر ساله بیش از پیش به سمت جایگزینی خودروهای معمول پیش میروند، اما در حال حاضر، یکی از چیزهایی که رواج این خودروهای سالم را مانع شده، باتری آنهاست. خودروهای برقی امروزی امروزه تنها از ۱۵۰ تا ۳۱۰ مایل را با یک بار شارژ کامل میتوانند طی کنند و شارژ کردن دوباره باتری آنها یک ساعت یا بیشتر طول میکشد.
وقتی که شارژ باتری خودرو شما به اتمام برسد، باید برای شارژ مجدد وقت زیادی معطل بمانید. اما برای بهبود این اوضاع دو اختراع و پیشرفت مهم در راهند: یکی کشفی جدید است که مدت زمان طولانی کنونی شارژ باتریها را به ۱۰ دقیقه کاهش میدهد. این کار با افزایش دمای باتری در هنگام شارژ شدن انجام میشود که باعث میشود واکنش شارژی خیلی سریعتر از قبل صورت گیرد. از آن بهتر اینکه داغ کردن باتری اصلاً کیفیت و طول عمر آن را کاهش نمیدهد.
در این اثنا، کمپانی سوییسی Innolith ادعا کرده یک باتری جدید برای خودروهای برقی ساخته که با یک شارژ کامل میتواند تا ۶۰۰ مایل (۹۶۰ کیلومتر) را بپیماید. این مقدار بیش از تقریباً دو برابر مسافتی است که میتوان با یک باک بنزین معمولی پیمود. عرضه این باتری مدتی طول خواهد کشید و برخی نیز نسبت به واقعیت این ادعا مشکوک هستند، اما رقابت برای تولید یک باتری با ظرفیت بیشتر و کارآمدتر همچنان ادامه داشته و هر روز پیشرفتهایی در این زمینه بدست میآید.
برچسبهای هوشمند غذا، دورریز را کاهش خواهند داد
اکثر غذاها برچسبهای ساده دارند که تاریخ انقضا را به شما اعلام میکنند و اگر از تاریخ انقضای آن گذشته باشد، غذای مذکور را دور خواهید انداخت. اما شاید دیگر نیاز به چنین کاری نباشد. تاریخهای انقضای روی اقلام خوراکی تنها با گمانهزنی و تخمین نگاشته شده و معمولاً برای کاهش ضرر سازندگان و فروشگاهها و البته خودداری از دورریز غیرضروری اقلام خوراکی با دیدگاهی محافظهکارانه در مورد آنها تصمیمگیری میشود.
اکنون، اما فاصله کوتاهی با برچسبهای هوشمند داریم که بسیار شبیه برچسبهای کنونی روی اقلام خوراکی هستند، اما هوشمند بوده و به جای یک تاریخ انقضا که بر اساس حدس و گمان نگاشته شده باشد، این برچسبهای جدید هر گونه علائم بیماریزای درون خوراک مذکور را شناسایی کرده و زمان دقیق و مناسب دور ریختن را اعلام خواهند کرد. این برچسبها در صورت شناسایی هر گونه عامل بیماریزا تغییر رنگ خواهند داد.
همچنین ساخت برچسبهای زمانمحور نیز در دستور کار قرار دارد. از همه بهتر اینکه این برچسبها شناسایی محصولات آلوده را در هر بخشی از زنجیره تولید تا مصرف تسهیل کرده و باعث خواهد شد که مصرف کنندگان راحتتر از فاسد شدن اقلام خوراکی و فرا رسیدن زمان دور ریختنشان مطلع شوند.
تحقق چاپ زیستی سه بعدی نزدیکتر از هر زمان دیگری است
پیدا کردن اندامهای پیوندی جدید برای افراد یک فرآیند بسیار پرهزینه و زمانبر است. بیماران هنوز هم برای دریافت اعضای پیوندی به اهدا کنندگان، زنده یا مرده، وابستهاند. این اندامها به بدن دریافت کننده پیوند زده شده و باید برای ادامه زندگی خود از داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی برای ممانعت از پس زدن عضو استفاده کند. اما چاپ زیستی سه بعدی این دشواریها را از بین خواهد برد. یک چاپگر زیستی سه بعدی میتواند اندامها یا بافتهای جدید را در تنها چند روز یا حتی چند ساعت و با استفاده از بلوکهای ساختاری پایه بدن «چاپ» کند.
از آن جالبتر اینکه این اندامها را میتوان با استفاده از داشتههای ژنتیکی خود بیمار ساخت که مشکل پس زدن اندام پیوندی را به مقدار بسیار زیادی کاهش میدهد. مهمترین مانع بر سر راه محقق شدن ساخت اندامهای بدن با چاپگرهای زیستی سه بعدی، اما، سیستم قلبی عروقی بدن است. تاکنون بافتهای چاپ زیستی به این دلیل ناکارآمد بودهاند که راه آسانی برای خلق یک سیستم قلبی عروقی وجود ندارد و این یعنی که سیستم مصنوعی تولید شده به دلیل نبود خون یا اکسیژن خیلی زود از کار میافتد.
این معضل اکنون به لطف یک مدل جدید که دارای یک سیستم قلبی عروقی کامل بوده و میتواند سیستمهای موجود بدن را به هم متصل سازد در حال از میان برداشته شدن است. برای اولین بار، میتوان گفت که ساخت یک بافت ساخته شده توسط چاپگرهای سه بعدی زیستی را میتوان جایگزین بافتهای طبیعی بدن انسان کرد. دانشمندان مادهای ساختهاند که در زیر نور آبی به سرعت منجمد میشود، اما باید از برخورد این نور با برخی بخشها جلوگیری میکردند. آنها در ادامه از رنگ زرد خوراکی رایج برای رسیدن به هدف خود استفاده کردند. این رنگ از برخورد نور آبی با بخشهایی که نباید منجمد میشد جلوگیری میکرد.
رابط نورونی باعث میشود مغز انسان به کامپیوتر متصل شود
در حالی که مغز انسان و کامپیوتر هر دو بر اساس سیگنالهای الکتریکی کار میکنند، اما این دو با یکدیگر سازگار نیستند. علم در سالهای اخیر سعی در پل زدن به شکاف بین این دو از طریق تکنولوژی به نام رابط نورونی (neural interfacing) داشته است. اگر انسان بتواند این ارتباط را میسر سازد، میتوان کارهایی مانند دیدن رویاها، یا حتی بارگذاری محتویات مغز انسان روی کامپیوتر و بسیاری کارهای خارقالعاده دیگر را ممکن ساخت. به لطف پروژه Neuralink از ایلان ماسک، انسانها میتوانند در آیندهای نزدیک به این مهم دست یابند.
پروژه Neuralink در حال کار بر روی یک رابط نورونی جدید است که از ارتباطات ریز و انعطافپذیر به جای رشتههای سخت و محکم رابطهای قبلی استفاده میکند، رابطهایی که با پیچ و تابهای طبیعی درون مغز مشکل داشتند. در مقابل سیمهای میکرومتری جدید بسیار بسیار انعطافپذیر هستند. همچنین پروژه مذکور به تولید یک ربات جراح مغز و اعصاب منتهی شده که برای کاشت وسیله مذکور در مغز طراحی شده است.
اگر چه ساختار کنونی این ابزار عجیب و غریب است، اما Neuralink در حال کار بر روی یک ترنسمیتر بیسیم نیز هست که پشت گوش قرار گرفته و میتواند تمام دادههای مغز را دانلود کرده و حتی با یک اپلیکیشن آیفون ارتباط برقرار کند. ماسک ادعا میکند که با استفاده از این تکنولوژی توانسته یک کامپیوتر را توسط میمون کنترل کند و قصد دارد اولین آزمایش انسانی این پروژه را در سال ۲۰۲۰ انجام دهد.
زندهداری تعویقی میتواند جان میلیونها نفر را نجات دهد
زندهداری تعویقی (Suspended animation) دهههاست که تنها در قابل فیلمهای علمی تخیلی باقی مانده است. تصور کنید بیمار هستید و از آنجایی که درمان بیماری شما وجود ندارد، با استفاده از علم سرمازیستی (cryogenically) منجمد میشوید تا زمانی که درمان بیماری شما کشف شود. حتی انیمیشن کمدی Futurama از مت گرونینگ نیز بر اساس این ایده شکل گرفته و سلبریتیهایی که با این روش برای هزاران سال منجمد شدهاند را به بازی میگیرد.
اما به نظر میرسد که انسان اولین گامهایش را به سمت نقطهای برداشته که این ایده دیگر جوک نبوده و میتوان از آن برای نجات جان میلیونها نفر استفاده کرد. اگر چه تکنولوژی موجود برای منجمد کردن مردم برای سالها و سفر آنها در زمان به کار گرفته نخواهد شد، اما همچنان بسیار مفید است.
در مرکز پزشکی دانشگاه مریلند در بالتیمور، پزشکان در حال آزمایش یک تکنولوژی جدید هستند که در آن خون بدن انسان با یک مایع نمکی به سردی یخ جایگزین شده که دمای بدن را به مقدار قابل توجهی کاهش میدهد. در این مرحله، بیماران و مجروحانی که بدون این روش در عرض ۵ دقیقه خواهند مرد، دو ساعت بیشتر زنده مانده و بدین ترتیب پزشکان وقت بسیار بیشتری برای نجات او دارند که میتواند فرق بین مرگ و زندگی باشد. این روش دست کم روی یک انسان انجام شده، اما هنوز نمیتوان کارآمد بودن آن در مقیاس گسترده را تایید کرد.
شاید بتوان پلاستیک را به سوخت تبدیل کرد
پلاستیک ماده بدنامی است که تجزیهپذیر نبوده و یکی از بدترین و مضرترین محصولاتی به شمار میآید که انسان تولید کرده است. به سرعت بر انباشت پلاستیک افزوده شده و زمینها و دریاها را اشباع کرده است. اگر چه بازیافت پلاستیک وجود دارد، اما کارآمدی زیادی نداشته و بسیار هم گرانقیمت است. همچنین همه انواع پلاستیک را نمیتوان بازیافت کرد هر چند تلاشهایی برای یافتن راههای جدید برای خلاص شدن از دست پلاستیک وجود دارد، از جمله رشد باکتریهایی که میتوانند این ماده را هضم کنند.
اما پلاستیکی که معمولاً از نفت و دیگر سوختهای فسیلی مشتق میشود، شاید یک استفاده دیگر نیز در آینده نزدیک پیدا کند. در حالی که دنیا روز به روز به اتمام ذخایر نفتی خود شروع میشود، محققان مرکز تحقیقاتی Licella یک رآکتور هیدروترمیک کاتالیستی (Catalytic Hydrothermic Reactor (Cat-HTR)) تولید کردهاند که از گرما، فشار و آب برای کوچک کردن پلاستیک و تجزیه آن به عناصر پایهای استفاده میکند؛ یعنی مواد نفتی که در ابتدا برای ساخت پلاستیک مورد استفاده قرار گرفتهاند.
بدین ترتیب موفقیت این پروژه باعث حل معضل پلاستیک از یک طرف و رفع نگرانی از اتمام ذخایر نفتی خواهد شد. نکته جالب اینکه این رآکتور تمامی انواع پلاستیک را تجزیه کرده و دیگر نیازی به جداسازی انواع پلاستیک نخواهد بود. بدین ترتیب در آیندهای نزدیک میتوان پلاستیک را بارها و بارها بازیافت کرد، چیزی که در شرایط کنونی امکان آن وجود ندارد.
نیروی الکتریسیته بیسیم باعث از بین رفتن نیاز به کابل خواهد شد
پروژهای که نیکلا تسلا پیشگام آن بود، نیروی الکتریسیته بیسیم نشان داده که عملی است. با این وجود، علمی کردن آن برای زندگی و استفاده هر روزه تاکنون میسر نبوده است. این نوع از انرژی برای انتقال، به جای کابل، از هوا استفاده خواهد کرد. ابزارهای انتقال نیروی الکتریسیته به شکل بیسیم، به تکنولوژی میدان نزدیک وابستهاند و این بدین معناست که دستگاه و صفحه شارژ کننده آن باید با هم تماس داشته باشند تا نیروی الکتریسیته منتقل شود.
اما در آیندهای نزدیک شاهد ترنسمیترهایی خواهیم بود که بسیار شبیه وایفای عمل میکنند و میتوانند هر دستگاه باتریداری که درون اتاق قرار دارد را از راه دور، به طور همزمان و اتوماتیک و بدون نیاز به تماس فیزیکی، شارژ کنند. یکی از بازیگران اصلی این عرصه Ossia نامیده شده که سیستم موسوم به Cota آن در سال ۲۰۱۹ تاییدیههای لازم را دریافت کرده است. سیستم Cota از تکنولوژیهای میدان میانی و میدان دور برای شارژ کردن دستگاهها با استفاده از سیگنالهای رادیویی استفاده میکند، همان سیگنالهایی که در گوشیهای همراه و وایفای استفاده میشود.
این تکنولوژی به دستگاههای الکتریکی امکان خواهد داد که از فاصله چند متری بتوانند چند وات انرژی الکتریسیته دریافت کنند و این تنها آغاز این تکنولوژی است. در آینده باید انتظار افزایش برد و ولتاژ را نیز داشت که میتواند به ایده باتری دائمی جامه عمل بپوشاند. این باتری بسیار شبیه باتریهای قلمی رایج بوده، اما هیچگاه از شارژ خالی نمیشود.
از دیگر تکنولوژیهای حیرتانگیز آینده میتوان به احساس هر چیزی از طریق واقعیت مجازی و گوشت با پایه گیاهی که در آزمایشگاه ساخته میشود و همچنین نورونهای مصنوعی که میتوانند آسیبهای مغزی را درمان کنند اشاره کرد.
منبع: grunge
وَ قَالَ ع مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِيَّةِ
برای یک آزمون رنگی که میتواند سن ذهنی (روانی) شما را نشان دهد، آماده شوید! بسیاری از مواقع مغز شما نسبت به سن اصلی شما، به نوعی احساس جوانی یا پیری میکند، که به آن سن ذهنی گفته میشود. آیا میخواهید سن ذهنی خودتان را بدانید؟با انجام یک آزمون ساده، به شما کمک کنیم تا بفهمید که آیا از لحاظ ذهنی شما مانند یک کودک بی خیال هستید یا مانند یک پیر خردمند میمانید و یا سن ذهنی شما دقیقاً به همان اندازه سن واقعی شما است. فقط کافی است تا به سؤالات ما پاسخ دهید، برای هر پاسخ امتیاز خود را بنویسید و در انتها همهی آنها را با هم جمع کنید و نتجه آزمون خود را در انتها ببینید. بیایید شروع کنیم.
۱. به تصویر زیر نگاه کنید؛ به نظر شما در این تصویر رنگ غالب کدام است؟ شما در اینجا ۵ گزینه دارید: A, B, C, D, E. از بین آنها یک گزینه را انتخاب کنید.
امتیاز هر گزینه به شرح زیر است:
اگر گزینه A انتخاب کرده باشید ۴ امتیاز برای خود بنویسید. گزینه B برابر با ۵ امتیاز و گزینه C برابر با یک امتیاز است. اگر گزینه D را به عنوان رنگ غالب تصویر انتخاب کرده اید پس ۲ امتیاز میگیرید. گزینه E هم ۳ امتیاز دارد.
۲. در تصویر زیر پنج سایه زیبا از رنگ صورتی را برای شما داریم. کدام یک را بیشتر از بقیه دوست دارید؟
امتیاز هر گزینه به شرح زیر است:
اگر گزینه A را ترجیح میدهید، ۳ امتیاز اضافه کنید. گزینه B برای شما ۲ امتیاز به ارمغان میآورد. اگر گزینه C رنگ مورد علاقه شماست پس ۱ امتیاز کسب میکنید. گزینه D برابر با ۵ امتیاز و با انتخاب گزینه E باید برای خود ۴ امتیاز بنویسید.
۳. به این عکس زیبا نگاه کنید. ما فقط یک سؤال داریم. آیا تصویر زیر سیاه و سفید است؟
امتیاز هر گزینه به شرح زیر است:
اگر جواب شما «بله» است پس برای خود ۵ امتیاز کنار بگذارید. ولی اگر جواب شما «خیر» است، امتیازی به شما تعلق نمیگیرد!
۴. از میان غروبهای خورشید در تصاویر زیر، کدام یک را بیشتر دوست دارید؟
امتیاز هر گزینه به شرح زیر است:
اگر غروب اول (A) را دوست داشتید پس ۳ امتیاز به خودتان بدهید. اگر گزینه دوم (B) را پسندیده اید پس ۲ امتیاز به شما تعلق میگیرد. اگر غروب زیبای سوم (C) را انتخاب کرده اید، ۴ امتیاز میگیرید و بالاخره با انتخاب گزینه چهارم تنها ۱ امتیاز میگیرید.
۵. از میان رنگهای آبی تصویر زیر، کدام یک را بیشتر دوست دارید؟
امتیاز هر گزینه به شرح زیر است:
گزینه A دو امتیاز، گزینه B چهار امتیاز، گزینه C سه امتیاز، گزینه D پنج امتیاز و بالاخره گزینه E تنها یک امتیاز دارد.
