حکمت نهج البلاغه
وَ قَالَ ع: مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِكِبَارِهَا
♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥
وَ قَالَ ع: مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِكِبَارِهَا
انسانها از آغاز تاریخ همیشه به پیشبینی آینده علاقه داشتند. با پیشرفت چشمگیر علم و فناوری، این علاقه نیز بیشتر شد و انسانها میخواستند چیزهایی بیشتری راجع به آیندهی خود بدانند.اما همهی این پیشبینیها به واقعیت تبدیل نشدهاند و فقط تعداد کمی از آنها رنگ واقعیت را به خود دیدهاند. تعدادی از این پیشبینیها در عصر خود جنجالهای زیادی به پا کردهاند که البته در نهایت نیز اشتباه از آب درآمدهاند.
۱. قد همهی زنان حداقل به ۱۸۰ سانتیمتر
خواهد رسید
در سال ۱۹۵۰ «دوروتی روی» طی تحقیقی اعلام کرد که تا سال ۲۰۰۰ میلادی، قد همهی زنان در دنیا حداقل به ۱۸۰ سانتیمتر خواهد رسید. او با استناد به این موضوع که تغذیهی مردم دنیا در حال بهبود یافتن است و در آینده انسانها میزانی متوازن از پروتئینها، ویتامینها و مواد معدنی را دریافت میکنند، این تئوری را مطرح کرد. پیشبینیای که گذشت زمان اشتباه بودن آن را ثابت کرد. البته امروزه درصد کمی از زنان، قدی بالاتر از ۱۸۰ سانتیمتر نیز دارند، اما دوروتی روی این تئوری را راجع به همهی زنان مطرح کرده بود.
۲. تلفن در حد یک اسباب بازی خواهد ماند
در سال ۱۹۷۶ «ویلیام اورتون» تاجر معروف آن زمان، تلفن تازه در حال ظهور را تنها یک اسباب بازی توصیف کرد. اورتون این نظریه را بعد از آنکه الکساندر گراهامبل حق ثبت تلفن را به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار به اورتون پیشنهاد داد، مطرح کرد. معاملهای که بعدها اورتون آرزوی پذیرفتن آن را میکرد. اورتون بر این اعتقاد بود که وقتی همه میتوانند از طریق تلگراف و پیامهای کتبی با هم ارتباط برقرار کنند دیگر نیازی به استفاده از این وسیلهی نامتعارف و عجیب نخواهد بود. اگر ویلیام اورتون تلفنهای همراه امروزی را میدید قطعا حرفش را پس میگرفت.
۳. ماشینها تنها در زمان کوتاهی محبوب
خواهند بود
در سال ۱۹۰۳ رئیس ایالت «میشیگان» در ایالات متحده به رئیس شرکت ماشینسازی فورد، «هنری فورد» توصیه کرد که پولهای خود را بیش از این صرف صنعت ماشینسازی نکند. چرا که مردم اسب را به ماشینها ترجیح میدهند. اما امروزه حتی تصور جابهجا شدن مردم با اسبها نیز خندهدار به نظر میرسد. این پیشبینی نیز اشتباه از آب درآمد و صنعت ماشین سازی باعث دگرگونی و پیشرفت زندگی انسانها شد.
۴. همهچیز با استیل ساخته خواهد شد
توماس ادیسون شاید لامپ را اختراع کرده باشد، اما این دلیل نمیشود که او راجع به همه چیز دیدگاهی صحیح داشته باشد. ادیسون طی مصاحبهای در سال ۱۹۱۱ اعلام کرد که در آینده همه چیز از استیل ساخته خواهد شد. او در این مصاحبه اعلام کرد که یک نوزاد در قرن بیستم در گهوارهای فلزی خواهد بود و خانوادهی این کودک بر روی میز ناهار خوری فولادی خواهند نشست و حتی دیوارها نیز از استیل ساخته خواهند شد. اگرچه امروزه انسان از وسایل آهنی زیادی در زندگی خود استفاده میکند، اما تا به آن حد که ادیسون پیشبینی کرده بود نیز در این امر زیادهروی نکرده است.
۵. شستن کل خانه به وسیلهی یک شلنگ
در سال ۱۹۵۰ سردبیر روزنامهی نیویورک تایمز، «والدمار کائمفرت» مجموعهای از نوشتهها را با عنوان «معجزههایی که در ۵۰ سال آینده خواهید دید» منتشر کرد. او در این مقاله ذکر کرد که وقتی یک زن خانهدار در قرن ۲۱ اقدام به شستن خانهی خود میکند، میتواند همهی خانه را با کمک یک شلنگ با آب بشوید. چرا که تمام وسایل خانه از جنس پارچههای مصنوعی و پلاستیکهای ضد آب خواهند بود. این پیشبینی نیز علیرغم ایدهی جالب خود، هرگز رنگ واقعیت به خود ندید.
۶. مغز انسان در حین رانندگی با سرعت بالا
از کار میافتد
در سال ۱۹۰۴ «نیویورک تایمز» مناظرهای بین یک متخصص مغز و یک پزشک برای پی بردن به خطرات احتمالی رانندگی با سرعتهای بالا صورت گرفت. یکی از مهمترین نتایج این مناظره این بود که مغز انسان قادر نیست در رانندگی با سرعت بالا به کار خود ادامه دهد. در ادامهی این گزارش نیز ذکر شده است که مغز انسان احتمالاً در سرعتی نزدیک به ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت از کار خواهد افتاد. امروزه فکر کردن به این پیشبینی که در آن زمان صورت گرفته است، خندهدار به نظر میرسد، ولی در آن زمان مردم زیادی به این پیشبینی باور داشتهاند.
۷. مردم بعد از مدت کوتاهی از تلویزیونها
خسته خواهند شد
در سال ۱۹۴۶، مدیر ارشد یک شرکت معروف فیلمسازی که «دارل زاناک» نام داشت، اعلام کرد که مردم بیشتر از ۶ ماه نمیتوانند از تلویزیون استفاده کنند و به زودی مردم از خیره شدن به این جعبهی کوچک خسته خواهند شد. نمیتوان با قاطعیت گفت که آیا واقعاً او به این موضوع ایمان داشته است یا فقط این حرف را به دلیل ترس از خلوتتر شدن سالنهای سینما زده است. اما امروزه تصور یک خانه بدون تلویزیون نیز برای ما ممکن نیست و این جعبهی جادویی نقشی غیرقابل انکار در زندگی انسانها دارد.
۸. زیردریاییها غرق خواهند شد
نویسندهی داستانهای تخیلی، «هوبرت جورج ولز» در طی اظهار نظری اعلام کرد که ایدهی زیردریایی، ایدهای مضحک است و سرانجامی جز غرق شدن ندارد و باعث کشته شدن سرنشینان خود میشود. او در سال ۱۹۰۱ نیز بار دیگر این سخن خود را تایید کرد. ولز علیرغم داستانهای فوقالعادهی خود، اما در این مورد به صورت آشکار دچار اشتباه شد و زیردریاییها به یکی از بهترین اختراعهای بشر تبدیل شدند.
۹. قحطی جهان را در بر خواهد گرفت
در سال ۱۹۷۰، «پل ارلیج» پزشک و دانشمند برندهی جایزهی نوبل اظهار داشت که در ۱۰ سال آینده نزدیک به ۲۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان جان خود را به علت قحطی از دست خواهند داد. او این موضوع را با توجه به کمبود منابع غذایی و رشد زیاد جمعیت جهان مطرح کرد. اگرچه متاسفانه امروزه عدهی زیادی در سراسر جهان در فقر کامل زندگی میکنند و عدهای نیز به علت سوءتغذیه جان خود را از دست میدهند، اما نظریهی ارلیج به نوعی همهی انسانهای دنیا را شامل میشد و به حقیقت نیز تبدیل نشد.
۱۰. کاهش محبوبیت تلفنهای همراه
قبل از محبوبیت باور نکردنی تلفنهای هوشمند، برخی از افراد نسبت به استفادهی هر شخص از یک تلفن همراه شک داشتند. در اواخر سال ۲۰۰۷ مدیر عامل شرکت ماکروسافت، «استیو بالمر» اظهار داشت که ایدهی تلفن همراه هوشمند در آیندهای نزدیک با شکست مواجه خواهد شد. اما برخلاف این عقیده، امروزه تلفنهای همراه هوشمند یکی از پرفروشترین محصولات در سرتاسر جهان محسوب میشوند.
منبع: PsotFun
وَ قَالَ ع: قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ
رازهای نهان زیادی در مقبرههای قدیمی نهفته است و بهرغم اینکه فکر میکنیم اطلاعات زیادی از تمدنهای باستانی داریم، گاهی اوقات رازهای جدیدی از این مقبرهها سر در میآورند که دیدگاه تازهای درخصوص گذشتگان پیشروی ما قرار میدهند.گاهی اوقات نیز اطلاعات عجیبی و غریبی در این مقبرههای قدیمی پیدا میشود که بشر هنوز به رمز و راز این اطلاعات دست پیدا نکرده است.برای نمونه میتوان به مومیاییکردن موشها توسط مردمان باستان اشاره کرد، یا اینکه در یکی از اکتشافات باستانشناسی مشخص شد که مردمان قدیم گردنبندی درستشده از منقار پرندگان را بهگردن میانداختند یا برای خاکسپاری بهجای تابوت از قایق استفاده میکردند. با این حساب خالی از لطف نیست اگر در ادامه نگاهی به مقبرههای باستانی بیاندازیم که رازهای عجیبی در آنها نهفته است.
مقبره سوهاگ (The Sohag Tomb)
در سال ۲۰۱۸ سارقین مقبرهای را در مصر پیدا کردند، این مقبره در نزدیک شهر باستانی «سوهاگ» واقع شده بود و گفته میشود که به لحاظ زیباشناختی با مقبرهای بسیار جذاب و رنگارنگ طرف هستیم. مقبرهای که از آن صحبت میکنیم با نام «مقبره سوهاگ» شناخته میشود و تاریخ ساخت آن به حدود ۲ هزار سال پیش باز میگردد.بهرغم اینکه زمان زیادی از ساخت این مقبره میگذرد، نقشونگارهایی که روی آن انجام شده هنوز هم باقیمانده است. روی دیوارنگارههای این مقبره فرآیند بهخاکسپاری مردگان در مصر باستان به تصویر کشیده شده است و کارگران را در حال کار و تلاش نشان میدهد. این تصاویر با جزئیات بسیار زیادی ترسیم شدهاند و اطلاعات زیادی را از این مقبره و سبک زندگی مصریان باستان برملا میکنند.
از قرار معلوم مقبرهای که از آن صحبت میکنیم مربوط به یک زوج مصری بوده و اینگونه که پیدا است شوهر این خانواده، «توتو» (Tutu)، نام داشت و از مقامات عالیرتبه مصر بود. در داخل «مقبره سوهاگ» دو مومیایی دیگر نیزپیدا شدهاند که یکی از آنها زنی ۳۵ تا ۵۰ ساله و دیگری نیز پسری ۱۲ تا نهایتاً ۱۴ ساله است.مومیاییهای مختلفی از گربهها و پرندگان در دور این مومیاییها قرار گرفته است و بهصورت کاملاً غیرقابلتوضیحی چیزی نزدیک به ۵۰ موش مومیایی شده در اطراف این جنازههای مومیایی وجود دارد.
قبر زوج عاشقپیشه در منطقه رکهیگاری
در پاکستان (Rakhigarhi Burial)
در منطقهای با نام «دره سِند» (Indus Vally) رازهای باستانی زیادی وجود دارد و یکی از مهمترین این رازها در سال ۲۰۱۶ در منطقه «رکهیگاری» (Rakhigarhi) واقع در «دره سند» برملا شد.در این منطقه قبرستانی وجود دارد که چیزی حدود ۷۰ نفر در آن دفن شدهاند. این قبرها به لحاظ باستانشناسی ارزش زیادی دارند، اما یکی از آنها اطلاعات بیشتری در اختیار باستانشناسان قرار داده است و رازهایی دارد که هنوز برملا نشدهاند.در این قبر که عمق زیادی هم ندارد یک مرد و زن در کنار هم آرمیدهاند. جمجمههای این دو اسکلت به نوعی به سمت یکدیگر متمایل شده که گویی با محبت به هم نگاه میکنند. بههمین دلیل نیز پیشبینی میشود که این اسکلتها مربوط به زوج عاشقپیشهای بوده که در زمان حیات به هم عشق میورزیدند.زوج عاشقپیشه داستان ما چیزی حدود ۴۵۰۰ هزارسال پیش از دنیا رفتهاند و دلیل مرگ آنها نیز تاکنون مشخص نشده است. هیچ اثری از زخم و شکستگی در استخوانهای این زوج مشاهده نمیشود و از قرار معلوم به لحاظ سلامت جسمانی در وضعیت خوبی قرار داشتند.این زوج به لحاظ سنوسال نیز جوان بهنظر میرسند و اسکلت مرد از سن و سالی نزدیک به ۳۵ سالگی حکایت میکند و اسلکت زن نیز گویای این است که چیزی حدود ۲۵ سال سن بیشتر نداشته است.از قرار معلوم این زوج در فاصله زمانی بسیار کوتاه مدتی از یکدیگر فوت کردهاند و شاید به همین دلیل جنازهشان در کنار هم دفن شده باشد. نحوه خاکسپاری این زوج عاشق و دلیل فوت آنها یکی از رمزآلودترین رازهای مقبرههای باستانی بهحساب میآید.
مقبره کاشف استرالیا
سالها پیش کاپیتان «متیو فلیندرز» (Matthew Flinders)، سفری به ساحل استرالیا داشت و این سفر زمینه شناخت این قاره بزرگ را برای جهانیان فراهم کرد. بخت با «متیو فلیندرز» یار نبود و در سال ۱۸۱۴ این جهانگرد سرشناس انگلیسی در ۴۰ سالگی فوت کرد و جنازهاش نزدیک به «ایستگاه راهآّهن یوستن» (Euston Station) در لندن دفن شد.در سال ۱۸۴۹، مقبره «متیو فلیندرز» بهدلیل گسترش خطآهن ناپدید شد و باتوجه به اینکه افراد زیادی در این منطقه دفن شده بودند، کسی بعید میدانست که قبر «متیو فلیندرز» در میان تعداد زیاد قبرها پیدا شود.در نتیجه مقبره این جهانگرد انگلیسی تا مدتها از نظر پنهان بود تا اینکه در سال ۲۰۱۹ عملیات احداث خط آهن سریعالسیر در منطقهای که گفته میشد «متیو فلیندرز» در آن دفن شده بود آغاز گردید.در کنار جنازه این جهانگرد انگلیسی، نزدیک به ۴۰هزار نفر دیگر نیز دفن شده بودند که کسی حتی فکرش را هم نمیکرد که تابوت «متیو فلیندرز» پیدا شود. اما از آنجایی که نام این جهانگرد روی تابوتش نگاشته شده بود، کارگردان در حین احداث خط آهن بهصورت کاملاً اتفاقی تابوت «متیو فلیندرز» را پیدا کردند.
مقبره مردپرندهای اهل سیبری
باستانشناسان در سال ۲۰۱۹ مقبرهای مربوط به فردی از منطقه «نووسیبیسک» (Novosibirsk) در روسیه را پیدا کردند. عمر این قبر بسیار زیاد بود و به عصر برنز باز میگشت. باستانشناسان با چنین قبرهای قدیمی غریبه نیستند و تاکنون قبرهای زیادی مربوط به عصر برنز کشف شده است، اما این قبر رازهای عجیبی داشت که حتی کارشناسان نخبه باستانشناسی را انگشتبهدهان باقی گذاشت.راز این قبر از این قرار بود که مردی که نزدیک به ۵هزار سال پیش در آن دفن شده بود، گردنبندی از منقار و جمجمه پرندگان به گردن داشت. پس از بررسیهای دقیقتر مشخص گردید که نزدیک به ۵۰ منقار و جمجمه پرنده در ساخت این گردنبند استفاده شده بود و به همین دلیل نیز این جنازه باستانی، با نام مردپرندهای شناخته میشود.در حال حاضر کسی راز استفاده از گردنبندی با منقار پرندگان را در این مقبره کشف نکرده است و گفته میشود که چنین کاری احتمالاً بهدلیل باورهای مذهبی انجام شده یا اینکه این مرد در دوران حیات خود بیش از اندازه به پرندگان علاقه داشته است. در این مقبره در کنار جنازه مرد پرندهای، دو بچه با حدود ۱۰ سال سن نیز دفن شده بودند که قبر این مرد با قبر این بچهها توسط یک تکه چوب جدا شده بود.یک مرد دیگر نیز در این مقبره دفن شده بود که ماسک عجیب و غریبی روی صورتاش قرار داشت و با توجه به ماسک و گردنبندی که به آن اشاره کردیم، احتمال جادوگر بودن این دو مرد وجود دارد.
مقبرهای از قتلی خانوادگی
در سال ۲۰۱۱ مقبرهای دسته جمعی در حوالی روستای «کوشتسه» در لهستان کشف شد. ابتدا در این گور دستهجمعی چیز خاصی دیده نمیشد و باستانشناسان بر این باور بودند که این گور چیزی حدود ۵ هزار سال عمر دارد و زمان آن به عصر برنز باز میگردد، اما پس از بررسیهای بیشتر مشخص گردید که حدود ۱۵ بزرگسال و بچه در این گور با جمجمهای متلاشیشده دفن شدهاند.در نتیجه تحقیقات بیشتری برای کشف راز این گور دستهجمعی آغاز گردید و مشخص شد که فردی قربانیهای این جنایت را با دقت زیاد بهخاک سپرده است. در آزمایشهای دی.ان.ای نیز مشخص شد که این افراد بایکدیگر رابطه خانوادگی دارند و بهغیر از چندین مرد، بقیه جنازهها مربوط به بچهها و زنها بود.بر اساس این آزمایش ها، در این گور دستهجمعی جنازه چهار مادر در کنار فرزندانشان دفن شده بود و خبری از پدرها نبود. به این ترتیب میتوان گفت کسی که این جنازهها را دفن کرده، علاقه زیادی به آنها داشته و این افراد را از نزدیک میشناخته و از رابطه مادرفرزندی میان آنها آگاه بوده است.از قرار معلوم پدرها و مردهای قدرتمند این خانوادهها، در زمانی که حمله انجام شده بود در خانه نبودند و پس از بازگشت به خانه با بدن بیجان زن و فرزندان خود روبرو شدهاند. در حال حاضر دلیل این حمله خونبار مشخص نشده، اما بهاحتمال زیاد درگیریهای قومی دلیل این فاجعه بوده است.
مقبرهای در یکی از اولینشهرهای تاریخ
منطقه «چاتالهویوک» (Catalhoyuk)، در ترکیه واقع شده است و بسیاری بر این باورند که یکی از اولین شهرهای دنیا در این منطقه بنا شده بود و گفته میشود این شهر در دوران اوج خود چیزی حدود ۸هزار نفر سکنه داشت.این افراد در خانههایی بسیار نزدیک به هم زندگی میکردند و باستانشناسان بر این باور هستند که زندگی در محیطی شلوغ، زمینه ایجاد بیماری و شرارت را در میان مردمان این منطقه فراهم کرده است.باستانشناسان تحقیقات گستردهای را در بازهزمانی طولانی ۲۵ ساله در منطقهای بهوسعت ۳۲ هکتار انجام دادند و مقبره ۷۴۲ نفر از ساکنین این منطقه و جنازههای آنها با دقت زیاد بررسی کردند. در این تحقیقات مشخص گردید نزدیک به یک قرن انسانها در این منطقه در خانههایی بسیار نزدیک به هم زندگی میکردند.این خانهها به اندازهای به هم نزدیک بودند که همسایهها بهراحتی از روی پشتبام به منزل دیگر همسایهها دسترسی داشتند. در نتیجه بررسیهای انجام شده روی اسکلتهایی که در این مقبرهها پیدا شد حکایت از افزایش خشونت در میان این مردمان داشت و زنهای زیادی با جمجمههای شکسته در این قبرها دفن شده بودند.این تحقیقات ثابت کرد که تغییر سبکزندگی مردم از دامداری به زراعت و همچنین زندگی در محیطی بسیار شلوغ و پرتجمع باعث شده تا خشونت و بیماری در شهر «چاتالهویوک» افزایش پیدا کند.
استخوانکده سدلک (Sedlec Ossuary)
در زیر کلیسای کوچکی در جمهوری چک، چیزی حدود ۷۰هزار اسکلت قرار گرفته است و بههمین دلیل نیز به این منطقه استخوانکده میگویند. تاریخ ساخت کلیسای کوچکی که از آن صحبت میکنیم به حدود ۱۴۰۰ سال پس از میلاد مسیح باز میگردد و در سال ۲۰۱۷ تعمیراتی در این کلیسا صورت گرفت و رازهای بیشتری در این مکان مرموز مشخص گردید. این تعمیرات باعث شد چیزی حدود ۳۰ گور دستهجمعی در زیر کلیسا پیدا شود که ۱۵۰۰ اسکلت در آن دفن شده بود.این امر باعث شده تا «استخوانکده سدلک» به بزرگترین قبرستان در اروپا تبدیل شود که تاریخ ساخت آن بهقرون وسطی باز میگردد. قبرهای جدیدی که از آنها صحبت میکنیم حتی از کلیسایی که روی این قبرها بنا شده نیز قدمت بیشتری دارد و گفته میشود این قبرها در دو بازه زمانی ایجاد شدهاند.تاریخ قبرستان قدیمی که در این منطقه واقع شده به سال ۱۳۱۸ میلادی باز میگردد و از قرار معلوم در آن زمان خشکسالی بزرگی منطقه را تحتتاثیر قرار داده بود و بههمین دلیل نیز در این خشکسالی مردم زیادی جان خود را از دست دادند و قبرهای زیادی را شاهد هستیم.قبرستان دیگری که از آن صحبت میکنیم، تازهسازتر بهحساب میآید و تاریخ ساخت آن به سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ میلادی باز میگردد و در آن زمان نیز طاعون مرگباری منطقه را فرا گرفته بود و جنازههای طاعونزده در این قبرها قرار دارند. تمام نشانهها از دفن باعجله جنازهها حکایت دارد و بهاحتمال زیاد مسئولین قبرستان از ترس انتقال بیماریهای خطرناک، در کمترین زمان ممکن جنازهها را خاک کردهاند.
مقبرهای که در آن قایق دفن شده است
در سال ۲۰۱۹ باستانشناسان با کشفی جالب و عجیب در خرابههای «اوپسالا» (Uppsala) در سوئد روبرو شدند. این باستانشناسان حتی فکرش را هم نمیکردند که به یکی از دستاورهای مهم باستانشناسی رسیدهاند چرا که بیشتر مردههای این قبرستان بههمراه قایق دفن شدهبودند.خاکسپاری با قایق به سالهای ۵۵۰ تا ۱۰۵۰ میلادی باز میگردد و افراد ثروتمند و کسانی که دستشان به دهانشان میرسید میتوانستند چنین خاکسپاری را برای خودشان وصیت کنند. قایقهایی که به آنها اشاره کردیم در این گورستان بهعنوان تابوت استفاده میشد.همانگونه که میدانید قایقها در دوران باستان با چوب ساخته میشد و چوب در میان خاک تجزیه میشود، اما باستانشناسان به یک مقبره با قایقی دستنخورده برخوردند. در این مقبره جنازه مردی دفن شده بود که در کنار او جنازه یک اسب و سگ هم بههمراه تیروکمان خاک شده بود. قبرهای دیگر در اثرساختو سازهایی که تاریخ آنها به قرون شانزدهم میلادی باز میگردد، کاملاً از بین رفته بود.باستانشناسان پس از تحقیقات زیاد موفق شدند ۱۰ قبر با قایق پیدا کنند، اما بیشتر این قبرها آسیبهای زیادی دیده بودند و اطلاعات مهمی از آنها بهدست نمیآمد.
مقبرهای با نشانههایی از مردم فلسطین
باستان
باستانشناسان چندین دهه است که بهدنبال کشف خاستگاه اصلی مردمان فلسطین باستان میگردند و بههمین منظور در سال ۲۰۱۹ نتایج آزمایشهای دی.ان.ای، اطلاعات جالبی را از این مردمان باستانی برملا کرد.باستانشناسان دی. ان.ای جنازههای مردمان فلسطین باستان را در قبرستانی در منطقهای با نام «اشکلون»، در فلسطین اشغالی آزمایش کردند. این افراد چیزی حدود ۲۸۰۰ تا ۳۶۰۰ سال پیش در این منطقه زندگی میکردند و آزمایش دی. ان.ای آنها ثابت کرد که در آغاز در این منطقه زندگی نمیکردند و نیاکان آنها از راه دریای مدیترانه خودشان را به این منطقه رسانده بودند.بهاین ترتیب میتوان پیشبینی کرد که نیاکان این افراد از مناطقی مانند جزیره «ساردنی» (Sardinia)، در جنوب ایتالیا، یونان و احتمالاً اسپانیا و پرتقال به این منطقه مهاجرت کردهاند.به این ترتیب جای هیچ شکی باقی نمیماند افرادی که در این قبرستان دفن شدهاند، ریشهای در اروپای جنوبی دارند. مشخص شد که این افراد چیزی حدود ۳هزار سال پیش به این منطقه مهاجرت کردهاند و پس از ازدواج با افراد محلی، ژن این مهاجران در بازه زمانی ۲۰۰ساله با افراد محلی که در این منطقه سکونت داشتهبودند کاملاً یکسان شده بود.
مقبره توتانخامن بریتانیا
(Britain’s Tutankhamen)
در سال ۲۰۰۳ عملیات گسترشجاده در منطقه «پریتلوِل» (Prittlewell)، واقع در «اِسکس» (Essex)، در حال انجام بود که این عملیات ساختمانی به کشف مقبرهای منجر شد که باستانشناسان آن را «مقبره توتانخامن بریتانیا»، مینامند. تاریخ ساخت این مقبره به قرن ششم میلادی باز میگردد و از مقبرهای برای شما صحبت میکنیم که جزئیات زیادی دارد.قدمت زیاد این مقبره باعث شده تا قسمتهای زیادی از آن خراب شود، اما با توجه به چیزهایی که از این مقبره باقیمانده است میتوان پیشبینی کرد که با مقبرهای طرف هستیم که به فردی بسیار ثروتمند تعلق دارد.اینجا بود که پای تاریخشناسان نیز به این مقبره باز شد و پس از بررسیهای فراوان به این نتیجه رسیدند که جنازه داخل این مقبره «سِیکسا» (Seaxa) نام دارد و احتمالاً مربوط به شاهزادهای از نژاد «آنگلوساکسون» (Anglo-Saxon) است که برای ساخت مقبره او سیزده اصله درخت بلوط بریده شده و نزدیک به ۲۵ نفر مرد پرقدرت برای ساخت این مقبره شبانهروز تلاش کردهاند.
داخل این مقبره اشیاء قدیمی زیادی به چشم میخورد که یکی از آنها سازی قدیمی است که شباهتهای زیادی به چنگ دارد. در این مقبره صلیبهایی از طلا نیز بهچشم میخورد که حکایت از مسیحی بودن جنازهای که در آن دفن شده دارد.
منبع: listverse
آیا میدانید بر خلاف باور عمومی؛ توماس ادیسون مخترع لامپ نیست؟! آیا میدانید با اینکه در جهان تلسکوپ را اختراع گالیله میدانند، ولی او مخترع اصلی تلسکوپ نیست؟!
۱. تلفن
تقریبا امروزه از هرکسی بپرسید که مخترع تلفن کیست، همه او را میشناسند: الکساندر گراهام بل. او این اختراع را در سال ۱۸۷۶ میلادی به نام خود به ثبت رسانید. اما در سال ۲۰۰۲ کنگره ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که مخترع اصلی تلفن در واقع «آنتونیو میوچی» مخترع فقیر ایتالیایی بوده است.۱۶ سال قبل از اینکه بل اختراع خود را به ثبت برساند، میوچی با موفقیت، تلفن اختراعی خود را برای مطبوعات ایتالیایی آمریکایی در نیویورک آزمایش کرده بود. میوچی در سال ۱۸۷۲ اختراع خود را برای «شرکت تلگراف اتحادیه غربی» فرستاده بود و تلاش داشت تا اختراع خود را وارد بازار کند.اما وقتی بعد از دو سال هیچ اقدامی از طرف آن شرکت صورت نگرفت، خواستار نمونه اولیه اختراع خود شد، اما شرکت ادعا کرد که نمونه اختراعی وی را گم کرده است!بل که در آن زمان آزمایشگاهی را به صورت اشتراکی در اختیار میوچی قرار داده بود، یک نمونه جدید تلفن را ساخت و یک قرارداد سودآور با شرکت تلگراف اتحادیه غربی امضا کرد. میوچی از بل به خاطر تقلب و کلاهبرداری شکایت کرد و به نظر میرسید که در دادگاه برنده خواهد شد، اما در حین این ماجرا به طور ناگهانی فوت کرد و به همین خاطر پرونده مختومه اعلام شد.
۲. رادیو
«گیلمو مارکونی» به دلیل کارهای پیشگامانه خود در انتقال امواج رادیویی از راه دور، جایزه نوبل را بدست آورد. با این حال، او این کار را با استناد به حق ثبت اختراعات بیشماری که توسط مخترع نیکولا تسلا به ثبت رسیده بود، انجام داد.در انگلستان، مارکونی از تکنولوژی تسلا استفاده کرد تا انتقال امواج رادیویی از راه دور را نشان دهد. طی ۳ سال بعدی، مارکونی تلاش کرد تا اختراع رادیو را در آمریکا به نام خود به ثبت برساند. اما تلاشهای چند باره او پذیرفته نشد، چون اختراع او بسیار شبیه به ۱۷ طرحی بود که قبلا نیکولا تسلا به ثبت رسانده بود.در حالی که مارکونی در حال پیشبرد و بهبود اختراع خود بود، وی پشتوانه مالی زیادی را از سرمایه گذاران قدرتمند آمریکایی دریافت کرد. در سال ۱۹۰۴، اداره ثبت اختراعات ایالات متحده تصمیم قبلی خود را عوض کرد و حق ثبت اختراع رادیو را به نام مارکونی زد، در حالیکه این اختراع قبلا توسط تسلا و همکارانش ساخته شده بود.
۳. لیزر
«گوردن گولد» را همه به خاطر اختراع لیزر میشناسند، با این حال او برای به دست آوردن حق ثبت اختراع خود یک جنگ ۳۰ ساله انجام داد. هنگامی که او در دانشگاه کلمبیا مشغول به تحصیل بود، ایده چگونگی ساختن لیزر با استفاده از فیزیک را با پروفسور «چالرز تاونز» به بحث گذارد.در آن زمان گولد ایدهی ساخت لیزر را در یک دفترچه نوشته بود که او به طور قانونی از آن محافظت میکرد و اسم اختراع خود را «لیزر» نام نهاده بود. در همین حین و دو سال بعد در سال ۱۹۵۹، تاونز اختراع لیزر را به نام خود ثبت کرد. گولد بلافاصله از تاونز شکایت کرد.این شکایت به مدت ۳۰ سال گولد را درگیر کرد و او به شدت و قدرت عقیده داشت که لیزر اختراع او میباشد. بالاخره در سال ۱۹۸۸، گولد آخرین دادگاه را برد و اختراع لیزر به نام او ثبت شد و از حق امتیاز آن، میلیونها دلار به دست آورد.
۴. تلسکوپ
تلسکوپ مشهورترین اختراع گالیله است با اینکه در واقعیت او مخترع اصلی تلسکوپ نبوده است. اولین کسی که ایده ساخت تلسکوپ را مطرح نمود یک عینک ساز آلمانی به نام «هانس لیپرشی» درسال ۱۶۰۸ میلادی بود. اما حق ثبت اختراع هرگز به نام او زده نشد.چون ساخت تلسکوپهای اختراعی او بسیار ساده به نظر میرسید! یک سال بعد، اخبار اختراع این عینک ساز آلمانی به ایتالیا رسید و منجر به این شد که گالیله یک نسخه پیشرفتهتر از تلسکوپ لیپرشی را کپی و بسازد.گالیله بزرگنمایی این تلسکوپ را افزایش داد و اولین کسی بود که از یک تلسکوپ استفاده کرد تا مسیر حرکت سیاره ونوس را ترسیم کند. او همچنین تئوری غالبی را که در آن زمان وجود داشت و زمین را در مرکز جهان تصور میکرد رد کرد.
۵. بازی مونوپولی
«چالز دارو» اولین طراح بازی بود که در سال ۱۹۳۵ میلادی به خاطر فروش بازی تختهای مونوپولی به شرکت ساخت اسباب بازی برادران پارکر، میلیونر شد. اما در واقعیت این بازی معروف برای اولین بار در سال ۱۹۰۴ توسط «لیزی مگی» اختراع شد و «بازی لندلرد» نام داشت. نسخهی اختراعی مگی به مدت ۳۰ سال بازی میشد، قبل از آنکه چالز دارو نسخه کپی شده خود را به کمپانی برادران پارکر بفروشد. برادران پارکر تنها ۵۰۰ دلار به مگی پرداخت کردند و اختراع او را خریداری نمودند. در حالی که چالز دارو به عنوان یک مبتکر آمریکایی مورد ستایش قرار گرفت.