۶. در منظره زیبای زمستانی زیر، کدام رنگ را زودتر در تصویر دیدید؟
امتیاز هر گزینه به شرح زیر است:
رنگ سفید برایتان ۱ امتیاز دارد. گزینه دوم گزینهای ۴ امتیازی است. اگر گزینه سوم را انتخاب کرده اید پس ۵ امتیاز میگیرید. گزینه چهارم ۳ امتیاز و گزینه پنجم هم ۲ امتیاز دارد.
۷. یکی از آبرنگهای زیر را انتخاب کنید:
امتیاز هر گزینه به شرح زیر است:
با انتخاب رنگ سبز ۲ امتیاز میگیرید. رنگ زرد ۴ امتیاز و رنگ صورتی ۵ امتیاز دارد. رنگ قرمز ۱ امتیاز و رنگ گزینه E، شش امتیاز دارد. گزینه آبی رنگ نیز ۳ امتیاز است.
۸. به تصویر زیر نگاه کنید و بگویید کدام رنگ جلوه بیشتری دارد؟
امتیاز هر گزینه به شرح زیر است:
گزینه A چهار امتیاز، گزینه B دو امتیاز، گزینه C یک امتیاز، گزینه D پنج امتیاز و گزینه E سه امتیازی است.
و، اما بالاخره به زمان اعلام نتایج رسیدیم. حال تمام امتیازاتی را که گرفته اید را با هم جمع کنید و امتیاز خود را با گزینههای زیر مقایسه کنید:
۷-۱۲ امتیاز
شما زیر ۲۰ سال سن دارید. بدون توجه به سن شناسنامهای شما مانند یک نوجوان هستید.
۱۳-۲۰ امتیاز
شما ۲۰ تا ۲۹ ساله هستید، شما فردی فعال، خلاق و پر از شور زندگی میباشید.
۲۱-۲۸ امتیاز
شما ۳۰ تا ۳۹ ساله هستید، هنوز در مورد چیزهای جدید فعال و کنجکاو هستید، اما عاقلتر شده اید و کارها را با فکر انجام میدهید.
۲۹-۳۵ امتیاز
شما ۴۰ تا ۴۹ ساله هستید، یک فرد بالغ که میداند چگونه باید زندگی کند.
۳۶-۴۰ امتیاز
شما بیش از ۵۰ سال سن دارید و یک فرد عاقل و آرام هستید که زندگی بدون دغدغهای را سپری میکند.
منبع: BrightSide
وَ قَالَ ع الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ- وَ الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ- وَ لِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْبَدَنِ الصِّيَامُ- وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ
«الیاس کاسیوتیس»، علاقهمند به عکاسی، آخرین روزهای سال ۲۰۱۹ را قطر گذراند و همان طور که میبینید ارزشش را داشت.
در یکی از این روزها، وقتی خورشید در حال طلوع و بالا آمدن از افق بود، خورشیدگرفتگی اتفاق افتاد و منظرهای شبیه به بیرون آمدن یک شیطان از آب را ایجاد کرد. این تصاویر توجه زیادی را رسانههای اجتماعی جلب کرد.
این عکسها در صبح ۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، در شهر ساحلی الوکره در قطر گرفته شده است. البته این تصاویر کاملا شانسی و اتفاقی نیستند. الیاس مکانی را برای عکاسی انتخاب کرد که افق بازی داشته باشد و بتواند منظره کاملی از خورشیدگرفتگی هنگام طلوع و بالا آمدن از دریا بگیرد. وقتی خورشید شروع طلوع کرد، به نظر میرسید شاخهای قرمز رنگی دریا را شکافته و بیرون آمده است و سپس به شکل هلال درآمد. این پدیده به خاطر شکلش، لقب «طلوع شیطان» را گرفت.
منبع: boredpanda
دریاچهها پهنههایی آبی هستند که توسط خشکیها احاطه شده اند و آب آنها توسط رودخانهها و نهرهایی که به آنها میریزند تامین میشوند. دریاچهها میتوانند آب شیرین یا شور باشند. تخمین زده میشود که در سراسر جهان حدود ۲میلیون دریاچه وجود دارد. آنها در طیف وسیعی از زیستگاهها و در ارتفاعات مختلف یافت میشوند.
۱۰. دریاچه گریت اسلیو – ۲۸.۹۳۰ کیلومتر
مربع
دریاچه گریت اسلیو (Great Slave) نه تنها دهمین دریاچه بزرگ جهان است، بلکه همچنین عمیقترین دریاچه آمریکای شمالی با حداکثر عمق ۶۱۴ متر است. این دریاچه دومین دریاچه بزرگ در مناطق شمالی کانادا است. طول این دریاچه ۴۸۰ کیلومتر و عرض آن از ۱۹ تا ۱۰۹ کیلومتر است و مساحت ۲۸۹۳۰ کیلومتر مربع را در برمیگیرد. «هی ریور» اصلیترین رود ورودی به این دریاچه و رود «مکنزی» اصلیترین رود خروجی از آن است. سطح این دریاچه در بیشتر روزهای سال یخ زده است.
۹. دریاچه مالاوی – ۳۰.۰۴۴ کیلومتر مربع
دریاچه مالاوی، که آن را در موزامبیک دریاچه «نیاسا» و در تانزانیا «لاگو نیاسا» مینامند، یک دریاچه دیدنی در آفریقا است. تانزانیا، موزامبیک و مالاوی کشورهای حوضه این دریاچه هستند. این دریاچه نهمین دریاچه بزرگ جهان با مساحت کل ۳۰.۰۴۴ کیلومتر مربع است. دریاچه مالاوی همچنین دومین دریاچه عمیق در آفریقا میباشد. طول این دریاچه ۵۷۹ کیلومتر، عمق متوسط آن ۲۹۲ متر و حداکثر عمق آن ۷۰۶ متر است. رودخانه «روهوهو» اصلیترین رود ورودی به این دریاچه و رودخانه «شایر» اصلیترین رود خروجی از آن است. این دریاچه به دلیل داشتن بیشترین تعداد گونههای ماهی دنیا شهرت فراوانی دارد.
۸. دریاچه خرس بزرگ – ۳۱.۰۸۰ کیلومتر مربع
دریاچه «خرس بزرگ» (Great Bear) در ۲۰۰ کیلومتری جنوب مدار شمالگان در مناطق شمال غربی کانادا واقع شده است. طول آن ۳۲۰ کیلومتر و عرض آن تا ۱۷۵ کیلومتر است. عمیقترین نقطه این دریاچه ۴۴۶ متر است. عمق متوسط دریاچه ۷۱.۷ متر است. دریاچه خرس بزرگ ۲۶ جزیره دارد که مساحتی برابر با ۷۵۹.۳ کیلومتر مربع را در برمیگیرند. جریان اصلی خروجی این دریاچه، رودخانه «خرس بزرگ» است. سطح این دریاچه در ارتفاع ۱۸۶ متری از سطح دریا قرار دارد و به دلیل دمای سرد غیرقابل تحمل در ماههای زمستان مشهور است.
۷. دریاچه بایکال – ۳۱.۵۰۰ کیلومتر مربع
دریاچه بایکال «دریاچه طبیعت» نیز نامیده میشود و در مناطق جنوبی سیبری در روسیه قرار دارد. دریاچه بایکال بزرگترین دریاچه آب شیرین غیرمنجمد دنیا از نظر حجم است و حدود ۲۰درصد از آب شیرین دنیا را در خود جای داده است. بایکال همچنین یکی از زلاترین و شفافترین دریاچههای جهان به حساب میآید. مساحت آن ۳۱۵۰۰ کیلومتر مربع است. همچنین بزرگترین دریاچه از نظر حجم و عمیقترین دریاچه جهان است. عمق متوسط این دریاچه ۷۴۴.۴ متر است و عمیقترین نقطه آن ۱۶۴۲ متر است. اصلیترین رودخانههای ورودی به این دریاچه رودخانههای بارگوزین، سلنژ و آنگورا هستند.
۶. دریاچه تانگانیکا – ۳۲.۸۹۳ کیلومتر مربع
دریاچه «تانگانیکا» بزرگترین دریاچه آفریقا است. رودخانههای مالاگاری، روزیزی و کالامبو این دریاچه را تغذیه میکنند. این دریاچه از نظر حجم، دومین دریاچه عمیق و دومین دریاچه آب شیرین در جهان است. حوضه این دریاچه تا بوروندی، تانزانیا، زامبیا و جمهوری دموکراتیک کنگو گسترده شده است. مساحت آن ۳۲.۸۹۳ کیلومتر مربع، عمق متوسط آن ۵۷۰ متر و حداکثر عمق آن ۱۴۷۰ متر است.
۵. دریاچه میشیگان – ۵۸.۰۱۶ کیلومتر مربع
میشیگان دومین دریاچه بزرگ آمریکای شمالی و بزرگترین دریاچهای است که به طور کامل فقط درون یک کشور (ایالات متحده) قرار گرفته است. مساحت آن ۵۷۸۰۰ کیلومتر مربع است. طول آن ۴۹۴ کیلومتر و ۱۹۰ کیلومتر عرض دارد و بیش از ۲،۵۷۵ کیلومتر خط ساحلی دارد. عمق متوسط دریاچه ۸۵ متر است. حداکثر عمق آن ۲۸۲ متر است. منشأ آن را به فعالیتهای یخچالهای طبیعی مربوط میدانند.
۴. دریاچه هیوران – ۵۹.۵۹۶ کیلومتر مربع
دریاچه هیوران در مرز آمریکا و کانادا واقع شده و یکی از دریاچههای بزرگ آمریکای شمالی است. این دریاچه چهارمین دریاچه بزرگ جهان و سومین دریاچه بزرگ آب شیرین جهان محسوب میشود. مساحت آن ۵۹،۵۹۶ کیلومتر مربع است. دریاچه هیوران ۳۳۱ کیلومتر طول و ۲۹۵ کیلومتر عرض دارد. عمیقترین نقطه دریاچه ۲۲۹ متر و عمق متوسط آن ۵۹ متر است. جزیره «مانیتولین» که بزرگترین جزیره دریاچهای جهان محسوب میشود نیز در این دریاچه قرار دارد. «تنگه مکنزی» و رودخانه «سنت ماری» جریانهای ورودی اصلی به این دریاچه میباشند.
۳. دریاچه ویکتوریا – ۶۹.۴۸۵ کیلومتر مربع
دریاچه ویکتوریا بزرگترین دریاچه آفریقا و بزرگترین دریاچه گرمسیری جهان است که مساحتی بالغ بر ۶۹۴۸۵ کیلومتر مربع را اشغال میکند و به نام ملکه ویکتوریا نامگذاری شده است. رودخانه «کاگرا» ورودی اصلی به این دریاچه میباشد. دریاچه ویکتوریا با عمق متوسط ۴۰ متر و حداکثر عمق ۸۴ متر نسبتاً کم عمق است. این دریاچه دارای ۸۴ جزیره است.
۲. دریاچه سوپریور – ۸۲.۴۱۴ کیلومتر مربع
دریاچه «سوپریور» از نظر مساحت بزرگترین دریاچه آب شیرین در جهان و سومین دریاچه بزرگ دنیا از نظر حجم است. این دریاچه یکی از دریاچههای بزرگ آمریکای شمالی با مساحت ۸۲، ۴۱۴ کیلومتر مربع است. حداکثر عمق این دریاچه ۴۰۶ متر است. اصلیترین جریانهای خروجی از این دریاچه رودهای «سن ماریز» و «سو لاکس» میباشند. آب این دریاچه وارد دریاچه هیوران میشود.
۱. دریاچه خزر – ۳۷۱.۰۰۰ کیلومتر مربع
دریای خزر بزرگترین دریاچه جهان است. این دریاچه همچنین بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی در جهان است که مساحت آن ۳۷۱۰۰۰ کیلومتر مربع است و دارای ۷۸۲۰۰ کیلومتر مکعب آب است. دریای خزر همچنین سومین دریاچه عمیق در جهان است. عمیقترین قسمت دریاچه ۱۰۲۵ متر است و عمق متوسط آن ۲۱۱ متر است. ایران، قزاقستان، ترکمنستان، روسیه و آذربایجان کشورهای حوضه این دریاچه هستند. رودخانههای ولگا، اورال، ترک و کورا برخی از ورودیهای مهم این دریاچه هستند. این دریاچه هیچ جریان خروجی ندارد.
منبع: worldatlas
وَ قَالَ ع لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ- فِي نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ
آتشسوزی جنگلهای استرالیا این روزها در صدر تمامی خبرگزاری ها دیده میشود و موجب نگرانی همه مردم دنیا شده است. آتشی که به ۶ ایالت گسترش یافته و جان بیش از نیم میلیارد جانور را گرفته و همچنان ادامه دارد.
استرالیا با اکو سیستم خاصش، ۲۴۴ گونه جانوری از جمله کوالاها را در خود جای داده که در هیچ کجای دیگری از جهان یافت نمیشوند. آتش سوزی اخیر که ۶ میلیون هکتار از استرالیا را در بر گرفته، نیم میلیارد جانور را به نابودی کشانده است و به نظر نمیرسد به این زودیهای تمام شود. آنچه باعث شده این آتش سوزی تا این حد شدید باشد به سه عامل مرتبط است؛ گرما، خشکی و باد. این عوامل در نتیجه روندهای طولانی مدت و نیز کوتاه مدت گرمایش به وجود آمده اند.
محققان به این نتیجه رسیدند که تغییرات اقلیمی نقش مهمی در این آتش سوزیها داشته و با گرم شدن هوا، جنگلها خشکتر شده و بدین ترتیب احتمال آتش سوزی و ادامه آن بیشتر خواهد شد؛ و این به معنای بیشتر شدن آتش سوزیهای بزرگ منجر میشود که البته موضوع جدیدی نیست. آتش سوزیهای بزرگ همواره خانه ها، حیات وحش و جنگلها را برای قرنها تهدید کرده اند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ویرانگرترین و بزرگترین آتش سوزیهای تاریخ آشنا کنیم.
۱. شبی که ویسکانسین در آتش سوخت
آتش سوزی در شهر پشتیگو یکی از بدترین آتش سوزیهای تاریخ ایالات متحده بود و همزمان با یک آتش سوزی کمتر ویرانگر، اما بسیار مشهورتر همراه شد: آتش سوزی بزرگ شیکاگو. بر اساس گزارش واشنگتن پست، تاریخ آتش سوزی بزرگ پشتیگو را به یک دلیل باور نکردنی فراموش کرده است: این آتش سوزی تنها خط تلفن موجود در منطقه را از بین برد و بازماندگان فاجعه هیچ ابزاری برای مخابره کردن خبر جهنمی که در آن گرفته شده بودند به بیرون را نداشتند.
این آتش سوزی در ۸ اکتبر ۱۸۷۱ شمال شرقی ویسکانسین را درنوردید و گمانه زنیها در مورد علت شروع آن نیز متفاوت است. اما گفته میشود که کارگران راه آهن برای صاف کردن مسیر ریل گذاری خود قصد سوزاندن بوتههایی در مسیر را داشتند که این آتش از کنترل خارج شده و در ادامه باعث سوختن ۱.۲ میلیون هکتار زمین، نابودی ۱۶ شهر و کشته شدن صدها نفر شد.
تعداد کشته شدگان بین ۱.۲۰۰ تا ۲.۵۰۰ نفر عنوان شد. شدت این آتش سوزی را میتوان با مطالعه خاطرات پدر روحانی پیتر پرنین، کشیش منطقه پشتیگو، متوجه شد. او گروهی از بازماندگان را رهبری میکرد که در رودخانهای در همان حوالی روی یک قایق پناه گرفته بودند و شعلههای آتش را تماشا میکردند که از یک سوی رودخانه به سوی دیگر میپریدند.
صبح روز بعد بازماندگان به خشکی رفتند و متوجه شدند که شنها به شیشه تبدیل شده و پشتهای از جنازههای سوخته که یکدیگر را بغل کرده و رو به شعلهها بودند پیدا شد. همچنین آنها جنازه مردی را پیدا کردند که در کنار جنازه سوخته همسرش گلوی خود و فرزندانش را بریده بود، او خود و بچه هایش را کشته بود تا درد ناشی از سوختن در شعلهها را تجربه نکنند.
۲. جرقهای از قطار که تبدیل به جهنم شد
مینه سوتا از دیرباز به عنوان سرزمین ۱۰.۰۰۰ رودخانه به خاطر زمستانهای طولانی، سرد و برفی اش شناخته میشد، اما تابستان و پاییز ۱۹۱۸ هوای منطقه به طور بی سابقهای گرم و خشک بود. همان ماههای خشک و وزش بادهای ناگهانی بود که جرقهای از یک قطار را به آتشی بزرگ تبدیل کرد که منطقه کلوکت در مینه سوتا را در اکتبر همان سال به مدت چند روز به یک جهنم واقعی تبدیل ساخت. با وزش باد، آتش سوزی اولیه به جهنمی متحرک با سرعت ۶۵ مایل در ساعت تبدیل شد.
آتش با سرعتی باورنکردنی بزرگتر میشد و پیش میرفت و وقتی که به پایان رسید بیش از ۲۵۰.۰۰۰ هکتار از زمینهای منطقه سوخته و بیش از ۱.۰۰۰ نفر جانشان را از دست داده بودند. شهرهای زیادی به طور کامل در دل جهنم سوزان فرو رفتند. شهر کلوکت به طور کامل ویران شد، اما بدترین اتفاق در موس لیک افتاد. به گفته یک تاریخ نگار به نام دان رید، ۴۵۳ نفر از ساکنان موس لیک در آتش سوختند که تعدادی از آنها در زیرزمین هایشان انتظار تمام شدن آتش را میکشیدند و بسیاری نیز در حین تلاش برای فرار از آتش جانشان را از دست دادند.
دهها نفر در مسیر جادهای که اکنون پیچ مرد مرده نامیده میشود جانشان را از دست دادند و خانوادههای زیادی به طور کامل نابود شدند، از جمله خانوادهای ۵ نفره که به گفته رید «چنان بد سوخته بودند که خاکستر همه آنها را میشد در یک جعبه کفش جای داد».
۳. شعلههایی که کیلومترها به آسمان رفت
بر اساس گفتههای تاریخ نگاران، شهر هینکلی در مینه سوتا و ۵ شهرک و روستای مجاور در نتیجه یک آتش سوزی بزرگ که بین ساعت ۲ تا ۴ بعدازظهر روز شنبه، اول سپتامبر ۱۸۹۴ به اوج خود رسید ویران شدند. به گفته آنها الواربری عامل اصلی افزایش قدرت آتش بود: سالها و سالها بریدن الوار باعث شده بود که منطقه کاملاً خالی از درخت شده و تنها بوتههای خشک باقی بمانند. تابستان آن سال بسیار گرم و بارندگی وجود نداشت، اما وقوع آتش سوزی امری طبیعی بود و ماهها بود که هوای منطقه از دود آتش سوزیها تاریک بود. آتش سوزیها از سپتامبر آغاز شده بود و وقتی نسیم جای خود را به بادهای شدید داد آتش شروع به منتشر شدن کرد.
با پایان آتش سوزی تنها در هینکلی بیش از ۴۱۸ نفر و ۱۰۰ نفر نیز در شهرها و رسوتاهای مجاور کشته شده بودند. همچنین تعداد نامشخصی از بومیان نیز در این آتش سوزی جان خود را از دست دادند. برخی با قطار فرار کردند و برخی دیگر در دورن یک گودال سنگی پر از آب شده در نزدیکی مرکز شهر پناه گرفتند. مادربزرگ دان لارسون از این آتش سوزی جان سالم به در برد و بعدها داستان شعلههایی را بازگو کرد که بیش از ۴.۵ مایل به آسمان بلند شده و از فاصله ۲۰۰ مایلی قابل مشاهده بودند.
۴. آتش سوزی که جان آتشنشانان چترباز را
گرفت
منطقه مان گلاچ منطقهای وحشی در جنگلهای ملی هلنا در مونتانا است، به همین دلیل وقتی که در ۵ آگوست ۱۹۶۹ در این منطقه آتش سوزی دیده شد این خانهها و زندگی انسانها نبودند که تهدید میشدند. ماموریت اطفای حریق به تیمی از سرویس جنگل که هنوز تازه کار بودند محول گردید؛ و اینگونه بود که تراژدی رخ داد. ۱۵ آتشنشان چترباز به سمت مان گلاچ براه افتادند، اما تنها دو نفر زنده بازگشتند. مدت کوتاهی پس از رسیدن به زمین و در فاصله نیم مایلی از آتش، باد شدت گرفت و بر اساس محاسبات تنها در عرض ۱۰ دقیقه، آتش ۳.۰۰۰ هکتار را در خود بلعید و بدین ترتیب گروه آتشنشانان خیلی زود به جای تلاش برای خاموش کردن آتش مجبور به تلاش برای فرار و زنده ماندن کردند.
سرویس جنگل، اما این نبرد را «مسابقهای که امکان برد آن وجود نداشت» نامید. این آتش سوزی بعدها الهام بخش کتاب نورمن مک لین با عنوان «مردان جوان و آتش» شد و باعث شد که سرویس جنگل تکنیکهای آتشنشانی جدیدی را ترتیب داده و استانداردهای ایمنی بیشتری را به برنامههای خود اضافه کند. اکنون بنایی یادبود برای این آتشنشانان در ورودی مریودر کنیون نصب شده است.
۵. مرگبارترین آتش سوزی در تاریخ کانادا
تقریباً هیچ کسی نمیداند دلیل شروع آتش سوزی که بعدها مرگبارترین آتش سوزی تاریخ کانادا لقب گرفت چه بوده است، اما باورها بر این است که آتش سوزی که در نهایت جان ۲۲۴ نفر را گرفت و از ۲۹ جولای ۱۹۱۶ شروع شده و تا روزها ادامه داشت در نتیجه استفاده کارگران از دینامیت برای پاک کردن زمین برای ساخت راه آهن به وقوع پیوست. اما دلیل هر چه که بود این آتش سوزی روش مبارزه آتشنشانان در کانادا با آتش سوزیهای بزرگ را برای همیشه تغییر داد و باعث شکل گیری نیروهای منطقهای آتشنشان در این کشور شد.
در اثر این آتش سوزی روستاها و شهرکهای زیادی به کلی از بین رفتند، از جمله متیسون، اروکویز فالز و نوشکا که بعدها بازسازی شده و به نام کشیشی که در تلاش برای نجات مردمش از آتش جان باخت، وال گاین نامگذاری شد. مردم بسیاری با بدنهای نیم سوخته در کنار جاده افتاده و منتظر مداوا شدن بودند و بعد از آتش سوزی نیز غذایی برای خوردن باقی نمانده بود به جز سیب زمینیهایی که در آتش سوزی کاملاً پخته شده بودند. بعضی کفش هایشان آتش گرفته بود و اکنون که آنها را خاموش کرده بودند دیگر از پا در نمیآمدند.
۶. سوختن ۶۰ زمین فوتبال در دقیقه
گفته میشود که سرعت آتش سوزی ۸ نوامبر ۲۰۱۸ در دامنه کوهستانهای سیرا نوادا چنان بالا بوده که در هر دقیقه زمینی به مساحت ۵۰ زمین فوتبال در آتش سوخته بود و در ۱۳ نوامبر اعلام شد که این آتش سوزی مرگبارترین آتش سوزی در تاریخ کالیفرنیا بوده است. این آتش سوزی دو و نیم هفته ادامه داشت و تا سال بعد تعداد کشته شدگان به طور دقیق مشخص نبوده و برخی قربانیان شناسایی نشده بودند، اما در نهایت تعداد کشته شدگان ۸۵ نفر اعلام شد. اما آمار ویرانیها هولناک بود: بیش از ۱۳.۹۷۲ خانه ویران شد، ۵۲۸ محل کسب و کار سوخته و ۴.۲۹۳ ساختمان دیگر نابود شد.
وسعت زمینهای سوخته توسط شعلهها ۱۵۳.۰۰۰ هکتار برآورد گردید. بیشتر آسیبها به شهر پارادایز وارد شد. خاطرات شاهدان عینی از این آتش سوزی بسیار هولناک بود. یکی از ساکنان این شهر به نام نیکول جولی در حالی که خودروش در محاصره آتش قرار داشت با شوهرش تماس گرفته و فریاد میزد: «اگر قرار است بمیری، بجنگ و بمیر».
۷. ما آتش را شروع نکرده بودیم
در جولای سال ۲۰۱۵، آتش سوزی در مکانی بسیار غیرمعمول و باورنکردنی آغاز شد: جنگلهای بارانی اندونزی. این آتش ماهها ادامه داشت و بخش زیادی از جنگلهای بارانی اندونزی و زیستگاه جانوران کمیاب و در معرض انقراض مانند اورانگوتانها را به خاکستر تبدیل کرد. به گفته گاردین، در حالی که تعداد کشته شدگان مستقیم ناشی از آتش سوزی تنها ۱۹ نفر اعلام شد، اما بیش از نیم میلیون نفر به دلیل دود ناشی از این آتش سوزی دچار مشکلات تنفسی شدند. بررسیهای دانشگاه هاروارد در منطقه و پس از پایان آتش سوزی نشان داد که این آتش باعث وقوع بیش از ۱۰۰.۰۰۰ مرگ پیش از موعد شده است.
اگر چه بیشتر منطقه آتش سوزی خالی از سکنه بود، اما بادهای شکل گرفته در اثر ال نینو دود ناشی از این آتش را به مناطقی مانند سنگاپور، کوالالامپور و سوماترا منتقل کرد. آتش سوزی در اثر تلاش برای سوزاندن جنگلها به منظور تولید روغن پالم و خمیر کاغذ صورت گرفته و جنایت علیه بشریت لقب داده شد. صدها نفر از مقامات بلندمرتبه منطقهای دستگیر و محاکمه شدند.
۸. جمعه سیاهی که نباید فراموش شود
۱۳ ژانویه ۱۹۳۹ بود: یک تابستان داغ، طولانی و خشک استرالیایی و «خشک» کمترین تعبیری بود که برای آن تابستان میتوانست به کار گرفته شود. سالهای قبل از این روز که از آن با نام جمعه سیاه یاد میشود با خشکسالی همراه بود. بستر رودخانهها و نهرها بسیار خشک شده، آب جیره بندی شده و باد نیز آخرین ذرههای رطوبت را از کف جنگل بلند کرده و زمینهای وسیع منطقه را به آتش زنه و چخماق تبدیل ساخته بود. با شدت گرفتن باد، آتشهایی که توسط مزرعه داران، معدنکاران، کارگران جنگل و کسانی که در جنگل کمپ زده بودند به سرعت از کنترل خارج شد.
میلیونها هکتار جنگل در آتش سوخت، دستکم ۷۱ نفر و هزاران اسب، گاو و گوسفند نیز کشته شدند. بیش از ۱.۰۰۰ خانه ویران شد و ۵ شهر کوچک به طور کامل توسط شعلههای آتش بلعیده شدند. هزاران نفر بی خانمان شدند، هکتارها جنگل محافظت شده ویران شده و خاکستر آتش به نیوزیلند رسید.
۷ سال بعد این اتفاق بار دیگر رخ داد و این بار به آن لقب شنبه سیاه داده شد. این بار وقتی که آتش سوزی کنترل شد ۱۷۳ نفر انسان و بیش از ۱ میلیون حیوان جان خود را از دست داده بودند. این آت سوزی در یکی از گرمترین روزهای تاریخ استرالیا و در حالی که بادهایی با سرعت ۶۵ مایل در ساعت وزیدن گرفته بود رخ داد.
منبع: grunge
بیشتر ما از حشرات میترسیم و حاضر نیستیم حتی به آنها نگاه کنیم؛ در حالی که خیلی از این حشرات، برخلاف ظاهرشان هیچ آزاری برای ما ندارند. اگر شما هم فوبیای حشرات دارید، احتمالا بعد از خواندن این مطلب دیگر حتی جرات راه رفتن در چمنهای مرطوب را هم نخواهید داشت.
وتای غول پیکر (Giant weta)
وتای غول پیکر سنگینترین حشره ثبت شده در جهان است. وزن آن کمی بیشتر از یک توپ تنیس (۷۱ گرم) است و منحصرا در نیوزیلند زندگی میکند. مردم بومی، آن را «خدای چیزهای زشت» مینامند.
سوسک جالوت (Goliath Beetle)
لارو این حشره حتی از وتای غول پیکر هم سنگینتر است! آنها به شکل لارو، ۱۱۳ گرم وزن دارند! سوسکهای جالوت در جنگلهای گرمسیری آفریقا زندگی میکنند و از شیره و میوه درختان تغذیه میکنند.
شیردالمگسسانان (Griffinflies)
شیردالمگسسانان جزء بزرگترین حشراتی هستند که تا به حال وجود داشته اند. آنها به مدت ۲۰میلیون سال در دوره پرمین با طول بال ۷۰ سانتیمتری خود دنیا را میترساندند. فسیل به جا مانده از این حشرات هم در فرانسه و هم در کانزاس یافت شده است، بنابراین با آن بالهای غول پیکر در سراسر جهان پرواز میکرده اند.
سوسک نقبزن غول پیکر
(Giant Burrowing Cockroach)
شاید تعجب نکنید که بزرگترین سوسک دنیا اهل استرالیا باشد: سرزمین وحشتهای طبیعی. این سوسکها بیش از ۷.۵ سانتیمتر طول دارند. البته یک بحث وجود دارد که سوسک ۷.۵ سانتیمتری لزوما ترسناکتر از سوسک دو سانتیمتری نیست. سوسک هر چقدر هم باشد میتواند روز شما را خراب کند.
گوشخیزک سنت هلنا
(Saint Helena earwig)
این حشره یک کابوس واقعی است اما خوشبختانه در جزیره سنت هلنا در وسط اقیانوس اطلس زندگی میکند. گوشخیزک سنت هلنا بیش از ۷.۵ سانتیمتر طول دارد و در اعماق زمین نقب میزند. بعد از باران و در شب برای ترساندن ساکنان سنت هلنا از زمین بیرون میآیند. نکته جالب درباره آنها این است که مادران خوبی هستند.
پروانه جادوگر سفید (White Witch)
این پروانه بزرگترین طول بال را در میان حشرات زنده امروزی دارد. طول بالهای این پروانه به ۳۰ سانتیمتر میرسد. زیستگاه آنها آمریکای جنوبی و مرکزی است. مشاهدات این حشره به ۳۰۰ سال پیش بازمی گردد. کرم آنها قبل از دگردیسی ۱۲ سانتیمتر طول دارد.
چوبک بزرگ چان (Phobaeticus chani)
این حشره یک کابوس شش پا است و با طول ۶۰ سانتیمتر، رکورد درازترین حشره را دارد. همه گونههای این حشره در بورنئو یافت شده اند. آنها در اطراف تاج درختان در جنگلهای بارانی زندگی میکنند و هیچ جا، در نزدیکی انسان پرسه نمیزنند.
منبع: oddee
وَ قَالَ ع إِنَّ لِلَّهِ مَلَكاً يُنَادِي فِي كُلِّ يَوْمٍ- لِدُوا لِلْمَوْتِ وَ اجْمَعُوا لِلْفَنَاءِ وَ ابْنُوا لِلْخَرَابِ
قطعا همه شما با ورزشهایی مثل فوتبال، بیسبال، هاکی و بسکتبال آشنا هستید. اما در این دنیا، ورزشهای جدید زیادی وجود دارد که به سختی میتوانید تصور کنید که چگونه بازی میشوند.
شترمرغ سواری!
در دنیای ورزشهایی که شامل حیوانات میشوند، اسب سواری از نظر سرعت و محبوبیت جایگاه اول را از آن خود کرده است. اما از نظر منحصربه فرد بودن و مهارت در سواری، شاید اسب سواری نتواند با شترمرغ سواری رقابت کند.
هر مسابقه معمولا با ۵ تا ۷ شترمرغ آغاز میشود، طول مسیر برابر با مسابقات اسب سواری است و هرکدام زودتر به خط پایان برسد برنده است. شترمرغها مجهز به زین و افسار مخصوص هستند و شرکت کنندگان کلاه ایمنی به سر دارند که قبل از مسابقه بررسی میشود. لوازم جانبی هم شبیه به مسابقات اسب سواری است. شترمرغ سواری همیشه مخاطبان زیادی را به خود جذب میکند و به لطف عجیب و دشوار بودنش، هیجان و سرگرمی زیادی برای آنها فراهم میکند.
مسابقه شترمرغ سواری پیچیدهتر از مسابقات اسب سواری و سایر مسابقاتی که سوار حیوان میشوند. سرعت شترمرغ به ۷۰ کیلومتر بر ساعت میرسد؛ بنابراین همه بازیکنان باید تمرینات سختی را پشت سر بگذارند تا بتوانند تعادل خود را پشت شترمرغهای سرسخت حفظ کنند. همچنین بازیکنان باید مهارتهای ویژهای را کسب کنند تا برای حفظ زین، بالهای شترمرغ را ناتوان کنند. از همه مهم تر، شرکت کنندگان باید سخت تمرین کنند تا بتوانند شترمرغ را طوری هدایت کنند که در مسیر مسابقه حرکت کند. این یک عامل تعیین کننده برای برد و باخت در هر مسابقه محسوب میشود.
تا به امروز، مسابقات شترمرغ سواری در بسیاری از مکانهای آمریکا گسترش یافته و در کنار مسابقات شترسواری و گورخرسواری برگزار میشود. مسابقات شترمرغ سواری در شهر چندلر در جشنواره شترمرغ آریزونا در ماه مارس سال گذشته بیش از ۱۰۰هزار تماشاچی از سراسر جهان را به خود جذب کرد.
کوئیدیچ
کسانی که مجموعه داستانهای هری پاتر نوشته جی.کی رولینگ را خوانده اند، حتما با بازی کوئیدیچ در میان دانش آموزان هاگوارتز آشنا هستند. اما این بار این بازی در دنیای واقعی ظاهر شده است.