۶. مکانیسم حرکت برف پاککن
دزدیده شدن اختراع «رابرت کرنز» توسط سه شرکت بزرگ ماشین سازی مشکلات زیادی را برای او به وجود آورد و باعث شد تا او شغل، همسر و حتی سلامتی روحی و ذهنی خود را از دست بدهد. مکانیسم اختراعی وی به برف پاککن شیشه جلو، امکان تنظیم نحوه و سرعت حرکت و همچنین مکث برف پاک کنها در بین حرکتشان را میداد.کرنز اختراع خود را به شرکتهای فورد، جنرال موتورز و کرایسلر نشان داد، اما نتوانست آنها را برای خرید حق امتیاز مکانیسم اختراعی خود در برف پاکنها متقاعد کند. اما بعد از آن این سه خودروساز بدون اجازه از او، شروع به تولید خودروهایی با این مکانیسم در ماشینهای خود کردند.کرنز مدت ۲۰ سال از عمر خود را صرف شکایت از این شرکتها و دزدیده شدن اختراع خود توسط آنها کرد و بالاخره توانست میلیونها دلار از این شرکتها دریافت کند. اما نتوانست تا حق امتیاز اختراع خود را پس بگیرد. امروزه مکانیسم اختراعی او را تمام خودروسازان جهان استفاده میکنند.
۷. ماشین ساخت کیسههای کاغذی قهوهای
«مارگارت نایت» یکی از مشهورترین زنان مخترع در قرن نوزدهم میلادی و یکی از اولین زنانی بود که حق ثبت اختراع خود را حفظ کرده است. هنگامی که او در کارخانه ساخت کیسههای کاغذی کار میکرد، یک ایده انقلابی به ذهنش رسید که اگر این کیسهها را با انتهای صاف و تخت بسازد، بسته بندی آنها بسیار راحتتر خواهد بود.بنابراین او شروع به طراحی ماشینی کرد که این کیسهها را به طور اتوماتیک با این طرح تولید میکرد. در ابتدا او یک نمونه چوبی از از این ماشین ساخت. اما هنگامی که او در حال طراحی و ساخت نمونه کاملتر و فلزی اخترع خود بود، «چالز آنان» طرح او را دزید و حق ثبت اختراع آن را به نام خود زد.نایت بلافاصله از او شکایت کرد و با توجه به شواهد و مدارک زیادی که داشت به راحتی توانست ثابت کند که خودش مخترع واقعی این ماشین بوده است. اختراع او یک انقلاب در صنعت ساخت کارتن و کیسههای کاغذی ایجاد کرد و حتی امروزه نیز از اصول آن استفاده میشود.
۸. لامپ
توماس ادیسون یکی از مشهورترین و پرکارترین مخترعان تاریخ است که عمده شهرت خود را به خاطر اختراع لامپهای روشنایی به دست آورد. برای انجام این کار، ادیسون تلاش کرد تا کارایی ورژن لامپی را که قبلا توسط «چوزف سوان» مخترع بریتانیایی اختراع شده بود را بهبود ببخشد.ادیسون حق ثبت این لامپ را در آمریکا به نام خود ثبت کرد و کمپینی را برای بازاریابی و فروش لامپهای ساخته شده خود آغاز کرد. این موضوع این باور را به وجود آورد که ادیسون مخترع واقعی لامپ است. با این حال در انگلستان، جوزف سوان یک سال زودتر توانسته بود تا اختراع خود را بهبود ببخشد و لامپهای روشنایی را بسازد.برای جلوگیری از درگیری و شکایت احتمالی سوان، ادیسون یک کارخانه تولید کننده لامپهای روشنایی را برای او در انگلستان ساخت. سوان هم به ادیسون اجازه داد تا بتواند این لامپها را در آمریکا به فروش برساند و حتی امتیاز ثبت اختراع این لامپها را به ادیسون داد.
۹. تلویزیون
اگرچه در کتابها و منابع مختلف ممکن است خوانده باشید که «ولادیمیر زورکین» اولین تلویزیون را برای شرکت الکترونیکی RCA ساخت، اما در واقع تلویزیون توسط «فیلو تیلور فارنزورث» مخترعی با بیش از ۱۶۵ اختراع ثبت شده، اختراع شد. فارنزورث در سال ۱۹۲۷ و در ۲۱ سالگی تلویزیون را اختراع کرد.
سه سال بعد و هنگامی که زورکین برای دیدن اختراعش به آزمایشگاه او رفته بود، ایده فارنزورث را دزید. بعد از یک دهه شکایت و جنگ در دادگاه، سرانجام دادگاه رای را به نفع فارنزورث صادر کرد و شرکت RCA مجبور شد تا حق امتیاز استفاده از اختراع او را بپردازد، اگرچه او هنوز هم به شناخت و شهرتی که لایقش بود، نرسیده است.
منبع: Alltime 10s
میدانستید صدای غرش هیولای خشمگین را با بادکنک تولید میکنند؟ یا از بیکن سرخ شده برای بازآفرینی صدای باران استفاده میکنند؟ فولی علم تقلید صدا با استفاده از منابع صوتی است و هنرمندان فولی (Foley) با استفاده از وسایل روزمره، صداهای خاصی را که در فیلمهای مختلف میبینید بازآفرینی میکنند.بداهه سازی و تخیل نامحدود به آنها کمک میکنند تجربه فوق العادهای از تماشای فیلم به ما ارائه دهند. آنها واقعا جادو میکنند! ما تحت تاثیر کارهای شگفت انگیز هنرمندان فولی قرار گرفتیم و میخواهیم شما را هم کمی با حرفه آنها آشنا کنیم. وقتش رسیده که از برخی کارهای پشت صحنه لذت ببرید.
غرش هیولاها، مالیدن یک بادکنک
برای بازآفرینی صدای یک غرش پیچیده، از چیز ساده و بیخطری استفاده میشود: بادکنک! مثلا در بازسازی گودزیلا در سال ۲۰۱۴، هنرمندان فولی از یک بادکنک بادشده برای تولید اکثر صداهای غرش استفاده کردند. آنها بادکنک را میمالیدند و صدای آن را ضبط میکردند.
صدای باران، بیکن سرخ شده
نیازی نیست هنرمندان فولی منتظر باران باشند تا صدای آن را ضبط کنند. حتی گاهی صدای باران واقعی به اندازه کافی بلند نیست. در این صورت، آنها از صدای سرخ شدن بیکن در تابه استفاده میکنند. همچنین ممکن است از صدای ریختن برنج هم بدین منظور استفاده کنند.
صدای له کردن، کرفس
هنرمندان فولی برای بازآفرینی صدای شکستن استخوانها یا له شدن چیزها زیر پای موجودات عظیم الجثه از یک تکه ساقه کرفس استفاده میکنند! صدای کرفس برای تقلید صداهای ترد عالی است و تفاوت شکبرانگیزی ایجاد نمیکند.
صدای راه رفتن اسب، نارگیل
وقتی به پوست نارگیل خالی و خشک روی یک سطح سخت ضربه میزنید، صدای آشنایی ایجاد میشود. این همان صدایی است که سم اسبها هنگام برخورد با زمین تولید میکنند. این ابزار بداهه به تولید صدای هر نوع گامی کمک میکند و یک جایگزین ارزان و آسان برای هنرمندان فولی است!
صدای پرتاب و تعویض تیرِ کمان، بامبو
ضبط صدای پرتاب تیر هنگام فیلمبرداری کار سختی است. در این شرایط، یک شاخه کوچک بامبو میتواند فیلمسازان را نجات دهد. با تکان دادن سریع شاخه بامبو در مقابل میکروفون، هنرمندان فولی میتوانند صدایی که نیاز دارند را ضبط کنند.
صدای شلیک، منگنهکوب
یک منگنه کوب سنگین وسیله مناسبی برای ایجاد صدای تیراندازی است و به هنرمند اجازه میدهد صحنه را کنترل کرده و جلوههای ویژه آن را کم و زیاد کنند.
راه رفتن در برف، نشاسته ذرت
قدم زدن در برف ترد و تازه صدای واقعا شگفت انگیزی دارد. نشاسته ذرت یک جایگزین عالی برای بازآفرینی آن داخل استودیو است. هنرمندان مقدار زیادی نشاسته ذرت را داخل یک جعبه بزرگ میریزند، کفشهای مخصوص میپوشند و در آن راه میروند. در ضبط، نمیتوانید با اطمینان بگویید کدام صدای برف واقعی و کدام کار یک هنرمند فولی است.
صدای طوفان، ورقههای آلومینیوم
از اشیای مختلفی برای ایجاد صداهای واقعی میتوان استفاده کرد که یکی از آنها ورقههای بزرگ فویل آلومینیومی هستند. تاب دادن و تکان دادن آنها در مقابل میکروفون، صدای طوفان را به یاد شنوندگان میآورد. بعد از افزودن چند جلوه جانبی دیگر، میتوان از آن به عنوان صدای آب و هوای بد فیلمها استفاده کرد.
صدای مشت زدن، تکههای گوشت
برای این کار لازم نیست کسی را کبود کنند. هنرمندان برای تولید صدای ضربه و سیلی از صدای افتادن گوشت خام روی یک سطح سخت استفاده میکنند. همچنین گاهی به گوشت مشت میزنند. با استفاده از کتابهای بزرگ هم میتوان این صدا را ایجاد کرد.
صدای تاب خوردن، لولای زنگ زده
صدای تاب خوردن در بسیاری از فیلمها برای ایجاد فضای پرتنش استفاده میشود. برای این کار، هنرمندان فولی از چیزهایی مثل لولای زنگ زده استفاده میکنند. همچنین از لولای زنگ زده برای تولید صدای درهای قدیمی هم استفاده میکنند. این صدا برای فیلمهای ترسناک مناسب است.
صدای ضربان قلب، سطل آشغال
در بسیاری از صحنههای ترسناک یا احساسی به صدای ضربان قلب نیاز است. سطل زباله پلاستیکی شاید رمانتیک نباشد، اما برای بازآفرینی صدای قلب مورد نیاز، عالی است. هنرمندان آنها را برعکس میکنند و به صورت ریتمیک به ته سطل ضربه میزنند تا به نتیجه مطلوب دست یابند.
صدای افتادن، کتابهای بزرگ
معمولا بدن که روی زمین میافتد صدای کُند و سنگینی ایجاد میکنند. هنرمندان فولی از روش سادهای برای بازآفرینی این صدا بدون اینکه کسی آسیب ببیند استفاده میکنند. آنها کتابهای سنگین را روی زمین میاندازند یا حتی میکوبند تا به صدای موردنیاز برسند.
صدای آتش، پلاستیک حباب دار یا کاغذ
آشپزی
آتش واقعی همیشه سروصدا ندارد، هرچند همیشه تسکین دهنده و رضایت بخش است. پلاستیکهای حباب دار بسته بندی برای ایجاد فضای مناسب فیلمها استفاده میشوند.
صدای از تخم درآمدن یا شکستن تخم مرغ،
قیف بستنی
از قیف بستنی خشک برای ایجاد صدای شکستن و ترک خوردن پوست تخم مرغ استفاده میشود. در برخی فیلم ها، موجودات مختلف از تخمهای مختلف بیرون میآیند. در این صورت، هنرمندان در حالی که دستکش پلاستیکی پوشیده از صابون مایع پوشیده اند، خربزهها را له میکنن تا صدای مرطوب آن را تولید کنند.
منبع: brightside
برندگان مسابقه عکاسی زمین شناسی ۲۰۱۹ اعلام شدند.
عکسها: geolsoc
وَ قَالَ ع: مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ
سیاره شگفت انگیز ما، هرگز از شگفتزده کردن ما دست بر نمیدارد! چیزها و مکانهای زیادی وجود دارند که نمیتوان توضیحی برای آنها ارائه کرد. آنها هنوز هم برای بشر معما هستند، اما همچنان توجه ما را به سوی خود جلب میکنند.
۱. تخته سنگهای موراکی
شگفت انگیزترین واقعیت در مورد این تخته سنگ ها، اندازه و شکل آنهاست. چطور ممکن است چنین سنگهایی به این دقت کروی و گرد ظاهر شوند؟ این تخته سنگهای کروی غول پیکر به قطر ۱ تا ۲ متر در سواحل شرقی نیوزیلند در منطقهای به نام مواراکی قرار دارند.سنگهایی که به شکل جدا از هم یا دسته دسته در کرانههای اقیانوس آرام پراکندهاند. مهمترین ویژگی این تخته سنگها شکل کروی و اندازهی بسیار بزرگ آن هاست. هنوز پاسخ روشنی برای نحوه شکل گیری آنها وجود ندارد.
۲. مهاجرت حیوانات
مهاجرت حیوانات یک پدیده طبیعی است. حیوانات معمولاً در یک فصل مشخص سال، از یک مکان به مکان دیگر سفر میکنند. هنوز دانشمندان نمیتوانند وجود چنین غریزه مهمی را در الگوهای ژنتیکی انواع متفاوت پرندگان، ماهیها، حشرات و پستانداران توضیح دهند.
۳. ابوالهول بزرگ جیزه
ابوالهول بزرگ جیزه که اغلب با نام ابوالهول خوانده میشود، تندیسی سنگ آهکی است واقع در جیزه مصر، که به شکل ابوالهولی نشسته است. این تندیس، همانند یک ابوالهول افسانهای بدن شیر با سر انسان را دارد و در کرانه شرقی رود نیل قرار دارد.این تندیس بزرگترین سازه سنگی ساخته شده توسط انسان بر زمین است که ۷۳٫۵ متر طول، ۶ متر عرض، و بیش از ۲۰ متر ارتفاع دارد. این تندیس در سال ۱۸۱۶ توسط کاپیتان کاویجیالا کشف شد.
۴. هرم ناتمام «زاویت ال آرین»، مصر
این هرم سالیان درازی است که از نظر گردشگران دور نگه داشته شده است و بازدید از آن برای عموم آزاد نیست. راهرویی با عمق ۲۳ متر، ورودی این معبد میباشد. دانشمندان هنوز تعجب میکنند که چگونه مردم مصر باستان توانسته اند بدون فنآوریهای مدرن، این دیوارها را این چنین صاف درست کنند.
اعتقاد بر این است که این مکان، پایه یک هرم یا مقبره یک فرعون است، اما اندازه راهروها بسیار بزرگتر از هرمهای شناخته شده دیگر است و مقبرهی بیضی شکلی در مصر وجود ندارد. علاوه بر این، وزن سنگهای گرانیتی که در کف این معبد قرار داده شده است، بسیار زیاد است. این هرم شبیه به اجرام و هرمهای دیگر در مصر نیست و ما هنوز نمیدانیم که چگونه و چرا ساخته شد.
۵. هماهنگی کرمهای شب تاب
به جای چشمک زدن در هر زمان که بخواهند، این کرمهای تابشی به طور هماهنگ (هر ۱-۲ ثانیه) شعله ور میشوند - آنها واقعاً هماهنگ هستند. جاناتان کوپلند، متخصص کرمهای شب تاب از دانشگاه جورجیا جنوبی، ادعا میکند که ممکن است این کار یک مراسم و آیین خاص باشد. با این حال، هیچ کس دقیقاً نمیداند که موضوع چیست.
۶. زمزمه شهر «تاوس»
تعدادی از ساکنین و بازدید کنندگان از شهر کوچک تاوس در ایالت نیومکزیکو سالهاست که تحت تاثیر صدایی ضعیف با فرکانس پایین در بیابانهای این شهر قرار گرفته اند. عجیبتر اینجاست که تنها دو درصد ساکنین این شهر شنیدن این صدا را گزارش کرده اند. بعضیها هم آن را توهم عمومی یا اسرار شوم مینامند. این صوت به هر شکلی باشد و اگر طبیعی، ماوراء طبیعی یا روانی باشد، هنوز کسی منبع این صوت را پیدا نکرده است.
۷. اشکال سنگی جزیره «بولشوی
زایاتسکی»
در جزیره بولشوی زایاتسکی کشور روسیه بناهای سنگی مارپیچ زیادی وجود دارد، هیچ کس عملکرد دقیق آنها را نمیداند، اما نظریههای بسیاری درباره آنها وجود دارد: شاید این اشکال مارپیچ در مراسم مذهبی و یا به عنوان الگویی برای بافتن یک تور ماهیگیری استفاده میشده اند.
۸. درخشش قرمز بر روی اقیانوس آرام
این نور قرمز عجیب و غریب اولین بار توسط کریستین ون هیجست هنگامی که با هواپیمای شخصی خود در حال پرواز بر فراز اقیانوس آرام بود دیده شد. این خلبان اولین بار وقتی متوجه این پدیده شد که نورهایی سریع به آن منطقه تابید و سپس رنگهای قرمز و نارجی زیر آب دیده شدند.موضوع عجیبتر این است که هیچ طوفانی در آن زمان، در منطقه رخ نمیداده و هیچ انسانی تا کنون چیزی شبیه به این موضوع ندیده است. البته دانشمندان فکر میکنند که ممکن است علت این پدیده، بازتاب فوران آتشفشانی در زیر اقیانوس باشد.
۹. توپ سنگی در بوسنی
این توپ سنگی عجیب کروی که بزرگترین کره سنگی کشف شده در جهان به شمار میرود، در نزدیکی شهر زاویدویچ کشف شده است و بیش از ۳۰ تن وزن دارد. برخی عقیده دارند که اجداد باستانی ما این سنگهای کروی را به عنوان نمادی از اجرام آسمانی ساخته اند و برخی عقیده دارند که این سنگها به عنوان نمادی برای مشخص کردن مرزهای قلمروها در گذشته استفاده میشده است.
۱۰. راز کوه راشمور
در زمان ساخت این بنای عظیم، «گاتزون بورگلوم» معمار آن قصد داشت که اتاقی پر از وقایع نگاری با نام «تالار تواریخ» را در دل صخرهها به وجود بیاورد تا از طریق این اتاقک سری نسلهای آینده اطلاعات و مدارک مهمی در مورد تاریخچه آمریکا در اختیار داشته باشند.به این منظور غاری را در صخره پشت مجسمه آبراهام لینکلن سوراخ کرد، اما کمی بعد از دنیا رفت و طرحش ناتمام ماند. در سال ۱۹۹۸ و حدود ۵۰ سال بعد از مرگ بورگلوم، اسناد مهم و یادبودهایی از روسای جمهور سابق ایالات متحده در این سالن ناتمام قرار داده شد که به عنوان یک کپسول زمان عمل خواهد کرد.
هیچ کس نمیداند که چگونه این غار مورد استفاده قرار میگرفت و چرا به مدت ۵۰ سال خالی ماند. برخی فکر میکنند از این مکان به عنوان آزمایشگاههای مخفی استفاده میشده است.
۱۱. مقبره چنگیزخان
از چنگیز خان معمولا در طول تاریخ به خوبی یاد نمیشود. کشورگشاییهای وحشیانهی او عموما با تعداد قابل توجهی قتل عام و سرکوب مردم همراه بوده است.
با این حال قرن هاست که مردم در مورد مکان مقبره چنگیز خان مغول کنجکاو اند و به همین خاطر تا کنون اکتشافات متعددی در مغولستان و چین برای یافتن قبر اصلی او انجام شده است، اما هنوز هیچ کس به طور قطع نمیتواند بگوید که او کجا دفن شده است.
منبع: BrightSide
وَ قَالَ ع: أَوْلَى النَّاسِ بِالْكَرَمِ مَنْ عُرِفَتْ بِهِ الْكِرَامُ
هزاران سال است که انسان از تماشای ورزشهای مختلف لذت میبرد. از بازیهای باستانی المپیک تا ورزشهای متنوع دیگری که انجام میشوند، به ما نشان میدهند که این تفریح سالم برای انسان تا چه اندازه مهم است.ورزشهای زیادی وجود دارند که در نقاط مختلف دنیا مردم زیادی را به تماشای خود میکشانند. در ادامه همراه باشید تا به معرفی ورزشهایی بپردازیم که سالانه میلیونها تماشاگر و بیننده این آنها را دنبال میکنند.
۲۵. کشتی
کشتی یکی از قدیمیترین ورزشها محسوب میشود که قدمت آن به ۱۵هزار سال قبل بازمیگردد. این ورزش جذاب در سراسر دنیا طرفداران زیادی دارد. این ورزش در سال ۱۸۹۶ جزء ورزشهای بنیادی المپیک نامگذاری شد.
۲۴. واترپلو
واترپلو که در انگلستان اختراع شده، ورزشی است که از تلفیق چند ورزش دیگر به وجود آمده است و قوانین خاص خود را دارد. این ورزش که بعد از فوتبال و تنیس در انگلستان محبوبترین ورزش محسوب میشود، از سال ۱۹۰۰ جزء ورزشهای المپیک نیز به حساب میآید.
۲۳. تنیس روی میز
انجمن تنیس روی میز بینالمللی در سال ۱۹۲۵ در شهر «برلین» تاسیس شد. این ورزش در چین و سایر کشورهای آسیایی طرفداران زیادی را به خود جذب کرده است. تنیس روی میز در سال ۱۹۸۸ به صورت رسمی به یکی از ورزشهای المپیکی تبدیل شد.
۲۲. هرلینگ
هرلینگ که نزدیک به ۳هزار سال پیش در کشور ایرلند اختراع شد، ورزشی با قوانینی شبیه به فوتبال است و یکی از سریعترین ورزشهای دنیا محسوب میشود. البته این ورزش فقط در کشورهایی مانند انگلیس، استرالیا و نیوزلند طرفداران زیادی دارد و در بسیاری از کشورها هنوز ناشناخته است.
۲۱. اسکی
در ابتدا اسکی روشی برای جابهجایی در کوهستان به شمار میرفت و جزء ورزشهای رسمی به حساب نمیآمد. اما در سال ۱۹۳۶ اسکی نیز به ورزشهای المپیکی پیوست و امروزه یکی از رقابتیترین و دیدنیترین ورزشهای دنیا محسوب میشود.
۲۰. بدمینتون
اولین باشگاه رسمی بدمینتون در سال ۱۸۷۷ کار خود را آغاز کرد، اما این ورزش تا سال ۱۹۳۰ طرفداران زیادی نداشت و از محبوبیت زیادی برخوردار نبود. گاهی اوقات در این ورزش سرعت توپ به ۳۲۰ کیلومتر نیز میرسد که این امر به جذابتر شدن آن کمک کرده است. اما علیرغم محبوبیت زیاد، این ورزش تا سال ۱۹۹۲ جزء ورزشهای المپیکی به حساب نمیآمد.
۱۹. هاکی
منشا ورزش هاکی به یونان باستان برمیگردد، اما شکل و قانونهای امروزی این ورزش توسط کشور اسکاتلند به ثبت رسیدند. این ورزش ابتدا ورزشی اشرافی به حساب میآمده است. هاکی در سال ۲۰۱۲ سومین ورزش پربازدید المپیک شناخته شد.
۱۸. هنرهای رزمی ترکیبی یا MMA
این ورزش رزمی، ترکیبی از ورزشهای تکواندو، جوجیتسو، جودو، کیک بوکسینگ و سایر هنرهای رزمی است. در سال ۱۹۹۳ مسابقات قهرمانی جهان هنرهای رزمی ترکیبی در آمریکا برگزار شد. با وجود خشن بودن، این ورزش نیز یکی از محبوبترین ورزشهای دنیا به حساب میآید.
۱۷. بولینگ
منشا این ورزش نیز مربوط به چند هزار سال قبل است و به کشور مصر بازمیگردد. این ورزش قبل از آن که در ایالات متحده محبوبیت زیادی پیدا کند یکی از محبوبترین ورزشها در کشور آلمان نیز به حساب میآمد. بولینگ ورزشی داخل سالنی است که نیاز به تمرکز و مهارت بالایی نیز دارد.
۱۶. هندبال
اولین مسابقهی رسمی هندبال در المپیک سال ۱۹۲۵ و بین دو کشور آلمان و بلژیک برگزار شد. هندبال بعد از فوتبال، محبوبترین ورزش در قارهی اروپا محسوب میشود.
۱۵. دو و میدانی
مانند بسیاری از ورزشها این ورزش نیز جزء ورزشهای المپیک محسوب میشود. ورزش دو و میدانی که آمادگی جسمانی بالایی نیز میطلبد یکی از پرطرفدارترین ورزشها در سراسر دنیا به شمار میرود.
۱۴. لاکراس
ورزش لاکراس یکی ورزشهایی است که به سرعت در حال جهانی شدن است. این ورزش گروهی، یکی از محبوبترین ورزشها در اروپا و استرالیا است.
۱۳. دوچرخه سواری
از زمان اختراع اولین دوچرخه، این وسیله همواره یکی جذابترین اختراعهای بشر به شمار میرفته است. اولین مسابقات دوچرخه سواری در کشور فرانسه و در سال ۱۹۰۳ برگزار شد. از آن سال تا به امروز هر ساله مسابقات دوچرخه سواری در کشور فرانسه انجام میشود و این مسابقات تقریباً در ۱۸۸ کشور جهان به صورت زنده نیز پخش میشوند.
۱۲. فوتبال آمریکایی
با وجود اینکه مسابقات این ورزش در کشورهای محدودی برگزار میشود، اما این ورزش نیز یکی از پرطرفدارترین ورزشهای دنیا به حساب میآید. این ورزش که تلفیقی از ورزشهای راگبی و فوتبال است در ایالات متحده میلیونها طرفدار دارد.
۱۱. فرمول ۱
سرعت ماشینها در این مسابقات حتی به ۳۷۰ کیلومتر در ساعت هم میرسد. اولین مسابقات جایزه بزرگ فرمول ۱ در سال ۱۹۰۶ برگزار شد. از آن زمان تا به امروز این مسابقات یکی از پربینندهترین مسابقات در دنیا به حساب میآید و کشورهای متعددی میزبان این مسابقات بودهاند.
۱۰. بیسبال
بیسبال یکی دیگر از ورزشهایی است که در آمریکا به وجود آماده است. اما این ورزش در سایر کشورها نیز طرفدارانی دارد. اولین مسابقات جهانی بیسبال در سال ۱۹۰۳ برگزار شد و از آن زمان تا به امروز این ورزش به ورزشی بینالمللی تبدیل شده است.
۹. بوکس
در ابتدا ورزش بوکس بدون هیچ قانونی بین دو مبارز صورت میگرفت. اما با گذشت زمان و آسیب زیاد به مبارزان، قانونهایی در جهت حمایت بیشتر از مبارزان اعمال شد. با این وجود این ورزش کماکان ورزشی خشن به شمار میآید. تا جایی که برگزاری مسابقات این ورزش در بعضی از کشورها ممنوع اعلام شده است. اما هنوز این ورزش در بین مردم سراسر دنیا طرفداران زیادی دارد.
۸. راگبی
ورزش راگبی که نخستین بار در انگلستان به ثبت رسیده است یکی دیگر از ورزشهای محکم و خشنی است که به شدت در حال رشد و جهانی شدن است.
۷. والیبال
این ورزش در سال ۱۸۹۵ به ثبت جهانی رسید و اولین مسابقات بینالمللی والیبال در سال ۱۹۴۹ برگزار شد. والیبال که ورزشی گروهی است یکی از پرطرفدارترین ورزشهای توپی محسوب میشود که در سال ۱۹۶۴ نیز جزء ورزشهای المپیکی نیز به شمار میآید.
۶. هاکی روی یخ
منشا ورزش هاکی ممکن است به چند هزار سال پیش برگردد، اما نخستین مسابقات هاکی روی یخ در سال ۱۸۷۵ در «مونترال» و در کشور کانادا برگزار شد. امروزه این ورزش یک ورزش بینالمللی محسوب میشود و کشورهای زیادی در جام جهانی هاکی روی یخ شرکت میکنند.
۵. تنیس
یکی از پر جایزهترین ورزشهای دنیا تنیس است که در انگلستان و استرالیا و آمریکا طرفداران زیادی دارد. اگر قوانین این بازی را بدانید، خواهید فهمید که تنیس بسیار ورزش جذابی است. سالانه مسابقات جهانی زیادی در سراسر دنیا در ورزش تنیس برگزار میشوند.
۴. گلف
اسکاتلندیها ادعا میکنند که نخستین بار آنها بودهاند که این ورزش را به ثبت رساندهاند. گلف ورزشی بینالمللی است و سالانه چند میلیون دلار به برندگان مسابقات این ورزش اهدا میشود و شرکت کنندگان زیادی برای اول شدن در مسابقات جهانی گلف با هم به رقابت میپردازند.
۳. کریکت
کریکت که نخستین بار در بریتانیا مسابقات آن برگزار شد، امروزه در کشورهای هند، کامبوج و پاکستان محبوبترین ورزش به حساب میآید. همچنین کریکت سالانه با حدود دو میلیارد نفر بیننده، سومین ورزش پربیننده در جهان محسوب میشود.
۲. بسکتبال
بکستبال یکی دیگر از ورزشهای محبوب و جهانی است که مسابقات بینالمللی آن بین ۲۰۰ کشور برگزار میشود. حدود ۳۰۰میلیون نفر در سراسر دنیا این ورزش را انجام میدهند. پرتابهای ۳ امتیازی در این ورزش نیاز به مهارت بالایی دارند و باعث جذابتر شدن این بازی میشوند. در حال حاضر آمریکا قدرتمندترین تیم بسکتبال دنیا را در اختیار دارد.
۱. فوتبال
فوتبال ورزشی است که تقریباً برای همه مردم دنیا شناخته شده است. مسابقات جام جهانی در ورزش فوتبال که هر چهار سال یک بار برگزار میشود، پربینندهترین رویداد در سراسر دنیا به شمار میآید و کشورهای زیادی برای دیده شدن تلاش میکنند تا در این مسابقات شرکت کنند و در کنار فوتبال، فرهنگ خود را به مردم سراسر دنیا نشان دهند.
منبع: List۲۵
امروزه با توجه به به مخاطره انداختن محیط زیست طبیعی توسط انسانها گونههای بسیاری از حیوانات در معرض انقراص قرار گرفته اند. دراین مطلب قصد داریم شما را با چند گونهی جانوری که در گرداب انقراض افتادند آشنا کنیم.
۱. موآی غولپیکر جنوبی
یک پرنده غولپیکر فاقد قدرت پرواز بوده که ارتفاع آن بالغ بر ۳.۶ متر (بیش از ۱۱ فوت) تخمین زده شده و حدود ۷۰۰ سال پیش یعنی پس از ورود مهاجران به نیوزیلند برای همیشه منقرض شد.
۲. ببر مازندران
یکی از زیرگونههای ببر در ایران بوده که در گذشته پراکندگی وسیعی در مناطق جنگلی خزر از آستارا تا پارک ملی گلستان و شبهجزیره میانکاله داشته است. تخریب زیستگاه، شکار بیرویه و مسموم کردن لاشه حیواناتی که ببرها از آن تغذیه میکردهاند از جمله مهمترین دلایل انقراض همیشگی این حیوان در دهه ۱۳۳۰ در ایران عنوان شده است.آخرین ببر مازندران، در پارک ملی گلستان شکار شد. متأسفانه حتی یک نمونه از این جانور نهتنها در نیزارها و بوتهزارهای مناطق جنگلی خزر بلکه حتی در باغوحشهای سراسر جهان باقی نمانده است.
۳. سسک بچمن
یکی از نخستین پرندگان مهاجر آوازخوانی بود که در نتیجه جنگلزدایی مناطق نوحاره (آمریکای مرکزی و جنوبی) منقرض شد و آخرین گزارش مشاهده آن به دهه ۱۹۶۰ میلادی (۱۳۳۹ تا ۱۳۴۹) برمیگردد. جنگلهای کوبا که این گونه در آن زمستانگذرانی میکرد، تقریباً بهطور کامل پاکتراشی و به کشتزارهای نیشکر تبدیل شدهاند.
۴. کرگدن سیاه آفریقای غربی
اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (آی بوسی ان) در سال ۲۰۰۶ میلادی عنوان کرد که کرگدن سیاه آفریقای غربی منقرض شده است. کارشناسان اعلام کردند که نتوانستهاند هیچ ردی از این حیوان در آخرین زیستگاهش (کشور کامرون) پیدا کنند.این زیرگونه یکی از چهار زیرگونه کرگدنها بوده که امروزه همگی بهنوعی در معرض خطر انقراض هستند. شکار غیرقانونی یکی از مهمترین دلایل انقراض کرگدنها عنوان شده است.یک باور عامیانه منتسب به درمان سنتی چینی باعث شده عدهای تصور کنند شاخ کرگدن میتواند فواید درمانی داشته باشد حالآنکه نهتنها این مسئله صحت ندارد بلکه یک عمل غیرقانونی، غیراخلاقی و مجرمانه است. کرگدنی که شاخش بریده شود، درمان نمیشود و مرگ بسیار دردناکی را تجربه خواهد کرد.
۵. پلنگ زنگبار
یکی از چند زیرگونه پلنگها بوده که در مجمعالجزایر تانزانیا میزیسته. هنوز انقراض این گربهسان بزرگ بهطور کامل تأیید نشده، اما مطالعات ژنتیکی که در دهه ۹۰ میلادی روی این حیوان انجام شد، نشان داد که این زیرگونه با پلنگهای آفریقایی در یک گروه قرار داشته است.یکی از دلایل انقراض این زیرگونه، باور مردم محلی مبنی بر ارتباط میان این حیوان و جادوگران بوده است. مردم بومی بهدلیل همین باور غلط، پلنگها را به شکل وحشیانهای قلع و قمع کردند. تا مدتها مردم این منطقه پلنگها را به چشم شکارچیان شیطانی میدیدند که باید نسل آنها را از بین برد. تاریخ انقراض این زیرگونه را سال ۱۹۹۶ میلادی (۱۳۷۵) اعلام کردهاند.
۶. سوسک حفار آمریکایی
روزگاری در شرق و مرکز ایالات متحده پراکنش قابل ملاحظهای داشت، اما دامنه پراکنش آن در حال حاضر تا حد زیادی کاهش یافته و در طبیعت فقط در دو ناحیه جداگانه واقع در بخش مرکزی ایالات متحده و در جزیره بلاک واقع در ایالت رودآیلند یافت میشود. تلاشهای گسترده برای مشخص کردن دلیل این کاهش قابل ملاحظه و ضمناً برنامهای بهمنظور احیای این گونه آغاز شده است.
۷. ببر جاوه
گربهسان دیگری است که از نظر ظاهری به ببر مشهور سوماترا شباهت دارد. این ببر بومی جزیره اندونزیایی جاوه بوده و عنوان دومین ببر کوچک دنیا را هم داشته است. این زیرگونه در دهه ۱۸۰۰ میلادی پراکنش قابل ملاحظهای در جاوه داشت، اما متأسفانه مردم محلی آن را مایه مصیبت و بلا دانستند.توسعه مدنیت باعث شد آرام آرام از جمعیت ببرها کاسته شود تا اینکه در نهایت در سال ۱۹۷۹ میلادی برای همیشه نابود شد. از مهمترین دلایل انقراض ببر جاوه میتوان به تخریب زیستگاه و توسعه کشاورزی اشاره کرد. در دهه ۱۹۴۰ میلادی (۱۳۱۹ تا ۱۳۲۹) و ۱۹۵۰ میلادی (۱۳۲۹ تا ۱۳۳۹) برای حفاظت از این زیرگونه کارهایی صورت گرفت که با موفقیت همراه نبود.
۸. بز کوهی پیرنه
سرانجام در سال ۲۰۰۰ میلادی (۱۳۷۹) تلف شد. در سال ۲۰۰۹ میلادی، با استفاده از نمونههای پوست آخرین بزکوهی تلف شده، نمونه شبیهسازی شدهای از این حیوان متولد شد که اندکی پس از تولد بهواسطه مشکلات حاد دستگاه تنفسی تلف شد. دلیل انقراض بزهای کوهی پیرنه، شکار غیرمجاز عنوان شده است.
۹. لینکس یا سیاهگوش ایبریایی
یک گونه بهشدت در معرض خطر انقراض است. این گونه زمانی در سراسر شبهجزیره ایبری یافت میشد، اما در حال حاضر تصور میشود که کمتر از ۱۰۰ تای این گربهسان آنهم در نواحی معدودی از کشور اسپانیا وجود دارد.گسستگی زیستگاه آن که بیشتر بوتهزارها هستند و در عین حال کاهش جمعیت طعمههای این حیوان منجر به کاهش پراکنش این گونه شده است، اما خوشبختانه کشور اسپانیا برنامههای موفق حفاظتی برای این گونه انجام داده است.
۱۰. گوریلهای کوهستانی آفریقا
پس از سالها تلاشهای حفاظتی متمرکز و مستمر، جمعیت گوریلهای کوهستانی آفریقا هنوز احیا نشده و متأسفانه بعید هم به نظر میرسد که معجزهای رخ دهد. گوریلها کوهستانی نسبت به فشارهای مختلف آسیبپذیر شدهاند. این فشارها هم طبیعی و هم انسانسازند و در نتیجه نرخ زادآوری گوریلهای کوهستانی بهشدت کاهش یافته است.بررسیها نشان میدهد که گوریلهای کوهستانی در هر بار زادآوری معمولاً فقط صاحب یک نوزاد میشوند. گوریلهای کوهستانی در اواسط قرن ۲۰ بنا به دلایلی از جمله شکار غیرقانونی، دزدیده شدن فرزندانشان و درعینحال تخریب زیستگاه در معرض خطر انقراض قرار گرفتند.در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی بخش وسیعی از زیستگاه این گوریلها به کاربری کشاورزی اختصاص داده شد. در سال ۱۹۶۸ میلادی، یک پناهگاه منحصربهفرد گوریلهای کوهستانی که در اصل معرف ۴۰درصد از زیستگاههای باقیمانده بود نیز برای همیشه از دست رفت و جای خود را به زمینهای کشاورزی داد. دزدیدن بچههای گوریلها از جمله عوامل تهدیدی است که بقای آنها را بهشدت تهدید میکند.
۱۱. مار بوآی نقبزن
گونه بومی مشهور جزیره موریس در جنوب غربی اقیانوس هند بوده که زندگی در لایههای فوقانی و سطوح شیبدار آتشفشانی را ترجیح میداده است. جمعیت اینگونه از دهه ۱۹۴۰ میلادی (۱۳۱۹) روندی نزولی طی کرد تا اینکه سرانجام در سال ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۵۴) برای آخرینبار مشاهده شد و پس از آن دیگر ردی از این جانور دیده نشد.دلیل انقراض این گونه را معرفی گونههای غیربومی از جمله موشها و بز به زیستگاهش عنوان کردهاند. این گونههای غیربومی، زیستگاه ایدهآل مارهای بوآی نقبزن را بهطور کل تخریب کردند و هماکنون یکی از معضلات جدی ساکنان این جزیره هستند.
۱۲. وزغ زیبای طلایی
بدون تردید یکی از زیباترین و منحصربهفردترین گونههایی بوده که منقرض شده است. این دوزیست زیبا با پوست شفاف و درخشان برای نخستین بار در ارتفاعات کشور کاستاریکا مشاهده شد، اما متأسفانه به دلیل آلودگی، گرمایش جهانی و عفونتهای پوستی قارچی که ریشه آنها را باید در مواد آلاینده جستجو کرد؛ سرانجام توان ادامه بقا را از دست داد و در سال ۱۹۸۹ میلادی (۱۳۶۸) برای همیشه منقرض شد.
۱. شاید آسیموف یهودی واقعی نباشد
اگرچه آسیموف بارها در نوشتههای مختلف به حقیقت یهودی بودنش اشاره کرده، اما این احتمال نیز وجود دارد یک یهودی واقعی (یهودیای که نیاکانش عضو قوم بنیاسرائیل است) نباشد.در حدود سال ۶۰۰ میلادی، قبلۀ خزرها که در ناحیۀ جنوبی روسیه زندگی میکردند، دینشان را به یهودیت تغییر دادند تا تحت تأثیر برخورد بین مسیحیان بیزانس و مسلمانان که با یکدیگر در جنگ بودند قرار نگیرند.
قوم خزرها در حدود چهارصد سال بعد از بین رفتند، ولی یهودیت باقی ماند و ممکن است یهودیان روسیه و اروپای شرقی از نوادگان یهودیان خزر باشند، نه یهودیان واقعی بنیاسرائیل.
۲. ممکن است زادروز او ۲ ژانویۀ سال ۱۹۲۰ نباشد
با اینکه در همۀ منابع رسمی، زادروز آسیموف ۲ ژانویۀ سال ۱۹۲۰ ثبت شده و خود او هم همیشه این روز را بهعنوان زادروزش جشن میگرفت، چون یهودیان ارتدکس روسیه از تقویمهای یهودی و جولیانی استفاده میکردند (که با تقویم گرگوریان که مورد استفادۀ بیشتر کشورها قرار دارد تفاوتهایی داشت) زادروز وی ممکن است تا روز ۴ اکتبر سال ۱۹۱۹ عقب برود.پدر و مادر آیزاک آسیموف در این مورد چندان اطمینان نداشتند و خودش هم به تاریخ دقیق زادروزش اهمیتی نمیداد، پس همان دوم ژانویۀ ۱۹۲۰ را انتخاب کرد و به آن چسبید.
۳. اولین داستان آسیموف هرگز چاپ نشد
آسیموف در سال ۱۹۳۷ اولین داستانش را با عنوان «چوبپنبه بازکن کیهانی» نوشت که داستانی بود دربارۀ مردی که به آینده سفر میکند و زمین را ویرانشده مییابد.این داستان را شخصاً به جان کمبل، سردبیر مجلۀ استاوندینگ ساینس فیکشن ارائه کرد. کمبل هم داستان را خواند و رد کرد. این داستان به جای دیگری ارائه نشد و طولانیترین اثر مفقودشدۀ آسیموف به شمار میرود (۹۰۰۰ واژه.) اگرچه آسیموف از لحاظ ادبی ارزشی برای نخستین داستانش قائل نبود، ولی به دلیل ارزش تاریخی از گم شدن آن (همچنین هشت داستان کوتاه دیگرش) افسوس میخورد.
۴. پس از انتشار داستان «شبانگاه» تمام نوشتههای آسیموف منتشر شدند
تا پیش از آنکه داستان «شبانگاه» در شمارۀ سپتامبر ۱۹۴۱ مجلۀ استاوندینگ منتشر شود، تعدادی از داستانهای آسیموف از سوی هیچ مجلهای پذیرفته نشده بودند و بعدها هم پذیرفته نشدند.ولی بعد از چاپ این داستان، آسیموف به چنان جایگاهی در دنیای تخیلی علمی دست پیدا کرد که تمام چیزهایی که به قصد انتشار نوشته بود، هر یک به نوعی منتشر شدند. حتی یکی از داستانهایش بیست سال در کشوها خاک خورد تا اینکه سرانجام در یک مجموعۀ گلچین به چاپ رسید.
۵. آسیموف در دورۀ دکترا دانشجوی ضعیفی بود
با اینکه نبوغ آسیموف در بسیاری جهات، حتی در بخشی از دوران تحصیلش ثابت شده بود، ولی در دورۀ دکترا با مشکلات متعددی رو به رو بود. آسیموف در مقام دانشآموز به قدری باهوش بود که طی سالهای ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۵ دوران ابتدایی و متوسطه را به پایان رساند.تحصیلات عالیاش تا سطح کارشناسی ارشد و گذراندن دروس پیشنیاز دورۀ دکترا هفت سال به طول انجامید. دورۀ عملی پژوهشهای دکترا را نیز طی سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۴۸ پشت سر گذاشت و به این دلیل که در انجام آزمایشها دست و پا چلفتیگری به خرج میداد، به سختی میتوانست به نتایج دلخواه دست پیدا کند.همین عدم مهارت در انجام کارهای آزمایشی و پژوهشی بود که ده سال بعد و در سال ۱۹۵۸ موجب اخراج او از دانشکدۀ پزشکی دانشگاه بوستون شد.
۶. آسیموف سه بار سوار هواپیما شده بود
آسیموف بارها اعتراف کرده بود که به آکروفوبیا یا ترس بیمارگونه از ارتفاع مبتلاست و به همین دلیل هیچوقت سوار هواپیما نمیشود.ولی با همۀ اینها دوبار در زمان کار در پایگاه نیروی دریایی فیلادلفیا، هنگام آزمایش مواد شبرنگ و یک بار در زمان خدمت نظام وظیفه هنگام بازگشت از جزیرۀ هاوایی به خاک ایالات متحده و به دستور مافوقش سوار هواپیما شده بود.
۷. آسیموف با آینشتاین دیدار کرده بود
در روز ۱۰ آوریل سال ۱۹۳۵ آسیموف بعد از عدم موفقیت در مصاحبۀ ورودی به کالج، همراه با پدرش به یک موزه رفت و در آنجا آلبرت آینشتاین را دید. البته این یک دیدار تصادفی بود و بین نابغۀ پیر و نابغۀ جوان هیچ تماس مستقیمی برقرار نگردید.۸٫ دوران دوسالۀ خدمت نظام وظیفه را کاملاً نگذرانده بودآسیموف در روز ۱ نوامبر سال ۱۹۴۵ وارد ارتش شد. جنگ جهانی دوم به پایان رسیده بود و خطر مرگ دیگر سربازان را تهدید نمیکرد. قرار بود آسیموف دو سال را در ارتش بگذراند.با این حال چند ماه بعد بخشنامهای صادر شد مبنی بر اینکه دانشجویانی که زمان اعزام به ارتش دورۀ پژوهشهای دکترا را میگذراندند میتوانند از معافیت پژوهشی استفاده کنند. آسیموف با استفاده از همین بخشنامه از مأموریت هاوایی بیرون آمد و بعد از هشت ماه و بیست و شش روز حضور در ارتش ترخیص شد.
۹. اورسن ولز امتیاز ساخت فیلم از روی یکی از داستانهای آسیموف را خریده بود
در سپتامبر ۱۹۴۶ وکیلی با او تماس گرفت تا از طرف موکلش حق ساخت فیلم، نمایشنامۀ رادیویی و هر گونه اثر نمایشی دیگر را برای داستان «گواه» به مبلغ ۲۵۰ دلار بخرد. پس از کمی کش و قوس معلوم شد موکل کسی نیست جز اورسن ولز، کارگردان شهیر سینما.آسیموف امتیاز داستان را بهصورت مادامالعمر فروخت و منتظر نشست تا فیلم ساخته شود. انتظاری که تا آخر عمرش به طول انجامید، چون اورسن ولز هیچ چیزی از روی آن نساخت و، چون حق امتیاز هر نوع اقتباس نمایشی را به صورت مادامالعمر در اختیار داشت، برای افراد دیگر هم نزدیک شدن به این داستان ممکن نبود.
۱۰. ضعیفترین شطرنجباز تاریخ بود
با این که آسیموف ضریب هوشی بسایر بالایی داشت، ولی در بازی شطرنج بسیار ضعیف بود. خودش اعتراف میکند که در عمرش تقریباً از همه باخته و حتی بچهها، پیرزنها و شامپانزههای سیرک هم میتوانند او را شکست دهند.
بزرگترین افتخاری که آسیموف در بازی شطرنج کسب کرد این بود که توانست یک بازی را به مساوی بکشاند، آن هم به این دلیل که دوستش در حین بازی تلاش میکرد با صدای بلند استراتژی آسیموف را حدس بزند و او هم با همین راهنمایی توانست به نتیجۀ مساوی دست پیدا کند.
اگرچه مشخص نیست که چگونه یا چه زمانی، بیش از ۵۷۰ قبیله سرخپوست برای اولین بار در قاره آمریکا ساکن شدند، اما میدانیم که آنها فرهنگ منحصربهفرد خودشان را هم با خود آوردند. برخی از کارها و نمادهای آنها بین قبایل مختلف متفاوت بود، اما همه آنها عشق و احترام عمیقی برای طبیعت قائل بودند. ما سعی کردیم نمادهای مختلف این قبایل دوستدار طبیعت و اهمیت آنها را در زندگیشان تحلیل کنیم.
سمور دریایی
سموردریایی به عنوان یک حیوان آبی نماد زندگی و انرژی مثبت زندگیبخش است. آب هم پاک و تصفیه کننده است، بنابراین عشق به سمور دریایی نماد بهبودی و التیام است. همچنین این حیوان دریایی نماد چابکی، هوش، خلاقیت، شجاعت و صداقت است.
کایوت
سرخپوستها کایوت را حیلهگر توصیف میکنند و به عنوان یک یاغی شناخته میشود که با استفاده از فریب و شوخی از قردادهای اجتماعی سرکشی میکند. اما کایوت نماد شجاعت و قدرت نظامی هم است. آنها اجتماعی هستند و همیشه آماده اند همه چیز را فدای کسانی کنند که دوستشان دارند. آنها قوی، اما آرام و سخاوتمند هستند.
عقاب
درست مثل بسیاری از فرهنگهای باستانی، عقابها مورد احترام سرخپوستها هم بودند. آنها نماد شجاعت، خرد و قدرت هستند. پرهای آنها هم اهمیت ویژهای داشت، به خصوص هنگام نیایش و گردهماییهای خاص. داشتن پر عقاب هنگام صحبت کردن هم تضمین صداقت بود.
سگ آبی
سگ آبی معانی متفاوتی برای قبیلههای مختلف سرخپوست دارد، برخی از آنها سگ آبی را نماد سختکوشی و پشتکار میدیدند، در حالی که بقیه آن را نماد خودخواهی و لجاجت میدانستند. برای قبایل مناطق آلاسکایی هم نماد موفقیت در شکار بود.
دارکوب
دارکوب برای بسیاری از قبایل سرخپوست طلسم خوششانسی است و با خوشبختی و سعادت در ارتباط است. برخی جوامع هم به دلیل خواص درمانی آنها برایشان ارزش قائلند. به همین دلیل، از پر دارکوب برای تزئین اشیای، تاج و لباس رقص استفاده میشود.
گوزن
گوزن نماد رونق و فراوانی غذا است. چون سرخپوستها ردپای گوزن را برای پیدا کردن غذا دنبال میکردند. این حیوان چابک همچنین نماد ملایمت و خلاقیت است. اگر کسی به عنوان آهو یاد شود، به این معناست که حس شوخ طبعی دارد و میتواند هر جمعی را شاد کند.
ماهی آزاد
در فرهنگ سرخپوستی، ماهی آزاد اغلب با عزم، رونق و نو شدن همراه است. چون ماهی آزاد منبع غذایی خوبی بود، قبایل سرخپوستی به آنها احترام گذاشته و هیچگونه توهینی به آنها نمیکردند. همچنین مراسم خاصی در آغاز فصل صید ماهی آزاد برگزار میشد. اگر از کسی به عنوان ماهی آزاد یاد میشد، به این معنا بود که او خلاق، حسی و انگیزهبخش است.
خرس
خرس کسی است که بسیار محاسبهگر و عملگرا است. برای آنها ذهن بر قلب حاکم است. خرس همچنین نماد شجاعت و قدرت بدنی است. به همین دلیل، نماد خرس اغلب با قدرت و اعتبار همراه است.
کلاغ
کلاغ نماد خلاقیت، دگوگونی، دانش و اعتبار است. همچنین نشان دهنده پیچیدگیهای طبیعت است. فرد کلاغ رمانتیک و کمالگرا همزمان است. اگر از کسی به عنوان کلاغ یاد شود، یعنی رمانتیک و ایدهآلگرا است. مردم معمولا دوست دارند در اطراف آنها باشند چون سرشار از انرژی و اشتیاق هستند که میتواند مسری باشد.
مار
سرخپوستها به مار زنگی به عنوان پدربزرگ یا شاه مارها احترام میگذارند. برخی فرهنگها هم مارها را دروازه دو دنیا میدانند. همچنین مارها نماد رهبر معنوی یا شفابخش هستند. مارها جاهطلب هستند اما از روی انگیزه و بدون فکر عمل میکنند. این دوگانگی باعث میشود آنها مرموز و دلسردکننده به نظر برسند.
جغد
جغد بین قبایل مختلف سرخپوستی معانی متفاوتی دارد. بیشتر قبایل آنها را بدیمن و مرتبط با مرگ میدانند. در حالی که سایر قبایل به عنوان روح محافظ جنگجویان شجاع به جغدها احترام میگذارند. همچنین قبایلی وجود ارد که فکر میکنند این پرندگان شبزی حامل دانش باستانی هستند و خرد عرفانی و عمیقی برای جهان فراهم میکنند.
غاز
کسانی که از آنها به عنوان غاز یاد میشود، افراد فعال و زرنگی هستند. آنها بلندپرواز هستند و هیچ چیز نمیتواند مانع رسیدن آنها به اهدافشان شود. آنها قابل اعتماد هستند و همیشه به خاطر کسانی که دوستشان دارند مقاومت میکنند. به دلیل ماهیت رقابتی که دارند، این افراد برای ورزشها و کسب و کارهای رقابتی مناسب هستند.
منبع: brightside
وَ قَالَ ع فِي بَعْضِ الْأَعْيَادِ - إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَهُ
- وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ
«ال کاستی» عکاس حرفهای و تولیدکننده محتواست. او با عکاسی عاشق جهان شد و سعی کرد تا حد ممکن جاهای بیشتری را ببیند و کشف کند. کاستی در سفر به آسیا سعی کرد زیباترین و عجیبترین معابد را پیدا کند و برای این کار از عکاسی با دِرون استفاده کرد. از تایلند تا تایوان، از چین تا ژاپن، نتایج جالب جستجوی او را مشاهده میکنید.
معبد اژدها، تایلند
پاگودای ببر و اژدها، تایوان
چین
معبد ماهی، تایلند
عمارت پاییز و بهار، تایوان
معبد کنفوسیوس، تایوان
غار باتو، مالزی
بودای غول پیکر لشان، چین
پاگودای ببر و اژدها، تایوان
منبع: boredpanda
انسان سالها نمیدانست حیوانات دیگر دنیا را چگونه میبینند. خوشبختانه تحقیقات علمی اخیر دنیای شگفت انگیز تنوع بینایی حیوانات را به روی ما گشوده است. مثلا مغز سنجاقک آن قدر سریع کار میکند که حرکات را به صورت حرکت آهسته میبیند، مارها سیگنالهای حرارتی مادون قرمز را از اشیای گرم دریافت کرده و با آن طعمه خود را ردیابی میکنند، و فرم چشم اسبها و گورخرها طوری است که بینایی پیرامونی دارند تا در صورت لزوم از خطر فرار مکنند. همچنین، حشرات چشم مرکب دارد که از هزاران لنز ریز تشکیل شده و شبیه کندوی عسل است؛ بنابراین جای تعجب نیست که بینایی حیوانات متفاوت باشد، اما یک گونه از حیوانات از همه متمایزتر هستند: پرندگان.
وقتی به حیوانات نگاه میکنید میبینید که واقعا موجودات عجیبی هستند. مثلا آیا میدانستید که پنگوئنها فقط میتوانند مزه شور و ترش را تشخیص دهند؟ یا پالیلا، پرندههای بومی هاوایی، دانههای گیاهی را میخورند که حاوی مقادیر بالای سم است و به راحتی هر حیوان کوچک دیگری را میکشد؟ یا کبوترها در تشخیص رنگ از همه حیوانات روی زمین بهتر هستند و در ماموریتهای نجات و جستجو استفاده میشوند؟ پرندگان مختلف قدرتهای مختلف و روشهای مختلفی برای کار با حواسشان دارند، اما یک چیز در مورد بیشتر پرندگان مسلم است: برتری آنها در مقایسه با انسان از نظر بینایی.
مقایسه گرافیکی دامنه طیفی انسان با پرندگان. از آنجا که پرندگان تتراکرومات هستند، چهار رنگ را میبینند: فرابنفش، آبی، سبز و قرمز. در حالی که ما تریکرومات هستیم و فقط سه رنگ میبینیم: آبی، سبز و قرمز.توجه داشته باشید که رنگ ارغوانی روشن فرابنفش در تصویر نشان داده شده تا آن را برای ما قابل مشاهده کند، این یک رنگ کاذب است، چون طبق تعریف، نور فرابنفش رنگ ندارد.
جو اسمیت، متخصص پرنده شناسی، توضیح میدهد که پرندگان توانایی شگفت انگیزی برای دیدن طیف کامل رنگهایی دارند که برای ما انسانها نامرئی هستند. دانشمندان در سال ۲۰۰۷ با استفاده از طیف سنجی نوری، رنگهای ۱۶۶ گونه پرنده آوازخوان آمریکایی را تحلیل کردند که از نظر ما هیچ تفاوت ظاهری بین دو جنس نر و ماده آنها وجود نداشت. از دیدگاه انسان، در ۹۲درصد از گونه ها، نرها و مادهها کاملا یکسان بودند. اما تحقیقات نشان داد این پرندگان رنگهایی دارند که چشم ما قادر به دیدن آن نیست، اما جنسیت آنها را از هم متمایز میکند.
مثلا پرنده سینهزرد نر، سینه زرد دارد، اما پرندگان پرهای فرابنفشی هم روی سینه آن میبینند که نرها را از مادهها متمایز میکند. در آزمایش دیگری دانشمندان سینهزردهای نر و ماده تاکسیدرمی شده را در طبیعت قرار دادند تا ببییند همتایان زنده آنها چه واکنشی نشان میدهند. نرها به سینهزردهای نر حمله کردند و سعی کردند برای به دست آوردن مادههای تاکسیدرمی شده بر نرها پیروز شوند؛ بنابراین بدیهی است که آنها چیزی را میتوانند ببینند که ما نمیبینیم.
منبع: boredpanda
روزهایی که فقط نیروهای نظامی از دِرونها استفاده میکردند گذشته و امروزه افراد عادی هم برای فعالیتهای حرفهای و تفریحی از آن استفاده میکنند. از آنجا که تکنولوژی درونها به سرعت در حال پیشرفت است، جای تعجب نیست که عکسهای خیره کننده و باورنکردنی با کمک آنها گرفته شود که پیش از این به راحتی در دسترس نبودند. تعدادی از آنها را با هم میبینیم.
دریاچه «Morrison’s Quarry»، کبک، کانادا
غواصان شنا کردن در آبهای فوقالعاده این دریاچه را دوست دارند چون تعداد زیادی یدککش و خودرو در آن وجود دارد.
بدترین ترافیک
چین با ۱.۴۲ میلیارد نفر جمعیت پرجمعیتترین کشور جهان است؛ بنابراین تعجبی ندارد که بدترین ترافیکهای دنیا هم در این کشور باشد. این عکس در سال ۲۰۱۲ از بزرگراه پکن، هنگ کنگ گرفته شده است. بله، این بزرگراه ۵۰ لاین دارد که همگی پر از خودرو هستند. این ترافیک ۱۲ روز طول کشید.
ماهیگیر و سرچکشی
این عکس یکی از به موقعترین عکسهایی است که با دِرون گرفته شده است. این عکس در ساحل پاناماسیتی در فلوریدا گرفته شده و در آن یک ماهیگیر را میبینید که سعی میکند کوسه را برگرداند و مردم که از فاصله امن او را تماشا میکنند. خوشبختانه او موفق شد و کوسه بدون هیچ آسیبی در اقیانوس رها شد.
ورزشگاه سیلوردوم (Silverdome)
متاسفانه این ورزشگاه مخروبه شده است. این ورزشگاه در سال ۲۰۰۹ به سرمایهگذاران فروخته شد تا آن را تبدیل به استادیوم فوتبال کنند، اما هرگز این اتفاق نیفتاد. این یک بنای کاملا تاریخی است که زمانی میزبان سوپربول، فینال انبیای (NBA) بوده، حتی پاپ ازآن دیده کرده و الویس نیز در آن کنسرت برگزار کرده است.
خرگوش صورتی غولپیکر
اولین عکس با دِرون از این خرگوش صورتی در شمال ایتالیا در سال ۲۰۰۵ گرفته شد. این خرگوش غول پیکر ۶۰ متر طول و ۶ متر عرض دارد. قرار بود تا سال ۲۰۲۵ اینجا باشد، اما در حال حاضر پوسیده است.
گورستان هواپیما
شکی نیست که آمریکا هزینه زیادی را صرف خرید تجهیزات نظامی میکند. اما آیا تا به حال فکر کردید که چه اتفاقی برای تجهیزاتی که کارشان را کرده اند میافتد؟ آنها را به توسان در آریزونا میبرند. اینجا محل استراحت بیش از ۴۰۰۰ نوع هواپیمای جنگی مختلف است. این بزرگترین مرکز ذخیرهسازی جهان است که از پایان جنگ جهانی دوم وجود دارد.
گالیور، غول مهربان
این عکس را یک دِرون در حال پرواز روی ادینبورگ، اسکاتلند گرفته است. قاتلی به نام جیمی بویل، این مجسمه را وقتی در زندان بارلینی در گلاسکو حبس بوده ساخته است. این مجسمه که بین مردم محلی بسیار محبوب است، در سال ۱۹۷۶ رونمایی شد. چون باگذشت سالها خراب شده بود و دولت هم میخواست سیستم پیشگیری از سیل را تاسیس کند، تصمیم گرفتند آن را در سال ۲۰۱۱ حذف کنند. اگرچه این مجسمه تخریب شد، اما هنوز در فضای مجازی زندگی میکند.
مجسمه مسیح نجاتبخش
این چشمانداز نادر از مجسمه مسیح نجاتبخش در ریودوژانیرو با کمک یک دِرون گرفته شده است. این مجسمه ۳۸ متر ارتفاع دارد و روی کوه ۷۱۰ متری کورکوادو (Corcovado) قرار گرفته است.
آتشفشان وانواتو (Vanuatu)
این یک عکس هوایی فوقالعاده است که به نظر میرسد از دل فیلمهای هالیوودی گرفته شده باشد. بعدا مشخص شد که چند دِرون در تلاش برای گرفتن این عکس از بین رفتند، چون بسیاری از درونها نمیتواند دمای بالای این مکان را تحمل کنند.
گودال کراکن (Kraken)
اگرچه نام گودال کراکن ترسناک به نظر میرسد، اما این یک پدیده طبیعی نیست بلکه انسانساخته است. این یک سرریز مصنوعی در کالیفرنیا است. با این حال باز هم ترسناک است.
معدن میر، سیبری
این یک عکس هوایی واقعا خاص است، چون معدن میر اولین و بزرگترین معدن الماسی است که تا به حال ساخته شده است.
این معدن در سال ۱۹۵۵ در شوروی کشف شده و از آن زمان تا کنون فعال است.
فروگودال گواتمالا
در سال ۲۰۱۰، طوفان گرمسیری آگاتا در گواتمالا سیتی اتفاق افتاد و این گودال وحشتناک را ایجاد کرد. قطر این گودال ۲۰ متر و عمق آن بیش از ۹۰ متر بود. ترسناکتر این است که چنین گودالهایی در گواتمالا زیاد اتفاق میافتد.
باسیلیکای سنت فرانسیس
ساخت این باسیلیکا در سال ۱۲۲۸ آغاز شد. این باسیلیکا دارای دو کلیسا و دخمهای است که بقایای سنت فرانسیس در آن نگهداری میشود. کل این مجموعه در سال ۲۰۰۰ در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت.
پرواز ۸۶۲۲ هواپیمایی پگاسوس
این عکس هوایی از پرواز ۸۶۲۲ پگاسوس از شهر ترابزون است. متاسفانه وقتی هواپیما به ترابزون رسید، از باند خارج شد و از صخره سقوط کرد. خوشبختانه قبل از اینکه هواپیما به دریای سیاه بیفتد، متوقف شد. هیچکس آسیب ندیده، اما فرودگاه تعطیل شد.
نهنگ گوژپشت
این عکس عجیب در سانتا باربارا در کالیفرنیا گرفته شده، جایی که یک نهنگ گوژپشت از آب بیرون پریده و تقریبا قایق را با خود میبرد. خدمه قایق بسیار هیجانزده و وحشتزده بودند و احتمالا اگر این عکس هوایی نبود مدرکی نداشتند که حرفشان را ثابت کند.
لانه اشتراکی
شاید در نگاه اول فکر کنید که این سر گاو یا گوزن است، اما در واقع بزرگترین لانه پرنده شناخته شده است که توسط عکاس آفریقای جنوبی با دِرون گرفته شده است. در این لانه بزرگ، صدها پرنده بافنده زندگی میکنند که به خاطر مهارتهای نگهداریشان شناخته میشوند. به همین دلیل لانه آنها ۱۰۰ سال دوام میآورد.
اردکهای ویتنامی
این عکس از بالای رودخانه «با» در ویتنام گرفته شده و همکاری انسان و طبیعت را نشان میدهد. پرورش اردک در ویتنام رایج است و یک سنت هم است. بیش از ۳۰میلیون اردک به خاطر گوشت و گاهی تخمشان، هر سال در این کشور پرورش داده میشوند.
شترها در شن
این عکس حیرتانگیز توسط عبدالله النصر گرفته شده است. البته این یک عکس کامپیوتری نیست، وقتی خورشید در موقعیت مناسب باشد، سایهها انعکاس آینهای جالبی پیدا میکند.
طوفان هاروی
این عکس بعد از اینکه طوفان هاروی منطقه کلانشهر هوستون را ویران کرد، با دِرون گرفته شده است. دِرون نه تنها برای ثبت ویرانیها بلکه برای پیدا کردن بازماندهها استفاده میشود. این طوفان خسارت زیادی به بار آورد که بیشتر آن در اثر سیل بود، به طور کلی ۱۲۵میلیارد دلار.
معبد لوتوس
این معبد در دهلی نو قرار دارد و با ۹ استخر و چند باغ احاطه شده که آن را بسیار آرامشبخش و بینظیر میکند. این معبد اثر معمار ایرانی-آمریکایی فریبرز صهبا است که سالانه بیش از ۳.۵میلیون بازدیدکننده دارد.
سلفی روی توربین بادی
مطمئن نیستیم که این مرد فقط برای گرفتن سلفی بالای توربین رفته یا کار دیگری دارد. به هرحال این یک عکس هوایی زیباست که جا دارد در لیست ما باشد.
گورستان قایقها در جزیره استاتن
آیا میدانستید در وسط نیویورک سیتی گورستان قایقها وجود دارد؟ گورستان قایق جزیره استاتن از دهه ۱۹۳۰ وجود دارد. قرار نبود اینجا گورستان شود. اما چون سودی نداشت، متروکه شد.
نیویورک سیتی در زمستان
آیا این عکس شما را یاد فیلم هالیوودی «روز پس از فردا» نمیاندازد؟ عکاس بعد از اولین برف زمستانی این عکس را از نیویورک سیتی گرفته است.
فرار از مزرعه پرورش کروکدیل
این عکس از کروکدیل ۳ متری در ساحل جزیره پوکت گرفته شده است. این کروکدیل از مزرعه پرورش کروکدیل فرار کرده که در نزدیکی این تفریحگاه ساحلی قرار دارد. لازم نیست بگوییم که چقدر میتواند مرگبار و خطرناک باشد.
شیب تند
اگر از ارتفاع میترسید، حتی فکرش را هم نمیکنید که به چنین جایی بروید و برایتان عجیب است که چه طور این کوهنورد این قدر راحت است و انگار در پارک قدم میزند.
شنا با نهنگ
یکی از هیبجان انگیزترین صحنههای دنیا، تماشای نهنگ در اقیانوس است. این عکس از کسانی گرفته شده که به تعطیلات در مکزیک رفته بودند.