طبیعتا، بازیکنان نمیتوانند مثل شخصیتهای داستان با جاروهای پرنده خود در هوا پرواز کنند. اما بازیکنان جارو دارند و باید روی آن بنشینند، جارو در طول بازی نباید بیفتد و باید با آن بدوَند، نه اینکه پرواز کنند. به طور کلی نسخه زمینی کوئیدیچ با تمام قوانین ذکر شده در هاگوارتز مطابقت دارد، به جز یک مورد: اسنیچ طلایی یا توپ طلایی بالدار توسط مردی با پیراهن زرد نگه داشته میشود.
طرفداران این بازی میگویند کوئیدیچ زمینی ترکیبی از فوتبال و راگبی است که هفت بازیکن از هر تیم سعی میکنند توپ را از یک حلقه کوچک در انتهای زمین حریف رد کنند. این بازی توسط ژاندر منشل، دانشجوی انگلیسی کالج میدلبوری در ورمونت پیشنهاد شده و از سال ۲۰۰۵ بازی میشود. در حال حاضر، حدود ۴۰۰ دانشگاه و بیش از ۳۰۰ مدرسه در آمریکا این بازی را انجام میدهند. مسابقات جام جهانی کوئیدیچ هم یک رویداد ورزشی نسبتا بزرگ در آمریکاست که در آن ورزشکارانی از ۱۶ ایالت و ۴۶ کالج در نیویورک جمع میشوند تا به رقابت بپردازند.
منبع: oddee
در سال ۲۰۱۹، با کمک ماموریتهای فضایی بزرگ توانستیم تصاویر شگفت انگیزی از منظومه شمسی ببینیم؛ و برخی از قویترین تلسکوپها هم تصاویر بینظیری از جهان به ما ارائه دادند. در این مطلب بهترین تصاویر سال ۲۰۱۹ را مشاهده میکنید.
بالای ابرها
فضاپیمای جونوی ناسا از وقتی به مدار این سیاره غول پیکر در سال ۲۰۱۶ رسیده، تصاویر خیره کنندهای از ابرهای مشتری ارسال کرده است. این منظره رنگی الگوهایی آبرنگی شگفت انگیزی را نشان میدهد.
این تصویر با چسباندن ۴ عکس مجزا تهیه شده که در ۲۹ مه توسط فضاپیما گرفته شدند. در آن زمان، جونو بین فاصله ۱۸۶۰۰ تا ۸۶۰۰ کیلومتری ابرهای این سیاره قرار داشت.
آدم برفی
فضاپیمای افقهای نوی ناسا در سال ۲۰۱۵ در کمربند کویپر قرار گرفت که خارج از مدار نپتون قرار دارد. این کمربند از هزاران شیء یخی تشکیل شده که دیدی به آغاز و منشا منظومه شمسی ارائه میدهند. دانشمندان روی جسمی به نام آلتیما ثولی مستقر شدند که در سال ۲۰۱۴ کشف شده است. این جسم ۳۹ کیلومتری از دو گلوله یخی مختلف تشکیل شده که با سرعت کم به هم برخورد کردند. رنگ قرمز آن ناشی از ترکیبات آلی به نام تولین روی سطح آن است.
آتش بازی اختری
اتا شاهتخته یا اتا کارینا یک سامانه ستارهای در فاصله ۷۵۰۰ سال نوری با ماست. این سامانه از حداقل دو ستاره تشکیل شده که روی هم حدود ۵میلیون برابر انرژی خورشید ما را تولید میکنند. یکی از ستارهها گاز داغی آزاد میکند که یک جفت لوب بالونی ایجاد میکند. چندین دهه است که اخترشناسان فکر میکنند که آیا آن در آستانه نابودی است یا همچنان فوران خواهد کرد.
سلفی مریخی
مریخ نورد کنجکاوی ناسا از سال ۲۰۱۲ مشغول کاوش در دهانه گیل روی مریخ است. این ربات این سلفی را در دامنه کوه شارپ گرفته است که در مرکز گودال گیل قرار دارد. دو نمونه از سنگ حفاری شده این سایت نشان میدهد مقدار فوق العاده زیادی از کانیهای رسی در آن وجود دارد. رس اغلب در حضور آب شکل میگیرد، که ماده اصلی حیات است. شواهد نشان میدهد که زمانی در این گودال آب وجود داشته است.
سمت دیگر ماه
در ۳ ژانویه امسال، فضاپیمای چانگی-۴ چین اولین ماموریت خود برای فرود نرم در سمت دیگر ماه را انجام داد. چند روز بعد از این فرود، دوربینهای ماه نورد رباتیک این فضاپیما عکسهایی ارسال کردند.
این فضاپیما چند دوربین، یک رادار برای کاوش زیر سطح ماه، یک طیف سنج برای شناسایی موادمعدنی و یک آزمایش زنده برای کاشت گیاهان در یک مینی بیوسفر داشت. در ماه مه، دانشمندان چینی گزارش دادند که این فضاپیما ایده دیرینه درباره منشا دهانه بزرگ را تایید کرده است.
یک رقیب کهکشانی
این تصویر توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده و یک کهکشان مارپیچی به نام NGC 772را نشان میدهد که ۱۳۰میلیون سال نوری با ما فاصله دارد. NGC 772نقاط اشتراک زیادی با کهکشان راه شیری دارد.
ما شناوریم
پروژه «LightSail» توسط سازمان غیرانتفاعی «The Planetary Society» انجام میشود. هدف این پروژه نمایش بادبان خورشیدی (روشی پیشنهادی برای پیشرانش فضاپیما با استفاده از فشار تابش اعمال شده بر روی آینههایی عظیم) در مدار نزدیک زمین است. بادبانها از این حقیقت بهره میبرند که نور خورشید روی سطوح آینهای فشار اعمال میکند. LightSail 2در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۹ پرتاب شد. این تصویر بادبان را در ۲۳ جولای نشان میدهد.
منبع: bbc
هیچ کسی از جنگ خوشش نمیآید. اما اگر چارهای جز جنگیدن نداشته باشید بهتر است در کوتاهترین زمان به آن پایان دهید. جنگ بسیار سخت است، جنگیدن ناخوشایند و کشته شدن نیز اصلاً جالب نیست. اگر چه جنگهای کوتاه نیز وجود دارند، اما در مقایسه با جنگهای بزرگ و طولانی، کمتر دیده میشوند. اما کوتاه بودن یک جنگ هیچگاه به معنای کم بودن تعداد کشتهها و تلفات کلی نیست.
به همین دلیل نباید جنگهای کوتاه را دارای جنبههای تراژیک کمتری نسبت به پسرعموهای بزرگترشان دانست. گاهی اوقات یک درگیری کوتاه میتواند بسیار خونین باشد. در ادامه این مطلب میخواهیم شما را با برخی از تراژیکترین جنگهای کوتاه جهان آشنا کنیم که برخی از آنها تنها چند روز ادامه داشتند.
فتح نورمنها در سال ۱۰۶۶ تنها ۱۷ روز ادامه یافت
در سال ۱۰۶۶، ویلیام فاتح ارتش نورمنهای خود را برداشته و از راه دریا به بریتانیا آمد. تنها ۱۷ روز پس از رسیدن به خشکی، او توانست شاه هارولد، پادشاه انگلستان را کشته و سلطنت کشور را به دست آورد. اما شکست خوردن سریع ارتش هارولد به دست ویلیام فاتح یک دلیل تراژیک داشت، دلیلی که معمولاً فراموش میشود، زیرا در زمان حمله ویلیام به انگلستان، هارولد تازه از مبارزه طولانی و فرسایشی با برادرش و کشتن او فارغ شده بود و آمادگی یک جنگ دیگر را نداشت.
بر اساس اسناد تاریخی، زمانی که ویلیام به قلمرو انگلستان حمله کرد تنها چند ماه از پادشاه شدن هارولد در کشور میگذشت. بسیاری فکر میکردند که او شایستگی پادشاهی را ندارد، از جمله برادرش، توستیگ. توستیگ در سال ۱۰۶۵ توسط هارولد به دلیل سوء مدیریت در قلمرو نورثامبریا تبعید شده بود. توستیگ، اما از این تبعید به عنوان ابزاری برای گشت و گذار در اروپا و تلاش برای پیدا کردن کسی که برای او و علیه برادرش بجنگد استفاده کرد.
او حتی از ویلیام فاتح خواسته بود که در حمله به انگلستان به او کمک کند، اما ویلیام به علت آماده نبودنش در آن شرایط این درخواست را رد کرده بود. در نهایت توستیگ به همراهی یک پادشاه نروژی به یورک حمله کرد. اما هارولد خیلی سریع نیروهای خود را به شمال کشور گسیل داشته و در نبردی هر دوی آنها را شکست داد. اما این نبرد تاریخی باعث شد که ارتش هارولد به شدت ضعیف و خسته شود و بدون اینکه زمان کافی برای استراحت و بازیابی خود داشته باشند، بار دیگر به سمت جنوب کشور به راه بیفتند تا با مهاجمان نورمن درگیر شوند. این نبرد با برخورد یک تیر به چشم هارولد و لقب فاتح برای ویلیام به پایان رسید.
جنگ بین صربها و بلغارها تنها ۱۴ روز به طول انجامید
در سال ۱۸۷۸، کنگره برلین به خروج امپراطوری عثمانی از بسیاری از نقاط بالکان منتهی شد که مورد موافقت همه طرفین قرار گرفت. دولتهای جدید صربستان و بلغارستان امیدوار بودند که این عقبنشینی ترکها به افزایش قلمرو آنها منتهی شود، اما قدرتهای منطقه با این خواسته آنها مخالفت کردند. اما بلغارستان منطقه روملیای شرقی خود را نیز از دست داده و این منطقه به دولت عثمانی بازگردانده شد. پذیرش این موضوع برای بلغارها سخت بود، اما در سال ۱۸۸۵، بلغاریهای روملیای شرقی شورش کرده و این منطقه را بار دیگر به قلمرو بلغارستان ضمیمه کردند.
این موضوع باعث شد که صربستان احساس کند تنها کشوری است که پس از این فعل و انفعالات عمده هیچ قلمرو جدیدی بدست نیاورده است. از این رو میلان اوبرنوویچ چهارم، پادشاه صربستان، به این باور رسید که بلغارستان باید بخشی از روملیای شرقی را به این کشور واگذار کند و وقتی که با مخالفت بلغارها روبرو شد به آنها اعلان جنگ داد. از آنجایی که صربستان ارتش بهتری داشته و کشور مهمتر و قدرتمندتری بود، باور همگی این بود که نیروهای وی بلغارها را شکست خواهند داد. اما در عمل اینطور نبود و بلغارها با شکست دادن نیروهای صرب در اسلیونیتسا در روز چهارم شروع جنگ، همه چیز را به نفع خود تغییر داده و به صربستان حمله کردند.
جنگ ده روز بعد به پایان رسید وقتی که غول امپراطوری اتریش-مجارستان از خواب بیدار شده و بلغارها را از حیات خلوت خود بیرون کرد. در جریان تنها ۱۴ روز نبرد بیش از ۶۸۰۰ سرباز صرب و ۲۳۰۰ بلغاری کشته شدند. اما این پایان تلفات این جنگ برای صربها نبود، زیرا شکست در این نبرد باعث شد که شاه میلان برکنار شده و پسر نوجوان ستمگرش جایگزین او شود.
جنگ هند و پاکستان در سال ۱۹۷۱ تنها ۱۳ روز طول کشید
کمتر از دو هفته. این مدت زمانی است که هند لازم داشت تا نیروهای هوایی پاکستان را در سال ۱۹۷۱ نابود کرده، شرق کشور را به محاصره درآورده و اسلام آباد را وادار به تسلیم بیش از ۱۵۰هزار کیلومتر مربع از قلمرو خود به نیروهای شورشی سازد. بسیاری از ما دو هفته را به کار کردن و تماشای سریال بدون این که دستاورد خاصی داشته باشیم میگذرانیم، اما هند در همین مدت کوتاه کشور بنگلادش را شکل داد.
علت شروع جنگ در ظاهر بمبارانهایی بود که نیروهای پاکستانی در ۳ دسامبر آن سال بر فراز پایگاههای هوایی هند انجام دادند، اما این درگیری ۱۳ روزه ریشههای بسیار تاریکتری داشت. از مارس ۱۹۷۱، دولت مرکزی پاکستان با جداییطلبان بخش شرقی کشور که امروزه بنگلادش نام دارد درگیر بود. تنها بعد از اینکه دولت پاکستان در این منطقه مرتکب نسلکشی شد دولت هند فشار روی خود برای مداخله را احساس کرد.
نسلکشی در بنگلادش یکی از بدترین کشتارها پس از جنگ جهانی دوم بود که در آن سربازان پاکستانی جنایات جنگی متعددی را علیه جمعیت شرق کشور مرتکب شدند که به مرگ ۵۰۰هزار تا ۳میلیون نفر از ساکنان این منطقه منتهی گردید که بسیار بیشتر از تلفات نسلکشی مشهورتر کامبوجیها بود. بیش از ۲۰۰هزار زن به صورت سیستماتیک مورد تجاوز و بهرهکشی جنسی قرار گرفته و این موضوع در نهایت با بمباران اشتباهی پایگاههای هوایی هند به پایان رسید که جنگ ۱۳ روزه سرنوشتسازی را در پی داشت.
جنگ سگ ولگرد تنها ۱۱ روز ادامه داشت
بیشتر شبیه بخشی جذاب از یک کتاب کودکان است، اما جنگ سگ فراری یا سگ ولگرد هر چیزی بود به غیر از شیرین و جذاب. در سال ۱۹۲۵، تنش بین دو کشور در بالاترین حد ممکن خود قرار داشت و در این شرایط یک سرباز جوان یونانی در تعقیب سگی ولگرد بود که در حین این تعقیب و گریز چند متری وارد خاک بلغارستان شد. در نتیجه سربازان بلغاری آتش گشوده و سرباز بیچاره یونانی کشته شد.
وقتی که فرمانده نیروهای مرزی یونان با پرچم سفید به کنار مرز بلغارستان آمده تا در مورد این مسئله گفتگو کند، سربازان بلغار او را نیز به قتل رساندند؛ و به این ترتیب بود که یک جنگ کوتاه آغاز شد که در جریان آن نیروهای یونانی برخی از مناطق مرزی بلغارستان را اشغال کرده و حدود ۵۰ غیرنظامی را کشتند. به دنبال جنگ جهانی اول، که در آن یونان و بلغارستان در جبهههای مخالف حضور داشتند، روابط بین دو کشور در بدترین شرایط ممکن قرار داشت.
تندروهای بلغاری حملات متعددی به یونان داشته و در سال ۱۹۲۳، وقتی که الکساندر استامبیولیسکی، نخست وزیر بلغارستان، سعی در بهبود روابط با آتن را داشت، همان تندروها او را ربوده، شکنجه کرده و به قتل رساندند. از این رو جای تعجب نداشت که سربازان بلغاری آماده شلیک به هر یونانی بودند که به هر دلیل از مرزشان عبور میکرد.
اشغال مناطق مرزی بلغارستان توسط نیروهای یونانی زمانی به پایان رسید که لیگ ملتها (نمونه اولیه و قدیمیتر سازمان ملل با تعداد کشور کمتر و نفوذ اندک) دخالت کرده و آتن را وادار کرد که نیروهایش را به پشت خط مرزی خود برگرداند. نتیجه نهایی این درگیری ۱۱ روزه کشته شدن دو سرباز و ۵۰ غیرنظامی بود و معلوم نیست که چه بر سر سگ ولگرد آمد.
جنگ ۱۰ روزه یوگسلاوی خیلی کوتاه بود
فروپاشی یوگسلاوی در دهه ۱۹۹۰ یک فروپاشی غیرمعمول بود. بعد از دههها حکومت کمونیستها، دولت یوگسلاوی برای انتخابات آزاد آماده میشد که با بازگشت دولتهای ملیگرای درد کشیده در اغلب جمهوریهای خود (اسلوونی، کرواسی، صربستان، بوسنی و هرزگوین، مقدونیه و مونته نگرو) همراه بود. این همه ملیگرا در ادامه همان کاری را کردند که اغلب ملیگراها انجام داده و در نهایت چیزی جز پشیمانی عایدشان نشد.
در سال ۱۹۹۱ تقریباً تمام این جمهوریها در آستانه جدا شدن قرار داشتند و تنها سوال این بود که کدام یک اول این کار را خواهد کرد. در نهایت اسلوونی و کرواسی به یکدیگر پیوسته و در ۲۵ ژوئن ۱۹۹۱ به صورت یک جانبه از یوگسلاوی جدا شدند. اگر چه جدایی کرواسی باعث وقوع درگیری شد که تا سال ۱۹۹۵ ادامه داشت، اما جنگ اسلوونی تنها در ۱۰ روز به نتیجه رسید. پس از اعلام جدایی اسلوونی از یوگسلاوی، صربستان به این کشور حمله کرد. در ۷ جولای، با کمتر از ۱۰۰ کشته، اسلوونی و یوگسلاوی قرارداد صلح امضا کردند.