نهنگ به گِل نشسته
این یک عکس ناراحتکننده است که نهنگ مرده را در ساحل صخرهای نشان میدهد. از آنجا که ما انسانها در حال تخریب زیستگاه همه موجودات زنده هستیم، همیشه باید چنین مناظر غم انگیزی در دریا ببینیم.
شیرجه در آبشار
این عکسی از رکوددار گینس «دی هوانران» در حال پرش در آبشار است. او بیش از ۶۰ سال سن دارد و رکوددار جهانی شیرجه در آبشار است.
بهترین عکس عروسی
موافق باشید یا نه، به نظر ما این یکی از بهترین عکسهای عروسی تاریخ است.
فستیوال کایاک
اگر فکر میکنید این عکس واقعی نیست، باید بدانید هیچ وقت در عمرتان این قدر اشتباه نکرده بودید. این جشنواره کایاک در چین است. اگر این وسط گیر بیفتید، بیرون آمدن واقعا سخت و پیچیده میشود. اما تجربه جالبی خواهد بود.
طوفان ماریا
این عکس از صدمات طوفان ماریا در پورتوریکو و دومینیکا است. این عکس نشان میدهد که آثار انسانی نمیتوانند در مقابل طبیعت بایستند. امروزه دِرونها در پیدا کردن بازماندگان، ارزیابی خسارات و طراحی مسیرهای مناسب به ناجیان کمک میکنند.
شنا در کنار یکدیگر
این یک عکس فوقالعاده از چیزی است که به راحتی نمیتوانیم ببینیم، یک نمونه عالی از سلسله مراتب در موجودات دریایی. در این عکس یک کوسه را میبینید که با تعداد زیادی از ماهیها شنا میکند و هیچ کدام مزاحم هم نمیشوند و دنبال کار خودشان هستند.
آب، جاده را با خود میبرد.
حتی اگر محکمترین دیوارها و جادهها را بسازید، نمیتوانید در مقابل طبیعت بایستید. دیر یا زود طبیعت غالب میشود. این عکس بعد از سیل گرفته شده و میبینید که آب به راحتی جاده را با خود برده است، مثل اینکه فقط یک مانع کوچک سر راهش بوده است.
منبع: n.247mirror
وَ قَالَ ع: الْحِلْمُ غِطَاءٌ سَاتِرٌ وَ الْعَقْلُ حُسَامٌ قَاطِعٌ
- فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلُقِكَ بِحِلْمِكَ وَ قَاتِلْ هَوَاكَ بِعَقْلِكَ
ما فکر میکنیم تحصیل کرده هستیم و همه چیز را در این زندگی دیده ایم. اما در واقع، هنوز چیزهای زیادی هست که باید درباره این جهان یاد بگیریم. در این مطلب تصاویری خواهید دید که به گسترش دانش و آگاهیتان از این دنیا کمک خواهد کرد.
این یک قارچ به نام «Ileodictyon cibarium» است.
لاکپشتهای گالاپاگوس واقعا بزرگ هستند!
ماشین تحریری که نتهای موسیقی را چاپ میکند.
تخم شترمرغ استرالیایی که هر کدام حدود ۴۵۰ گرم وزن دارند.
میدانستید مایکرویوهایی وجود دارند که پریز دارند؟
چطور از مارمولک عکس اشعه ایکس میگیرند؟
داخل این کنده درخت به جز قسمتهایی که زمانی شاخه بوده، پوسیده شده است.
اگر پیتزا را ۸ ساعت در فر بگذارید چه میشود؟
جعبه ابزار یک طلاساز در دوران طلایی اسلامی (بین قرنهای هشتم تا سیزدهم میلادی)
الاکلنگ ۴نفره
این قارچ دقیقا شبیه توپ گلف روی گوه است.
کبوتر فرفری دیده بودید؟
درختی که از میان دیوار سنگی رشد کرده!
هر گوی ۹۰۰ گرم وزن دارد (از چپ به راست: منیزیم، آلومینیوم، تیتانیوم، مس و تنگستن)
بطری آب قبل از اینکه شکل بگیرد.
از بالای بلندترین ساختمان جهان، آسمانخراشها کوچک و ناچیز به نظر میرسند.
دکلهای برق به شکل دلقک
جمجمه یک تریسراتوپس (سهشاخچهره) و یک سنتروسور
سرخس سفید
خرگوش لوپ انگلیسی
باد این درخت را شکل داده است.
فرمان خودروی فرمول یک
ببینید سوسک گوزنی چه قدرتی دارد! اینها آروارههای بالایی او هستند.
منبع: brightside
این غولهای آرام نه تنها دوست داشتنی بلکه جذاب هم هستند. گاوهای دریایی که گاهی خرسهای تدی دریا هم نامیده میشوند زندگی بسیار خوبی را پشت سر میگذارند. آنها بیشتر روزهایشان را صرف خوردن و خوابیدن میکنند؛ و اگرچه جمعیت آنها دیگر رو به کاهش نیست، اما هنوز در معرض خطر هستند و به حمایت انسان نیاز دارند. در اینجا با حقایق جالبی درباره شاید شیرینترین موجودات دریا آشنا میشوید.
گاوهای دریایی بزرگترین گیاهخواران هستند
وقتی میگوییم بزرگترین، منظورمان واقعا بزرگترین است: گاوهای دریایی بزرگترین گیاهخواران کل اقیانوسها هستند. آنها حدود ۵۹۰ کیلوگرم وزن و ۴.۳ متر طول دارند. اما برخی میگویند وزن آنها به بیش از ۸۰۰ کیلوگرم هم میرسد.سه نوع گاو دریایی مختلف در دنیا وجود دارد و همه آنها هر روز تقریبا معادل ۱۰درصد از وزن بدنشان غذا میخورند. گاوهای دریایی که در نزدیکی ایالات متحده زندگی میکنند علف کاردک و برگ مانگرو میخورند. اما گاوهای دریایی که در غرب آفریقا و آمریکای مرکزی زندگی میکنند گاهی رژیم گیاهی خود را با ماهی و صدف تکمیل میکنند.
گاوهای دریایی هند غربی در واقع در آمریکا
زندگی میکنند
از سه نوع گاو دریایی، گونهای که در ایالات متحده زندگی میکند، گاو دریایی هند غربی نامیده میشود. این گاوهای دریایی در کارائیب، آمریکای مرکزی و مناطق ساحلی شمال آمریکای جنوبی هم یافت میشوند. این گونه دو زیرگونه دارد: گاودریایی فلوریدا که در ساحل فلوریدا و خلیج مکزیک زندگی میکند و گاو دریایی آنتی که در آمریکای مرکزی و کارائیب یافت میشود.گاو دریایی هند غربی، بزرگترین گونه گاوهای دریایی است. بدن آنها به رنگ قهوهای - خاکستری، پوزه آنها کاملا پهن است و سبیل زیادی دارند. آنها دُم تختی دارند که شبیه پارو است.
آفریقا هم گاو دریایی دارد
نوع دیگری از گاو دریایی، گاو دریایی آفریقایی است. آنها شبیه به گونه هند غربی هستند، اما پوزه هایشان کندتر است. از این گونه فقط ۱۰هزار عدد وجود دارد به همین دلیل آسیبپذیر به شمار میآیند. گاودریایی آفریقایی در کشورهایی مثل غنا، نیجریه و سنگال یافت میشود.
همه گاوهای دریایی در آب شور زندگی
نمیکنند
گاوهای دریایی آمازون کوچکترین گونه گاوهای دریایی هستند که طولشان تنها به ۳ متر و وزن آنها به ۵۰۰ کیلوگرم میرسد. پوست آنها برخلاف سایر گاوهای دریایی صاف است و ناخن ندارند. آنها در آبهای شیرین رودخانه آمازون و اطرافش زندگی میکنند.
گاوهای دریایی بستگان عجیبی دارند
فیل دریایی از بستگان نزدیک گاوهایی دریایی است که احتمالا با دیدن آن خودتان حدس میزنید. نیمه جلویی فیل دریایی شباهت زیادی به گاو دریایی دارد، اما دم آن شبیه به دلفین است. فیلهای دریایی در آبهای اطراف مصر، کنیا، سریلانکا، سراسر اقیانوس هند تا کشورهای آسیایی مثل تایلند و فیلپین و تا جنوب استرالیا یافت میشوند.گاوهای دریایی بستگان زمینی هم دارند. باور کنید یا نه، فیلها و خرگوشهای صخره، عموزادههای گاوهای دریایی به شمار میآیند.
اولین پریهای دریایی در واقع گاودریایی
بودند
افسانه پری دریایی احتمالا از گاوهای دریایی ریشه گرفته است. پریهای دریایی شخصیتهای داستانی و افسانهای بودند که قدمتشان حداقل به ادیسه هومر میرسد که در قرن هجدهم پیش از میلاد نوشته شده است. بسیاری از افراد فکر میکردند که این موجودات دریایی عجیب واقعا پری دریایی هستند. کریستوفر کلمب اولین سند مکتوب از مشاهده یک گاو دریایی را دارد، که فکر میکرد سه پری دریایی باشند. او در در سال ۱۹۴۳ نوشته است: «آنها آن قدر که گفته میشود زیبا نیستند»کارشناسان معتقدند که او سر گاوهای دریایی را دیده بوده است.
گاوهای دریایی چربی ندارند
گاوهای دریایی در آبهای کم عمق و آرام، از جمله اقیانوسها، رودخانهها، خورها و حتی کانالها زندگی میکنند. برخلاف بسیاری از پستانداران دریایی، مثل دلفین و نهنگ، گاوهای دریایی هیچ چربی ندارند که از آنها در برابر سرما محافظت کند. آنها سرما و دمای زیر ۲۰ درجه سانتیگراد را دوست ندارند و در چنین محیطی دچار استرس و هیپوترمی میشوند.
گاوهای دریایی برای تعطیلات زمستانی به
فلوریدا میروند
از آنجا که گاوهای دریایی سرما را دوست ندارند، در زمستان مهاجرت میکنند. گاوهای دریایی وحشی ایالات متحده از شمال تا ماساچوست و از غرب تا تگزاس مهاجرت میکنند. آنها در کارولینای جنوبی، جورجیا و آلاباما هم دیده شده اند. اما خانه مورد علاقه آنها فلوریدا است. برخی از آنها تمام طول سال در فلوریدا زندگی میکنند و هزاران گاو دریایی هم در زمستان به آبهای گرم فلوریدا مهاجرت میکنند.
اینها بزرگترین تهدید برای گاوهای دریایی
هستند
بزرگترین تهدید برای گاوهای دریایی نابودی زیستگاهشان است. از بین رفتن زیستگاهها ناشی از ایجاد تالاب برای استفادههای انسانی، تغییرات آب و هوا، رشد جلبکهای سمی و آلودگی است. گاوهای دریایی همچنین در مناطق کوچک و در تجهیزات ماهیگیری به دام میافتند. آنها نمیتوانند خیلی سریع شنا کنند بنابراین نسبت به حرکت قایقهای سریع هم آسیب پذیر هستند.
منبع: rd
آسانسور، بالابر یا آسانبر، از ابتداییترین ساختههای دست بشر که قدمت آن به سال ۲۳۶ پیش از میلاد برمیگردد، یکی از بهترین شکلهای کاربری از قانون اول حرکت نیوتن بهدست انسان است.آسانسورها فارغ از ترس و اضطرابی که در گروهی از افراد ایجاد میکنند، زندگی بشر را بسیار سادهتر کردهاند، اما برای طراحان و مهندسان، دستیابی به این موفقیت کافی نبوده و نخواهد بود.بشر به استفاده از خلاقیت در طراحی و ساخت این سازههای کاربردی ادامه میدهد تا آنها را از اتاقکهای فلزی ساده به سازههایی بینظیر تبدیل کند که خود به جاذبهای برای شهروندان و توریستها تبدیل خواهند شد.این روند طراحی خلاقانه باعث شده است که امروزه نیز در گوشه و کنار جهان آسانسورهایی استثنایی خلق شوند تا فرایند سفر از پایین به بالای ساختمانهای بلند درون اتاقکهای فلزی خستهکننده را به سفری هیجانانگیز و جذاب تبدیل کنند؛ آسانسوری در میان یک آکواریوم بزرگ، تنها آسانسور دوچرخه جهان و تنها آسانسور قایق جهان از جمله این طراحیهای خلاقانه هستند.
چرخ فالکرک
تنها بالابر قایق چرخان در جهان است که قایقها و کشتیهای کوچک را در میان کانال یونیون و کانال فورت و کلاید در فالکرک اسکاتلند جابهجا میکند. این آسانسور در سال ۲۰۰۲ بنا شده و دارای ۱۰ موتور هیدرولیک است و به کمک این موتورها، هر ۸ دقیقه یک دور چرخش را کامل میکند و در هر دور، ۲ قایق در دو طرف بازوهای چرخ حمل میشوند.
همتچواند
مرتفعترین آسانسور بیرونی یا فضای باز در اروپاست که در سال ۱۹۰۵ در سوئیس ساخته شده است و مسافرانش را تا ارتفاع ۱۱۲۷ متر بیشتر از سطح دریا بالا میبرد.قطعات این آسانسور ابتدا از چوب و صفحات فلزی ساخته شده بود، اما بهتازگی با استفاده از شیشه و فلز بازسازی شدهاست. سرعت آسانسور نیز نسبت به قبل افزایش یافته و در عرض یک دقیقه مسافران را به ارتفاع ۱۱۲۷ متری از سطح دریا میرساند تا چشماندازی خیرهکننده از رشتهکوههای آلپ را در برابر دیدگان توریستها قرار دهد.
سازهای ۱۹۲ متری است که در سال ۱۹۴۷ طراحی و ساخته شده است. درون آن اتاقکهایی تخممرغی با گنجایش ۸ نفر وجود دارد که بهصورت قطاری به یکدیگر متصل هستند و حین حرکت و بهترتیب ۵ درجه تغییر درجه میدهند تا در مسیر منحنی درست حرکت کنند.در مرتفعترین نقطه این طاقی که در واقع پایهای برای حرکت آسانسور به شمار میرود، پنجرههایی تعبیه شده است تا منظره شهر میسوری از میان آنها دیده شود.
بیلانگ
صد اژدها در استان ژانگجیاجیه چین در کنار صخرهای غولپیکر ساخته شدهاست که بهعنوان مرتفعترین آسانسور بیرونی جهان شناخته میشود. اتاقک شیشهای این آسانسور گنجایش ۵۰ مسافر را دارد و مشابه دیگر نمونهها، چشماندازی زیبا از طبیعت منطقه را در اختیار توریستها قرار میدهد.
موزه BMW
در اشتوتگارت آلمان ازجمله جالبترین و آیندهنگرانهترین طراحیهای آسانسور در جهان به شمار میروند. این سازهها اتاقکهایی کپسولمانند و فلزی متصل به ریلهای عمودی هستند که طبقه همکف را به آخرین طبقه موزه وصل میکنند و حین حرکت، صدای خودروهای مسابقه از آنها پخش میشود.
سانتاخوستا
از طراحی و ساخت این آسانسور ۴۵ متری که ابتدا با بخار کار میکرد و در سال ۱۹۰۷ به برقی تغییر وضعیت داد، ۱۱۹ سال میگذرد. این آسانسور از بالکنی برخوردار است که چشماندازی عالی از شهر را در اختیار توریستها میگذارد. آنچه این سازه را منحصر به فرد کرده، طراحی نئوگوتیک آن است که الگوهای آن در هر طبقه متفاوت میشود.
تورندهایم
نخستین و تنها بالابر دوچرخه در جهان، بالابر تریمپ، در تورندهایم نروژ بنا شده است و هیچ شباهتی به آسانسورهای معمولی ندارد. این سازه که در سال ۱۹۹۳ با هدف تشویق شهروندان برای استفاده از دوچرخه روی تپهای به نام بارباکن بنا شده از یک ریل و چندین تیغه مثلثی تشکیل شده است که دوچرخهسوار، پای راست خود را روی تیغه قرار داده و پای دیگر در رکاب دوچرخه، به بالا کشیده میشود.
هتل رادیسون بلو
آسانسوری است که در مرکز حیات آبی برلین در هتل رادیسون بلو برلین آلمان واقع شده است. این سازه، متشکل از اتاقکی شیشهای در میان آکواریومی به ارتفاع ۲۴ متر است که بیش از ۱۵۰۰ ماهی از ۹۷ گونه متفاوت در آن زندگی میکنند. روزانه چندین غواص ۳ تا ۴ بار به این ماهیها غذارسانی میکنند. آکوادام همچنین بزرگترین مخزن استوانهای از جنس شیشه آکریلیک در جهان است که وزن بیش از ۲۶۰ هزار گالن آب را درون خود تحمل میکند.
طبقه خلاقیت
آسانسورها فارغ از ترس و اضطرابی که در گروهی از افراد ایجاد میکنند، زندگی بشر را بسیار سادهتر کردهاند، اما برای طراحان و مهندسان، دستیابی به این موفقیت کافی نبوده و نخواهد بود.
بشر به استفاده از خلاقیت در طراحی و ساخت این سازههای کاربردی ادامه میدهد تا آنها را از اتاقکهای فلزی ساده به سازههایی بینظیر تبدیل کند که خود به جاذبهای برای شهروندان و توریستها تبدیل خواهند شد.
وَ رُوِيَ أَنَّهُ ع كَانَ جَالِساً فِي أَصْحَابِهِ - فَمَرَّتْ بِهِمُ امْرَأَةٌ جَمِيلَةٌ فَرَمَقَهَا الْقَوْمُ بِأَبْصَارِهِمْ
- فَقَالَ ع - إِنَّ أَبْصَارَ هَذِهِ الْفُحُولِ طَوَامِحُ وَ إِنَّ ذَلِكَ سَبَبُ هِبَابِهَا - فَإِذَا نَظَرَ أَحَدُكُمْ إِلَى امْرَأَةٍ تُعْجِبُهُ فَلْيُلَامِسْ أَهْلَهُ
- فَإِنَّمَا هِيَ امْرَأَةٌ كَامْرَأَتِهِ - فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْخَوَارِجِ - قَاتَلَهُ اللَّهُ كَافِراً مَا أَفْقَهَهُ
- فَوَثَبَ الْقَوْمُ لِيَقْتُلُوهُ - فَقَالَ ع رُوَيْداً إِنَّمَا هُوَ سَبٌّ بِسَبٍّ أَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْبٍ
برخی بیماریها آنقدر عجیب و غریب و ترسناک هستند که غیرواقعی به نظر میرسند، اما واقعا وجود دارند. در این مطلب با خیالیترین بیماریهایی آشنا میشوید که واقعی هستند!
۱. جنون گاوی
حتما نام بیماری «جنون گاوی» را شنیده اید: این بیماری به مغز گاوها حمله میکند و باعث میشود آنها رفتار غیرقابل کنترل داشته باشند، وزن کم کنند و به سختی راه بروند. این بیماری پیشرفت نسبتا کندی دارد و حدود چهار تا پنج سال طول میکشد، یعنی گوشت حیوان بیمار میتواند به سیستم غذایی انسان منتقل شود. هر چند انسان دقیقا این بیماری را نمیگیرد، اما دچار نوعی از این بیماری به نام «کروتزفلد یاکوب» میشود که باعث درد، مشکلات رفتاری و شناختی قبل از شروع زوال عقل میشود. پس از بروز اولین علائم، میانگین امید به زندگی فقط سیزده ماه است!
۲. سندروم گرگینه
این بیماری که ناشی از یک ژن جهش یافته، اما غالب است، باعث رشد مو در سراسر بدن بیمار، از جمله صورت، دستها و حتی کف پاها میشود. حتی اگر فقط یکی از والدین حامل ژن آن باشد، ممکن است کودک با این سندروم به دنیا بیاید. در واقع چند بیماری مختلف وجود دارد که باعث رشد بیش از حد مو میشود. هرچند این روزها با استفاده از موم یا لیزر میتوان آنها را برطرف کرد، اما بیشتر مبتلایان ترجیح میدهند خودشان را به زحمت نیندازند و بگارند مو هرجا که میخواهد رشد کند.
۳. کوری چهره
این بیماری که با نام «prosopagnosia» هم شناخته میشود، معمولا (نه همیشه) بعد از آسیب به سر ایجاد میشود. در این بیماری، افراد توانایی تشخیص دیگران از روی چهره را از دست میدهند و اغلب از مدل مو، کلاه، لباس و حتی راه رفتن افراد برای شناخت دوستان و اعضای خانواده خود استفاده میکنند. کسانی که با این بیماری به دنیا میآیند، معمولا خجالتی و منزوی میشوند و با کسانی دوست میشوند که ویژگیهای برجسته و قابل تشخیص دارند. این بیماری هیچ درمان شناخته شدهای ندارد، اما گاهی با درمان آسیب بهبود مییابد و یا شخص راهکارهایی برای مقابله با خجالت خود پیدا میکند.
۴. سندروم دست بیگانه
به نظر میرسد این بیماری بخشی از یک فیلم ترسناک باشد: دست بیمار خود به خود حرکت میکند و سعی میکند او را بکشد، اما این بیماری کاملا واقعی است! این بیماری معمولا به دلیل مداخلات پزشکی یا حوادثی ایجاد میشود که باعث جداشدن دو نیمکره مغز میشود. معمولا دست بیگانه کُشنده نیست و فقط شامل برداشتن و جابجا کردن اشیای کوچک میشود، آن هم وقتی که شخص سعی دارد روی چیزهای کاملا متفاوتی تمرکز کند.معمولا دستی که غالب نیست از این بیماری رنج میبرد و با دست غالب باید مانع رفتارهای نامناسب دست بیگانه شد. هیچ درمانی برای این بیماری وجود ندارد، اما میتوان دست بیگانه را مثل یک بچه شیطان فریب داد! به دست بیگانه یک اسپینر یا چیزی شبیه به آن بدهید تا مشغول باشد و حوادث ناگوار ایجاد نکند.
۵. بیماری مرد سنگی
یکی از غم انگیزترین بیماریهای این مطلب، مرد سنگی است که هیچ درمانی ندارد و به سختی میتوان آن را تسکین داد. در این بیماری، سیستم ایمنی بدن مبتلایان درست کار نمیکند و آسیبهای بافتها، تاندونها و رباطها را به استخوان تبدیل میکند. حتی بدون آسیب هم، بخشهای نرم و گوشتی بیمار استخوانی میشود و یک اسکلت داخلی ثانویه ایجاد میکند که ابتدا بیمار را بیحرکت کرده و سپس او را میکشد.هنگامی که پیشرفت بیماری به اوج خودش رسید، بیمار باید انتخاب کند که میخواهد به حالت ایستاده، نشسته یا دراز کشیده خشک شود: چون در ادامه پیشرفت بیماری، فرد مبتلا در این حالت ثابت شده و قادر به حرکت نخواهد بود. صفحاتی از استخوان روی دندهها و ریهها ایجاد شده و باعث مشکلات تنفسی میشوند، اما قلب، زبان و دیافراگم دچار مشکل نمیشوند.این بیماری حدود ۱۰ سالگی تشخیص داده میشود و بیمار با مراقبت تا حدود ۴۰سالگی عمر میکند. متاسفانه، بسیاری از پزشکان برای تشخیص مشکل بافت برداری میکنند که باعث میشود ناحیه بافت برداری شده به استخوان تبدیل شود. انگشتان بدشکل دست و پا اولین نشانههای ابتلا به این بیماری هستند.
۶. باکتری گوشتخوار
این یک بیماری است که اگر در حال غذا خوردن یا در جمع رسمی باشید (یا کلا هر زمانی)، دوست ندارید دربارهاش در گوگل جستجو کنید. باکتری گوشتخوار نوعی عفونت است که اغلب با بیش از یک نوع باکتری ایجاد میشود. این عفونت به سرعت حرکت میکند و بافتهای نرم بدن را بیرنگ میکند، میخورد و باعث درد و تب میشود. این بیماری منطقه آسیب دیده را ابتدا قرمز، سپس بنفش، سپس وقتی بافت میمیرد سیاه و فاسد میکند.تنها درمان این بیماری جداسازی ناحیه است که اساسا به معنای بریدن آن قسمت به امید گرفتن همه باکتریهای موجود در منطقه بریده شده و شروع مصرف آنتیبیوتیک است. در موراد شدیدتر، قطع عضو لازم است و گاهی منجر به مرگ میشود.
۷. سندروم بوی ماهی
این بیماری یک اختلال متابولیک است که با نوسانات هورمونی بدتر میشود، یعنی زنان را بیش از مردان تحت تاثیر قرار میدهد. هیچکس دوست ندارد بوی بد بدهد، اما افراد مبتلا به این بیماری بوی بدی میدهند. همان طور که از نامش پیداست، بویی شبیه به ماهی فاسد و کار زیادی هم برای آن نمیتوانند بکنند. درمانهای هورمونی و نظارت بر غذاهایی که میخورند تا حدی به کنترل علائم کمک میکند.
۸. سندروم آلیس در سرزمین عجایب
این یک مشکل عصبیروانشناختی است که در آن همه چیز بزرگتر، کوچکتر، دورتر یا نزدیکتر از واقعیت به نظر میرسد. این بیماری اغلب در کنار میگرن ظاهر میشود و همچنین در نتیجه مصرف داروهای روانگردان و برخی تومورهای مغزی هم دیده میشود. جالب است که لوئیس کارول، نویسنده آلیس در سرزمین عجایب هم از میگرن رنج میبرده و شاید بر اساس درک خودش از اشیای اطراف، داستان آلیس را نوشته باشد.این بیماری اغلب در کودکی تجربه میشود و وقتی بیمار در رختخواب است یا وقتی در حال خوابیدن است رایج است. بیشتر مبتلایان بهبود مییابند. البته حتی هنگام بیماری هم علائم را همیشه تجربه نمیکنند. این نگران کننده است، چون وقتی اولین بار اتفاق میافتد، بیمار نمیداند چه اتفاقی افتاده است.
۹. سندروم زیبای خفته
این بیماری که با نام سندروم کلاین-لوین هم شناخته میشود، باعث خواب بسیار زیاد در مبتلایان میشود که عمدتا پسران نوجوان هستند. آنها پانزده تا بیست و یک ساعت در روز میخوابند و هنگام بیداری اشتها و میل جنسی زیادی از خود نشان میدهند. این با رفتار عادی یک نوجوان تفاوت زیادی دارد و ممکن است با توهم، افسردگی و بازگشت به رفتار کودکانه همراه باشد. هیچ علت شناخته شدهای برای این بیماری وجود ندارد، هیچ درمان رسمی هم ندارد، اما اگر بیمار از اضطراب رنج میبرد باید به او اطمینان دارد و او را تشویق به خواب منظم و عادت به امور عادی کرد. هر دوره از این بیماری که از یک هفته تا یک ماه طول میکشد در نهایت خود به خود تمام میشود. لیتیم در مدیریت علائم بیماری موثر است، اما مبتلایان نباید زیاد فعالیتهایی مثل رانندگی کنند.
۱۰. توهم کوتارد
توهم کوتارد یا بیماری مرده متحرک، یک بیماری روانی است که در فرد باور میمی کند که مرده است، یا برخی اندام هایش را از دست داده است. این بیماری شبیه افسردگی است، اما بیمار توهماتی دارد که وجود خود را انکار میکند. اولین بیمار که تحت درمان دکتر کوتارد قرار گرفت، تا حد مرگ گرسنگی کشید، چون فکر میکرد مرده و نیازی به خوردن ندارد و در واقع اجزای بدن برای پردازش غذا را ندارد. منشا این بیماری روانی است، اما از طریق مشکلات مغزی و عدم تعادل شیمیایی هم ایجاد میشود. این بیماری با دارو، درمان و گاهی شوک الکتریکی درمان میشود.
منبع: top10hq
ژاپن را به عنوان سرزمین خورشید تابان میشناسند، اما این کشور را میتوان سرزمین توالتهای آواز خوان نیز نامید! و یا حتی سرزمینی با چراغهای راهنمای آبی رنگ!چیزهای بسیار زیادی در این کشور وجود دارد که باعث میشوند تا فکر کنیم که ژاپن به طور کلی متعلق به جهانی دیگر است.
۱. هندوانههای مکعب شکل
روش پرورش این نوع هندوانه به دهه ۷۰ میلادی بر میگردد و توسط یک طراح گرافیک پرورش داده شد که میخواست این میوهی آبدار و خوشمزه، جای کمتری در یخچال بگیرد و به سادگی بتوان آن را برش داد و مصرف کرد. کشاورزان ژاپنی، این هندوانهها را درون ظرفهای مخصوصی پرورش میدهند تا به این شکل درآیند. البته، چون قیمت این نوع از هندوانه نسبتا گران میباشد، مردم این هندوانهها را نه برای مصرف، بلکه بیشتر به عنوان یک شی زینتی میخرند و در خانه نگهداری میکنند!
۲. حمام ماکارونی
یک هتل در «هاکونی» به مهمانان خود یک تجربه منحصر به فرد شنا در یک استخر پر از سوپ ماکارونی با گوشت خوک پیشنهاد میکند! اگرچه ممکن است که این مورد در نگاه بسیاری از افراد، دیوانه کننده به نظر برسد، اما ژاپنیها عقیده دارند که نشستن و حمام در چنین استخری برای پوست آنها بسیار خوب است، چون این سوپ مملو از کلاژن است.
۳. شکلات با طعمهای عجیب
فلفل تند، سیب زمینی شیرین، ذرت، سویا، هندوانه، انبه و چای سبز؛ اینها تنها بخش کوچکی از شکلاتهایی با طعمهای مختلف است که میتوانید در ژاپن امتحان کنید!
۴. غذاهای تقلبی
متخصصان این نوع از غذاها را از جنس پلاستیک و یا موم درست میکنند و آنها درست مانند غذاهای واقعی هستند. بسیاری از رستورانها از این غذاهای تقلبی استفاده میکنند تا بشقابهای غذایی محبوب خود را در ویترینهای خود به نمایش بگذارند و مشتریهای گرسنه را جذب کنند.
۵. جزیره خرگوشها
در دهه ۴۰ میلادی، دانشمندان تعدادی خرگوش را به جزیره «اکونوشیما» منتقل کردند تا آزمایشهایی روی آنها انجام دهند. با این حال، بعدها این حیوانات در این جزیره رها شدند و به سرعت شروع به تولید مثل کردند. این روزها تعداد بسیار زیادی خرگوش در این جزیره زندگی میکنند و توریستهای زیادی هر ساله برای دیدن آنها به این جزیره میروند.
۶. هل دهندهی مردم!
ایستگاههای مترو و قطار در ژاپن در ساعت پر رفت و آمد، بسیار شلوغ میشوند. به همین خاطر است که کارمندان ایستگاهها و کارگران نیمه وقت باید وظیفه روتین هل دادن مسافران به درون واگنها را انجام دهند تا زمانی که به طور کامل پر شوند و در بسته شود.
۷. پارکینگ چترها
در ژاپن، قبل از ورود به یک ساختمان میتوانید چترتان را درشت شبیه وسیله نقلیهتان، پارک و قفل کنید. حالا شما میتوانید مطمئن باشید که هیچ کسی نمیتواند آن را بردارد و با داخل نبردن چترتان، باعث خیس شدن درون ساختمان نمیشوید. بسیاری از ساختمانهای دولتی، ادرات و هتلها دارای قفسههایی برای قرار دادن چتر هستند.
۸. میلیونها دستگاه فروش خودکار
در کشور ژاپن، بیشتر از ۵میلیون دستگاه فروش خودکار وجود دارد! چون آنها مانع هدر رفتن زمان مردم میشوند. شما به وسیله این دستگاههای فروش تقریبا میتوانید هر چیزی را بخرید از انواع خوراکیها بگیرید تا میگوی زنده یا حتی انواع لباس! خرید همهی اینها از این دستگاهها برای بسیاری شاید کمی عجیب به نظر برسد، ولی خرید از این دستگاهها بسیار راحت و بیدردسر است.
۹. ملچ ملوچ کردن با صدای بلند در هنگام
خوردن غذا کاملا طبیعی است
غذا خوردن با صدای بلند در هنگام صرف سوپ و یا رشته، امری است که در غرب بیفرهنگی و بیادبی به شمار میرود. ولی در ژاپن همه چیز برعکس است. خوردن غذا با ملج و ملوچ حتی در ملاء عام نیز کاملا طبیعی و معمول بوده و حتی توصیه هم میشود و نماد قدردانی از غذا و آشپز محسوب میشود. اگر هنگام خوردن غذا، ملچ و ملوچ نکنید، آشپز فکر میکند که غذایی که درست کرده، خوشمزه نیست و ناراحت میشود!
۱۰. نصب سینک دستشوئی در بالای فلش
تانکها در سرویسهای بهداشتی
با قرار دادن سینکهای دستشوئی در بالای فلش تانک درون هر توالت، امکان ذخیره سازی آب و هدر نرفتن آن وجود دارد و یک ابتکار بسیار خوب برای صرفه جوئی در آب محسوب میشود. با این کار هنگامی که دستان خود را میشویید، آب از سینک مستقیما وارد فلش تانک میشود و هدر نمیرود.
۱۱. چرت زدن در هنگام کار کردن
در فرهنگ ژاپنی، خوابیدن و چرت زدن در هنگام کار نشانه سختکوشی فرد در نظر گرفته میشود. به همین خاطر است که در این کشور چرت زدن در هنگام کار بسیار رایج میباشد و کسی این موضوع را بد نمیداند. گفته میشود برخی افراد وقتی سرپرستشان برای نظارت میآید خودشان را به خواب میزنند تا رضایت آنها را جلب کنند. این کار در سایر نقاط دنیا بسیار عجیب و کاملا برعکس است.
۱۲. کوتاهترین پله برقی جهان!
این پله برقی در ایستگاه مترو کاواساکی ژاپن ساخته شده است که تنها ۸۳ سانتیمتر ارتفاع و تنها ۵ پله دارد!
۱۳. رستورانهای غذای کنسروی
خوردن غذاهای کنسروی ممکن است که انتخاب اول شما و لذیذ نباشد. اما در ژاپن یک سری رستورانهای زنجیرهای در سراسر کشور وجود دارند که فقط غذاهای کنسرو شده به مشتریان خود ارائه میدهند. این رستورانها بسیار محبوب اند، چون مشتریان میتوانند از بین ۳۰۰ نوع غذای مختلف سراسر جهان که در منوی آنها وجود دارد، غذا سفارش دهند.
۱۴. روستای عروسکی
روستای «ناگورو» در ژاپن در گذشته بیشتر از ۳۰۰ سکنه داشت، اما امروزه جمعیت آن به کمتر از ۴۰ نفر رسیده است. به همین خاطر یک هنرمند محلی به نام «تسوکیمی آیانو» تصمیم گرفت کاری در این باره انجام دهد و دوباره آن را پرجمعیت کند، اما نه با انسانها بلکه با عروسکها. او شروع به بررسی کسانی کرد که روستا را ترک کرده بودند و چهره آنها را به شکل عروسک بازسازی کرد. به زودی ۳۵۰ عروسک در این منطقه دورافتاده ژاپن ساکن شدند.
۱۵. ژاپنیها عدد ۴ را نحس میدانند!
عدد ۴ عددی نحس بین مردم ژاپن میباشد و دلیل قانع کنندهای هنوز برای آن وجود ندارد. تنها موضوعی که نشان دهندهی دلیل این خرافه است، تشابه تلفظ این عدد با کلمه مرگ است. ریشه این اعتقاد به اندازهای قوی است که آنها حتی در شمارش عددهای خود این گونه عمل میکنند: یک، دو، سه، پنج، شش و ...!مردم ژاپن حتی از عدد ۴ برای شمارش اعداد طبقات ساختمانی در آسانسور هم استفاده نمیکنند، زیرا آنها اعتقاد دارند که اگر در طبقه چهار آسانسور گیر کنند، احتمال مرگ وجود دارد. حتی طبقات چهارم ساختمانها هم خالی از سکنه میباشد. این اعتقاد و این حجم از پافشاری بر باور داشتن نحسی این عدد، کمی عجیب است!
۱۶. رنگ سبز آبی در چراغهای راهنمایی
ژاپنیها به جای استفاده از رنگ سبز در چراغهای راهنمایی، از رنگ سبز آبی و یا آبی استفاده میکنند. دلیل این کار ریشه در زبان آنها دارد. به طور تاریخی برای دو رنگ آبی و سبز در زبان ژاپنی، تنها یک کلمه وجود دارد!هنگامی که چراغهای راهنمایی برای اولین بار در این کشور استفاده شدند، مثل کشورهای دیگر به رنگ سبز بودند. با این حال آن رنگ سبز، هنوز در زبان ژاپنی، آبی هم تلفظ میشد! برای حل مشکل، دولت این کشور تصمیم گرفت تا از رنگ سبز آبی استفاده کند تا مشکل حل شود.
۱۷. تمیز کردن کلاسها
دانش آموزان ژاپنی یاد میگیرند تا کلاسهای درس را خودشان تمیز کنند، زیرا این کار بخشی از آموزش آنها محسوب میشود. آنها کلاسهای خود را گردگیری میکنند، کف آنها را جارو میکنند و تی میکشند و حتی دستشوییها را هم خودشان تمیز میکنند. معلمان عقیده دارند که این کار یک روش عالی برای پرورش شخصیت شهروندی کودکان است.
۱۸. توالتهای آینده نگر!
توالتها در ژاپن بسیار پیشرفته میباشند! این یک واقعیت است که ما زمانی از زندگی خود را در دستشویی میگذرانیم، پس چرا آن را راحتتر نکنیم؟ شکل معمول دستشوییهای فرنگی را فراموش کنید؛ در ژاپن شکل مدرنتر آن وجود دارد.در این کشور دستشوییهای فرنگیای وجود دارد که برای حذف صداهای ناخوشایند داخل دستشویی از خود تولید صدا میکنند، آهنگ پخش میکنند، بوی خوشی منتشر میکنند، قسمت نشیمن آنها به طور خودکار بلند میشود و قسمتی در آنها برای پخش آب و شست و شوی اندامهای تناسلی تعبیه شده است.
۱۹. بستنیهایی با طعمهای دیوانه کننده
ژاپنیها عاشق غذاهایی با طعمهای عجیب اند. به همین خاطر است که یافتن یک بستنی با طعم گوشت اسب، کاکتوس، زغال، هشت پا، سیر و یا بال مرغ در این کشور کار راحتی است!
۲۰. پارکینگهای پیشرفته
ژاپن یک کشور به شدت پرجمعیت است، به همین خاطر آنها دوست ندارند فضا را هدر بدهند. به همین دلیل پارکینگها در این کشور، بسیار پیشرفته و هوشمند میباشند. آنها به صورت چند طبقه طراحی میشوند تا از حداقل فضا، حداکثر استفاده شود.
منبع: BrightSide
فضاهای شهری زیادی در دنیا وجود دارد که به قدری بینظیر طراحی شده اند که زبان از سخن باز میماند. با کمک ماهوارهها و عکسهای هوایی، میتوانیم ببینیم ساختمانها چطور با دقت در این مناطق قرار گرفته اند. یکی از این مناظر دیدنی باغشهر بروندبای (Brøndby) است.این باغشهر در خارج از کپنهاگ در دانمارک واقع شده و به خاطر چیدمان دایرهای که دارد مشهور است. خانههای این باغشهر حیاطهای بزرگی دارند که آن را از شهرهای شلوغ و پرسروصدا متمایز میکند و فرصت پرورش گیاه و محصولات کشاورزی را در اختیار ساکنانش قرار میدهد.ایده باغشهر در سال ۱۹۶۴ به تصویب رسید، زمانی که شهرداری بروندبای با تخصیص فضا به آن موافقت کرد و این حلقههای جادویی کم کم ظاهر شدند. ایده پشت این دایرهها ساده است: افزایش تعامل اجتماعی میان کسانی که باغها را اجاره میکنند.
منبع: boredpanda
جنگ یکی از هولناکترین اتفاقاتی است که در تاریخ بشر همواره وجود داشته و با گذشت تاریخ بر ابعاد آن و البته تلفاتی که در پی داشته افزوده شده است. در تاریخ بشر جنگهای بسیاری رخ داده که در آن بیش از یک کشور وارد نبرد با یکدیگر شدهاند. در این میان دو جنگ بزرگ در دوران معاصر رخ داده که بدلیل وسعت و مقیاس آنها با عنوان جنگهای جهانی شناخته شده و بزرگترین و مرگبارترین نبردهای تاریخ بشر بودهاند.در این میان جنگ جهانی دوم پرتلفاتترین و بزرگترین در نوع خود بوده که پس از گذشت نزدیک به ۸ دهه از پایان آن هنوز درباره آن صحبت شده و داستانهایی حیرتانگیز مربوط به آن روایت میشود. اگر چه شما نیز چیزهای زیادی در مورد این فاجعه بزرگ بشری شنیدهاید، اما در ادامه میخواهیم شما را با واقعیات و آمارهایی جالب در مورد جنگ جهانی دوم آشنا کنیم که کمتر شنیده شده است.
۱. کالوین گراهام با ۱۲ سال سن، جوانترین
سرباز شناخته شده ایالات متحده در جنگ جهانی دوم بود
در دوران جنگ جهانی دوم به سربازانی که پس از حمله ژاپنیها به بندر پرل در ارتش این کشور ثبت نام کردند عنوان «پسران سبز» داده شد. این مردان که شور و شوق زیادی برای نبرد به خاطر میهنپرستی خود داشتند، ظاهراً هیچ ترسی از عواقب این تصمیم در خط مقدم نبرد به دل راه نمیدادند. یکی از این پسران سبز، نوجوانی به نام کالوین گراهام بود که در ۱۲ سالگی و با سرهم کردن دروغ توانست وارد نیروی دریایی ایالات متحده در آن زمان شود.او به مادرش گفت که برای دیدن اقوامشان خانه را ترک میکند، اما سوار کشتی جنگی یواساس داکوتا به مقصد اقیانوس آرام شد، کشتی که به خاطر نبردهایش با نیروهای ژاپنی مشهور شد. گراهام، در طول نبرد، علیرغم مجروح شدن فکش به خاطر برخورد ترکش همچنان فعال بوده و به سربازان زخمی کمک میکرد. بعد از بازگشت به خانه، گراهام به خاطر رشادتها و جراحتهایش مدال برنز و قلب ارغوانی دریافت کرد. با این وجود، وقتی سن واقعی گراهام توسط مادرش فاش گردید، این مدالها از او پس گرفته شد. در سال ۱۹۷۸، رییس جمهور جیمی کارتر با صدور فرمانی این مدالها را به گراهام بازگرداند.
۲. معاهده صلح روسیه و ژاپن پس از جنگ
بیش از ۴۸ کشور جهان معاهده صلح سانفرانسیسکو را در سال ۱۹۵۱ امضا کردند که علاوه بر مشکلات دیگر به جنگ بین متفقین و ژاپن پایان میداد. همچنین با امضای این معاهده، ژاپن قضاوتها و احکام تعیین شده در مورد جنایات جنگی ارتش این کشور علیه مردم کشورهای موسوم به متفقین و بازگشت سیستم حکومتی پادشاهی به کشور را پذیرفت. با این وجود، اتحاد جماهیر شوروی دخالتی در این معاهده نداشته و تا به امروز بین روسیه و ژاپن هیچ قرارداد صلحی امضا نشده است.در زمان انعقاد پیمان صلح سانفرانسیسکو، اتحاد جماهیر شوروی به دلایل مختلف و به طور ویژه به خاطر این که در این معاهده مالک جزایر مورد مناقشه کوریل مشخص نشده بود با این معاهده مخالفت کرد. ۵ سال بعد، ژاپن و اتحاد جماهیر شوروی به طور مشترک بیانیهای منتشر کرده که برقراری مجدد روابط دیپلماتیک بین دو کشور و پایان جنگ بین این دو به طور رسمی را اعلام میکرد. مالکیت دو مورد از جزایر کوریل نیز در این بیانیه توافقی مشخص شده بود. با این وجود، دولت ژاپن هنوز هم بر این باور است که مالکیت دو جزیره دیگر از این مجمعالجزایر باید در اختیار این کشور قرار گیرد و بدین ترتیب هنوز پیمان صلحی به طور رسمی بین دو کشور امضا نشده است.
۳. بازی مونوپولی به اسرای جنگی کمک کرد که
با استفاده از ابزارهای مخفی از زندان فرار کنند
بازی مونوپولی (یک بازی فکری که در آن بازیکنان برای بدست آوردن انحصاری خانههای خاص در صفحه بازی با هم رقابت میکنند) برای اولین بار در بازار ایالات متحده و در سال ۱۹۳۴ پدیدار شد. وقتی که جنگ جهانی دوم دموکراسی به خطر افتاد، بازی مونوپولی به شکلی غیرمعمول به کمک آمده و یک منبع غیرقابل انتظار را ایجاد کرد. به لطف معاهده ژنو، آلمان پذیرفت که بستههای حمایتی در اختیار اسرای جنگی که از متفقین گرفته بود قرار دهد. این بستهها در ادامه توسط سازمانهای غیردولتی مانند صلیب سرخ در میان اسرا توزیع شد.متفقین از این موقعیت استفاده کرده و بازیهای مونوپولی را که در واقع کیتهای فرار در قالب این بازی بودند درون این بستههای حمایتی به سربازان اسیر خود در زندانهای آلمان رساندند. سرویس مخفی بریتانیا و صاحب امتیاز بازی مونوپولی، کمپانی جان ودینگتون، به طرح نقشههایی برای کمک به فرار نیروهای خود از زندانهای آلمان با استفاده از این بازی پرداختند. هر بازی مونوپولی حاوی یک قطبنما و یک سوهان فلزی بود که در قالب قطعات بازی پنهان شده بودند.علاوه بر این، اسکناسهای آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی در زیر پول مونوولی و یک نقشه ابریشمی نیز در خود تخته بازی مخفی شده بود. به نیروهای هوایی بریتانیا گفته شده بود که در صورت سقوط در سرزمینهای تحت کنترل آلمانیها و دستگیر شدن باید سراغ نقطه قرمز رنگ کوچکی که در قسمت فضای پارکینگ رایگان تخته بازی مونوپولی بود بگردند.
۴. عبارت «رایش سوم» نه توسط هیتلر بلکه توسط
یک نویسنده آلمانی ابداع شد
عبارت «رایش سوم» عموماً به هیتلر، حزب نازی و جنگ جهانی دوم نسبت داده میشود. اما این عبارت زاییده فکر هیتلر یا ایده او نبود. ایدئولوژی رایش سوم اولین بار توسط یک نویسنده آلمانی به نام آرتور مولر ون دن بروک در کتابش با عنوان «آلمان برای رایش سوم» در سال ۱۹۲۳ مطرح شد. در این کتاب، مولر به جمهوری ویمر به عنوان سقوط آلمان نگاه میکند، حکومتی که سیستم سیاسی را بر اساس رقابتهای احزاب ایجاد کرده و به جریان یافتن ایدههای لیبرال در ذهن سیاستمداران انجامید.او در ادامه به سرنخهایی در حکومتهای رایش اول و دوم آلمان اشاره میکند که به باور او ویژگیهای لازم برای رسیدن به پتانسیل نهایی آلمانیها را نداشتند. مولر به شدت از بنیتو موسولینی، دیکتاتور ایتالیایی، تعریف کرده و داشتن یک رهبر قدرتمند در کشور را بااهمیتترین گزاره در سیستم حکومتی میداند. او همچنین سوسیالیسم و ناسیونالیسم را دارای نقش کلیدی دانسته و بر فلسفه نیچه تاکید دارد. حزب نازی چنان تحت تاثیر این کتاب مول قرار گرفت که عنوان «رایش سوم» به کار گرفته شده در این کتاب را وارد تاریخ کردند.
۵. آدرین کارتون دِ وارت، سربازی که کشته نمیشد
سرگذشت زندگی آدرین کارتون دِ وارت باورکردنی نیست. علاقه او به نبرد در خطوط مقدم نبرد بسیار مشهور است که بیدلیل نیز نیست. او در سه جنگ بزرگ برای بریتانیا جنگید: جنگ بوئر، جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم و در این سه جنگ جراحات بسیار شدیدی برداشت. تنها در جنگ جهانی اول او ۸ جراحت بزرگ و جدی از جمله از دست دادن چشم و دست چپ برداشت. گفته میشود پس از متلاشی شدن دستش در جریان نبرد ایپرس، کارتون دو انگشت خود را پس از آنکه دکتر قبول نمیکرد آنها را قطع کند، برید.جراحتهایش هیچ گاه برای مدت طولانی او را از میدان نبرد دور نکرد و با شروع جنگ جهانی دوم، او برای مدتی رهبری تعدادی نیرو در نروژ را بر عهده داشته و در ادامه برای انجام یک ماموریت به یوگسلاوی فرستاده شد. در این جریان هواپیمای او بر فراز مدیترانه هدف قرار گرفته و سقوط کرد. اما کارتون توانست با شنا کردن خود را به ساحل برساند. در ساحل، کارتون به اسارت نیروهای ایتالیایی درآمده و بارها تلاش کرد از دست آنها فرار کند. کارتون در نهایت آزاد شده و توسط چرچیل به عنوان نماینده شخصی وی به ملاقات با چیانگ کای شک، رهبر نیروهای چینی مخالف کمونیستها، فرستاده شد. چرچیل علاقه خاصی به کارتون داشت و حتی پیشدرآمد کتاب زندگینامه او را برایش نوشت.
۶. بمباران توکیو به کشته شدن حدود ۱۰۰۰.۰۰۰ نفر از
ساکنان این شهر منتهی شد
از مشارکت ژاپن در جنگ جهانی دوم، همگان بیشتر از هر چیزی به یاد بمباران اتمی شهرهای این کشور توسط نیروی هوایی ایالات متحده میافتند. اما پیش از این فاجعه، فاجعه دیگری نیز برای ژاپنیها رخ داد که در طول تاریخ نادیده گرفته شده است. در مارس ۱۹۴۵، نیروی هوایی ایالات متحده شروع به بمباران توکیو کرد چنان که در مدت کوتاهی این شهر به تلی از خاکستر و ویرانی تبدیل شده بود. اگر چه بمباران شهرها در دوران جنگ جهانی دوم معمول بود، اما این مورد تفاوتهای فاحشی با دیگر اتفاقات مشابه داشت. وسعت فضایی که در این عملیاتها بمباران شد بسیار وسیع بود، حدود ۱۵ مایل مربع، و در کل ۷۰۰.۰۰۰ بمب روی این شهر انداخته شد.بیشتر این بمبها از نوع M-۶۹ بود که در واقع یک محفظه پر از بنزین تقویت شده با ناپالم به شمار میرفت. ناپالم هنگام سوختن گرمای بیشتری ایجاد کرده و خاموش کردن آن دشوارتر بود و هر بمب M-۶۹ آتشی روغنی را چند صد متر در هر طرف محل برخورد پراکنده میکرد و با برخورد با هر سطحی آن را به آتش میکشید. تعداد تلفات این بمبارانها نزدیک به ۱۰۰.۰۰۰ نفر بود که با تعداد تلفات ناشی از بمباران اتمی این کشور که مدتی بعد صورت گرفت برابری میکرد.
۷. بیش از ۴۰۰.۰۰۰ نفر از سربازان خودی اتحاد جماهیر
شوروی در قالب گردانهای تنبیهی کشته شدند
در تلاش برای نهادینه کردن فرمانبرداری و نظم در میان ارتش سرخ، جوزف استالین قانونی به نام قانون شماره ۲۲۷ صادر کرد که در آن آمده بود تحت هیچ شرایطی ارتش این کشور اجازه عقب نشینی ندارد. بدین ترتیب در هر جبهه، یک گردان نیروی تنبیهی به استعداد ۱۵۰ تا ۸۰۰ نفر وجود داشت که از سربازانی تشکیل شده بودند که این قانون را زیر پا میگذاشتند، از طریق رفتارها یا حرفهای ناشی از ترس. این افراد در خطوط اولیه میدان نبرد به کار گرفته شده یا برای ماموریتهای شناسایی خطرناک فرستاده میشدند.ایده این بود که کسانی که به وطن خود خیانت کرده (یا آنطور که باید خدمت نکرده) باشند با خونشان این خیانت را جبران کنند. از این ماموریتهای مرگبار میتوان به پاک کردن میدانهای مین، تست قدرت آتش دشمن، عبور از مسیرهای آبی بدون جلیقه نجات و پیدا کردن و شناسایی محل استقرار یا اختفای دشمن اشاره کرد. در طی جنگ دوم جهانی، بیش از ۴۰۰.۰۰۰ سرباز در این گردانها خدمت کرده و تنها تعداد کمی از آنها زنده ماندند.
۸. میزان تلفات در میان سربازان روسی ۲۷ برابر تلفات
نیروهای آمریکایی بود
در طول جنگ جهانی دوم، میزان تلفات و صدمهای که به اتحاد جماهیر شوروی وارد شد بسیار بیشتر از ایالات متحده و دیگر کشورهای اروپایی بود. حمله هیتلر به شوروی به خوبی برنامهریزی شده و هدف آن بیشتر نابودی این کشور بود تا فتح آن. این استراتژی از تنفر هیتلر از نژاد اسلاو نشأت میگرفت، زیرا نازیها هر کسی که در مناطق شرقی لهستان زندگی میکرد را اسلاو دانسته و مستحق مرگ. هیتلر بر این باور بود که این منطقه باید کاملاً پاکسازی شود تا فضای بیشتری در اختیار نژاد آریایی برای پخش شدن و رشد قرار گیرد.او به ژنرالهای خود دستور داده بود که تمام کمونیستها، افراد تحصیلکرده و نیروهای مقاومت کننده را بکشند و برای از بین بردن باقی مردم اسلاو از گرسنگی و قحطی، منابع غذایی و انرژی آنها را قطع کنند. بدین ترتیب نیروهای آلمانی، احشام و محصولات کشاورزی مناطق اشغال شده را دزدیده و به مصرف خود و اسبهایشان میرساندند. بدین ترتیب علاوه بر ۱۱میلیون سربازی که اتحاد جماهیر شوروی در نبرد با آلمانیها از دست داد، حدود ۲۰میلیون نفر از جمعیت این کشور نیز در اثر قحطی و سوء تغذیه جان دادند. در مقابل، تعداد سربازان کشته شده آمریکا در جنگ جهانی دوم تنها ۴۰۰.۰۰۰ نفر بوده و تلفات غیرنظامیان نیز تقریباً صفر بود. این در حالی است که در آغاز جنگ جهانی دوم، جمعیت شوروی و ایالات متحده تقریباً برابر بود.
۹. جرج دبلیو بوش پدر با خوششانسی از دست
آدمخواران ژاپنی در جنگ جهانی دوم گریخت
در سپتامبر ۱۹۴۴، گروهی از سربازان آمریکایی در حال بمباران یک جزیره کوچک در منطقه اقیانوس آرام به نام چیچا جیما بودند. در این ماجرا، نیروهای ژاپنی به سختی جنگیده و موفق شدند چندین جنگنده و بمبافکن آمریکایی را ساقط کنند. خلبان یکی از این بمبافکنها، جرج دبلیو بوش پدر، رییس جمهور آینده ایالات متحده، بود. وی پیش از نزدیک شدن زیاد به جزیره ژاپنی مذکور توانست با چتر نجات از هواپیما بیرون پریده و در دریا فرود آید. او آنقدر خوش شانس بود که توانست روی یک قایق بادی نجات مانده و مدتی بعد توسط یک زیردریایی آمریکایی نجات داده شد.۸ خلبان بمب افکنهای هدف قرار گرفته نیز موفق شدند از هواپیمای در حال سقوطشان بیرون بپرند، اما اتفاقی که برای آنها رخ داد تا اوایل دهه ۲۰۰۰ مشخص نشد. بعد از افشای اسناد محرمانه دادگاههای مربوط به جنایات جنگی ژاپنیها در گوام، مشخص گردید که این خلبانان توسط سربازان ژاپنی شکنجه شده، با شمشیر سر از تنشان جدا شده و در مواردی نیز جنازه آنها توسط سربازان ژاپنی به عنوان غذا خورده شده است.
۱۰- ارتش ایالات متحده پیش از جنگ جهانی دوم رتبه
نوزدهم ارتشهای جهان را داشت
پیش از شروع جنگ جهانی دوم، ایالات متحده مانند امروز در زمینه نظامی پیشگام نبود. در واقع در سال ۱۹۳۹، وقتی که بریتانیا به آلمان اعلان جنگ داد، ارتش ایالات متحده با تنها ۱۷۴.۰۰۰ نفر پرسنل، رتبه نوزدهم قدرتمندترین ارتش جهان را در اختیار داشت که این کشور را در رتبه پایینتری از پرتغال قرار میداد.این فرانکلین دی روزولت بود که هنگام سرکار آمدنش در ارتش تصمیم گرفت ارتش کشور را تقویت کرده و به یک نیروی نظامی پیشرو تبدیل نماید. تعداد سربازان فعال در ارتش ایالات متحده در سال ۱۹۴۵ به بیش از ۸میلیون نفر رسیده بود که بزرگترین ارتشی بود که تاکنون به ثبت رسیده است.
منبع: militarymachine
وَ قَالَ لِابْنِهِ الْحَسَنِ ع لَا تُخَلِّفَنَّ وَرَاءَكَ شَيْئاً مِنَ الدُّنْيَا - فَإِنَّكَ تَخَلِّفُهُ لِأَحَدِ رَجُلَيْنِ
- إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِيهِ بِطَاعَةِ اللَّهِ - فَسَعِدَ بِمَا شَقِيتَ بِهِ - وَ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِيهِ بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ
- فَشَقِيَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ - فَكُنْتَ عَوْناً لَهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ
- وَ لَيْسَ أَحَدُ هَذَيْنِ حَقِيقاً أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِكَ
- قَالَ الرَّضِيُّ وَ يُرْوَى هَذَا الْكَلَامُ عَلَى وَجْهٍ آخَرَ وَ هُوَ - أَمَّا بَعْدُ - فَإِنَّ الَّذِي فِي يَدِكَ مِنَ الدُّنْيَا
- قَدْ كَانَ لَهُ أَهْلٌ قَبْلَكَ - وَ هُوَ صَائِرٌ إِلَى أَهْلٍ بَعْدَكَ - وَ إِنَّمَا أَنْتَ جَامِعٌ لِأَحَدِ رَجُلَيْنِ
- رَجُلٍ عَمِلَ فِيمَا جَمَعْتَهُ بِطَاعَةِ اللَّهِ - فَسَعِدَ بِمَا شَقِيتَ بِهِ - أَوْ رَجُلٍ عَمِلَ فِيهِ بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ
- فَشَقِيتَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ - وَ لَيْسَ أَحَدُ هَذَيْنِ أَهْلًا أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِكَ
- وَ لَا أَنْ تَحْمِلَ لَهُ عَلَى ظَهْرِكَ - فَارْجُ لِمَنْ مَضَى رَحْمَةَ اللَّهِ - وَ لِمَنْ بَقِيَ رِزْقَ اللَّهِ
میگویند یک عکس به اندازه هزار کلمه است. اما برخی عکسها آنقدر حیرتانگیز هستند که وقتی آنها را میبینیم هزار سوال در ذهنمان ایجاد میشود. در قرن بیست و یکم، معمولا اولین سوالی که به ذهنمان میرسد این است: «یعنی فتوشاپ شده؟»چه معتقد باشید هرگز نباید از فتوشاپ برای ویرایش تصاویر استفاده کرد، یا آن را بخش جداییناپذیر حضور عکاس در عصر دیجیتال بدانید، حقیقت این است که هر روز نسبت به قبل عکسهای بیشتری ویرایش میشوند. چون امروزه دوربینها و نرمافزارهای ویرایش به راحتی در دسترس هستند. اما گاهی عکسهای بسیار جالبی را میبینید که به نظر میرسد فتوشاپ شده اند، اما واقعا این طور نیست. ما امروز تعدادی از این عکسها را برایتان آماده کرده ایم. به ما بگویید عکس مورد علاقه شما کدام است؟
هرکس فقط یک بار در عمرش ممکن است چنین عکسی بگیرد
آب هم شبیه فیل شده!
منظره دقیقا به چهار بخش تقسیم شده
پرتوهای طلایی غروب آفتاب با چنان زاویه مناسبی وارد غار شده که این بخش از یخ را روشن کرده و باعث شده شبیه کهربا به نظر برسد.
آتش داخل درخت
غروب در نیمه راه
این بخش از جاده در ایالت وایومینگ به نام بزرگراه بهشت شناخته میشود.
برکه رنگینکمان در جنگل
این سربچه از تنه یک درخت قدیمی و فرسوده بالا رفته، اما شبیه غولی است که از کوه بالا میرود.
صبح در جاده i-۹۰ در کوههای برکشایر، ماساچوست
چهار فصل را از این پنجره ببینید.
لحظه مناسب
تیربرق باعث شده این عکس، دو عکس متفاوت به نظر برسد.
«دکتر به همسرم گفته عجیبترین چشمهایی را دارد که تا به حال دیده است.»
رد حرکت برناوت (burnout) خودرو، سه بعدی به نظر میرسد.
گربه پشت پنجره رنگی
این خودروی مشکی بعد از شستشو شبیه آینه شده
عکاس حتما هیجانزده شده
عکسی از داخل چادر
گاوی در حال علف خوردن
پل طاقدار در جنوب انگلستان
یک عکس به موقع
آب فوقالعاده زلال در سوئد
باران باغچه را به نقاشی ونگوک تبدیل کرده!
زنبور روی سطح آب
به نظر میرسد این فنجانهای چای سوراخسوراخ هستند!
طوفان در آلمان
استادیوم مونتری در مکزیک
شکستن عجیب لیوان
دریاچه پرندگان آبزی در پارک ملی بنف، آلبرتا، کانادا
انعکاس چراغ در لیوان قهوه
تصویر عجیبی از مه روی دریاچه و تابلوی هشداردهنده
رنگ ساختمان، آن را با آسمان ترکیب کرده
اسب معلق
ساده، اما خلاقانه
منبع: boredpanda
وَ قَالَ ع: كَفَاكَ أَدَباً لِنَفْسِكَ اجْتِنَابُ مَا تَكْرَهُهُ مِنْ غَيْرِكَ
اگر فکر میکنید همهچیز را درباره منظومه شمسی میدانید، بهتر است در مورد آن تجدیدنظر کنید. بعضی از این حقایق کاملاً ورای این جهان و تصور ما هستند.
شما نمیتوانید روی اورانوس بایستید
ابرهای اورانوس از سولفید هیدورژن تشکیل شده اند، یعنی بویی شبیه تخممرغ گندیده میدهند، تهوعآور
اگر روزی بتوانیم به سیارات گازی منظومه شمسی سفر کنیم، ممکن است پایتان را که از سفینه بیرون بگذارید، کمی جا بخورید. چون سیارههای مشتری، زحل، اورانوس، نپتون سطح جامد ندارند. آنها هسته جامد و سنگی دارند، اما توپهای بزرگی هستند که بخش اصلی آنها از گازهای هیدروژن و هلیوم تشکیل شده است.
سیاره مریخ مثل قطب جنوب سرد است
این تصویری از فلاته نیمروز است، دشتی در سطح کره مریخ
هر وقت به سرتان زد به مریخ سفر کنید، لباس گرم را فراموش نکنید. دمای متوسط مریخ حدود ۶۰ــ درجه سانتیگراد است، دمایی حدود دمای قطب جنوب (البته بدون حضور پنگوئنها).بعضی از پژوهشگران به امید اینکه بتوانند این سیاره را قابلسکونت کنند پیشنهادها و راههایی برای گرم کردن مریخ ارائه دادهاند. یکی از این پیشنهادات قرار دادن آینههای غولپیکری بر سطح این سیاره است که اشعه خورشید را بازتاباند و باعث شروع سریع گرمایش فلاته نیمروز مریخ شود.
۹۰درصد حلقههای سیاره زحل آب هستند
اگر دوستش دارید باید برایش حلقه بگیرید
زحل صاحب افسانهایترین سرزمین یخزده منظومه شمسی است. با فاصله زیادی که با خورشید دارد، آب موجود در حلقههای آن به یخ تبدیل میشود. این سیاره یکی از چهار سیارهای است که حلقههایی در اطرافش دارد و سیارات گازی دیگر هم همینطورند.هرچند باقی این سیارات تا دهه ۱۹۷۰ میلادی کشف نشده بودند و در همین سالها کاوشگرهایی برای کشف آنها فرستاده شد. حلقههای زحل اولین حلقههایی بود که با تلسکوپ از روی زمین دیده شدند.
بزرگترین قمر سیاره مشتری اقیانوسی نمکی دارد که
آب آن از آبهای موجود بر کره زمین بیشتر است
مشتری ۵۳ قمر نامگذاریشده و ۱۴ قمر نامگذارینشده دارد.
این تصویری از مشتری و بزرگترین قمر آن گانیمد است.
تعطیلات در ساحل مدیترانه را فراموش کنید. اگر میخواهید مناظر اقیانوس بیکران را ببینید، گانیمد، بزرگترین قمر سیاره مشتری بهترین جا برای آن است. این قمر مشتری بزرگتر از عطارد است و اگر به جای گردش به دور مشتری گرد خورشید میچرخید میشد آن را سیاره به حساب آورد.
سیاره عطارد حدود سه ماه زمینی طول میکشد تا به دور
خورشید بگردد
این تصویری هنری از سیاره عطارد است. مدار عطارد ۸۸ روزه است و ۵۹ روز طول میکشد تا به دور خودش بگردد
در مدت سهماه میتوانید کتابی بنویسید یا برای امتحان رانندگی آماده و قبول شوید یا دوره مقدماتی آموزش گیتار را بگذرانید. این همان مدت زمانی است که عطارد به دور خورشید میگردد. این کوتاهترین مدار منظومه شمسی است، چون عطارد نزدیکترین سیاره به خورشید است. پس اگر این بار کسی از شما پرسید کی کاری را که قول دادید انجام میدهید بگویید حدود یک سال عطاردی دیگر.
سفر به دور خورشید ۱۰۰ بار بیشتر از سفر به دور زمین
طول میکشد
خورشید منشاء ۹۹.۸ درصد جرم موجود در کل منظومه شمسی است
سفر هوایی دور دنیا ممکن است خستهکننده باشد، اما قابل مقایسه با سفر به دور خورشید نیست. برای این سفر باید خودتان را آماده سفری ۲۰۶ روزه کنید. به این امید که در بین راه جاهایی برای توقف و سوختگیری باشد.