یکی از دلایل کوتاه شدن جنگ این بود که مردم محلی اسلوونیایی گروههای شبه نظامی تشکیل داده و به مقر نیروهای یوگسلاوی حمله میکردند. اما دلایل تاریک دیگری نیز وجود داشت. در حالی که اسلوونی سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی یوگسلاوی داشت، کرواسی با سواحل طولانیاش لقمه چربتری بود. آزاد کردن نیروهایشان از جنگ با اسلوونی بدین معنا بود که صربها نیروی نظامی بیشتری برای نبرد با کرواسی و بعدها بوسنی داشتند. دو جنگ بعدی به ترتیب به مرگ ۲۰هزار و ۱۰۰هزار نفر انجامید.
جنگ چک و لهستان بعد از ۷ روز به پایان رسید
در پایان جنگ جهانی اول، امپراطوریهای زیادی از هم پاشیده و به بخشهای کوچک بسیاری با مرزهای پرتنش تقسیم شدند. تعدادی از این قطعههای کوچک خیلی تروتمیز جدا شده و کشورهایی کوچک و بدون مشکل را تشکیل دادند. برخی دیگر دارای مرزها و حواشی دندانهدار زیادی بودند که در آنها آغاز و پایان یک ملیت واضح نبود. یکی از این مناطق مبهم منطقه سیلسیا بود، منطقهای بلند غنی از زغال سنگ در مرز بین لهستان و چکسلواکی.
در اوایل سال ۱۹۱۹، هر دو کشور دست از تلاشهای سیاسی برای رفع این مشکل برداشته و با ادعای مالکیت بر این منطقه وارد جنگ با یکدیگر شدند. وقتی که لهستان و چکسلواکی از خاکسترهای جنگ جهانی اول برخاستند، یک توافق مقدماتی امضا کرده و بر اساس آن منطقه سیلسیا و منابع قابل توجه زغال سنگ آن را بین خود تقسیم نمودند، اما از آنجایی که مذاکرات توسط رهبران محلی هدایت میشد دولت پراگ ادعا کرد که این رهبران بیشتر متمایل به خواستهای پراگ بوده و نمایندگی آنها برای مذاکرات را نپذیرفت.
وقتی که ورشو شروع به بهرهبرداری از منطقه سیلسیا به نحوی کرد که انگار مالکیت تمام آن را در دست داشت، پراگ به این منطقه لشکرکشی کرد. جنگ مرزی بین دو طرف تنها یک هفته به طول انجامید و چکسلواکی اعلام پیروزی کرد. اما این پیروزی در نهایت و در درازمدت به ضرر آنها تمام شد. برای دهههای متوالی، لهستان و چکسلواکی از اعتماد به یکدیگر امتناع میکردند و این موضوع به مشکلی مهم در دهه ۱۹۳۰ برای دو کشور تبدیل شد زمانی که هیتلر به فکر تسخیر کشورهای شرق اروپا افتاد. به دلیل بیاعتمادی بینشان، پراگ و ورشو نتوانستند جبهه مشترکی علیه برلین تشکیل دهند و بدین ترتیب نیروهای آلمان نازی موفق شدند براحتی و به صورت جداگانه هر دو کشور را تسخیر کنند.
کشمکش کوچک شش روزهای که برای همیشه خاورمیانه را تغییر داد
جنگ شش روزه یکی از مهمترین جنگهای کوتاه تاریخ است. بسیاری از ما واقعیات عمده این جنگ را میدانیم، اینکه چگونه سوریه، مصر و اردن در سال ۱۹۶۷ به رژیم اشغالگر قدس اعلان جنگ دادند و بعد از مدت کوتاهی وحشتزده نظارهگر در هم شکستن نیروهایشان توسط ارتش رژیم اشغالی و از دست دادن بخشهایی از قلمروشان شدند. این شکست به سقوط ملیگرایی پان عربیسم و ظهور اسلام سیاسی منتهی شد. اما شاید اطلاعات زیادی در مورد چگونگی رخداد این جنگ سریع، اما خونین نداشته باشید.
به جای تل آویو یا قاهره، منشأ این جنگ را باید در مسکو جستجو کرد. در آن دوران مصر و سوریه از مشتریان و نزدیکان اتحاد جماهیر شوروی بودند که یکی از دو ابرقدرت اصلی جهان بود. اگر چه این کشورهای عربی نفرتی ذاتی از رژیم صهیونیستی داشتند جنگ بین دو طرف اجتناب ناپذیر نبود و این موضوع در ۱۳ می ۱۹۶۷ تغییر کرد. در این روز، شوروی اخطاری جدی برای قاهره فرستاد مبنی بر اینکه رژیم صهیونیستی در آستانه حمله به این کشور قرار دارد. در حالی که این موضوع صحت نداشت، اما همان تاثیری را گذاشت که شوروی میخواست.
هشدار شوروی یک دومینو را آغاز کرده و سه هفته بعد منطقه وارد جنگی تمام عیار شد. اما چرا شوروی میخواست در خاورمیانه جنگ رخ دهد؟ بر اساس منابع اطلاعاتی سازمان سیا در مسکو، نظر کارشناسان سیاسی و نظامی شوروی این بود که ایالات متحده برای کمک به رژیم صهیونیستی وارد این نبرد خواهد شد و بدین ترتیب علاوه بر ویتنام، ایالات متحده در باتلاق جنگی دیگری فرو میرفت. چیزی که هیچ کسی، از آمریکاییهای گرفته تا روسها و مصریها فکرش را نمیکردند برنده شدن رژیم صهیونیستی در مدت زمان کوتاهی بود. شوروی هیچ وقت مشتریان و متحدان خود را به این سرعت و به این شکل به یک عملیات خودکشی نفرستاده بود.
جنگ روسیه و گرجستان در عرض ۵ روز به اتمام رسید
در اواسط دهه ۲۰۰۰، فاکتورهای متعددی در قفقاز دست به دست هم داد که به یک جنگ خونین منتهی گردید. در سال ۲۰۰۴، در گرجستان که از کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی بود یک رییس جمهور غربگرا به قدرت رسید که روسیه را به خاطر کاهش نفوذ خود در این کشور نگران ساخت. همزمان، ناآرامیهایی در منطقه جداییطلب اوستیای جنوبی در گرجستان آغاز شد که بر وخامت اوضاع افزود.
وقتی که مسکو شروع به حمایت از این جداییطلبان کرد، رییس جمهور گرجستان با دستگیری ۴ افسر روسی، ولادیمیر پوتین را عصبانی کرد. در سال ۲۰۰۸ تنشهای بین دو کشور به مرز بحرانی رسید و بدین ترتیب بود که کرملین به این نتیجه رسید که باید واکنش شدیدی نشان دهد. از این رو در توافقی مخفیانه با اوستیای جنوبی، مقامات کرملین از آنها خواستند که گرجستان را تحریک کنند؛ و در ۸ آگوست، گرجستان آنقدر تحریک شده بود که نیروهای نظامی خود را وارد اوستیای جنوبی کرد. به محض اینکه اولین گلوله خمپاره به خاک اوستیای جنوبی برخورد کرد، ارتش روسیه حمله کرد.
در عرض تنها ۵ روز، نیروهای پوتین قلمرو گرجستان را در نوردیده و به ۴۸ کیلومتری پایتخت گرجستان رسیدند. زمانی که آتشبس برقرار شد ۸۵۰ نفر از طرفین کشته شده بودند. بدترین بخش این جنگ کوتاه این بود که کشورهای غربی هیچ واکنشی نشان نداده و به گرجستان کمک نکردند. به همین دلیل پوتین حس میکرد که هر کاری که دلش میخواهد میتواند بکند. شش سال بعد وقتی که مردم اوکراین رییس جمهوری طرفدار غرب و ضد مسکو انتخاب کردند تنها بعد از ۵ روز به این کشور حمله کرد. از سال ۲۰۱۴، در درگیری بین نیروهای اوکراینی و شورشیان مورد حمایت مسکو در منطقه دانباس بیش از ۱۳هزار نفر جان خود را از دست دادهاند.
جنگی که ۴ روز به طول انجامید، اما بسیار ویرانگر بود
دانههای جنگ ۴ روزه از سالها قبل کاشته شده بودند، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی آهی کشیده و فروپاشید. در قفقاز، فروپاشی این اتحاد بزرگ به تشکیل شدن سه کشور منتهی شد: گرجستان، آذربایجان و ارمنستان. شوربختانه هیچکدام از این سه کشور، مرزهایی که یک شبه ایجاد شده بودند را واقعی ندیده و قبول نداشتند. در منطقه ناگورنو-قره باغ، ارمنیان محلی بر این باور بودند که باید جزئی از ارمنستان باشند و نه آذربایجان. ارمنستان نیز با این موضوع موافق بود و دو کشور برای حل این مشکل به یکدیگر اعلان جنگ دادند.
از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴، درگیریهای مداوم در این منطقه رخ میداد. در نهایت طرفین بر سر آتشبس توافق کرده، اما هیچ قرارداد صلحی بین آنها امضا نشد. ناگورنو-قره باغ همچنان جزئی از قلمرو آذربایجان باقی ماند، اما کنترل آن بدست ارمنستان است، در حالی که هیچ کس راضی نیست و دو طرف از یکدیگر متنفرند. این موضوع به درگیریهای کوچک مرزی برای سالها شد. سپس در ۲ آوریل ۲۰۱۶، یکی از این درگیریها کمی بزرگتر از معمول شده و گروهی از سربازان آذربایجانی بخشی از قلمرو ناگورنو-قره باغ را به تصرف خود درآوردند و ارمنستان با اعلان جنگ به این تجاوز پاسخ داد.
نتیجه این درگیری بسیار ناامید کننده و بیفایده بود و تنها با کشته شدن ۲۰۰ نفر به پایان رسید. تنها مدت کوتاهی بعد از شروع تیراندازیها، مسکو دخالت کرده و بعد از کوبیدن سرهای طرفین به یکدیگر، از آنها خواست که یا همین حالا قرارداد صلح امضا کرده یا به دنبالهای برای جنگ روسیه و گرجستان تبدیل شوند. هنوز هم منطقه ناگورنو- قره باغ یک منطقه پرتنش بوده و در آن درگیریهای کوچک بین دو طرف وجود دارد.
جنگ فوتبالی که ۱۰۰ ساعت به طول انجامید
جنگ فوتبالی به عنوان یکی از احمقانهترین جنگهای تاریخ شناخته میشود و طرفین بر سر یک مسابقه فوتبال به جنگ یکدیگر رفتند. البته موضوع به این سادگیها نبود و اگر چه فوتبال ماشه این جنگ را کشید، اما روابط بین السالوادور و هندوراس آنچنان تیره بود که وقوع جنگ بین دو کشور اجتناب ناپذیر بود. در سال ۱۹۶۹ در دو کشور گروه کوچکی از مالکان زمین ثروتمند وجود داشتند و باقی جمعیت کشور عمدتاً فقیر بودند. در السالوادور کوچک مشکل نبود زمین کشاورزی آنقدر حاد بود که کشاورزان برای یافتن کار به هندوراس بزرگتر میرفتند.
اما هندوراس هم همان مشکل مالکان زمین اندک و عمده مردم بیزمین و گرسنه را داشت، از این رو ورود کشاورزان السالوادوری بیش از پیش شرایط را برای همتایان هندوراسی آنها سخت میکرد. به جای ایجاد اصلاحات در سیاستهای زمینداری، مالکان زمین دو کشور گناه را به گردن مهاجران السالوادوری و ضدمهاجران هندوراسی انداختند. با تحریک رسانهها، شهروندان دو کشور به زودی به چشم هیولا به کیدگیر نگاه کرده که کارهای یکدیگر را ربوده یا سعی در گرسنگی دادن دیگری با بیکار نگه داشتنش دارند.
در این فضای مسموم، السالوادر در مسابقات مقدماتی فوتبال جام جهانی توانست هندوراس را شکست دهد. رویای هندوراسیها برای حضور در جام جهانی از بین رفته و طرفداران این تیم دست به شورش زدند. در حدود ۱۲هزار السالوادوری از هندوراس گریخته و چنان خشم و تنفری همراه خود به کشورشان آوردند که دولت السالوادور چارهای بجز اعلان جنگ به همسایه نداشت. صحبت در مورد رقابت در دنیای ورزش بسیار پیش رفته و به مرحله خطرناکی رسیده بود. پیش از آنکه همسایگان بتوانند بین دو کشور آتشبس برقرار کنند هزاران نفر از دو طرف کشته شدند.
جنگ انگلیس و زنگبار کوتاهترین جنگ تاریخ بشر است
و اینجاست که به کوتاهترین جنگ به ثبت رسیده تاریخ میرسیم. در آگوست ۱۸۹۶، امپراطوری بریتانیا سعی کرد یک حاکم دست نشانده خود را در زنگبار به قدرت برساند. سلطان مشروع زنگبار، شاهزاده خالد، از دخالت این استعمارگران برآشفته، در قصرش سنگربندی کرده و آماده جنگ شد. از شانس بد او، از قبل ۵ کشتی جنگی نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا در بندر لنگر انداخته بودند. ساعت ۹ صبح بود که نیروهای بریتانیایی از خالد خواستند یا تسلیم شود یا بریتانیا به او اعلان جنگ خواهد داد.
خالد فکر میکرد که بریتانیاییهای بلوف میزنند، اما اینطور نبود. ساعت ۹ صبح نیروی دریایی شروع به توپ باران کردن قصر شاهزاده خالد کرد. در عرض کمتر از ۴۰ دقیقه بیش از ۵۰۰ نفر کشته شدند، خالد تسلیم شده و از ترس جانش به سفارت آلمان پناهنده شد. جنگ بریتانیا و زنگبار نیز به اتمام رسید. خالد از حامیان بردهداری بوده و دولت بریتانیا در سال ۱۸۹۶ تصمیم گرفت که بردهداری را ملغی کند. چند ساعت بعد از این ماجرا، بریتانیاییهای سلطان مورد نظر خود را در زنگبار به قدرت رسانده و به طور دائمی بردهداری در زنگباری که تا آن زمان یکی از نقاط اصلی و کلیدی خرید و فروش برده بود را ممنوع کردند.
منبع: grunge
وَ قَالَ ع وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلًا يَذُمُّ الدُّنْيَا- أَيُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْيَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا- الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِيلِهَا أَ تَغْتَرُّ بِالدُّنْيَا ثُمَّ تَذُمُّهَا- أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَيْهَا أَمْ هِيَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَيْكَ- مَتَى اسْتَهْوَتْكَ أَمْ مَتَى غَرَّتْكَ- أَ بِمَصَارِعِ آبَائِكَ مِنَ الْبِلَى- أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِكَ تَحْتَ الثَّرَى- كَمْ عَلَّلْتَ بِكَفَّيْكَ وَ كَمْ مَرَّضْتَ بِيَدَيْكَ- تَبْتَغِي لَهُمُ الشِّفَاءَ وَ تَسْتَوْصِفُ لَهُمُالْأَطِبَّاءَ- غَدَاةَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ دَوَاؤُكَ وَ لَا يُجْدِي عَلَيْهِمْ بُكَاؤُكَ- لَمْ يَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفَاقُكَ وَ لَمْ تُسْعَفْ فِيهِ بِطَلِبَتِكَ- وَ لَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِكَ- وَ قَدْ مَثَّلَتْ لَكَ بِهِ الدُّنْيَا نَفْسَكَ وَ بِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَكَ- إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا- وَ دَارُ عَافِيَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا- وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا- وَ دَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا- مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَ مُصَلَّى مَلَائِكَةِ اللَّهِ- وَ مَهْبِطُ وَحْيِ اللَّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ- اكْتَسَبُوا فِيهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فِيهَا الْجَنَّةَ- فَمَنْ ذَا يَذُمُّهَا وَ قَدْ آذَنَتْ بِبَيْنِهَا وَ نَادَتْ بِفِرَاقِهَا- وَ نَعَتْ نَفْسَهَا وَ أَهْلَهَا فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلَائِهَا الْبَلَاءَ- وَ شَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ- رَاحَتْ بِعَافِيَةٍ وَ ابْتَكَرَتْ بِفَجِيعَةٍ- تَرْغِيباً وَ تَرْهِيباً وَ تَخْوِيفاً وَ تَحْذِيراً- فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاةَ النَّدَامَةِ- وَ حَمِدَهَا آخَرُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- ذَكَّرَتْهُمُ الدُّنْيَا فَتَذَكَّرُوا وَ حَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا- وَ وَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا
به نظر شما آیا کتابی در جهان وجود دارد که میلیونها دلار قیمت داشته باشد؟
پاسخ این است: بله، بعضی از کتابها آنقدر ارزشمند هستند که مردم حاضرند میلیونها دلار بابتشان پول بپردازند. در این مطلب به بررسی گرانترین کتابهای دنیا میپردازیم:
۱. مجموعه نسخ خطی لستر
(Codex Leicester)
۳۰.۸میلیون دلار
این کتاب مجموعهای از نوشتههای علمی لئوناردو داوینچی است و بیل گیتس آن را در حراجی کریستی در نیویورک با قیمت ۳۰.۸میلیون دلار خرید. این کتاب تفسیری بیسابقه از ارتباط بین هنر و علم و همچنین قدرت خلاقیت فرایندهای علمی است. این اثر مخلوطی از مشاهدهها و نظریههای داوینچی درباره نجوم، ویژگیهای آب، سنگ و فسیل، و نورهای کیهانی است.