یک روز طولانیتر از یک سال در سیاره ناهید
تصویری هنری از سیاره زهره
زهره و زمین هماندازه هستند، اما زهره قابل سکونت نیست و دمای سطح آن ۴۶۵ درجه سانتیگراد است، آنقدر داغ که میتواند سرب را ذوب کند.این یکی ممکن است به نظرتان بیربط بیاید، اما کمی طاقت بیاورید. یک روز زمانی است که سیاره یک دور کامل به دور خودش میگردد و یک سال زمانی است که سیاره به دور خورشید میگردد. زهره یکی از دو سیارهای است که در جهت حرکت عقربههای ساعت میگردد و از سیارههای دیگر منظومه شمسی آهستهتر میگردد. بعضی فکر میکنند بر اثر اصابت به سیارهای دیگر جهت حرکت آن تغییر کرده است یا به تدریج سرعت گردش آن کند و نزدیک به توقف شده است و در جهت دیگری شروع به گردش کرده است.گردش سیاره زهره به دور خودش ۲۴۳ روز زمینی و گردش آن به دور خورشید ۲۲۵ روز زمینی طول میکشد. میبینید که یک روز در سیاره زهره طولانیتر از یک سال است.
پلوتون تنها سیاره کوتوله منظومه شمسی نیست، ما
شش سیاره کوتوله داریم
این تصویری هنری از پنج سیارهٔ کوتوله است. بعضی از آنها قمرهایی هم دارند
اولین باری که نام «سیارههای کوتوله» به گوشتان خورده است باید وقتی باشد که پلوتون در سال ۲۰۰۶ به این مقام تنزل پیدا کرد. ما در منظومه شمسی شش سیاره کوتوله داریم. پلوتون، سِرِس، ماکیماکی، هائومیا و اِریس پنج سیاره کوتولهای بودند که تا همین اواخر میشناختیم.سِرِس در کمربند سیارکی بین مریخ و مشتری قرار دارد و اولین سیاره کوتولهای است که در سال ۲۰۱۵ فضاپیما آن را مشاهده کرد. به تازگی هم سیاره کوتوله دیگری کشف شده است که به طور رسمی ۳۸۷تیجی ۲۰۱۵ نامیده میشود، اما به آن نام «گابلین» دادهاند.
منظومه شمسی حدود ۴.۵میلیارد سال عمر دارد
همه سیارات دیگر منظومه شمسی میتوانند درون سیاره مشتری جا بگیرند
منظومه شمسی کهنسال است. برای اینکه تصوری از سن آن داشته باشید فکر کنید که اگر سن منظومه شمسی را یک سال در نظر بگیریم، انسانها فقط چند دقیقه پیش از آغاز سال نو بر روی زمین ظاهر شدهاند.
سیاره پلوتون آخر منظومه شمسی نیست
این تصویری از تیته، سیارهای فرضی است که سه برابر سیاره مشتری است و بعضی دانشمندان فکر میکردند باید در ابر اورت باشد. ناسا در آن زمان اعلام کرد که چنین سیارهای وجود ندارد.ابر اورت سرزمین ناشناخته منظومه شمسی است. ابر کرویشکل فرضی است که از خردهسیارههای یخی فرّار تشکیل شده است و دانشمندان پیشبینی میکنند دورترین بخش منظومه شمسی باشد که به طرزی باورنکردنی ناشناخته مانده است.
اگر فرض کنیم که فاصله زمین تا خورشید یک سانتیمتر باشد فاصله ابر اورت تا خورشید ۵۰۰ متر است. هرچند بخشهایی از دورترین نقاط منظومه شمسی هست که ما میشناسیم مانند کمربند کویپر.
منبع: bbc
بازیهای المپیک سال هاست که بر دنیای ورزش حکمرانی میکنند. ورزشکاران سراسر دنیا در مسابقات مختلف گرد هم میآیند تا استعدادهای خود را نمایش دهند. طی سالها، بسیاری از ورزشهای تفریحی به المپیک راه یافته اند و شهروندان کشورهای مختلف برای پیروزی کشورشان در این مسابقات شرکت میکنند. بازیهای المپیک اولین بار در سال ۱۸۹۶ برگزار شد و شامل ورزشهای باستانی میشد.
مسابقه امدادی و دو مهمترین ورزشهای المپیک و شناخته شدهترین ورزشهای جهان هستند. اما برخی ورزشها، دیگر در المپیک به رسمیت شناخته نمیشوند یا انجام نمیشوند. در سالهای اخیر، اتحادیه بینالمللی فدراسیون دو و میدانی برخی ورزشها را از بازیهای المپیک حذف کرد. در این مقاله با ورزشهایی آشنا میشوید که دیگر در المپیک حضور ندارند.
پرش روی اسب
ورزشکاران این بازی، عاشق اسب بودند. در این بازی ورزشکار باید روی اسب میپرید. عجیب است نه؟ برنده هم کسی بود که از روی اسب نمیافتاد. این ورزش در میان کسانی که اسب داشتند محبوب بود.
طناب کشی
این ورزش آخرین بار در المپیک سال ۱۹۲۰ انجام شد، اما هنوز یک ورزش سرگرمکننده برای کودکان و تمرینات آماده سازی تیمها است. طناب کشی اولین بار در دهه ۱۹۰۰ به عنوان ورزش معرفی شد و در آن دو نفر یا بیشتر در هر طرف طناب قرار میگرفتند و آن را میکشیدند.
کریکت
این ورزش در سال ۱۹۰۰ معرفی شد و مسابقات آن فقط یک بار در المپیک برگزار شد. بعد از آن به دلیل فقدان شرکتکننده در آن زمان، حذف شد. امروزه نسبت به آن زمان، افراد بیشتری کریکت بازی میکنند.
روکه
این بازی تا حدودی شبیه به کروکت است و با چند پتک چوبی کوتاه انجام میشود. این ورزش قبل از راه یابی به المپیک، در میان بریتانیاییها محبوب بود. روکه در اوایل دهه ۱۹۰۰ وارد المپیک شد و خیلی زود هم کنار گذاشته شد.
ژو دو پوم
این ورزش، تنیس اصلی در نظر گرفته میشد که در آن بازیکنان با دست خود (نه با راکت) به توپها ضربه میزدند. این بازی در اوایل ۱۹۰۰ معرفی شد و به مرور زمان و با به وجود آمدن راکت، محو شد. عمر آن در المپیک بسیار کوتاه بود.
مسابقات قایق موتوری
این ورزش اولین بار به عنوان یک ورزش نمایشی در اوایل ۱۹۰۰ معرفی شد و در سال ۱۹۰۸ به یک ورزش تمام عیار تبدیل شد. بازیکنان، در این مورد کاپیتانها، در یک مسیر ۱۲.۸ کیلومتری با یکدیگر رقابت میکردند. این ورزش در دنیای انگلیسی زبانها مشهور بود و بعدها به دلیل آب و هوای نامساعد که این ورزش را مختل میکرد، کنار گذاشته شد.
پیلوتا
این ورزش در بازیهای المپیک پاریس ظاهر شد و شامل تیمهای دونفره میشد که توپ را به سمت سبدی روی دیوار هدایت میکردند. این ورزش کاملا از مسابقات معتبر جهانی کنار گذاشته شده است.
کوهنوردی
در این ورزش بازیکنان یا شرکتکنندگان از کوه بالا میروند و برنده کسی است که ارتفاع بیشتری را بالا رفته باشد. کوه اورست جزء اولین کوههایی بود که برای این ورزش استفاده میشد تا اینکه کلا از المپیک کنار گذاشته شد.
چوگان
چوگان شبیه کریکت است با این تفاوت که توسط دو تیم چهار نفره سوار بر اسب انجام میشود. این تیمها در اوایل سالهای ۱۹۰۰، مثل تیمهای فوتبال محبوب بودند. بازیکنان با استفاده از چوگانهای بلند و انعطاف پذیر گل میزنند. هرچند این ورزش از بازیهای المپیک حذف شده، اما هنوز ورزش مورد علاقه کشورهای انگلیسی زبان است.
منبع: celebspulse
مغز عضله نیست، درواقع بیشتر از چربی تشکیل شده است. اما تمرین ذهنی مناسب میتواند آن را روی فرم نگه دارد. این معماها طراحی شده تا مهارتهای حل مسئله، استدلال و تمرکز شما را تقویت کند و درجات سختی مختلف دارد.
۱.
ریچ در منطقه زمانی استاندارد شرقی زندگی میکند. خواهرش، باربارا، در منطقه زمانی اروپای مرکزی زندگی میکند که ۶ ساعت از او جلوتر است. ریچ از ۸ صبح تا ۵ عصر به وقت محلی خود کار میکند و هر شب راس ساعت ۱۰ میخوابد. باربارا بین ۹ صبح تا ۶ بعدازظهر کار میکند و همیشه ساعت ۱۱ و نیم شب به وقت محلی خودش میخوابد.
آیا هیچ بازه زمانی وجود دارد که ریچ بتواند با باربارا پس از روز کاری خود تماس بگیرد بدون اینکه مزاحم کار یا خواب او شود؟
۲.
هر یک از حروف از A تا H یکی از هشت ارزش عددی زیر را دارد و هیچ دو حرفی ارزش یکسان ندارند. هریک از حروف کدام یک از اعداد زیر باید باشند تا معادلات درست باشند؟
۳.
عدد ۵ چند بار در اعداد بین ۱ تا ۱۰۰ ظاهر میشود؟
۴.
در این صفحه شطرنجی چند کبریت با اندازههای مختلف وجود دارد، هر یک از آنها ممکن است کاملا نسوخته، نسبتا سوخته یا کاملا سوخته باشند. کبریتها از سر (قسمت قرمز) تا ته میسوزند، بدون اینکه هیچ قسمتی را نسوخته بگذارند. اعداد بیرون صفحه شنطرنجی تعداد بخشهای سوخته در ردیف یا ستون مقابلشان را نشان میدهند. آیا میتوانید قسمتهای سوخته را مشخص کنید؟
۵.
سوفی و کارولین قرار گذاشتند ساعت ۲ بعد از ظهر یکدیگر را در کافه ببینند.
سوفی فکر میکند ساعتش ۲۵ دقیقه جلو است، هرچند در واقعیت ۱۰ دقیقه عقب است. کارولین فکر میکند ساعتش ۱۰ دقیقه عقب است، در حالی که ۵ دقیقه جلو است. اگر هر دو بخواهند دقیقا سر ساعت برسند چه اتفاقی میافتد؟
۶.
شش کودک به نامها لیزا، بنیتو، دلیا، شارلوت، ولدون و زینا اندازهگیری شدند.
ولدون از دلیا بلندتر و از زینا کوتاهتر است.
لیزا از بنیتو بلندتر و از دلیا و ولدون کوتاهتر است.
بنیتو کوتاهترین نیست.
آنها را به ترتیب قد از بلند به کوتاه مرتب کنید.
۷.
داخل هر یک از این حبابها یکی از اعداد ۱ تا ۷ قرار دارد. هر عدد فقط یک بار تکرار میشود. مجموع اعداد حبابها در قسمتی ظاهر میشود که آنها همپوشانی دارند. عدد داخل هر حباب را تعیین کنید.
۸.
کاملیا پیامکی از یک شماره ناشناس دریافت کرد و پاسخ داد: «شما؟»
غریبه جواب داد: «من یکی از بستگان مادری شما هستم. مادر مادرتان مادر زن پدر من است.»
با فرض اینکه اطلاعات او درست است، رابطه آنها چیست؟
۹.
هر شش ضلعی را طوری در هرم قرار دهید تا هر عدد یا بزرگتر از مجموع دو عدد زیر آن یا کمتر از اختلاف آنها باشد. مثلا اگر دو عدد ۲۰ و ۵۰ بودند، هد عدد بزرگتر از ۷۰ یا کوچکتر از ۳۰ روی آن قرار میگیرد.
۱۰.
کیت و فیزل هر دو معتقدند که هر سه ساعت به یک فنجان قهوه نیاز دارند تا بیدار و فعال بمانند. هر دوی آنها اولین فنجان را ساعت ۸ صبح میخورند و هر سه ساعت یک فنجان میخورند تا وقتی که بخوابند. باتوجه به نکات زیر، کدام یک در هفته بیشتر هزینه قهوه میکند؟
کیت از یکشنبه تا پنجشنبه تا ساعت ۱۰ شب بیدار است و جمعه و شنبه تا ۱۲ بیدار میماند. فیزل هر شب تا ۱۰ بیدار میماند.
کیت به ازای هر فنجان ۳ دلار میپردازد اما فیزل قهوه ارگانیک به قیمت ۴ دلار میخورد.
۱۱.
شما ۹ اردوگاه زیبا کنار دریاچه خریده اید که میتوانید هر کدام را شبی ۲۰ دلار به کسانی که میخواهند چادر بزنند، اجاره دهید. همچنین میتوانید آنها را مجهز به برق کنید که برای هر کدام ۶۰ دلار برای شما هزینه دارد، اما با برق میتوانید هر کدام را شبی ۴۰ دلار اجاره دهید. فرض کنیم همیشه ظرفیت اردوگاه شما پر باشد.
اگر بدون هیچ سرمایهای آغاز کنید، چند شب باید بگذرد تا بتوانید هر ۹ تا را مجهز به برق کنید؟
۱۲.
یکی از چهار علامت اصلی (+، ×، ÷) را در هر جای خالی قرار دهید تا معادله درست شود. همه عملیاتها از چپ به راست انجام میشوند. (همه عملیاتها از چپ به راست انجام میشوند، بدون توجه به ترتیب ریاضیاتی عملیات)
۱۳.
چند حیوان در خانه من زندگی میکنند اگر همه آنها مار باشند به جز دو تا، همه آنها همستر باشند به جز دو تا، همه آنها خرگوش باشند به جز دو تا؟
۱۴.
قرمزها، خاکستری ها، آبیها و سیاهها مسابقات دورهای دارند که در آن هر تیم یک بار با تیمهای دیگر بازی میکند، به طور کلی شش بازی انجام میشود.
سیاهها بیشتر از آبیها بُرد داشتند و خاکستریها بیشتر از آبیها باخت داشتند. قرمزها با سیاهها مساوی کردند که تنها تساوی در این مسابقات بود. در مسابقه بین آبیها و قرمزها، کدام برنده شدند؟
۱۵.
لوئیس و هلن، خواهران بیوه، در خانهای با هم زندگی میکردند. عادات آنها هرگز تغییر نمیکرد: صبح زود بیدار میشدند، صبحانه میخوردند، کارهای خانه و باغبانی را قبل از ناهار انجام میدادند، بعد از ظهر، هلن چرت میزد و لوئیس فیلم میدید، هلن هرگز تلویزیون تماشا نمیکرد. سپس هلن برای شام سبزی پاک میکرد و لوئیس غذا میپخت. آنها قبل از خواب کتاب میخواندند.
یک شب طوفان برق را قطع کرد. همه چیز تاریک شد و لوئیس ترسید. «حالا باید چه کار کنیم؟» او گریه میکرد. هلن لبخند زد و به کتاب خواندن ادامه داد. چرا هلن آرام بود، اما خواهرش ترسیده بود؟
۱۶.
جک آن قدر استیک دوست دارد که احتمال اینکه در هر شب، شام ماهی بخورد یک سوم است. غذای مورد علاقه همسرش ماهی تازه است و احتمال اینکه شام هر شب او ماهی باشد، یک دوم است. اما جک و پاتریشیا همیشه با هم شام میخورند، آنها هرگز در یک شب هم ماهی و هم استیک نمیخورند. به طور متوسط آنها چند بار در یک ماه ۳۰ روزه ماهی یا استیک میخورند؟
۱۷.
تامارا ۲۰هزار دلار پس انداز دارد. اگر چهار پنجم چیزی که تامارا دارد، برابر با هشت نهم دارایی مارتینا باشد، مارتینا چقدر پول دارد؟
۱۸.
هر یک از حروف A تا H معادل یکی از هشت عدد زیر است و هیچ دو حرفی با هم برابر نیستند. هر حرف باید معادل کدام عدد باشد تا همه معادلات درست باشند؟
۱۹.
یکی از چهار علامت اصلی (+, –, ×, ÷) را در هر کادر خالی قرار دهید تا معادله درست شود. (همه عملیاتها از چپ به راست انجام میشود، بدون توجه به ترتیب ریاضی.)
۲۰.
هر یک از این شش نفر در یکی از شش خانه زیر زندگی میکنند. خانهها سفید، قهوه ای، سبز، آبی، زرد و نارنجی هستند. با فرض اینکه همه راست میگویند، خانه هرکس چه رنگی است؟
خانم آنتونی: خانم بوردن شمال خانه من زندگی میکند.
خانم بوردن: من در خانه نارنجی زندگی میکنم، من میتوانم بدون عبور از هیچ خیابانی به خانه خانم انگلهارد بروم.
آقای کروز: من شرق خانه سبز زندگی میکنم.
خانم دوبوآ: یک خانه سفید شمال خانه من است، اما من نمیتوانم آن را از خانهام ببینم، چون یک خانه قهوهای بین ماست.
خانم انگلهارد: من در روبروی خیابانی زندگی میکنم که هم خانه سفید و هم زرد در آن هست.
آقای فونگ: من در خانه سبز زندگی میکنم.
۲۱.
شما باید حداقل شش مداد، شش خودکار و شش پاککن به قیمت حداکثر ۵.۲ دلار بخرید. اگر بستههای زیر تنها ترکیبات موجود باشند، کدام بستهها را میبرید؟ میتوانید بیش از یکی از هر بسته بخرید.
الف: دو پاککن به قیمت 0.۷ دلار
ب: چهار مداد، یک خودکار و دو پاک کن به قیمت ۱.۳ دلار
ج: سه مداد، چهار خودکار و سه پاک کن به قیمت ۳.۲ دلار
د: یک مداد، سه خودکار و دو پاک کن به قیمت ۱.۹ دلار
ی: یک مداد و پنج خودکار به قیمت ۲.۳ دلار
۲۲.
باید محتویات دو تا از پنج جعبه زیر در یک کیسه بریزید. با ریختن کدام دو جعبه، بالاترین احتمال بیرون کشیدن یک توپ قرمز به صورت تصادفی رخ میدهد:
جعبه الف: ۳ توپ قرمز و ۵ توپ نقرهای
جعبه ب: ۴ توپ قرمز و ۶ توپ نقرهای
جعبه ج: ۷ توپ قرمز و ۹ توپ نقرهای
جعبه د: یک توپ قرمز
جعبه ی: ۱۲ توپ قرمز و ۱۴ توپ نقرهای
۲۳.
سن فرانچسکا به اندازه مجموع سن برادرانش، هری و ارنی است. هری دو سال کوچکتر از ارنی است. وقتی همگی یک سال کوچکتر بودند، مجموع سن هر سه، سه چهارم مجموع سن فعلی آنها بود. هر کدام چند سال دارند؟
۲۴.
هشت جواهر نیمه قیمتی در کلکسیون الن وجود دارد. به قیمت امروز، چهار تا از آنها ۵ دلار، سه تا از آنها ۱۰ دلار و یکی از آنها ۲۵ دلار ارزش دارد. او آنها را به سه فرزندش هدیه داد: متیو، آرون و جرمی
مجموع ارزش هدیههای هر سه آنها یکسان است. جرمی دقیقا سه سنگ را دریافت کرد. متیو کمترین تعداد سنگ را گرفت. سنگها چطور توزیع شدند؟
۲۵.
شما به مهمانی در خانه چارلی دعوت شده اید. برای رفتن به خانه او، باید یک معما حل کنید تا بفهمید کجا زندگی میکند. او هفت دوست دارد که در همسایگی او زندگی میکنند. آنها به شما یک نقشه داده اند که خانههای آنها و چارلی را نشان میدهد. علاوه بر اطلاعات زیر:
دنیل: من خانه بنیتا را نمیبینیم، چون خانه گرتا بین ماست.
آدام: من دقیقا روبرو و آن طرف خیابان خانه دنیل زندگی میکنم.
بنیتا: النا در غرب خانه من زندگی میکند.
النا: من باید از سه خیابان رد شوم تا به خانه فرانکو برسم.
هال: من در شرق خانه بنیتا زندگی میکنم.
چارلی کجا زندگی میکند؟
۲۶.
شما یک کارگاه اسباببازی سازی با دو کارمند دارید. ساخت یک اسباببازی دو ساعت طول میکشد، نقاشی کردن آن یک ساعت زمان میبرد و بستهبندی آن هم یک ساعت طول میکشد. شما نمیتوانید یک اسباببازی را قبل از ساخت رنگ کنید. همچنین قبل از رنگ آمیزی نمیتوانید آن را بسته بندی کنید.
هر دو کارمند میتوانند هر یک از این سه وظیفه را انجام دهند، اما نمیتوانند همزمان یک کار را روی یک اسباببازی انجام دهند. حداقل زمانی که برای ساخت، رنگ آمیزی و بستهبندی سه اسباببازی لازم است چقدر است؟
۲۷.
دو تا از این حلقهها به هم وصل هستند، میتوانید آنها را پیدا کنید؟
جوابها:
۱.
بله، بین ساعت ۵ تا ۵ و نیم بعد از ظهر به وقت محلی خودش
۲.
۳.
بیست بار. ۱۰ بار در جایگاه یکان و ده بار در جایگاه دهگان ظاهر میشود.
۴.
۵.
کارولین ساعت ۱:۴۵ دقیقه میرسد، یعنی ۱۵ دقیقه زودتر.
۶.
۷.
۸.
خواهر یا دخترخاله
۹.
۱۰.
فیزل هر هفته ۱۴۰ دلار پول قهوه میدهد در حالی که کیت ۱۱۱ دلار برای قهوه هزینه میکند.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
قرمزها، سیاهها یک بازی را مساوری کردند، بنابراین حداکثر دو بازی را بردند. آنها بیشتر از آبیها برد داشتند، بنابراین آبیها حداکثر یک برد داشتند. چون خاکستریها بیشتر از آبیها باخت داشتند، خاکستری احتمالا هر سه مسابقه را باختند. مسابقهای که آبیها آن را بردند در مقابل خاکستریها بوده است، بنابراین آبیها در برابر قرمزها باختند.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
۲۱.
۲۲.
این دو جعبه احتمال ۱۳/۲۷ (۴۸درصد) بیرون کشیدن یک توپ قرمز را ایجاد میکند.
۲۳.
فرانچسکا شش ساله، هری دو ساله و ارنی چهار ساله هستند.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
شش ساعت
۲۷.
منبع: rd
اکنون ۱۵ سال از آن روز میگذرد که ماهیگیران مسلح سومالیایی شروع به حمله و دستاندازی به کشتیهای تجاری کرده و بدین ترتیب این دزدان دریایی عصر جدید، دریاهای شرق آفریقا را به خطرناکترین آبهای جهان تبدیل کردند.تنها در سال ۲۰۰۸، ملوانان بیقانون سومالیایی بیش از ۴۰ کشتی بزرگ را در خلیج عدن متوقف کرده و به کنترل خود درآوردند در حالی که این مسیر ارتباطی میانبر بین آسیا و اروپا برای اقتصاد جهانی و انتقال بار از طریق دریا بسیار حیاتی است.
از بین بردن دزدان دریایی امروزی در سومالی کار سادهای نیست، زیرا بسیار باهوشتر، منسجمتر و مصممتر از دزدان دریایی گذشته هستند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با واقعیاتی در مورد این دسته از راهزنان دریایی که مقر آنها در سواحل سومالی است آشنا کنیم.
۱. آنها یک مجموعه رابین هودی دارند
بسیاری از دزدان دریایی سومالی خود را آدم خوبهای ماجرا میدانند و نه راهزنانی سنگدل و بیرحم و میتوان گفت که دستکم زمانی آنها انسانهای خوب و زحمتکشی بودند. بعد از سقوط دولت مرکزی سومالی در موگادیشو در سال ۱۹۹۱، کشورهای همسایه سومالی شروع به ماهیگیری غیرقانونی و فزاینده در آبهای این کشور کردند.اولین دزدان دریایی سومالی در واقع ماهیگیران خشمگینی بودند که به کشتیها و قایقهای ماهیگیری خارجی که به صورت غیرقانونی در آبهای آنان مشغول ماهیگیری بودند نزدیک شده و از آنها درخواست چیزی شبیه مالیات عبور و مرور یا ماهیگیری داشتند.اما با تداوم ماهیگیری غیرقانونی، برخی از این ماهیگیران سومالیایی باجگیر به یکدیگر پیوسته و گروهی را تشکیل دادند که خود را «نگهبانان ساحلی» مینامیدند. آنها ادعا میکردند که هدف فعالیتهایشان حفظ یکپارچگی کشور و جلوگیری از دست درازی بیگانگان تا زمان بازگشت امنیت و ثبات و البته دولت کارآمد به موگادیشو است.البته آنها تنها بازیگران شبه راهزن منطقه نبودند، زیرا گروههای دیگری نیز در همان حوالی شروع به سرقت از کشتیهای سازمان ملل که مشغول رساندن کمکهای غذایی و دارویی به آوارگان حاضر در کمپهای سومالی بودند کردند. ادعای این سارقان این بود که در صورت دستبرد نزدن آنها به این کشتیها، اربابان جنگ طلب در روی زمین این کمکهای بینالمللی را در اختیار گرفته و البته تا حدودی نیز حق با آنان بود.اما رفته رفته این تحرکات برای دفاع از سواحل کشور به دیگر سواحل سومالی گسترش یافته و به یک کسب و کار میلیون دلاری تبدیل شد. در سال ۲۰۰۸ و بعد از اینکه گروهی از دزدان دریایی سومالی یک کشتی باری اوکراینی پر از سلاح را به کنترل خود درآورده ودر قبال آزادی آن درخواست ۲۵ میلیون دلار پول نقد کردند. سوگول علی، از اعضای این دزدان دریایی گفت که آنها فقط پول را میخواهند و نیازی به سلاحهای موجود در کشتی ندارند.
۲. هیچ کسبوکار دیگری در سومالی
به اندازه دزدی دریایی درآمدزا نیست
بر اساس برخی برآوردها، دزدان دریایی سومالی تنها در سال ۲۰۰۸ بیش از ۱۵۰ میلیون دلار درآمد داشتهاند که باعث شده این صنعت به بزرگترین منبع درآمد این کشور تبدیل شده و بیشترین سهم را در اقتصاد این کشور بیثبات داشته باشد. در واقع، دزدان دریایی سومالی، باهوشترین و موفقترین کارآفرینان و تاجران کشور هستند.در حالی که حمله به کشتیها و قایقهای کوچک میتواند درآمدی ۵ رقمی برای دزدان دریایی خردهپا در پی داشته باشد، هر رئیس دزدان دریایی میتواند تا سالی ۲ میلیون دلار درآمد داشته باشد، آن هم در کشوری که یک ناهار شاهانه را میتوان با قیمت کمتر از یک دلار تهیه کرد. اما با پر شدن جیبهایشان، بسیاری از دزدان دریایی در حال نقل مکان به جاهای بهتر هستند.بسیاری از این افراد در حال خرید املاک در سواحل مومباسا، کنیا هستند؛ جایی که هر روز آپارتمانهای بزرگ و اشتراکی جدیدی ساخته میشود. هر یک از این آپارتمانها به قیمت چند میلیون دلار فروخته شده و برای بستن دهان مقامات کنیایی نیز حدود نیم میلیون دلار دیگر به صورت رشوه به کنیا تزریق میشود.
۳. دزد دریایی شدن در سومالی بسیار ساده
است
دزدی دریایی در سومالی چنان ساده است که هر کسی میتواند از پس آن برآید. تمام چیزی که به آن احتیاج دارید یک تفنگ خودکار، یک نردبان آلومینیومی برای بالا رفتن از دیواره کشتیها و یک قایق موتوری است.سپس تنها کاری که باید بکنید این است که منتظر باشید تا یک کشتی تجاری از دور و نزدیک شما عبور کند و نکته بسیار جالب این است که کشتیهای مورد نظر توان مقابله با شما و تیراندازی را ندارند.بر اساس قوانین بینالمللی، کشتیهای تجاری و غیرنظامی اجازه حمل سلاح ندارند، زیرا دولتها نمیخواهند که کشتیهای حامل اسلحه از بندری به بندر دیگر بروند. بدین ترتیب وقتی که دزدان دریایی بتوانند خود را به عرشه کشتیها برسانند دست بالا را دارند.بهترین و شاید تنها دفاع موثر کشتیها در مورد دزدان دریایی سرعت است، اما از آنجایی که اکثر کشتیهای تجاری سرعت چندانی ندارند، دزدان دریایی با قایقهای موتوری سبک و تندرو خود مشکلی در تعقیب آنها ندارند و این حربه نیز به ندرت موثر واقع میشود.مجهزترین دزدان دریایی سومالی از مسلسل و جیپیاس استفاده میکنند، اما اکثر ماهیگیران سابق به همان سلاحهای قدیمی مجهزند. بعد از ورود به کشتی، تنها کاری که باید بکنند این است که اموال کشتی یا افراد حاضر در آن را به سرقت برده یا آنها را به گروگان گرفته و درخواست پول نمایند. معمولاً برای آزادی محموله هر کشتی یک میلیون دلار درخواست میشود.
۴. قانون نمیتواند آنها را تنبیه کند
همه میدانند که دزدی دریایی کاری نادرست است، اما آیا این بدین معناست که همزمان غیرقانونی نیز هست؟ دستکم در سومالی؟ واقعیت این است که در مناطق تحت کنترل و عملیات دزدان دریایی عمدتاً قانونی وجود ندارد.در مناطق ساحلی و دریایی متعلق به سومالی هیچ دولت کارآمدی برای قانونگذاری و جلوگیری موثر از عملیاتهای دزدان دریایی وجود ندارد؛ و از آنجایی که بخشهای زیادی از اقیانوسها دور از کنترل کشورها قرار دارد، در دریاهای وسیع نیز قانونی وجود ندارد.در طول تاریخ، کشورها سعی کردهاند با همکاری و تشریک مساعی، دزدان دریایی را به پای میز محاکمه بکشانند، اما این تلاشهای هیچوقت آسان نبوده و سریع به نتیجه لازم منتهی نشده است. حتی در صورت دستگیر شدن نیز اکثر دزدان دریایی سومالی در نزدیکترین ساحل این کشور آزاد میشوند بدون این که تنبیه خاصی در کار باشد.با این وجود در نوامبر ۲۰۰۸ بریتانیا توافقی با دولت کنیا امضا کرد که بر اساس آن دزدان دریایی دستگیر شده توسط نیروی دریایی این کشور در کنیا به پای میز محاکمه کشیده شوند. بدنبال بریتانیا، برخی کشورهای دیگر مانند ایالات متحده، سنگاپور و ترکیه نیز اقدامات مشابهی را انجام دادهاند.اما کنیا، علیرغم داشتن یکی از معدودترین دموکراسیهای قدرتمند در شرق آفریقا، نشان داده که سیستم قضایی چندان کارآمدی ندارد. اولین باری که یک گروه هشت نفره از دزدان دریایی سومالی دستگیر شده توسط نیروی دریایی بریتانیا تحویل سیستم قضایی کنیا شدند، وکلای مدافع این دزدان توانستند قضات دادگاه را راضی به آزادسازی دزدان نمایند.
۵. دزدان دریایی سومالی به ندرت دست به
کشتن میزنند
تا زمانی که سوار کشتی دیگری نشده و سلاحهای خودکار خود را به سوی سرنشینان نشانه نرفتهاند نمیتوان ماهیگیر را از دزد دریایی در آبهای سومالی تشخیص داد. از این رو نیروهای دریایی کشورها کاری جز گشتزنی و ترسناک به نظر رسیدن ندارند.بعد از به گروگان گرفتن کشتیهای تجاری، نیروهای دریایی کشورها به ندرت سعی میکنند این کشتیها و سرنشینان آنان را از چنگ دزدان دریایی بیرون بیاورند، زیرا ممکن است جان سرنشینان غیرنظامی کشتیها به خطر بیفتد. در نبود هیچ گونه مکانیزم دفاعی موثر تنها در سال ۲۰۰۸ بیش از ۱۰۰ حمله توسط دزدان دریایی صورت گرفت که با ربودن دستکم ۴۰ کشتی همراه بود.با این وجود تعداد تلفات در مقابله با این حجم از حملات چندان قابل توجه نبود. کاپیتان یکی از این کشتیها در دوران اسارت به دلایل طبیعی درگذشت و چندین نفر از شبهنظامیان نیز در جریان تلاش برای آزادسازی گروگانها جان خود را از دست دادند.دزدان دریایی عمدتاً تمایل دارند که گروگانهای خود را زنده و سالم نگه دارند، نه تنها به این دلیل که این گروگانها صدها هزار دلار برایشان ارزش دارند بلکه با توجه به انتشار خبر مربوط به رفتار خوب دزدان دریایی با گروگانها، کشورها تمایل کمتری به وارد شدن به درگیری با این دزدان دارند.در واقع نیروهای دریایی در حال گشتزنی در آبهای سومالی در طول سالهای اخیر افراد بسیار بیشتری نسبت به این دزدان دریایی کشتهاند. برای مثال نیروی دریایی هند یک قایق متعلق به دزدان دریایی را نابود کرد که در جریان آن تعدادی گروگان تایلندی نیز کشته شدند.
۶. دزدان دریایی دوستان بسیار خوبی در
بنادر اطراف دارند
دزدان دریایی در حدود دو میلیون مایل از سطح دریاهای منطقه شرق آفریقا را در اختیار دارند. این حجم از آب بسیار وسیع بوده و با هزاران کشتی نیز ممکن است روزها روی آب بود و کشتی دیگری را ندید. از این رو سوال این است که دزدان دریایی چطور میدانند باید به کجا رفته و به کدام کشتی حمله کنند؟ پاسخ جاسوسان است.گروههای بزرگ دزدان دریایی خبرچینها و جاسوسانی در مومباسا، کنیا دارند که بزرگترین و عمدهترین بندر در این منطقه به شمار میآید. کشتیهای تجاری باید در این بندر لنگر گرفته و مدارک خود را ارائه دهند که شامل بار و مقصدشان است.بدین ترتیب جاسوسانی در اداره دریانوردی کنیا هستند که این اطلاعات را در مقابل دریافت مقادیری پول در اختیار روسای دزدان دریایی قرار میدهند. آنها همچنین با مقامات قدرتمند محلی در شمال سومالی در ارتباط بوده و در قبال دریافت بخشی از غنیمتها، از اقدامات مجرمانه این دزدان دریایی چشمپوشی میکنند.
۷. ماجرای کشتی تجاری چینی
ملوانان کشتیهای تجاری هنگام حرکت به سمت آبهای شرق آفریقا میدانند که چه چیزهایی در انتظار آنهاست. از آنجایی که این ملوانان اجازه و امکان حمل سلاح ندارند از روشهای دیگر برای دور کردن دزدان دریایی از کشتی خود استفاده میکنند.سال گذشته یک کشتی چینی از تاکتیکی استفاده کرد که در دوران قرون وسطی در این کشور در جریان محاصره یک قلعه به کار گرفته شده بود.وقتی که دزدان دریایی از دیواره کشتی چینی بالا رفته و وارد عرشه اول شدند، ملوانان به عرشه بالاتر رفته و نردبان را نیز برداشتند. آنها در ادامه با باز کردن شلنگهای آب پرفشار اطفای حریق توانستند دزدان دریایی را درمانده کنند. همچنین آنها به این موضوع بسنده نکرده و با پرتاب کوکتل مولوتوف سعی کردند دزدان دریایی را وادار به ترک کشتی کنند.بدین ترتیب با پرتاب چهارصد کوکتل مولوتوف، ملوانان چینی موفق شدند دزدان دریایی را به عقب برانند. خندهدار اینکه یکی از دزدان دریایی که کفش به پا نداشت و میخواست به قایق خود بازگردد، به دلیل تکههای فراوان بطری شکسته روی عرشه کشتی چینی، به شدن زخمی شده و به مدافعان چینی التماس میکرد که به او چیزی بدهند بپوشد تا بتواند به قایقش برگردد.
۸. کشتی بزرگتر به معنای غنیمت و پول
بزرگتر است
دزدان دریایی هر بار جسورتر میشوند. برای سالها آنها در جستجوی غنمیتهای کوچک بودند؛ چیزهایی مانند ماهیگیران کنیایی و کشتیهای کوچک و البته کشتیهای حامل غذا و داروی سازمان ملل. امروزه، اما با قایقهای سریعتر، سلاحهای بهتر و اطلاعات دقیقتر از جاسوسانشان، این دزدان دریایی به سراغ کشتیهای باری بزرگ، نفتکشهای غولپیکر و حتی کشتیهای مسافربری میروند.هیچ جنبندهای در این آبها امنیت ندارد. بعد از ربودن یک کشتی اوکراینی حامل خودروهای زرهی، راکت و دیگر انواع سلاح، این دزدان به سراغ یک نفتکش عربستانی رفتند که محموله نفت آن بیش از ۱۰۰ میلیون دلار ارزش داشت. هر دوی این کشتیها با پرداخت مبالغی به دزدان دریایی آزاد شدند.اگر چه حملات اخیر به کشتیهای مسافربری ناموفق بوده، اما مقامات دریانوردی از این بابت هنوز نگران هستند. دزدان دریایی معمولاً در گروههای ۱۰ نفره حمله کرده و کشتیهای با ۲۰ یا همین حدود سرنشین را میربایند. این مقدار از سرنشینان به حدی است که دزدان دریایی میتوانند کنترل آنها را در اختیار داشته باشند.اما کشتیهای مسافربری تا ۲.۰۰۰ نفر مسافر را در خود دارند و دزدان دریایی به هیچ عنوان نخواهند توانست بدون دست زدن به خشونت کنترل این کشتیها را در دست بگیرند.
۹. دزدان دریایی بیشترین آسیب را به
سومالی میزنند
بزرگترین قربانی دزدان دریایی خود سومالیاییها هستند. حدود ۴ میلیون نفر از جمعیت ۸ میلیونی سومالی برای زنده ماندن به کمکهای غذایی و دارویی سازمان ملل نیاز دارند. اما حمله دزدان دریایی به کشتیهای حامل این کمکها کار سازمان ملل را برای فرستادن مداوم محمولهها با مشکل همراه کرده است.بدین ترتیب از سال ۲۰۰۹ تاکنون هیچ کشتی حامل کمکهای غذایی سازمان ملل بودن اسکورت شدن توسط کشتیهای جنگی کشورهای غربی بندر مومباسا را به مقصد سومالی ترک نمیکند. اما کشتیهای جنگی همیشه در دسترس نبوده و عملیات آنها پرهزینه است.
۱۰. پایانی برای دزدی دریایی در آبهای
سومالی متصور نیست
حتی در شرایطی که نیروهای دریایی جهان در مقادیر فراوان در حال گشتزنی در آبهای شرق آفریقا هستند نیز وسعت فراوان اقیانوس باعث شده که این کشتیها همواره نتوانند در زمان مناسب در مکان مناسب باشند.تقریباً تمامی شرکتهای دریانوردی که در مومباسا مستقر هستند تاکنون از ناحیه دزدان دریایی دچار آسیب شدهاند. برای مثال مالک ۴ کشتی تجاری به نام کریم کودراتی میگوید که هر ۴ کشتی او تاکنون دستکم یک بار توسط دزدان دریایی ربوده شدهاند.
در شرایطی که ایالات متحده به عنوان قدرتمندترین نیروی دریایی جهان چندان تمایلی به صرف هزینه و نیرو برای مقابله با دزدان دریایی ندارد، هیچ انسجام بینالمللی برای مقابله با تهدیدات دزدان دریایی وجود نداشته و نمیتوان انتظار داشت که بزودی شاهد پایان این معضل در سومالی باشیم.
منبع: mentalfloss
وَ قَالَ ع: مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ
تمدنهای باستانی به افسانهها و داستانهای اساطیری بسیاری اعتقاد داشتند. درواقع هر فرهنگی که در سرتاسر تاریخ این کره خاکی بوجود آمده، افسانهها و باورهای مخصوص به خودش را داشته است.
بعضی از این افسانهها، در نوع خودشان بسیار عجیب هستند، اما از آنجایی که در نهایت، چیزی جز افسانه و داستانهای اساطیری نیستند، میتوان به سادگی از کنار آنها عبور کرد یا صرفا ذهنهای خلاقی که این داستانها را خلق کردهاند را تحسین کرد.
اما بعضی وقتها، این افسانهها و داستانهای اساطیری، یک مقدار بیشتر از چیزی که باید، عجیب میشوند! آن هم زمانی است که یک باور بسیار عجیب، در چندین فرهنگ مختلف، که بعضا فرسنگها و کیلومترها از یکدیگر فاصله داشتهاند، مشاهده میشود. مردمان مورچهای یکی از این همین باورهای عجیب هستند.
پیش از پرداختن به خود مردمان مورچهای بهتر است ابتدا شما را با یک باور عجیب باستانی دیگر آشنا کنیم. این باور عجیب، به آنوناکی (Anunnaki) مشهور است و بخاطر برخی شاخصههای عجیبی که در آن مشاهده میشود، نقل محافل بسیاری از دوست داران تئوریهای توطئه هم شده است!
آنوناکی؛ باوری در بین النهرین
آنوناکی باوری است که در میان بسیاری از مهمترین تمدنهای شکل گرفته در منطقه بین النهرین، واقع در غرب آسیا، وجود داشته. تمدنهای باستانی بسیار مشهوری مانند سومری ها، اکدیان، بابلیان و آشوریها به آنوناکی اعتقاد داشتند.
اگر خیلی ساده بخواهیم بگوییم، طبق افسانههای این تمدنهای باستانی، آنوناکی نام گروهی از خدایان است که در زیر زمین زندگی میکردند و به انسان؛ کشاورزی، ریاضیات و بسیاری چیزهای دیگر را آموختند. درواقع این تمدنهای باستانی که چندین هزار سال قبل از میلاد مسیح، میزیستند، تمام پیشرفتهای تکنولوژیکی خودشان را مدیون خدایان آنوناکی میدانستند.
طبق این افسانه ها، هزاران سال پیش، سیلی عظیم در کره زمین رخ داده و بسیاری از انسانها در اثر آن سیل، کشته شدهاند. پس از این سیل عظیم، خدایان آنوناکی، انسانها را زیر پر و بال خود گرفتند و با آموزش کشاورزی، دامداری و بسیاری موارد دیگر، به آنها کمک کردند تا روی پای خود بایستند و درنتیجه، انسان را از انقراض قطعی نجات دادند.
همانطور که گفته شد، داستان آنوناکی، منبع بوجود آورنده بسیاری از تئوریهای توطئه در تاریخ معاصر شده است. در سال ۱۹۷۶ نویسندهای بنام زکریا سیچین (Zecharia Sitchin) ادعا کرد که آنوناکی واقعا وجود داشته و درواقع یک نژاد از موجودات پیشرفته فرازمینی بوده است!
او در کتاب قطور خودش و با اشاره به برخی باورهای دیگر تمدنهای بینالنهرینی، ادعا میکرد که این نژاد فرازمینی، برای حفر طلا به سیاره ما آمده بوده و از آنجایی که اولا بسیار پیشرفتهتر از تمدنهای باستانی زمینی بوده و دوما برای حفر طلا، دائما در معدنهایی واقع در زیر زمین سر میکرده، تمدنهای بین النهرینی هم از آنها به عنوان خدایانی که در زیر زمین زندگی میکنند، یاد کرده بودند!
اما لازم به ذکر است که بسیاری از تاریخدانان، ادعاهای سیچین را رد میکنند و معتقدند بسیاری از صحبتهایی که او مطرح کرده، رسمیت تاریخی ندارند و صرفا برداشتهای او از افسانههای کهن بودهاند!
اما حالا که به حد کافی با باور آنوناکی آشنا شدید، وقت آن است که برویم سراغ مردمان مورچهای!
مردمان مورچهای؛ باوری در میان سرخپوستان!
تصویری از یک طراحی باستانی که به مردمان مورچهای نسبت داده میشود!
فرسنگها دورتر از بین النهرین و در قاره آمریکا، یک قبیله باستانی از سرخ پوستان وجود دارد که هنوز هم پس از گذشت هزاران سال، سنتهای خودشان را حفظ کردهاند. اهالی این قبیله سرخ پوستی که هوپی (Hopi) نام دارد، به موجوداتی بسیار قدرتمند و پیشرفته که هزاران سال پیش در زیر زمین زندگی میکردند، باور دارند!
آنها معتقدند هنگامی که هزاران سال پیش، یک سیل عظیم در کره زمین رخ داده، این موجودات پیشرفته، اجداد آنها را به زیر زمین هدایت کردهاند و در آنجا به اعضای این قبیله، کشاورزی، ستاره شناسی و ریاضیات را آموزش دادهاند!
اما اگر فکر میکنید تمام شباهتهای بین آنوناکی و باور قبیله هوپی در همین داستان خلاصه شده، باید بگوییم که اوضاع، حتی از این هم عجیبتر است! اهالی قبیله هوپی، به آن موجودات پیشرفتهای که در زیر زمین زندگی میکردند بخاطر ظاهر عجیبشان، مردمان مورچهای (Ant People) میگفتند.
نکته بسیار عجیب و قابل تامل این است که کلمه “آنوناکی” در زبان محلی این قبیله، به معنای دوستان مورچهای (Ant Friends) است!
قبیله هوپی در حال اجرای مراسمی در ستایش مردمان مورچهای!
یک باور جالب دیگر که در میان اعضای قبیله هوپی وجود دارد، این است که وقتی مردمان مورچهای به قبیله هوپی پناه دادند، بخاطر ذات مهربان و سخاوتمندی که داشتند، حاضر شدند از جیره غذایی خودشان بزنند و در عوض، غذای خودشان را با اعضای قبیله هوپی تقسیم کنند.
برخی از اهالی کنونی هوپی، معتقدند همین کار سخاوتمندانه و ایثارگرانه مردمان مورچهای بوده که باعث شده مورچههای امروزی، انقدر موجوداتی زحمت کش و البته، لاغر باشند!
اما طرفداران تئوریهای توطئه و مخصوصا طرفداران فرضیه فضانوردان باستانی، از مردمان مورچهای هم غافل نشدهاند! آنها معتقدند در افسانههای قبیله هوپی، به طور غیرمستقیم به این موضوع اشاره شده که پس از پایان یافتن سیل و خشک شدن دوباره زمین، مردمان مورچهای درخواستهایی را از اهالی این قبیله، طلب کردهاند.
به عنوان مثال، از آنها خواستهاند که سازههایی خاص و عجیب مانند چاکو کَنیِن (Chaco Canyon) را برایشان بسازند! لازم به ذکر است که طرفداران این فرضیه، معتقدند خدایان آنوناکی هم از قبیلههای بین النهرینی چنینی درخواستهایی را طلب کرده بودند! اما باز هم باید به این موضوع اشاره کنیم که تمام این فرضیهها، تنها در حد همان فرضیه هستند و به هیچ عنوان، حقایق ثابت شده علمی به شمار نمیروند.
سازه عجیب چاکو کنین که طرفداران فرضیه فضانوردان باستانی، آن را نمادی از وجود موجودات فرازمینی در کره زمین و در گذشتههای بسیار دور میدانند!
یک موضوع دیگر هم که در داستان مردان مورچهای و آنوناکی وجود داشت، همان بحث سیل عظیم بود. هیچ شواهد تاریخی از وجود چنین سیل عظیمی که موجب نابودی بسیاری از انسانهای کره زمین شده، توسط تاریخدانان و باستان شناسان ثبت نشده است. اما با این حال، تقریبا در تمام تمدنهای باستانی و حتی ادیان ابراهیمی، به این سیل عظیم اشاره شده است!
این موضوع زمانی قابل تاملتر میشود که به خاطر بیاوریم تمدنهای باستانی به هیچ عنوان توانایی برقراری ارتباط ساده با دیگر نقاط دنیا را نداشتند.
ضمن اینکه حتی اگر در رابطه با همین داستان مردان مورچهای و آنوناکی، فرض را بر این بگذاریم که میتوان از بین بینالنهرین (عراق کنونی) با اسب به نیویورک سفر کرد، یک موضوع بسیار مهم دیگر هم وجود خواهد داشت و آن هم این است که در دوران باستان، قاره آمریکا اصلا کشف نشده بود!
یعنی درواقع اعضای قبیله هوپی، در آن دوران، هیچ ایدهای نداشتند که بجز قاره آمریکا، قارههای دیگری هم در دنیا وجود دارد و از آن طرف، اهالی دیگر قارهها هم نمیدانستند که قاره آمریکا وجود دارد! پس مطمئنا شباهتهای این چنینی بین افسانههای بین النهرین و سرخ پوستان آمریکایی، به هیچ عنوان چیزی نیست که به سادگی بتوان از کنار آن عبور کرد.
منبع:ancient-code
در این مطلب تجارب «ورونیکا» را از هفت سال زندگی در نروژ را خواهید خواند. در این سال ها، چیزهای زیادی از زندگی او تغییر کرده است. از لباسهایی که میپوشد تا تعطیلات سال و کار کردنش. برخی از این تغییرات به دلیل فرهنگ این کشور و به صورت طبیعی اتفاق افتاده، اما عادت کردن به برخی از آنها سخت است. احتمالا آشنایی با نروژ از تقریب تجارب او برایتان جالب خواهد بود.
نروژیها طبیعت را دوست دارند
طبق قانون نروژ، شما حق دسترسی رایگان و آزاد به طبیعت بکر را دارید. یعنی حتی خارج از محدودههای کمپینگ هم میتوانید اُتراق کنید، همچنین میتوانید هرجا که بخواهید راه بروید و اسکی، دوچرخه سواری و شنا کنید. نروژیها وقت گذرانی در طبیعت را در هر زمان از سال دوست دارند. آنها حتی یک کلمه مخصوص برای آن دارند: «friluftsliv» که به معنای زندگی در هوای آزاد است. با این حال، آنها بسیار مراقب طبیعت هستند: هیچکس در طبیعت زباله نمیریزد و شکارچی هم وجود ندارد.
در مورد شکارچیان: لازم نیست مجوز داشته باشید تا در آبهای شور ماهیگیری کنید. قانون نروژ به مردم حق صادرات ۱۳ کیلوگرم فیله و یک ماهی بزرگ را میدهد؛ بنابراین اروپاییها یک سرگرمی سودآور دارند: آمدن به نروژ زندگی در سردخانه کامیون، اقامت در چادر یا خانههای ارزان، دو هفته ماهیگیری و جمع کردن ماهیها و ترک نروژ. اما ماهیگیری در دریاچهها و رودخانه به مجوز نیاز دارد.
پنجرهها هیچ پردهای ندارند
نروژیها هیچ چیزی برای پنهان کردن ندارند. به همین دلیل پشت پنجره هایشان پرده ندارند. وقتی تاریک میشود شما میتوانید در خیابان راه بروید و ببینید در خانهها چه خبر است: در یکی از آنها شام میخورند، در یکی تلویزیون تماشا میکنند، در یکی دیگر با بچه هایشان بازی میکنند، یک شومینه روشن است و تابلوهایی روی دیوار آویزان است.
روی بام خانهها درخت و چمن رشد میکند
بام خانهها در نروژ، منظره طبیعی و بسیار جذابی را ارائه میدهند. بامهای سبز مدتها پیش، در اوایل قرن نوزدهم در نروژ ظاهر شدند. این سطح کود گیاهی، برای کمک به گرم نگه داشتن خانهها در زمستان و سرد نگه داشتن آنها در تابستان ایجاد شده است. علاوه بر این نوعی عایق صوتی است. نروژیها دوست دارند بگویند که بام سبز دربرابر هر طوفانی مقاوم است.
اگر میخواهید چنین سقفی برای خانه یا کلبه خود بسازید، یادتان باشد که چند لایه اول باید پوست خشک درخت باشد که در چربی گوسفندی خیس شده، سپس پوده یا کود گیاهی، سپس کاه و گام آخر خزه است. این بامها وزن زیادی دارند به خصوص بعد از اینکه باران میبارد. چمن باید همیشه آبیاری شود، به همین دلیل این سقفها برای آب و هوای نروژ مناسب هستند که باران و برف زیاد میبارد.
در ماه جولای، همه نروژیها تعطیل هستند
در نروژ، یک اتفاق بسیار جالب میافتد: تعطیلات برای همه. در ماه جولای کل کشور تعطیل میشود: حدود ۸۰-۹۰درصد از نروژیها همزمان به تعطیلات میروند. حتی در قرارداد شغلی بسیاری از افراد ذکر شده که: از ۵ هفته تعطیلات، سه هفته باید در ماه جولای باشد. مدارس و مهدکودکها هم تعطیل میشوند. در این ماه، در اُسلو هیچکس در خیابانها نیست. نروژیها به جنوب اروپا یا کلبههای چوبی خود در کوههای نروژ میروند. در این دوران، تقریبا همه ادارات بسته میشوند، بسیاری از شرکتها کار نمیکنند و دریافت هر نوع خدماتی بسیار سخت است.
ظاهرا مردم نروژ زیاد کار نمیکنند
در نروژ همه مهدکودکها ساعت ۴:۳۰ بعدازظهر بسته میشوند، اما همه بچهها قبل از ساعت ۴ به خانه میروند. بعد از ساعت ۳:۳۰ ترافیک شدیدی ایجاد میشود و مردم زیادی در سوپرمارکتها هستند، چون همه مشغول خرید بعد از کار هستند. بعد از ساعت ۵ بعدازظهر، ترافیک بسیار کمتر میشود، چون در این زمان بسیاری از نروژیها سر شام هستند.
چند نکته جالب درباره کار در نروژ:
روز کاری رسمی در نروژ ۷.۵ ساعت است. اما در واقع بیشتر کارمندان حدود ۶ تا ۷ ساعت را در محل کار میگذرانند.
تقریبا همه کارشان را صبح زود شروع میکنند: ساعت ۷ یا نهایتا ۸ صبح.
استراحت ناهار آنها معمولا کوتاه و ۳۰ دقیقهای است، اما در هر ساعت استراحت خوردن قهوه دارند.
اگر حالتان خوب نیست، لازم نیست دکتر بروید، میتوانید سه روز مرخصی با حقوق بگیرید و استراحت کنید. هیچ گواهی پزشکی برای اثبات اینکه حالتان خوب نبوده لازم نیست. در طول سال، میتوانید ۱۲ تا از این مرخصیها بگیرید. بسیاری از افراد از این حق استفاده میکنند و تعطیلاتشان را ۱۲ روز بیشتر میکنند.
برای نروژی ها، تعادل کار و زندگی بسیار اهمیت دارد: آنها زمان کافی برای کار، خانواده، ورزش و تفریح دارند. آنها عالی زندگی میکنند.
هوا هر طوری که باشد، بچهها بیرون میخوابند
در مهدکودکهای نروژ، بچهها در کالسکه و در هوای آزاد میخوابند. حتی وقتی برف و باران میبارد، باد بوزد، هوا آفتابی باشد و یا ۱۰ درجه زیر صفر باشد. پرستاران، بچهها را بعد از ناهار در کالسکه میگذارند و آنها را بیرون میبرند تا بخوابند. برخی مهدکودکها چادرهای مخصوصی برای کالسکه دارند.
این کار فواید زیادی دارد:
بچهها هوای تازه تنفس میکنند و احتمال بیمار شدنشان کمتر میشود.
بچهها در هوای آزاد میخوابند، بنابراین خواب بهتر و سالم تری دارند.
سیستم ایمنی آنها قویتر میشود.
حقایقی درباره مدارس نروژ
بچهها درحال بازی دانش کسب میکنند (به خصوص در دبستان). مثلا در کلاسهای ریاضی، بچهها با موادغذایی، صندوق و پول اسباب بازی، «سوپرمارکت بازی» میکنند. در در کلاسهای انگلیسی، مثل شخضیتهای کارتونی مختلف لباس میپوشند و نمایشهایی را به زبان انگلیسی اجرا میکنند. در مدارس، معلمان زیادی مرد هستند.
اگر کودکی دور از مدرسه زندگی کند، یک اتوبوس یا تاکسی او را به مدرسه میرساند و برمیگرداند. منظور از «دور» دو کیلومتر برای کلاس اولیها و ۴ کیلومتر برای کلاس دوم به بالاست. حداقل یک بار در هفته بچهها را به اردو در جنگل یا کوه میبرند. این اردو حداقل ۷ ساعت و گاهی یک روز کامل طول میکشد. مزیت بزرگ مدارس نروژی این است که اصلا خوراکی نمیفروشند و والدین هر روز باید ناهار و خوراکی سالم برای بچهها آماده کنند.
سنت آماده کردن ظرف غذا
خانوادههای نروژی، صبح خود را با آماده کردن ظرف غذا شروع میکنند. والدین ظرف خوراکی و ناهار بچهها را آماده میکنند تا با خود به مدرسه ببرند. علاوه بر این، والدین برای خودشان هم ظرف غذا آماده میکنند تا سرکار ببرند. معمولا آنها ساندویچهایی با مواد مختلف مثل پنیر، خاویار و سبزیجات درست میکنند. همچنین میوه، سبزیجات کوچک، گاهی ماست و پاستا هم با خود میبرند.
علاوه بر مدرسه، مهدکودک، و محلکار، در اتوبوس و قطار هم میتوانید ظرف غذای خود را باز کنید و میان وعده بخورید. نروژیها یک رسم دارند: وقتی از کوه بالا میروند، مینشینند، جعبه خوراکیهایشان را باز میکنند، میخورند و از منظره لذت میبرند.
غذاهای عجیب
در نروژ غذاهای زیادی وجود دارد که میتوان آنها را عجیب نامید. مثل:
«پنیر کهنه» یا پنیر نروژی سنتی با کپک که بیرون از یخچال نگهداری میشود. بوی این پنیر تا کیلومترها میرود، قیمت بالایی دارد و افراد زیادی هم آن را دوست دارند.
سر گوسفند پخته که با سیب زمینی و شغلم خورده میشود.
پنکیکهای خونی؛ نروژیها به خمیر پنکیک در حال پخت خون گوزن اضافه میکنند. این پنکیکها قهوهای هستند.
کلم ترش که در شیر پخته میشود و شبیه سوپ شیر با کلم است.
ماهی دودی که چند روز در محلول قلیایی خیس میشود. این ماهی بوی واقعا عجیبی دارد.
وافلهای نروژی خوشمزه
نروژ غذاهای خوشمزه زیادی هم دارد. مثلا پنیر قهوهای که مزه شیر تغلیظ شده دارد. سوپهای ماهی که با ماهی سالمون و ماهی کاد تهیه میشوند؛ و توت فرنگیهای خوشمزهای که هیچ جا نمیتوانید پیدا کنید.
وافلهای داغ نروژی با پنیر قهوهای، مربا یا خامه ترش سرو میشوند. این وافلها برای نروژیها مثل نان هستند. آنها برای هر وعده» صبحانه، ناهار، شام یا دسر وافل درست میکنند. وافل در همه کافهها و رستورانها سرو میشود. وافلها ترش و شیرین دارند.
زندگی بازنشستهها
ورونیکا میگوید: «من هرگز فراموش نمیکنم چطور با یک پیرزن نروژی آشنا شدم. پارسال زمستان بود، من و همسرم به اسکی رفته بودیم که با گروهی از زنان سالمند روبرو شدیم. همه آنها از نظر بدنی روی فرم بودند و روحیه عالی داشتند. یکی از آنها از من خواست از گروهشان عکس بگیرم. او گوشی ایفون آخرین مدل خود را درآورد و به من گفت گروه «دختران» آنها هر هفته میآیند تا در هوای باز تفریح کنند. جوانترین آنها ۶۸ سال داشت و پیرترین آنها ۸۵ ساله بود.
بازنشستههای نروژ روشهای جالبی برای گذران اوقات فراغت خود دارند. آنها تفریحات زیادی دارند و از نظر سلامتی بسیار خوب هستند:
آنها زیاد سفر میکنند (۳ تا ۴ بار در سال)
۹۵درصد از بازنشستههای نروژی خودروی شخصی دارند و میتوانند رانندگی کنند.
آنها سبک زندگی فعالی دارند: اسکی و کوهپیمایی میکنند و عضو باشگاههای تفریحی میشوند.
میانگین حقوق بازنشستگی در نروژ حدود ۲۰۰۰ دلار در ماه است.
خدمات پزشکی
مراجعه به پزشک خانواده حدود ۲۵ دلار هزینه دارد و آنها شما را به متخصصان ارجاع میدهند. مراجعه به متخصص ۳۵-۴۵ دلار هزینه دارد. باتوجه به درآمد بالا در نروژ، این قیمت مناسب است. در اینجا مردم به طور منظم به پزشک مراجعه میکنند، آنها مجبور نیستند به خاطر نداشتن پول کافی، سالها در انتظار عمل جراحی بمانند.
وقتی هزینههای پزشکی شما به ۲۲۰ دلار در سال برسد، یک کارت مخصوص به شما میدهند که همه هزینههای اضافی شما را پوشش میدهد از ویزیت پزشک و متخصص تا دریافت بیشتر داروها.
قیمتها در نروژ
شما با بازیافت بطری و قوطی میتوانید پول درآورید. سطلهای زباله قسمتهای مخصوصی برای افرادی دارند که به دنبال این بطریها هستند.
نروژ یک کشور گران است. خیلی عادی است که به سوپرمارکت بروید، ۲۰۰ دلار خرج کنید و ببینید هیچ چیز نخریده اید. خدمات گرانتر هم هستند. مثلا کرایه تاکسی یا رفتن به رستوران. اما میانگین درآمد ۴۴۰۰ تا ۷۶۰۰ دلار است؛ بنابراین قیمتها برای خارجیها واقعا بالاست نه برای مردم خودشان.
باوجود درآمد بالا، نروژیها در بسیاری چیزها صرفهجویی میکنند:
گرما. دمای آپارتمان در زمستان بالاتر از ۱۷-۱۸ درجه سانتیگراد نیست. بسیاری از افراد وقتی سرکار میروند، منابع گرمایشی را خاموش میکند. آنها لباس زیر پشمی میپوشند تا یخ نزنند.
آنها مقدار دقیقی آب در کتری میریزند، نه بیش از حدی که در آن لحظه نیاز دارند.
آنها مصرف دستمال توالت خود را کنترل میکنند.
آنها یک منوی غذایی برای هفته دارند و فقط موادغذایی را میخرند که برای آن هفته نیاز دارند.
آنها در سوئد خرید میکنند که موادغذایی ارزانتر است.
همه کافهها و رستورانهای نروژ از یک اصل پیروی میکنند. خوردن غذا در داخل رستوران ۱۰درصد گرانتر از بردن است.
قیمت همه بسته بندیها از جمله بطری و قوطی در نروژ جدا از قیمت محصول است؛ و قیمت بطری ممکن است چند برابر قیمت محصول داخلش باشد. در سوپرمارکتها دستگاههایی هست که میتوانید در آن بطری و قوطی بگذارید تا قیمت آن را از خریدتان کم کند.
سبدهایی برای افراد تنها در سوپرمارکت
در مغازهها و فروشگاههای نروژ، سبدهای خاکستری برای افراد تنها وجود دارد. اگر تنها هستید و میخواهید با کسی آشنا شوید، این سبد خاکستری را برمی دارید تا دیگران متوجه شوند شما دنبال دوست و همصحبت میگردید. شاید کسی که دنبالش میگردید همان جا باشد، اما میترسید با هم حرف بزنید. این سبد به شما کمک میکند.
منبع: brightside
وَ قَالَ ع وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَعْنَى قَوْلِهِمْ - لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ
- إِنَّا لَا نَمْلِكُ مَعَ اللَّهِ شَيْئاً وَ لَا نَمْلِكُ إِلَّا مَا مَلَّكَنَا - فَمَتَى مَلَّكَنَا مَا هُوَ أَمْلَكُ بِهِ مِنَّا كَلَّفَنَا
- وَ مَتَى أَخَذَهُ مِنَّا وَضَعَ تَكْلِيفَهُ عَنَّا
وَ قَالَ ع الْعَيْنُ حَقٌّ وَ الرُّقَى حَقٌّ وَ السِّحْرُ حَقٌّ - وَ الْفَأْلُ حَقٌّ وَ الطِّيَرَةُ لَيْسَتْ بِحَقٍّ -
وَ الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ - وَ الطِّيبُ نُشْرَةٌ وَ الْعَسَلُ نُشْرَةٌ - وَ الرُّكُوبُ نُشْرَةٌ وَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ
در این مطلب با حقایق جالبی آشنا میشوید که شاید نمیدانستید، اما این بار به صورت تصویرسازی شده! امیدواریم از آنها خوشتان بیاید.
منبع: boredpanda
حیوانات در طبیعت در اندازههای مختلفی هستند. از قورباغههای کوچک و ریز تا نهنگهایی که طولشان تا ۳۰ متر نیز میرسد. اما گاهی این حیوانات در اندازههایی رشد میکنند که مارا شگفتزده میکنند.
ما هرگز سگی را که به اندازهی یک اسب یا لاکپشت بالغی که به اندازهی یک بند انگشت رشد کند را ندیدهایم؛ بنابراین در ادمه با برترینها همراه باشید تا حیواناتی را با هم ببینیم که قطعاً اندازهی آنها شما را شگفتزده خواهد کرد.
با توجه به سر این گرگ، بقیهی بدنش را نیز تصور کنید!
هشتپای غول پیکر
تصور کنید که بخواهید آنها را بغل کنید!
خرچنگهایی به اندازهی سگ
به این دوستمون سلام کنید!
این حیوان دوست داشتنی را ببینید.
کافی است به چشمهایش نگاه کنید تا عاشق او شوید.
این گربهی ۱۵ کیلویی را ببینید.
بزرگترین طوطی جهان بسیار آرام و مهربان به نظر میرسد.
بزرگترین اسب زندهی دنیا که نامش «جیک» است.
اندازهی این حیوان را با کف دست انسان مقایسه کنید.
سگی که فکر میکند هنوز میتواند روی پای صاحب خود استراحت کند!
به اندازهی دم این «شوگر گلایدر» نگاه کنید.
بز کوچکی که ظاهراً در حال استراحت است.
بسیار سبک به نظر میرسد.
خرچنگی که کوچکتر از یک بند انگشت است.
بیشتر شبیه به یک دراکولا است تا یک خفاش!
تا به حال ماهی به این کوچکی دیده بودید؟
به داکوتای شمالی خوش آمدید. راه را گم کردهاید؟!
ظاهراً در یک وعده، غذای زیادی مصرف میکند.
نام این حیوان زیبا «QUOLL» است.
کمی ترسناک به نظر میرسد.
بچه خوکی که تازه پا به دنیا گذاشته است.
منبع: Brightside
وَ قَالَ ع الْمَنِيَّةُ وَ لَا الدَّنِيَّةُ وَ التَّقَلُّلُ وَ لَا التَّوَسُّلُ وَ مَنْ لَمْ يُعْطَ قَاعِداً لَمْ يُعْطَ قَائِماً
وَ الدَّهْرُ يَوْمَانِ يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ - فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلَا تَبْطَرْ - وَ إِذَا كَانَ عَلَيْكَ فَاصْبِرْ
احتمالاً شما نیز این جمله را شنیدهاید که هرچه بیشتر سعی در مخفی نگه داشتن چیزی داشته باشید، توجه بیشتری به آن جلب میشود. همهی ما رازهایی داریم که اگر بعضی از آنها آشکار شوند پیامدهای بدی برای ما به همراه خواهند داشت.بعضی از این رازها نیز آنقدر مهم هستند که نباید هیچ وقت فاش شوند. مثلاً به این فکر کنید که اگر شرکت کوکا کولا راز مخفی ساخت نوشابهی خود را فاش کند چه اتفاقی رخ میدهد. بعضی از اتفاقها و داستانها نیز در تاریخ هستند که هرگز فاش نشدهاند.