۲. مگنا کارتا (The Magna Carta)
۲۱.۲میلیون دلار
مگنا کارتا یا منشور کبیر مجموعه قوانینی است که پادشاه انگلیس (جان) آن را تبیین کرده است. این سند بسیار مهم است، زیرا یکی از چهار نمونه بازمانده از ۱۲۱۵ نوشتهای است که نشان از تاریخ غنی آن کشور دارد. تنها هدف این نوشته حفظ صلح و امنیت است و از قوانینی تشکیل یافته که همه مردم از جمله پادشاه میبایست بدان عمل میکردند و در صورت تخلف از آن مجازات میشدند.
۳. انجیل سنتکاتبرت
(The St. Cuthbert Gospel)
۱۴.۳میلیون دلار
انجیل سنتکاتبرت متعلق به اوایل قرن هشتم میلادی است و به زبان لاتین نوشته شده. کتابخانه بریتانیا این کتاب را به قیمت ۱۴.۳میلیون دلار خرید؛ اما امروزه آن را برای بازدید عموم در یک گالری به نمایش گذاشتهاند. این کتاب نسبت به کتابهای عصر خود بسیار ارزشمندتر است و به خوبی از آن نگهداری کردهاند. جلد این انجیل از چرم ساخته شده و کوچکترین کتاب مقدس دوره آنگلوساکسون به شمار میرود.
۴. سرود خلیج (Bay Psalm)
۱۴میلیون دلار
ریچارد مَتر (Richard Mather)، جان الیوت (John Eliot) و توماس ولد (Thomas Weld) این کتاب را نوشتند. دلیل اهمیت این کتاب این است که اولین کتاب چاپی آمریکا محسوب میشود. امروزه تنها ۱۱ جلد از آن در دست است که در کتابخانههای مشخصی میتوان آنها را یافت. دیوید رابنشتاین (David Rubenstein) این کتاب را از کلیسای قدیمی بوستون به قیمت ۱۴میلیون دلار خرید.
۵. کتاب دعای روتچیلد
(Rothschild Prayer Book)
۱۳.۴میلیون دلار
تاجری استرالیایی به نام کری استوکز (Kerry Stokes) این کتاب را در حراجی کریستی نیویورک به قیمت ۱۳.۴میلیون دلار خرید. این کتاب امروزه در کتابخانه ملی استرالیاست. هنرمندان زیادی در جمعآوری و تهیه آن دست داشتند و گفته میشود طی سالهای ۱۴۹۰ تا ۱۵۲۰ تکمیل شده است.
۶. پرندگان آمریکا (Birds of America)
۱۱.۵میلیون دلار
این کتاب به قلم جیمز اودوبان به رشته تحریر درآمده است. تنها ۱۱۹ نسخه از آن باقی مانده و یک مجموعه چهار جلدی از آن در یک حراجی در سال ۲۰۱۰ به قیمت ۱۱ و نیم میلیون دلار فروخته شد.
هر ساله، MasterCard بر اساس تحقیقات شخص ثالث، تجزیه و تحلیل اختصاصی و دادههای عمومی از بین ۲۰۰ شهر جهان، محبوبترین کلانشهرهای جهان برای بازدید و گردشگری را معرفی میکند. در این مطلب محبوبترین شهرهای جهان در سال ۲۰۱۹ را به شما معرفی میکنیم.
۱۰. آنتالیا، ترکیه ۱۲.۴۱ میلیون بازدید کننده خارجی در طول سال ۲۰۱۹ داشته است. قایقهای تفریحی گردشگری فراوانی در بندر مرکزی این شهر قدیمی دیده میشوند.
۹. در سال ۲۰۱۹، توکیو، ژاپن ۱۲.۹۳ میلیون بازدید کننده داشته است. در تصویر زیر گردشگران چینی جلوی کاخ شاهنشاهی عکس میگیرند.
۸. استانبول، ترکیه ۱۳.۴۰ میلیون بازدید کننده داشته است. تصویر زیر گردشگران را در حال بازدید از مسجد «سلطان الهمت» دوران عثمانی که به نام «مسجد آبی» نیز معروف است نشان میدهد.
۷. شهر نیویورک، ایالات متحده ۱۳.۶۰ میلیون بازدید کننده خارجی داشته است. در تصویر زیر توریستهای ژاپنی جلوی مجسمه آزادی ژست میگیرند.
۶. کوالالامپور، مالزی ۱۳.۷۹ میلیون بازدیدکننده در سال ۲۰۱۹ داشته است. در تصویر زیر گردشگران در مقابل برجهای دیدنی «پتروناس» مالزی سلفی میگیرند.
۵. در سال ۲۰۱۹، سنگاپور میزبان ۱۴.۶۷ میلیون گردشگر خارجی بوده است. در عکس زیر گردشگران از «پارک مرلیون» دیدن میکنند.
۴. در این سال دبی، امارات متحده عربی ۱۵.۹۳ میلیون بازدید کننده خارجی داشته است. گردشگران با شترها در ساحل «جمیرا» عکس یادگاری میگیرند.
۳. لندن، انگلیس میزبان ۱۹.۰۹ میلیون بازدید کننده خارجی در سال ۲۰۱۹ بوده است. گردشگران با تلفنهای همراه خود در پل «وست مینستر» عکس میگیرند.
۲. پاریس، فرانسه ۱۹.۱۰ میلیون بازدید کننده خارجی داشته است. گردشگران در حال قدم زدن در کنار هرم لوور در خارج از موزه لوور.
۱. بانکوک، تایلند ۲۲.۷۸ میلیون بازدید کننده خارجی را درسال ۲۰۱۹ به خود جذب کرده است. بانکوک، پایتخت تایلند در این سال توانست از پاریس و لندن پیشی بگیرد و به عنوان محبوبترین شهر جهان برای گردشگران معرفی شود. بانکوک برای چهارمین سال پیاپی است که به این عنوان دست مییابد.
منبع: News۱۸
وَ قَالَ ع عِظَمُ الْخَالِقِ عِنْدَكَ يُصَغِّرُ الْمَخْلُوقَ فِي عَيْنِكَ
در حالی که تفاوتهای جزئی در دکترین و باورهای مذهبی در پیروان یک دین در نقطهای از جهان نسبت به نقطهای دیگر وجود دراد، اما گاهی این تفاوتها چنان فراوان و عمیق است که به جدایی و انشعاب و شکلگیری باورهای کاملاً جدید در درون یک دین منتهی میشود. در ادامه این مطلب میخواهیم شما را با ۱۰ مورد از مهمترین انشعابات مذهبی در تاریخ آشنا کنیم.
۱۰. دیواداتا
کوتاهعمرترین انشعاب مذهبی در این فهرست، در حالی که بسیاری از انشعابات مذهبی به شکلی تا امروز نیز باقی ماندهاند، انشعاب دیواداتا اتفاقی بود که در اولین روزهای شکلگیری دین بودایی رخ داد. دیواداتا که پسرعموی بودا بود سعی داشت قوانین سختگیرانهتری برای راهبان خود در نظر بگیرد و اصرار داشت که آنها در سبک زندگی خود بسیار زاهدانهتر بوده و ریاضتهای بیشتری را متحمل شوند (یکی از خواستهای او این بود که راهبان درون ساختمانها زندگی نکرده و تمام عمر خود را در جنگل زندگی کنند).
در ادامه دیواداتا سعی کرد که رهبری دین بودایی را در دست بگیرد، اما بودا مانع قدرت گرفتن او شده و اعلامیهای رسمی علیه او منتشر کرد که بر خشم دیواداتا از بودا افزود. خشم او نسبت به بودا خود را در قالب سه تلاش مجزا برای ترور بودا نشان داد: قاتلان اجیری که در نهایت به جای کشتن بودا به او ایمان آوردند، تلاش برای کشتن بودا با استفاده از صخرهای که از کوه پرتاب میشود و رها کردن فیل خشمگین در حالی که بودا مشغول جمعآوری خیرات بود.
همه این تلاشها، اما ناموفق بوده و اگر چه دیواداتا در ابتدا موفق شد ۵۰۰ بودایی را با خود همراه سازد، اما فرقه او در نهایت اعتبار نیافته و خیلی زود از یادها برده شد. داستانهایی در مورد برخی از طرفداران این فرقه در قرن هفتم میلادی وجود دارد. بر اساس برخی افسانههای بودایی، دیواداتا برای همیشه در ناراکا که همان جهنم بوداییهاست باقی میماند.
۹. انقلاب رادیکال (آناباپتیزم)
آناباپتیزم انشعابی از مذهب پروتستان بود که همراه با چند انشعاب دیگر در اویل دهه ۱۶۰۰ رخ داد. نگرانی اصلی آنها و بزرگترین جداییشان از مسیحیت سنتی این بود که آنها به غسل تعمید در بزرگسالی اعتقاد داشتند. آنها بر این باور بودند که غسل تعمید تنها زمانی اعتبار دارد که فرد کاری که انجام میدهد و باورهایی که دارد را درک کند و این موضوع تنها در بزرگسالی محقق میشود و نه در کودکی.
آنها همچنین به شدت صلحطلب بوده و از سوگند یاد کردن خودداری میکردند، رفتارهایی که اذیت و آزار آنها را به شدت افزایش داد. مشهورترین داستان مربوط به این انشعاب مذهبی، ماجرای شورش مونستر است که در آن سه مرد به نامهای برنهارد روثمان، یان ماتیس و یان ون لیدن تصمیم به تشکیل یک جامعه بهشتی در شهر مونستر در آلمان گرفتند. در نهایت این برنامه شکست خورده و به محاصره شهر انجامید.
پس از مرگ ماتیس، ون لیدن به رهبری این جماعت رسیده و چندهمسری را رواج داد. در نهایت محاصره کنندگان وارد شهر شده و تعداد زیادی از پیروان فرقه آناباپتیزم را اعدام کردند. جنازه این افراد در سبدهای فلزی گذاشته و بر مناره کلیسای سنت لمبرت آویزان شد. جنازه این افراد بعد از ۵۰ سال از سبدها خارج شد.
۸. فرقه نسطوری
نسطوریوس حاکم قسطنطنیه (ترکیه امروزی) و رهبر معنوی ارتدوکسهای شرق در قرن پنجم بود. وی بر این باور بود که عیسی مسیح نه کاملاً خدایی و نه کاملاً انسان بوده بلکه وی در واقع دو انسان مجزا در یک جسم بوده که یکی کاملاً خدایی و یکی کاملاً انسانی بوده است. خیلی زود، حاکم اسکندریه به مخالف سرسخت او و این باور تبدیل شد.
او همچنین سعی داشت که عنوان قدیمی مریم مقدس از «به دنیا آورنده خداوند» (Theotokos) را به «به دنیا آورنده مسیح» (Christotokos) تغییر دهد. در نهایت نسطوریوس در جریان شورای افسوس در سال ۴۳۱ محکوم شده و توسط امپراطور تئودوسیوس دوم تبعید شد. نکته جالب در مورد این فرقه، این بود که برخی از حاکمان مغول از پیروان آن بوده که مشهورترین آنها ملکه سورقوقتانی بود.
۷. فرقه خوارج
دومین انشعاب واقعی که در دین اسلام رخ داد، ماجرای خوارج بود که به دنبال جنگ صفین به عنوان آخرین نبرد در جنگهای فتنه (جنگهای داخلی صدر اسلام بین مسلمانان) اعلام جدایی کردند. آنها اعلام کردند که نتیجه صلح بین معاویه و علی بن ابیطالب و خلافت هیچ یک را قبول ندارند، زیرا خداوند با این موضوع موافق نیست. در نهایت باورهای آنها باعث شد که با هر گونه قوانین حکومتی مخالفت کنند و با استناد به قران اعلام کردند که «هیچ حکومتی به غیر از حکومت خدا». این باور و نزاعهای درونی در نهایت باعث زوال این گروه و از بین رفتن آن شد. با این وجود قبل از انحلال، این گروه توانست امام اول شیعیان را با استفاده از شمشیر زهرآگین به شهادت برساند هر چند در قتل معاویه ناموفق بودند.
۶. فرقه گنوستیسیزم
گنوستیسیزم که از واژه یونانی «گنوسیس» به معنای دانش یا حکمت گرفته شده به عنوان یکی از انشعابات دین مسیحیت در اوایل شکلگیری این دین شناخته میشود، هر چند برخی دیگر آن را انشعابی از دین یهود میدانند. در هر صورت باور عمده پیروان این فرقه این بود که دنیای مادی یک دام است، دامی که از افزایش دانش، دانشی که در دنیای روحانی (عرفانی) وجود دارد، جلوگیری میکند.
آنها همچنین در موضوع ماجرای خلقت نیز با باورهای یهودیان و دیگر مسیحیان مخالف بودند. آنها بر این باور بودند که خداوند قادر مطلق است و یکی از تجلیهای او به نام «جهانآفرین» بود که دنیای فیزیکی را خلق کرده است. از آنجا که خداوند کاملاً روحانی است، نهایت تلاش طرفداران فرقه باید این باشد که خود را به دنیای روحانی تا حد ممکن نزدیک سازند، زیرا انسانها «اخگر»هایی از خدا هستند که در بدن فیزیکی خود گرفتار شدهاند. گنوستیسیزم خود نیز دچار انشعاباتی شد و بسیاری از آنها در طول تاریخ فراموش شدند، اما برخی دیگر مانند ماندائیزم تاکنون باقی ماندهاند.
۵. آسمانجامگان در مقابل سفیدجامگان
یکی از قدیمیترین ادیان که بسیاری قدمت آن را به قرن ششم قبل از میلاد مسیح نسبت میدهند، مذهب جَینیسم یا جین (دین برهمابودایی که بین دین برهمایی و بودایی قرار دارد) است که دینی صلحطلب و ریاضتی است و شعار اصلی آنها این است که تمام زندگی بر پایه حمایت دوجانبه استوار است. مدتی بعد از شکلگیری جینیسم، این دین به دو فرقه اصلی منشعب شده که تا به امروز به عنوان دو انشعاب اصلی مذهب جینیسم باقی ماندهاند.
اولین فرقه را دیگامبارا مینامند که در زبان سانسکریت به معنای «آسمانجامه» است، فرقهای که در آن زندگی زاهدانه تا جایی پیش میرود که پیروان مذکر هیچ لباسی به تن نداشته و پیروان مونث تنها پارچهای دوخته نشده را دور بدن خود میپیچند. تفاوت دیگر این انشعاب با انشعاب دیگر جینیسم این است که قدیسهای واقعی نیازی به غذا نداشته، رهبر عرفانی و نجات دهنده آنها، ماهاویرا، هرگز ازدواج نکرده و اینکه زنان نمیتوانند بدون اینکه ابتدا به مرد تبدیل شوند به آزادی روحانی (موکشا) دست یابند.
انشعاب دیگر را شوتامبارا مینامند که در زبان سانسکریت به معنای «سفیدجامه» است که پیروان آن یک پارچه دوخته نشده ساده و سفید پوشیده و بر این باورند که راهبان نیازی به لخت ماندن ندارند. بغیر از تفاوتهایی که گفته شد، دیگر باورها و دکترین مذهبی آسمانجامگان و سفیدجامگان تقریباً مشابه است.
۴. اصلاحات پروتستانی
اصلاحات پروتستانی با تلاشهای مارتین لوتر و اعتراض نامه ۹۵ مادهای معروفش در سال ۱۵۱۷ آغاز شد که هدف از آن پاکسازی کلیسا از زشتیها و اشتباهاتی بود که باعث گمراه شدن پیروان واقعی کلیسا شده بود. یکی از این اعمال، فرآیند بخشش بود که در آن گناهکاران برای بخشش گناهان خود باید برای مدتی به انجام کارهای خوب مورد تایید کلیسا پرداخته یا در بدترین شکل ممکن مبالغ یا هدایایی را تقدیم کلیسا میکردند.
هیچکدام از تلاشهای مارتین لوتر تازه نبود، زیرا پیش از او نیز افراد زیادی سعی کرده بودند این رویه را اصلاح کرده و از کلیسا خواسته بودند که از رویه اعتراف به گناه و بخشش با پرداخت پول و البته خرید و فروش بهشت دست بردارد. تنها موضوعی که لوتر را از این افراد جدا ساخت، صنعت چاپ و استفاده لوتر از آن برای اهداف خود بود که باعث شد باورهای او بتواند به دست افراد بسیار زیادی برسد. او در ابتدا سعی داشت که در قالب مذهب کاتولیک باقی بماند، اما در سال ۱۵۲۱ او را تکفیر کردند. در نهایت پروتستانیسم به سومین فرقه بزرگ دین مسیحیت تبدیل شده که پشت سر فرقه کاتولیک و ارتدوکس شرقی قرار میگیرد.
۳. فرقه آریانیسم
آریوس یک روحانی مسیحی در اسکندریه در قرن سوم و چهارم میلادی بود و جایگاه برجسته او در تاریخ به خاطر منازعات و اختلافات مذهبیاش با آتاناسیوس، دیگر روحانی مسیحی ساکن اسکندریه بوده است. باور عمده آریانیسم این بود که عیسی مسیح توسط خداوند خلق شده و بدین ترتیب او بخشی از تثلیث مقدس به شمار نمیرفت. با این وجود آریوس هیچ تاریخ دقیقی برای خلق عیسی مسیح اعلام نکرده، اما باور داشت که خداوند برای مدتی تنها بوده و سپس پسرش (عیسی مسیح) را خلق کرده است.
آتاناسیوس و برخی دیگر از منتقدان آریوس بر این باورند بودند که عقاید او مسیحیت را به یک دین چندخدایی تبدیل میکند و ایده رستگاری دین مسیحیت را به طور کلی نابود میسازد. برای دههها، آریانیسم یک گزینه جایگزین محبوب و پرطرفدار برای مسیحیت سنتی بود تا اینکه درگیریهای این دو فرقه در نهایت در اولین شورای نیسیا در سال ۳۲۵ حل شده و به طور رسمی اعلام گردید که آموزههای آریانیسم باطل است. با این وجود، امپراطوران روم نسبت به آریانیسم پذیرا بوده و همین موضوع باعث شکوفایی مجدد این فرقه شد. در انتهای قرن پنجم میلادی، آریانیسم به مرز انقراض کامل نزدیک شد و تعداد بسیار کمی از پیروان آن باقی ماندند که عمدتاً قبایل ژرمانیک بودند.
۲. شیعه و سنی
مدت کوتاهی پس از وفات پیامبر اسلام، در دین تازه تاسیس اسلام مشکلی بزرگ ایجاد شد و آن به جانشینی پیامبر باز میگشت. این موضوع باعث شد که جامعه مسلمانان به دو بخش تقسیم شوند: سنیها که بر این باور بودند انتخاب ابوبکر به عنوان اولین خلیفه و جانشین پیامبر درست بوده، در حالی که شیعیان بر این باور بودند که پیامبر در واقع علی ابن ابیطالب را برای این مقام در نظر داشته است. در نهایت علی ابن ابیطالب به عنوان امام اول شیعیان به خلافت رسید، اما این موضوع برای پایان دادن به اختلافات نظری دو گروه کافی نبود.
۱. انشعاب بزرگ
انشعاب بزرگ که با عنون انشعاب شرق-غرب نیز شناخته میشود یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ دین مسیحیت بود که به خلق فرقه کاتولیک و ارتدوکسی شرقی منتهی شد. در سال ۱۰۵۴، تفاوتهای بین کلیساهای غربی و شرقی به نقطه جوش رسیده بود: رهبران دینی شرقی نسبت به قوانین سختگیرانه غربیها در زمینه مجرد باقی ماندن کشیشان و دیگر مقامات دینی معترض بوده و رهبران دینی غربی نیز با استفاده از نانهای خمیری توسط شرقیها در مراسم عشای ربانی و خودداری آنها از شناختن عیسی مسیح به عنوان منبع روح مقدس مخالفت داشتند.
در نهایت اختلاف اصلی بر سر این بود که آیا پاپ بر رهبران مذهبی محلی حاکمیت دارد یا برعکس. این اختلافات در نهایت به تکفیر دوطرفه پاپ لئو نهم و مایکل کرولاریوس، حاکم مذهبی قسطنطنیه، منتهی شد. اگر چه تلاشهایی برای نزدیکی دوباره این دو گروه وجود داشت، اما در نهایت این دو به کلیساهایی مجزا با هویتهای جداگانه دست یافتند.
منبع : listverse
اگر برخی از عکسهایی را که در وبسایت ناسا منتشر شده را مقایسه کنید، خواهید دید که چگونه انسانها طی این سالها سیاره زمین را تغییر داده اند. اختلاف زمانی بین این تصاویر باورنکردنی بین ۵ تا ۱۰۰ سال است.
۱. یخچال طبیعی پترسن، آلاسکا
از تصاویر زیر یکی مربوط به تابستان ۱۹۱۷ و دیگری تابستان ۲۰۰۵ میلادی است. یخچال طبیعی پترسن در پارک ملی کنیا فلوید در آلاسکا واقع شده است. عکس گرفته شده در سال ۱۹۱۷ نشان میدهد که قبلا این مکان چه یخچال طبیعی عظیمی بوده است. اما به دلیل تغییر آب و هوایی طی ۸۸ سال، به طرز چشمگیری تغییر کرده و یخ و برفهای آن ذوب شده است. دیگر هیچ کوه یخی در این مکان قابل مشاهده نیست.
۲. دریاچه آرال، آسیای میانه
از این دو عکس یکی مربوط به آگوست ۲۰۰۰ و دیگری مربوط به آگوست ۲۰۱۴ است. ناپدید شدن و از بین رفتن این رودخانهها و دریاچهها، یکی از بارزترین نمونههای بلایای زیست محیطی ناشی از بشر است. به عنوان مثال، بخشی بزرگی از دریای آرال در قزاقستان به دلیل آبیاری گسترده مزارع پنبه تقریباً تا سال ۲۰۱۴ ناپدید شده است.
۳. دریاچه اروویل، کالیفرنیا
این عکسها یکی در ژوئیه سال ۲۰۱۰ و دیگری در آگوست ۲۰۱۶ ثبت شده اند. به دلیل خشکسالی شدیدی که در این چند سال در کالیفرنیا رخ داده است، این دریاچه به شدت با کمبود منابع آبی مواجهه شده است. دشوار است که باور کنیم که این دو تصویر، یک مکان را نشان میدهند!
۴. یخچال طبیعی کارول، آلاسکا
عکسهای زیر از آگوست ۱۹۰۶ تا سپتامبر ۲۰۰۳ را نشان میدهند. اولین عکس، مسیری طولانی که تا ۱۵ مایلی از مرز آلاسکا با کانادا تا ورودی کوئینز در اقیانوس آرام گسترش مییابد را نشان میدهد. عکسی که تقریباً ۱۰۰ سال بعد در همان مکان گرفته شده نشان میدهد که این یخچالهای طبیعی هنوز وجود دارد، اما با مشکلات جدی دست و پنجه نرم میکند و حجم زیادی از یخها ذوب شده اند.
۵. دریاچه پاول، آریزونا و یوتا
مارس ۱۹۹۹ و می ۲۰۱۴ میلادی. دریاچه پاول یک مخزن آب مصنوعی است که در رودخانه کلرادو واقع شده است. به راحتی میتوان متوجه شد که سطح آب آن طی ۱۵ سال چه قدر کاهش یافته است. در آغاز سال ۱۹۹۹ سطح آب بالا بود و آب شفاف و زلال بود. بعدها منطقه دچار خشکسالی طولانی مدت شد و دریاچه تقریباً از بین رفت. دانشمندان بر این باورند که گرم شدن کره زمین، خشکسالی را در آینده شدیدتر میکند.
۶. یخچال طبیعی خرس، آلاسکا
تاریخ این تصاویر از ژوئیه ۱۹۰۹ و آگوست ۲۰۰۵ میلادی است. همانطور که میبینید یخها به سرعت در حال ذوب شدن هستند. افزایش دما از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ باعث شد این یخچال غول پیکر حدود ۲ کیلومتر عقب نشینی کند. از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ بیش از ۳ کیلومتر دیگر به این عقب نشینی اضافه شد.
۷. جنگلهای راندونیا، برزیل
این دو عکس مربوط به ژوئن ۱۹۷۵ و آگوست ۲۰۰۹ هستند. از دهه ۱۹۶۰ میلادی به بعد، وسعت و تراکم جنگلهای بارانی آمازون به طور جدی کاهش یافته است. طبق برآوردهای فعلی، اکنون حدود ۸۰درصد آنها باقی مانده است. ایالت رندونیا در برزیل بیشترین تاثیر را از نابودی این جنگلها را داشته است.
۸. یخچال طبیعی مک کارتی، آلاسکا
به این دو عکس از ژوئیه ۱۹۰۹ و آگوست ۲۰۰۴ نگاه کنید. تفاوت بین آنها مشهود است. ۱۳ کیلومتر از این یخچال طبیعی ذوب شده است. طبق گفته محققان، یخچالهای طبیعی به طور متوسط در حدود یک ۱.۵ کیلومتر در هر ۱۰ سال ذوب میشوند. با این حال این شاخص در دهه گذشته افزایش یافته است.
۹. دشت رود، پاکستان
تاریخ عکسهای زیر مربوط به آگوست ۱۹۹۹ و ژوئن ۲۰۱۱ است. این مکان برعکس تصاویر قبلی تغییرات مثبتی داشته است. سد «میرانی» آب آشامیدنی و انرژی لازم را برای مناطق اطراف تأمین میکند. این سد همچنین به حمایت از کشاورزی محلی کمک میکند.
۱۰. کوه ماترهورن، آلپ
این مکان در مرز بین سوئیس و ایتالیا واقع شده است. عکسهای از اوت ۱۹۶۰ تا آگوست ۲۰۰۵ را نشان میدهند. همانطور که میبینید در عکس دوم برفی در کوه وجود ندارد.
۱۱. یخچال طبیعی توبوگان، آلاسکا
این عکسها از ژوئن سال ۱۹۰۹ تا سپتامبر ۲۰۰۰ را نشان میدهند. متأسفانه مانند بسیاری از یخچالهای طبیعی دیگر در سیاره ما، این یکی نیز به طور چشمگیری ذوب شده است. با مقایسه این دو عکس میبینید که در سال ۲۰۰۰ برف بسیار کمتری در این مکان باقی مانده است.
۱۲. رودخانه بزرگ (دست ساز بشر)، لیبی
آوریل ۱۹۸۷ و آوریل ۲۰۱۰ میلادی. این رودخانه، بزرگترین پروژه مهندسی در جهان است و شبکهای از لوله ها، قناتها و چاههای عمیق با بیش از ۵۰۰ کیلومتر طول است. این سیستم، آب یک منطقه بزرگ بیابانی را فراهم میکند و حداقل تا امروز تاثیرات مثبتی را با خود به همراه داشته است.
۱۳. دریاچه مار چیکویتا، آرژانتین
تاریخ عکسهای زیر مربوط به ژوئیه ۱۹۹۸ و سپتامبر ۲۰۱۱ است. دریاچه مار چیکویتا بزرگترین دریاچه نمکی در آمریکای جنوبی است. همانطور که میبینید در سالهای اخیر دریاچه کوچکتر شده است، اما منطقه هنوز سرسبز به نظر میرسد.
۱۴. یخچال طبیعی مویر، آلاسکا
در اینجا نیز میتوانید نتیجه دیگری از گرم شدن کره زمین را ببینید. تصاویر زیر مربوط به اوت سال ۱۹۴۱ و آگوست ۲۰۰۴ میباشند. امروزه تقریباً هیچ برفی وجود ندارد و این مکان توسط درختان و چمنزارها پوشیده شده است.
۱۵. دریاچه ارومیه، ایران
از تصاویر زیر یکی مربوط به ۱۹۸۴ و دیگری مربوط به ۲۰۱۲ میلادی است. دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه خاورمیانه و یکی از بزرگترین دریاچههای نمکی در جهان است. از سال ۲۰۰۵ به بعد این دریاچه تقریبا ۶۵درصد از سطح خود را از دست داده است.
منبع: BrightSide
وَ قَالَ ع مَنْ قَصَّرَ فِي الْعَمَلِ ابْتُلِيَ بِالْهَمِّ وَ لَا حَاجَةَ لِلَّهِ فِيمَنْ لَيْسَ لِلَّهِ فِي مَالِهِ وَ نَفْسِهِ نَصِيبٌ
وَ قَالَ ع لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلَامَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِي- الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِيمُ وَ التَّسْلِيمُ هُوَ الْيَقِينُ- وَ الْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ وَ التَّصْدِيقُ هُوَ الْإِقْرَارُ- وَ الْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءُ وَ الْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ
گزیدهای از بهترین عکسهای سراسر آفریقا را در سال ۲۰۱۹ مشاهده میکنید، از جشنوارهها تا انقلابها:
عروسی از قبیله نوبیان برای جشن عروسی خود در نایروبی آماده میشود. نوبیانها اصالتا اهل سودان هستند و حدود ۱۰۰ سال پیش توسط بریتانیاییها برای خدمت در نیروهای مسلح به کنیا آورده شدند. اکنون حدود ۱۰۰هزار نفر جمعیت دارند و مدتهاست که به خاطر نادیده گرفته شدن در کنیا شکایت دارند و شهروندی آنها هنوز تایید نشده است.
زنان آمازیق در حال سلفی گرفتن در فستیوال عروسی در مراکش هستند. آمازیقها بومی شمال آفریقا هستند و در تلاشند که فرهنگ و زبانشان به رسمیت شناخته شود.
در ماه سپتامبر، سنتگرایان زولو مراسم سالانه رقص خود را در کاخ اینوکنی برگزار میکنند تا ارزشهای خانوادگی قدیمی را برای مبارزه با ایدز و بارداری نوجوانان ترویج کنند. در این جشنواره زنان نیهایی به دست دارند که در نهایت جلوی پادشاه میگذارند. طبق افسانههای زولو، اگر زنی باکره نباشد، نی میشکند و باعث شرمندگی او در جمع میشود.
در ماه آگوست در جنوب غربی نیجریه، دهها هزار نفر از پیروان آنیمیسم یا روحپرستی، عمدتا از قبیله یوروبا، در جشنوارهای دور هم جمع شدند که برگزارکنندگان میگویند یک جشنواره ۶۰۰ ساله برای دلجویی از اوسون، الهه باروری است.
در اتیوپی، مردی «Daabe» به تن کرده، لباسی که از پوست بابون ساخته شده، و در مراسم شکرگزاری قبیله اورومو در آدیس آبابا شرکت کرده است. این اولین بار بعد از بیش از یک قرن بود که این جشنواره در شهر برگزار شد. چون دولت نخست وزیر، آبی احمد به گروههای قومی اجازه داده آزادانه خودشان را ابراز کنند.
دو ماه بعد، سوارکاران در آدیس آبابا به استقبال نخست وزیر، آبی احمد، رفتند که از نروژ بازگشته بود، جایی که در آن جایزه صلح نوبل به خاطر تلاشهایش برای پایان دادن به جنگ با اریتره به او تعلق گرفت.
اما اتیوپی در سال ۲۰۱۹ متحمل مرگبارترین فاجعه هواپیمایی خود هم شد. بوئینگ ۷۳۷ مکس ۸ اتیوپی در ۱۰ مارس سقوط کرد و ۱۵۷ نفر در این حادثه کشته شدند و با پیدا نشدن جسد هیچ یک از افراد، غم خانوادههایشان افزون شد.
بخشهایی از آفریقای جنوبی و شرقی که گرفتار بلایای طبیعی شده اند. بوتسوانا، لسوتو، نامیبیا و زیمبابوه وضعیت خشکسالی را اضطراری اعلام کردند، زیرا محصولات کشاورزی و حیوانات زیادی از بین رفتند. با خشک شدن رودخانه و دریاچهها در بوتسوانا، حدود ۴۰هزار دام جان خود را از دست دادند.
اوایل سال ۲۰۱۹ دو گردباد آیدای و کنث جنوب آفریقا را ویران کرد و حداقل ۹۰۰ نفر را کشت و دهها هزار نفر را بیخانمان کرد. موزامبیک از همه بدتر تحت تاثیر قرار گرفت و تمام روستاها از بین رفت.
در کنیا، یک پسر جوان در مقابل خانهشان در شمال غربی منطقه ترکانا که گرفتار خشکسالی شده ایستاده است. دولت متهم شد که به این بحران بسیار دیر واکنش نشان داده است. بیش از ۱۰ نفر در اثر گرسنگی جان خود را از دست دادند و بیش از ۱.۱میلیون نفر به کمکهای غذایی نیاز داشتند.
در ماه جولای، دولت اتیوپی یک برنامه بزرگ جنگلزایی برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی را آغاز کرد و با استقبال طرفداران محیط زیست روبرو شد. دولت گفت ۳.۵میلیارد درخت در عرض سه ماه کاشته شده اند.
در پایتخت جمهوری دموکراتیک کنگو، کینشاسا، مردم از درختان بالا رفتند تا مراسم تحلیف ریاست جمهوری، فلیکس تشیسکدی، رهبر اپوزیسیون را تماشا کنند.
در ماه سپتامبر، مردم زیمبابوه برای اولین رهبر پس از استقلال خود، رابرت موگابه، سوگواری کردند که در سن ۹۵ سالگی درگذشت. موگابه ۳۷ سال بر زیمبابوه حکومت کرد تا اینکه مجبور به استعفا شد.
در آفریقای جنوبی هم برای او سوگواری کردند و حزب مبارزان آزادیخواه اقتصادی یک ماکت مومی از او رونمایی کردند. بسیاری از مردم آفریقای جنوبی به خاطر کمک به پایان دادن حکومت اقلیت سفید در کشورشان، برای او ارزش قائلند.
در سودان، «آلا صلاح» نماد قیام مردمی علیه حاکم استبدادی عمر البشیر شد. ارتش در نهایت او را در ماه آوریل سرنگون کرد و رهبران آن اکنون در یک دولت مشترک با جنبش طرفداران دموکراسی قرار دارند.
آلا صلاح الهام بخش فعالان زیادی در سراسر جهان شد. نقاشی دیواری او حتی روی دیوارهای سوریه هم کشیده شد.
در الجزایر، دهها هزار نفر تقریبا هر جمعه جمع میشدند تا به ادامه ریاست جمهوری عبدالعزیز بوتفلیقه اعتراض کنند. این تظاهرات پس از کناره گیری او ادامه داشت، زیرا مردم خواستار بازنگری کاملا سیستم سیاسی بودند.
در میان این اعتراضات سیاسی، مردم الجزایر پیروزی تیم ملی فوتبالشان را در جام ملتهای آفریقا جشن گرفتند که برای اولین بار در ۲۹ سال گذشته اتفاق افتاده بود.
نماز عید فطر مسلمانان در کینشاسا
تزئین شهر لاگوس در نیجریه به مناسبت کریسمس
و این دختران همگی برای خواندن سرود کریسمس در لاگوس آماده شده اند.
منبع: bbc
زمانی که صحبت از برگزاری جشن سال نو به میان میآید، این طور به نظر میرسد که هرکس برای خود راه و روشی عجیب و غریب دارد. مثلا: برخی از افراد به یکدیگر نان پرتاب میکنند، بعضی دیگر ترجیح میدهند که با آتش زدن آدمک و مترسک شادی کنند و افرادی نیز هستند که تا لحظهی تحویل سال برای خوش شانسی مبارزه میکنند.
در این مطلب چندی از عجیبترین رسوم مردم جهان در روز سال نو را مشاهده میکنید.
۱. دانمارک، شکستن بشقاب
در کشور دانمارک مردم تمامی ظرفها و بشقابهای غیر قابل استفاده را تا روز ۳۱ دسامبر جمع آوری میکنند و برای نشان دادن مهر و محبت به عزیزانشان آنها را در مقابل چشم خانواده و دوستان میشکنند.
۲. اکوادور، آتش زدن مترسک
در کشور اکوادور مردم آدمکها و مترسکهای کاغذی درست میکنند و در نیمه شب سال تحویل آتش زده و به این طریق جشن میگیرند. آنها همچنین تمامی عکسهای سال گذشته را میسوزانند و برای خوش شانسی در سال جدید دعا میکنند.
۳. اسپانیا، خوردن ۱۲ انگور
مردم در کشور اسپانیا بر این باورند که اگر شما بتوانید در نیمه شب تحویل سال ۱۲ عدد انگور را در دهان خود نگه دارید در سال نو موفقیت و خوش شانسی از آن شما خواهد شد.
۴. فیلیپین، همه چیز باید «گرد» باشد
در کشور فیلیپین همه چیز بر پایهی پول نقد است. آنها اعتقاد دارند که همه چیز باید گرد باشد تا به عنوان نمادی از سکه که گرد است، برای مردم ثروت به ارمغان بیاورد. غذاهای گرد، لباسهای گرد و میوههای گرد.
۵. امریکای جنوبی، پوشیدن لباسهای
رنگارنگ
در برخی از کشورهای آمریکای جنوبی مردم بر این باورند که با پوشیدن لباسهای رنگی میتوانند سرنوشت خودشان را برای سال جدید تعیین کنند. لباس قرمز بدین معناست که شما عشق پیدا میکنید، رنگ طلایی یعنی ثروت نصیب شما میشود و سفید مفهوم صلح و آرامش را تداعی میکند.
۶. ژاپن، ۱۰۸ بار زنگ میزنند
در کشور ژاپن برای تبعیت و هماهنگی از آیین و اعتقادات بودایی در سال جدید ۱۰۸ بار تمام زنگهای خود را به صدا در میآورند و بر این باورند که این کار پاکی به ارمغان میآورد. همچنین مردم در لحظهی تحویل سال لبخند میزنند و وارد سال نو میشوند، زیرا معتقدند این عمل برایشان خوشبختی و شانس به دنبال دارد.
۷. پرو، جشن تاکاناکوی (Takanakuy)
هر سال در پایان ماه دسامبر مردم در روستای کوچک پرو به مبارزه و حل اختلافات خود میپردازند. سپس سال جدید را با صفحهای تمیز و نو آغاز میکنند.
۸. سوئیس، انداختن بستنی
در کشور سوئیس مردم سال جدید را با انداختن بستنی بر روی زمین شروع میکنند.
۹. رومانی، پرتاب سکه
در کشور رومانی مردم به نیت دستیابی به شانس و موفقیت سکههای اضافیشان را به درون رودخانه میاندازند.
۱۰. پورتوریکو، انداختن سطل آب
در کشور پورتوریکو مردم سطلهای آب را از پنجره به بیرون میاندازند و به خیال خود از این طریق روح شیطان را از خود دور میکنند.
۱۱. بلژیک، گاوها را فراموش نکنید!
مردم بلژیک دامهایشان را بسیاری جدی تلقی میکنند. درحقیقت دامها به حدی مهم به شمار میروند که کشاورزان سال جدید را به گاوهایشان هم تبریک میگویند و برای آنها سال خوبی را آرزو میکنند.
۱۲. بولیوی، سکههای شیرین
در کشور بولیوی کیکهای خوشمزه میپزند و درون آنها سکه قرار میدهند. هر کس که موفق به یافتن این سکهها شود در سال جدید بخت با او یار خواهد بود.
۱۳. فرانسه، پنکیک
مردم فرانسه به نگاه داشتن چیزهای ساده و خوشمزه علاقه دارند و هر سال جدید یک بسته پنکیک مصرف میکنند.
۱۴. کلمبیا، چمدان
در کشور کلمبیا با آرزوی داشتن یک سال پر سفر، تمام طول روز چمدانهای خود را حمل میکنند.
۱۵. دانمارک، پریدن
در کشور دانمارک مردم به بالای صندلی رفته و به معنای واقعی میپرند. در حقیقت آنها با این کار پرش به سال نو را با خوشحالی و موفقیت توام میدارند.
۱۶. شیلی، خوابیدن در گورستان
در کشور شیلی خانوادهها شب سال نو را به گورستان رفته و در کنار عزیزان از دست رفتهشان شب را صبح میکنند.
۱۷. ایرلند، قدرت نان
در کشور ایرلند با نان به دیوارها ضربه میزنند تا از ارواح خبیث رها شوند.
۱۸. جنوب آفریقا، دور ریختن اثاثیه منزل
در برخی از کشورهای آفریقای جنوبی مردم مبلمان و اسباب و وسایلشان را از پنجره به بیرون میاندازند.
۱۹. سیبری، دریاچههای یخ زده
همانطور که انتظار میرود، در کشور سیبری مردم در حالی که یک تنهی درخت حمل میکنند به درون دریاچهی یخ زده میپرند.
۲۰. فنلاند، ریخته گری
در کشور فنلاند مردم با ریختن قلع مذاب به درون یک سطل پر از آب، توسط اشکالی که ظاهر میشوند، سال نو را پیشگویی میکنند.
۲۱. اسکاتلند، اولین قدم
در کشور اسکاتلند اولین کسی که پس از تحویل سال جدید وارد خانه شود، باید با خود هدیه بیاورد و به نیت موفقیت اهدا کند.
۲۲. استونی، خوردن به نیت وفور و فراوانی
نعمت
در کشور استونی در روز سال نو ۷ وعده غذا میخورند تا اطمینان یابند که سال جدید سرشار از فراوانی خواهد بود.
وَ قَالَ ع طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِي نَفْسِهِ وَ طَابَ كَسْبُهُ- وَ صَلَحَتْ سَرِيرَتُهُ وَ حَسُنَتْ خَلِيقَتُهُ- وَ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ وَ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ- وَ عَزَلَ عَنِ النَّاسِ شَرَّهُ وَ وَسِعَتْهُ السُّنَّةُ وَ لَمْ يُنْسَبْ إلَى الْبِدْعَةِ قال الرضي أقول و من الناس من ينسب هذا الكلام إلى رسول الله ص و كذلك الذي قبله
طی ساعات گذشته، مردم نواحی مختلف دنیا، هر کدام با آیین خود به استقبال سال ۲۰۲۰ میلادی رفتند و شروع سال جدید را در سطح شهر جشن گرفتند. تصاویر منتخب CNN از این مراسم در سراسر دنیا را میبینید.
پاریس - فرانسه
لندن - انگلیس
لوزان - سوییس
برلین - آلمان
استانبول - ترکیه
آتن - یونان
کوین - اسپانیا
میدان سرخ مسکو - روسیه
اسلامآباد - پاکستان
بمبئی - هند
ساحل مارینا - سنگاپور
کوالالامپور - مالزری
بانکوک - تایلند
استادیوم المپیک - پکن
هنگکنگ
مانیل - فیلیپین
کره شمالی
خانه اپرا سیدنی - استرالیا
آکلند - نیوزیلند
منبع: cnn
آیا شما هم از عاشقان هنر هستید؟ اگر جوابتان بله است، این مطلب چیزهای جالب بسیاری را برای شما خواهد داشت. همانطور که میدانید، هنر فقط منبعی الهامبخش نیست، بلکه از آن میتوان به عنوان یک راز بزرگ هم نام برد. هنرمندان غالباً پیامها و یا جزئیات کوچک منحصر به فردی را به نقاشیهای خود اضافه میکنند که در نگاه اول مشاهده آنها غیرممکن است.
۱۰. گوش اشتباه!
«ونسان ون گوگ» بزرگترین نقاش هلندی که به خاطر شاهکارهایی، چون «شب پرستاره» و «گلهای زنبق» شناخته میشود، یکی از کسانی است که تاثیر شگرفی بر هنر در قرن بیستم داشته است. پرتره او با گوش باندپیچی شده، این هنرمند را در یک اتاق زرد نشان میدهد که گوش راست او مجروح شده است. اما در واقعیت، او گوش چپ خود را بریده بود. اختلاف این پرتره با واقعیت، این حقیقت را نشان میدهد که ون گوگ از آینه برای کشیدن تصویری از خودش استفاده کرده است. به نظر میرسد که قطع کردن گوش یک واکنش عجیب و خشن از سوی ون گوگ بوده است! اما تاریخ آن را با این واقعیت توضیح میدهد که وی در هنگام کشیدن این نقاشی، عمیقاً دچار مشکل شده بود و ظاهرا در حال از دست دادن سلامت روحی و ذهنی خود بوده است.
۹. نقاشی زیر نقاشی
اگر به تابلوی «گیتاریست پیر» پابلو پیکاسو با دقت نگاه کنید، میتوانید شبح چهره زنی را در قسمت بالایی گردن مرد نوازنده مشاهده کنید. پس از گرفتن تصاویر مادون قرمز و اشعه ایکس از این تابلو، محققان «موسسه هنر» شیکاگو چند شکل دیگر را که در زیر آن پنهان شده بود کشف کردند. به احتمال زیاد این هنرمند پول کافی برای خرید بومهای جدید نداشته است و مجبور به نقاشی بر روی بومهای قدیمی شده است. البته در آن زمان استفاده مجدد از بومهای قدیمی و استفاده شده در میان نقاشان، معمول بوده است. زیرا بسیاری از آنها زیر خط فقر زندگی میکرده اند.
۸. روز پنهان در شب
«رامبرانت» یکی دیگر از نقاشان هلندی، استاد سایه و روشن در نقاشی است. تابلوی «همراهی کاپیتان فرانس بَنینگ کاک با سروان ویلم ون رایتنبرگ» که با نام «نگهبان شب» معروف است، مشهورترین و پرحاشیهترین اثر رامبرانت است که در اوج کار خود آن را کشید. این نقاشی، نظامیانی را کاملاً مجهز و آماده برای شروع یک مأموریت نشان میدهد. در طول ترمیم آن در سال ۱۹۴۷، این نقاشی از یک لایه ضخیم از دوده تمیز شد. پس از آن آشکار شد آنچه که به عنوان نگهبان شب میشناسیم اصلا تصویر شب نیست، بلکه نمایی از روز است. گذشت زمان و نشستن لایههایی از گردوغبار تابلو را تاریک کرده بود و ظاهری شب مانند به آن بخشیده بود.
۷. آناتومی در آفرینش آدم
برخی از متخصصان آمریکایی در زمینه آناتومی عصبی معتقد بودند که تابلوی «آفرینش آدم» اثر «میکل آنژ» اشاراتی به آناتومی بدن دارد. آنها استدلال میکنند که قسمت راست نقاشی از نظر آناتومی، تصویری دقیق ازمغز است. حتی پیچیدهترین اجزای مغز مانند: مخچه، عصب بینایی و غده هیپوفیز را میتوانید در آن ببینید.
۶. نماد قدرت
چهرههای «دیوید و گلیات» در یک نقاشی دیواری از کلیسای «سیستین» که توسط میکل آنژ کشیده شده است، یک حرف عبری را تشکیل میدهد که نمادی از قدرت در عرفان عبری است. جای تعجب نیست که شکلهای موجود در نقاشی بسیار قدرتمند به نظر میرسند.
۵. رامبرانت ۲ بعدی!
«مارگارت لیوینگستون» و «بول کونوی» به بررسی پرتره خودنگاره رامبرانت پرداختند و ثابت کردند که این نقاش از نوعی اختلال چشمی رنج میبرده است. این ویژگی باعث میشد تا هنرمند کمی متفاوت جهان را ملاحظه کند و دنیا را به جای اینکه ۳ بعدی ببنید، ۲ بعدی ببیند. با این وجود این امکان وجود دارد که این اختلال چشمی به رامبرانت کمک کرده است تا شاهکارهای جاودانه خود را خلق کند.
۴. پیشبینی پایان جهان
محقق ایتالیایی «سابرینا فورلا گالیسیا»، تعبیری غیرمعمول از تابلوی «آخرین شام» لئوناردو داوینچی ارائه داد. او میگوید که این هنرمند پیش بینی پایان جهان را در نقاشی خود که در ۲۱ مارس ۴۰۰۶ میلادی اتفاق خواهد افتاد، به جای گذاشته است. برای دستیابی به چنین نتیجه و استنتاجی، کد ستاره شناسی و ریاضیاتی این نقاشی را رمزگشایی کرده است.
این تنها رمز و راز تابلوی «آخرین شام» نیست. دستان مسیح و حواریون به همراه قرصهای نان روی میز، چیزی را تشکیل میدهند که میتواند به شکل یک متن موسیقیایی خوانده شود. پس از اجرای این متن، یک آهنگ کوتاه ایجاد میشود.
۳. جهان به رنگ زرد
تقریباً تمام نقاشیهای ون سان ون گوگ دارای رنگ زرد غالب هستند. ون سان ون گوگ، نقاش هلندی بیشتر از هر وقت دیگری در پایان زندگی اش از «رنگ زرد» برای خلق آثارش استفاده میکرد. برخی به علت حضور زیاد رنگ زرد در نقاشیهای سالهای آخر زندگی ونسان و اجاره خانه زرد در «آرل» به یک نقص بینایی اشاره میکنند که منجر به «زرد بینی» شده و یکی از عوارض مصرف داروهای است که امروزه در بیماریهای قلب و عروق کاربرد دارند، ولی در آن زمان در درمان صرع و مشکلات گوارشی به کار میرفتند. وی در اواخر عمر به شدت از بیماری روانی و فشار روحی رنج میبرد. جنون وی باعث مسمومیتش با سرب به دلیل تماس با رنگ و خوردن گاه به گاه آن نیز گردیده بود.
۲. موتسارت و فراماسونها
شواهد محکمی وجود دارد مبنی بر اینکه «ولفگانگ آمادئوس موتسارت» یک فراماسون بوده است. حتی در پرتره کودکی او که توسط «پیترو آنتونیو لورنزونی» کشیده شده است نیز یک نماد فراماسونی وجود دارد. یک دست پنهان که نشان دهنده یک رتبه سلسله مراتبی در جامعه مخفی فراماسونها است.
۱. مونالیزای بی دندان
چه چیزی باعث شده است که لبخند مونا لیزا اینقدر دلربا و فریبنده باشد. «جوزف بارتوسکی»، دندانپزشک و متخصص هنر، نقاشی لئوناردو داوینچی را با دقت مطالعه کرده است و ادعا کرده است که از راز این لبخند جادویی پرده برداشته است. او معتقد است که مونالیزا دندانهای جلویی خود را از دست داده است و این بر حالت چهره وی تأثیر داشته است! چه سورپرایزی!
منبع: BrightSide
وَ قَالَ ع شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ- عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ- وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ يَبْقَى أَجْرُهُ