۱. اسرار هستهای ایالات متحده
شاید این اطلاعات جزء مخفیترین و محافظت شدهترین اطلاعات در تاریخ باشند. تأسیسات هستهای هر کشور به خودی خود یک راز مهم برای آن کشور محسوب میشود و فقط افراد خاصی میدانند که در این تشکیلات چه اتفاقی در حال رخ دادن است. از این رو کدها و رموز هسته ای، پنهانیترین اطلاعات دولت ایالات متحده است.به گونهای که تنها مقامات عالی رتبه وزارت دفاع ایالات متحده به این کدها دسترسی دارند. میزان سلاحهای هستهای و نوع سلاح هستهای که ایالات متحده در اختیار دارد برای عموم مردم ناشناخته است.بیشتر مردم هرگز به اطلاعات هستهای آگاه نخواهند شد. به عنوان یک کشور بزرگ، به وضوح قابل درک است که چرا دولت ایالات متحده اطلاعات هستهای خود را مخفی نگه میدارد. هرکسی که از طریق روشهای غیرقانونی به اطلاعات دسترسی پیدا کند، مطمئناً جان خود را در معرض خطر قرار خواهد داد.
۲. آدولف هیتلر
داستانها از این روایت میکنند که در تاریخ ۳۰ آپریل ۱۹۴۵، آدولف هیتلر خود را در زیرزمینی خانهی خود کشته است. اما آیا این داستانها حقیقت را بیان میکنند؟ شواهد کشف شده از اسناد جدید رمزگشایی شدهی «FBI» نشان میدهد که دولت آمریکا اطلاعاتی در مورد زنده بودن هیتلر پس از جنگ جهانی دوم در اختیار داشته است.ظاهراً هیتلر پس از جنگ جهانی دوم در «کوههای آند» زندگی میکرده است. انتشار اسناد FBI به وضوح نشان میدهد که خودکشی هیتلر کاملاً جعلی بوده است.این اتفاق کاملاً ممکن به نظر میرسد، زیرا هیتلر در آن زمان منفورترین مرد جهان بوده است، بنابراین برای زنده ماندن مجبور شده است راهی برای فرار از آلمان جنگ زده پیدا کند. نکتهی جالب دیگر این ماجرا، پنهان کردن این اطلاعات توسط FBI بوده است.
۳. محل ذخایر نفتی ایالات متحده
محل دقیق استخراج و ذخیرهی منابع نفتی ایالات متحده یک راز مبهم فاش نشده است. اما چگونه این راز تا به امروز مخفی مانده است؟شواهد حاکی از آن است که به محض یافت شدن نفت در هر زمینی در ایالات متحده، دولت اقدام به خرید این زمینها کرده و از مالک قبلی نیز میخواهد که هیچ وقت حرفی در این مورد به زبان نیاورد. این کار به منظور جلوگیری از خرید و فروش ذخایر نفتی توسط ثروتمندان صورت میگیرد. بنابراین، اطلاعات مربوط به محل ذخایر نفتی توسط دولت ایالات متحده مخفی نگه داشته میشود.
۴. بیماری ایدز
از دهه ۱۹۸۰، بحثهای زیادی در مورد منشأ ویروس «HIV» انجام شده است و تئوریهای بسیاری مطرح شدهاند. بسیاری از افراد تصور میکنند که این ویروس از آفریقا منشأ گرفته است. اما آیا واقعاً این نظریه واقعیت دارد؟ برخی معتقد هستند که این بیماری کشنده توسط دانشمندان در آزمایشگاهها تولید شده است.یعنی این ویروس به منظور پیشبرد اهداف عدهای ساخته شده است. همچنین عدهای از نظریه پردازان بر این باورند که درمان این ویروس یافت شده است، اما آن را در اختیار تمام دولتها قرار نمیدهند. همهی اینها موضوعاتی هستند که پیرامون بیماری ایدز مطرح میشوند، اما هیچکس اطلاعاتی در دست ندارد که منشا یا درمان این بیماری را دقیقاً مشخص کند.
۵. اسرار پزشکی ایالات متحده
با استناد به قوانین ایالات متحده آمریکا، اطلاعات پزشکی هر بیمار باید مخفی نگه داشته شود. به نظر میرسد این کار به منظور حفظ حریم خصوصی بیماران انجام میگیرد. برخی پزشکان حتی برای مخفی نگه داشتن گزارش پزشکی بیمار، جان خود را به خطر میاندازند.دولت ایالات متحده این قانون را تدوین کرده است تا از هرگونه تحقیر و تهدید بیماران توسط افراد ناشناس جلوگیری کند. سوگندی که پرسنل بیمارستانها برای مخفی نگه داشتن اطلاعات پزشکی بیماران یاد میکنند به «سوگند هیپوکرات» معروف است.اطلاعات پزشکی بیماران طبقهبندی و بایگانی خواهد شد، مگر اینکه ایمنی بیمار یا امنیت دیگران وابسته به این اطلاعات باشد. به این ترتیب، پروندههای پزشکی فقط توسط پرسنل مجاز قابل دسترسی هستند و برای دسترسی به آنها به تأیید مراجع قانونی نیاز است. بنابراین، اسرار پزشکی ایالات متحده از بزرگترین اسرار در جهان است که فاش نشدهاند.
۶. تا زدن دستمال سفرهی هاپسبورگ
شاید وجود داشتن راز مخفی یک دستمال سفره در لیست بزرگترین اسرار جهان خندهدار به نظر برسد. روش تا زدن دستمال سفرهی «هاپسبورگ»، راز بزرگ دولت اتریش محسوب میشود. در اتریش دستمالهای سفرهی هاپسبورگ فقط برای خانوادههای سلطنتی استفاده میشوند و چگونکی آماده کردن و تا کردن این دستمالها راز بزرگی است که آموختن آن نیاز به آموزشها و رهنمودهای پنهان دارد.نکتهی جالب در این مورد این است که بسیاری سعی در درست کردن این دستمالها داشتهاند، اما همهی تلاشهای آنها با شکست مواجه شده است. در واقع هیچ دستورالعمل مکتوبی در مورد چگونگی آماده کردن و تا کردن این دستمالها وجود ندارد.روند تا کردن این دستمالها یک راز بزرگ محسوب میشود که تنها به افراد سلطنتی و نزدیک به مقامات عالی رتبهی دولت اتریش آموزش داده میشود و آنها نیز قسم یاد میکنند که هرگز آن را فاش نکنند.
۷. دستورالعمل KFC
کیافسی یا «ﻣﺮﻍ ﺳﻮﺧﺎﺭﯼ ﮐﻨﺘﺎﮐﯽ»، ﻧﺎﻡ ﯾﮏ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩﺍﯼ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۵۲ ﺗﻮﺳﻂ «ﮐﻠﻮﻧﻞ ﻫﺎﺭﻟﻨﺪ ﺳﺎﻧﺪﺭﺯ» ﺩﺭ ﺍﯾﺎﻟﺖ ﮐﻨﺘﺎﮐﯽ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺁﻏﺎﺯ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩه است ﻭ امروزه ﺩﺭ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ۱۰۰ ﮐﺸﻮﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ۱۳ﻫﺰﺍﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ و ﺣﺪﻭﺩ ۷۵۰هزار ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭ این ﺭﺳﺘﻮﺭﺍنها ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻭ ﻏﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ مشغول به کار هستند.اما دستورالعمل پخت این مرغ سوخاری چیزی است که از زمان راه اندازی این شرکت کسی موفق به کشف آن نشده است. امروزه KFC از بزرگترین و موفقترین شرکتهای مواد غذایی است که شاید این را میتوان به دستورالعمل مخفی آن نسبت داد که هرگز برملا نشده است. این دستور پخت سرّی در دفتر مرکزی شرکت نگهداری میشود و از آن به شدت محافظت میشود.
۸. منطقهی ۵۱
منطقهی ۵۱ ﯾﮏ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻓﻮﻕ ﺳﺮﯼ ﺩﺭ ﺩﺭ ۱۳۰ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮﯼ ﺷﻤﺎﻝ ﻏﺮﺑﯽ ﻻﺱ ﻭﮔﺎﺱ واقع در ﺍﯾﺎﻟﺖ ﻧﻮﺍﺩﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﺎﻻﺕ ﻣﺘﺤﺪﻩ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺍﺳﺖ. ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﺪﻑ ﺍﯾﻦ ﭘﺎﯾﮕﺎﻩ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﺳﺎﻣﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﻧﻮﯾﻦ ﭘﺮﻭﺍﺯﯼ ﻭ ﺟﻨﮓﺍﻓﺰﺍﺭﻫﺎﯼ ﻓﻮﻕ ﺳﺮّﯼ ﺍﺳﺖ.ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻓﺪﺭﺍﻝ ﺍﯾﺎﻻﺕ ﻣﺘﺤﺪﻩ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ این پایگاه رﺍ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﭘروژهی ﻧﯿﺮﻭﯼ ﻫﻮﺍﯾﯽ «ﺍﺩﻭﺍﺭﺩﺯ» ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺍﻣﺎ کارکنان ﻭ ﻧﻮﻉ ﮐﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﭘﺎﯾﮕﺎﻩ ﻓﻮﻕ ﺳﺮّﯼ ﮐﻤﺎﮐﺎﻥ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﺎمشخص ماندهاند ﻭ ﺣﺘﯽ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ این ﭘﺎﯾﮕﺎﻩ، ﺯﻧﺪﮔﯽﻫﺎﯼ به دﻭﺭ ﺍﺯ مردم ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻧﯿﺎﯼ اطراف خود ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﻫﯿﭻ ارتباطی ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.ﺩﻭﻟﺖ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺭﺳﻤﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﺎﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﭘﺎﯾﮕﺎﻩ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. از مرزهای زمینی و هوایی این پایگاه به شدت محافظت میشود. مطابق اسناد کشف شده در سال ۲۰۱۳ مشخص شد که منطقهی ۵۱ به منظور آزمایش یک پروژهی هوایی مخفی با نام رمزگذاری شدهی «AQUATONE» ایجاد شده است.ﻣﺨﻔﯽﮐﺎﺭﯼ ﺩﻭﻟﺖ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻨﻄﻘﻪ ۵۱ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩﺍﯼ ﺑﻮﺩﻩ است ﮐﻪ ﻃﯽ ﺳﺎﻝﻫﺎ این پایگاه ﺑﺎﻋﺚ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ در میان مردم ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
۹. فرمول کوکاکولا
آیا میدانید که دستورالعمل ساخت نوشابههای کوکاکولا یکی از محافظت شدهترین رازهای جهان است؟ این امر به قدری برای این شرکت مهم است که این شرکت برای پنهان ماندن این راز مجبور شده است که کارخانه ساخت کوکاکولا را در هند منحل کند.زیرا دولت هند خواستار فهمیدن راز ساخت کوکاکولا شده است. در حقیقت، فقط تعداد اندکی از کارمندان این شرکت مواد لازم برای ساخت کوکاکولا را میشناسند. فقط دو کارمند در یک زمان مجاز به دانستن فرمولهای مخفی ساخت کوکاکولا هستند.
این چند کارمند باید قسم یاد کنند که میتوانند از این اطلاعات مخفی، محافظت کرده و آن را از همهی افراد دیگر مخفی کنند. احتمالاً راز ساخت این نوشابه نیز تا سالهای سال مخفی خواهد ماند و شاید هیچ وقت نیز فاش نشود.
منبع: wonderslist
گاوها دندان جلوی بالا ندارند، غازها دندان کاذب روی زبانشان دارند و اسبها سبیل درمیآورند. فکر نمیکنم اینها را در کلاسهای زیست شناسی به ما گفته باشند. اما به لطف اینترنت میتوانیم تصاویر واقعی این پدیدههای جالب را ببینیم و خلاهای آموزشی خود را پر کنیم.
دم فیل شبیه یک قلم موی کهنه است
پای جلویی پلاتیپوس یا نوکاردکی
پنجه خرس بزرگ است، به خصوص در مقایسه با دست انسان
جنین داخل تخم یک گربهکوسه خالدار
خرطوم فیل ترکیبی از بینی و لب بالایی است. برخی فیلها دو برآمدگی انگشتمانند نوک خرطومشان دارند، دحالی که بقیه یکی دارند.
نام کودن پا آبی یا غاز پا آبی خودش گویای همه چیز هست. پاهای این پرنده آبی رنگ هستند.
بزها مردمک مستطیلی افقی دارند.
گوش جغد، یک حفره در سر جغد است که بین پرها پنهان است.
گاوها دندان جلویی بالا ندارند.
لاکپشتها اصلا دندان ندارند. در عوض پوزه تیزی مثل نوک پرندگان و برجستگی حکمی شبیه به دندان دارند.
چشمهای مگس راهزن
غازها زبان دندانهدار دارند که به آنها کمک میکند غذا را داخل دهانشان نگه دارند.
شترمرغها فقط دو انگشت پا دارند، در حالی که سایر پرندگان ۳ یا ۴ تا دارند.
مکندههای بازوهای اختاپوس
چشمهای حلزون نقاط سیاه رنگی هستند که نوک شاخکهای بلند آنها قرار گرفته است.
سطح زبان گربه پوشیده از برآمدگیهای ریز است به همین دلیل وقتی به پوست انسان میخورد حسی شبیه سنباده دارد.
مارمولک زبان آبی
انگشتان مارمولک موهای ریزی دارد که به آنها کمک میکند به سطوح بچسبند و روی سقف و دیوار راه بروند.
اسبها هم مثل انسان سبیل درمیآورند.
منبع: brightside
ﻭﺍﯾﮑﯿﻨﮓ ﻫﺎ ﺩﺭﯾﺎﻧﻮﺭﺩﺍﻥ اهل ﺍﺳﮑﺎﻧﺪﯾﻨﺎﻭﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻋﻤﺪﺗﺎً ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﺳﮑﺎﻧﺪﯾﻨﺎﻭﯼ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺁﻥﻫﺎ ﺑﺎ بخشﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦﻫﺎﯼ ﺍﺭﻭﭘﺎﯼ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺭﺍﺑﻄﻪی ﺗﺠﺎﺭﯼ گستردهای ﺩاشتهاند.بین ﺳﺎﻝهای ۸۰۰ ﺗﺎ ۱۰۵۰میلادی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻪ سدﻩ، ﺟﻨﮕﺠﻮﯾﺎﻥ ﻭﺍﯾﮑﯿﻨﮓ ﺑﺎ ﮐﺸﺘﯽﻫﺎﯼ عظیم ﻭ ترسناک ﺧﻮﺩ، ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺮﺍﺱ ﺍﻓﮑﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺁﻥﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﺳﮑﺎﻧﺪﯾﻨﺎﻭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺴﺘﺠﻮﯼ ﻧﻘﺮﻩ، ﺑﺮﺩه ﻭ ﺯﻣﯿﻦهای حاصلخیز ﺑﻪ سایر سرزمینها حمله میکردند.ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﻪ ﺑﺮﯾﺘﺎﻧﯿﺎ ﻭ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻭ ﺑﺮﺧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﻭ سرزمینهای ﺩﻭﺭﺩﺳﺖ در ﺁﺳﯿﺎ ﯾﻮﺭﺵ ﻣﯽﺑﺮﺩﻧﺪ. ﻭﺍﯾﮑﯿﻨﮓﻫﺎ ﺟﻮﯾﻨﺪﮔﺎﻥ ﺩﻟﯿﺮ ﻭ ﺑﯽﺑﺎﮐﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﺁﻥﻫﺎ ﺑﺎ شجاعت ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻣﻮﺍﺝ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﺍﻃﻠﺲ ﮔﺬﺭ ﮐﺮﺩﻩ و ﺍﯾﺴﻠﻨﺪ ﻭ ﮔﺮﯾﻨﻠﻨﺪ ﺭﺍ ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﻝ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻧﯿﺰ ﮔﺎﻡ ﻧﻬﺎﺩﻧﺪ.
۱. هرچه در مورد کلاههای وایکینگها
شنیدهاید فراموش کنید!
در فیلمها یا بازیهای رایانهای وایکینگها با کلاههای جنگی عجیب و غریب به نمایش درمیآیند. منشا این اتفاق به نقاشان پس از دورهی وایکینگها برمیگردد. آنها با نقاشیهای خود وایکینگها را مردمی خونخوار و وحشی با کلاهها و لباسهای جنگی به نمایش درمیآوردند. با این حال چیزی از دورهی وایکینگها یافت نشده که ثابت کند که وایکینگها در نبردهای خود از این کلاهها استفاده میکردهاند.
۲. وایکینگها مردگان خود را به دریا
میسپردند
قایقها و کشتیها در فرهنگ وایکینگها جایگاه خاص و ویژهای داشته اند؛ بنابراین آنها مردگان خود را در مراسم خاصی با قربانی کردن بردگان و به همراه بهترین لباسها و زرهی جنگی، به همراه قایق و یا کشتی به دریا میسپردند. وایکینگها که مردمی بسیار خرافاتی نیز بودهاند، گمان میکردند که مردگان با این کشتیها و قایقها به زندگی پس از مرگ خود خواهند رسید.
۳. وایکینگها همیشه خود را تمیز و مرتب نگه
میداشتند
اخیراً پس از پیدا کردن آثاری از وایکینگها در حفاریهای انجام شده، وسایل جالبی از آنها پیدا شده است. در این وسایل تیغهای اصلاح، شانه، موچین و حتی گوش پاککن نیز پیدا شده است. ظاهراً این جنگجویان بیباک در مورد بهداشت شخصی خود وسواس زیادی به خرج میدادهاند. از طرف دیگر، مورخان تاریخی بر این اعتقاد هستند که وایکینگها حداقل یک بار در هفته در مراسمهای مذهبی خود نیز غسل میکردند.
۴. آنها برای تفریح اسکی میکردند
در حدود ۶ هزار سال پیش مردم اسکاندیناوی اسکیهای مخصوص خود را داشتهاند که از آنها برای شکار، جابهجایی و تفریح استفاده میکردهاند. آنها حتی خدای اسکی هم داشتهاند که با نام «اوولر» شناخته میشد. پادشاهان و مردم رده بالای جامعه برای سرگرمی، اسکی سواری میکردهاند و حتی مسابقههای اسکی نیز برگزار میشده که به نفرات اول جایزههایی نیز تعلق میگرفته است.
۵. زنان وایکینگ دارای حقوق مشخصی
بودهاند
در فرهنگ وایکینگها، دختران معمولاً در سن ۱۲ سالگی ازدواج میکردند. وایکینگها غالباً به خانوادههای پرجمعیت با فرزندان زیاد، علاقه داشتهاند. زنان وایکینگ میتوانستند در کنار مردان خود سفر کنند و حتی در جنگها نیز شرکت کنند. زنان وایکینگ در زمان خود نسبت به زنان سایر فرهنگها، دارای آزادی بیشتری بودهاند. آنها دارای حق طلاق بودند و غنائم جنگی بین آنها نیز تقسیم میشده است.
۶. وایکینگها برای روشن کردن آتش از ادرار
خود استفاده میکردهاند
از آنجا که وایکینگها سالهای زیادی از زندگی خود را در سفر بودهاند، به مادهای نیاز داشتهاند که به راحتی قابل اشتعال باشد. برای این کار، آنها نوعی قارچ درختی مخصوص را چند روز در ادرار خود میجوشاندند و آن را درون مادهای شبیه به نمک میریختند. نیترات موجود در ادرار با چوب ترکیب شده و مادهای به شدت قابل اشتعال تشکیل میداده است؛ بنابراین آنها در طول سفرهای خود به راحتی میتوانستند از آتش استفاده کنند.
۷. بازرگانان وایکینگ در قاچاق انسان نیز
دست داشتهاند
بسیاری از بازرگانان وایکینگ پس از جنگها، با دستگیری زنان و مردان جوان و فروش آنها در بازارهای بزرگ خاورمیانه و اروپا، ثروت زیادی کسب کردند. این بردگان که معمولاً با نام «ترال» شناخته میشدند برای زنده ماندن مجبور به پیروی کردن از دستورات مالک خود بودهاند.
۸. مردان وایکینگ موهای خود را رنگ
میکردند
در فرهنگ وایکینگها داشتن موهای بلند امری ضروری برای مردان به شمار میرفته است. وایکینگها که به رنگ طلایی علاقه زیادی داشتند، با استفاده از صابون و چند مادهی دیگر، رنگی شبیه به رنگ طلایی به وجود میآوردند و موهای خود را رنگ میکردند. مورخان ادعا میکنند که وایکینگها علاوه بر اینکه به این رنگ علاقه داشتهاند این کار را به منظور حفظ بهداشت خود نیز انجام میدادهاند. زیرا ترکیب این مواد به دور نگه داشتن شپشها نیز کمک میکرده است.
منبع: historyonthenet
امروز میخواهیم شما را با تعدادی از روشهای درمانی عجیب و غریب آشنا کنیم که هنوز هم انجام میشوند.
عرق درمانی
عرق درمانی ترکیبی از مشاوره گروهی/رواندرمانی و تعریق گروهی است. تعریق گروهی یک تعامل اجتماعی است در حالی که واکنشهای روانفیزیولوژی به قرارگیری در معرض گرما را هم تجربه میکنید. تعریق گروهی جایگاه فرهنگی محکمی دارد و هزاران سال است که در سراسر جهان برای بهبود سلامتی وجود داشته است. از نمونههای آن میتوان به سونا در فنلاندی، بانیا در روسیه، مراسم کلبه تعریق سرخپوستهای آمریکایی، حمام اسلامی، موشی بور در ژاپن و سیفوتو در آفریقا اشاره کرد. تعریق گروهی هزاران سال است که برای اهداف جسمی و روحی استفاده میشود.
گِل درمانی
همه ما با استفاده از گِل در استراحتگاههای بهداشتی آشناییم، جایی که افراد حمام گِل میگیرند تا پوستشان بهتر شود. اما بسیاری از افراد نمیدانند که گِل در درمانهای داخلی هم استفاده میشود. گاهی اوقات از گِل برای پوشش روی قرصها استفاده میشود، اما در دوزهای بالاتر برای درمان اختلالات روده هم مصرف میشود.حتی ناسا هم از گِل درمانی استفاده میکند. ناسا در دهه ۱۹۶۰ تاثیرات بیوزنی بر بدن انسان را مورد مطالعه قرار داد. آزمایشها نشان داد که بیوزنی منجر به تقلیل سریع استخوانها میشود، بنابراین از اقدامات درمانی مختلفی برای مقابله با آن استفاده شد. از تعدادی شرکت داروسازی هم خواسته شد تا مکمل کلسیم تولید کنند، اما ظاهرا هیچ یک از آنها به اندازه گِل موثر نبودند. گِل مخصوصی که در این مورد استفاده میشد ترامین بود، یک خاک سرخ رنگ که در کالیفرنیا یافت میشود. دکتر بنجامین ارشوف از انستیتوی پلی تکنیک کالیفرنیا نشان داد که مصرف خاک اثرات بیوزنی را خنثی میکند.
برق درمانی
درمان با ضربه الکتریکی تشنجآور یا الکتروشوک یا برق درمانی، یک روش درمان روانی اثبات شده، اما بحث برانگیز است که در آن به بیماران بیهوش شوک الکتریکی وارد میشود. امروزه از برقدرمانی برای درمان افسردگیهای شدیدی استفاده میشود که به درمانهای دیگر پاسخ نداده اند و همچنین برای درمان اختلال دوقطبی، کاتاتونیا و اسکیزوفرنی هم استفاده میشود.این درمان اولین بار در دهه ۱۹۳۰ معرفی شد و به عنوان روش درمانی در دهه ۱۹۴۰ و ۵۰ به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفت. امروزه یک میلیون نفر در جهان هر سال از این درمان استفاده میکنند که معمولا در یک دوره ۶-۱۲ جلسهای، دو یا سه بار در هفته انجام میشود. افراد زیادی از این روش در درمان افسردگی نتیجه گرفته اند.
ریختن آب روی سر
در این روش معمولا از آب سرد استفاده میشود. از ریختن آب سرد برای شوک دادن به بدن و نوعی تبدار کردن استفاده میشود. برخی روشهای مراقبه مثل تومو هم اثرات مشابهی در بالا بردن دما دارند. ریختن آب سرد مثل شنا کردن در یخ است و اثر آن معمولا شدیدتر و ماندگارتر از دوش آب سرد است. به پایان رساندن حمام با دوش آب سرد یک روش درمان طبیعی سنتی و قدیمی است. برخی معتقدند این روش برای کشتن باکتریهای مضر و رها کردن باکتریهای مفید در بدن مفید است.
ادرار درمانی
اصطلاح ادراردرمانی به کاربردهای مختلف ادرار انسان برای مصارف دارویی یا آرایشی، از جمله نوشیدن ادرار خود و ماساژ پوست با ادرار خود یا دیگران اشاره دارد. هیچ مدرک علمی برای استفاده درمانی از ادرار وجود ندارد. ادرار کردن روی زخم نیش عروس دریایی یک روش درمانی عامیانه است، اما هیچ اثر مفیدی ندارد و حتی ممکن است تاثیر عکس داشته باشد، چون یاختههای باقیمانده در محل نیش را فعال میکند. ادرار حاوی مواد مفیدی مثل ویتامین ث است، اما این مواد به دلیل عدم استفاده یا بیش از حد بودن دفع شده اند؛ بنابراین استفاده مجدد از آن باعث دفع مجدد میشود. بارزترین تاثیر فیزیولوژیکی مصرف ادرار، حداقل با معده خالی، اسهال است.
فصد خون
فصد خون عبارت است از گرفتن مقدار قابل توجهی از خون بیمار برای درمان یا پیشگیری از بیماریها. این رایجترین عمل پزشکی بود که توسط پزشکان در یک دوره زمانی تقریبا دو هزار ساله تا اواخر قرن نوزدهم انجام میشد. در اکثر موارد، استفاده از این روش برای بیماران مضر بود، اما باعث مرگ نمیشد. این روش هنوز یکی از موثرترین درمانها برای آهن اضافی خون و درمان سلولهای قرمز اضافی است که در بیماریهایی مثل پورفیری رخ میدهد.
زالودرمانی
زالو درمانی هنوز هم انجام میشود. این روش، درمان موثری برای کاهش انعقاد خون، بهبود فشار خون بالا و تحریک گردش خون در عمل جراحی ترمیمی وصل کردن مجدد اندامهایی مثل پلک چشم، انگشتان و گوشها استفاده میشود. اثر درمانی در نتیجه خونریزی مداوم زخمهای به جا مانده از زالوها به دست میآید. رایجترین عارضه زالودرمانی خونریزی طولانی مدت است که به راحتی درمان میشود، اگرچه واکنشهای آلرژیک و عفونتهای باکتریایی هم ممکن است رخ دهد. دستگاههایی به نام «زالوهای مکانیکی» اختراع شده که هپارین ترشح میکند و عملکردی مشابه زالودرمانی دارد.
درمان هلمینتیک (Helminthic)
درمان هلمینتیک نوعی ایمنی درمانی، درمان بیماریهای خودایمنی و اختلالات ایمنی، با استفاده از آلودگی عمدی با کرمهای انگلی (هلمینیت) یا تخم آنها است. این روش هر دردی را درمان میکند و گاها برای درمان آسم یا تب یونجه هم به کار میرود. بسته به بیماری خودایمنی موردنظر، عفونت هلمنتیک منجر به بهبود علائم در ۷۰درصد از بیماران میشود. کرمها در دوزهای خوراکی تجویز میشوند که در یک دوره چند هفتهای به طور مکرر مصرف میشوند و ممکن است عوارض جانبی نسبتا شدیدی داشته باشند. برخی بیماران در دوره درمان ۸ دوز ۲۵۰۰ تخم کرمی دریافت میکنند.
باکتری مدفوع درمانی
باکتری مدفوع درمانی برای درمان انواع خاصی از اختلالات التهابی روده مثل کولیت زخمی استفاده میشود. این درمان به شکل تنقیه در یک دوره پنج روزه به بیمار داده میشود. برای ساخت مایعی که در تنقیه استفاده میشود، به یک «اهداکننده مدفوع» نیاز است. به عبارت دیگر، یک نمونه مدفوع از فرد سالم (معمولا بستگان بیمار) گرفته شده و بعد از تبدیل به مایع، وارد مقعد بیمار میشود. تفکر پشت این درمان این است که باکتری مدفوع فرد سالم در بیمار رشد کرده و او را بهبود میبخشد. چیزی که شاید چندش آورتر از تنقیه مدفوع دیگران باشد، این است که این مایع ممکن است از طریق لولهای وارد بینی شود.
استعمال دخانیات
پزشکان قرنها برای درمان انواع بیماریها استعمال دخانیات را تجویز میکردند و گرچه این عمل هنوز اتفاق میافتد، اما تعداد پزشکانی که این درمان را پیشنهاد میکنند بسیار کمتر شده است. تحقیقات مربوط به بیماریهای عصبی نشان داده که خطر ابتلا به بیماری پارکینسون یا آلزایمر در افراد سیگاری ۵۰درصد کمتر است. همچنین نیکوتین، علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی را بهبود میبخشد و اثراتی روی مغز دارد که شبیه به محرکها است. اگرچه این یافتهها نباید هیچ کس را به سیگارکشیدن تشویق کند، اما برخی تحقیقات روی فواید نیکوتین روی سلامتی تمرکز دارند.
منبع: listverse
وَ قَالَ ع تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ
زمانی نمیتوانستیم جهان بدون را بدون یخ تصور کنیم. اما حالا که شاهد آب شدن یخچالهای طبیعی در مقابل چشممان هستیم، پیامدهای جدی آن را برای آینده زمین درک میکنیم.
بالا آمدن سطح دریاها
حدود ۱۰ درصد از کل خشکیهای سیاره ما را یخها تشکیل میدهند. حدود ۹.۳میلیون کیلومتر یخ داریم که ۷۰درصد از آب شیرین این سیاره را در خود ذخیره کرده است. چه اتفاقی میافتد اگر ا ین یخهاذوب شوند؟ اول از همه سطح آب دریاها بالا میآید. اگر همه یخچالهای طبیعی ذوب شوند، سطح دریاهای سراسر جهان ۷۰ متر بالا میآید.
تغییر شکل زمین
بالا آمدن دریاها به این معناست که زمین در امتداد سواحل زیر آب میرود. طبق گزارشی که اخیرا صورت گرفته، اگر دو منطقه یخبندان در قطب جنوب - جزیره پاین و تووایتس- به خاطر گرم شدن زمین از بین بروند، افزایش ۹۰ سانتیمتری سطح دریا در ۵۰ سال آینده باعث ناپدید شدن جزایر مارشال در اقیانوس آرام میشود و احتمال افزایش ۱.۸ متری در ۸۰ سال آینده، شانگهای، بمبئی و شهر هوشی مین و ۱۳ جزیره دیگر را کاملا زیر آب میبرد.
جابجایی انسانها
وقتی زمینهای مسکونی به دلیل زیر آب رفتن، غیرقابل سکونت شوند، گونههایی که اکنون روی خشکی زندگی میکنند دیگر نمیتوانند در آنجا بمانند. این در مورد انسانها هم صدق میکند، حدود دو میلیارد نفر (از جمعیت ۱۱ میلیارد نفری آینده) تا سال ۲۱۰۰ به خاطر تغییرات آب و هوایی پناهنده میشوند.
تشدید امواج طوفانی
بالا آمدن سطح دریا چالشهای دیگری هم برای انسان و به طور کلی کشورها به همراه دارد. محققان دانشگاه کورنل میگویند که تشدید امواج طوفانی و خطرناک، حتی در نواحی دور از ساحل سیل به راه میاندازند. در نتیجه، زمین کمتری در دسترس خواهد بود و جمعیتی که قبلا به دلیل تغییر مناطق ساحلی مهاجرت کرده بودند، حالا مجبورند برای سکونت در مناطق جدید تلاش کنند. علاوه بر این، دولت مجبور است زمینهای عمومی را برای استقرار افراد جدید بفروشد.
زمین جدیدی آشکار میشود
برخی زمینها زیر آب میروند و زمینهای جدیدی با عقبنشینی یخ آشکار میشوند. یخهای دائمی سنگین هستند و وقتی ناپدید میشوند، وزن زیادی از روی زمین برداشته میشود. این زمین بعد از ناپدید شدن یخها به جای اولش باز میگردد و به شکل پیش از یخبندان خود درمی آید. این اثرات لزوما مثبت نیستند و ممکن است منجر به شکل گیری دریاچههای جدید، جدا شدن خشکیها از هم و افزایش سیل شود.
آب آشامیدنی کمتر
در برخی مناطق یخها به صورت فصلی و دورهای ذوب میشوند و مردم آنجا -مثلا در کوههای آند، فلات تبت و دره ایندوس- وابستگی زیادی به این تغییرات پی در پی دارند تا توانند آب کافی برای آشامیدن، کشاورزی و تولید برق خود را تامین کنند. اگرچه ذوب یخچالها ابتدا آب بیشتری در اختیار آنها میگذارد، اما منجر به کمبود شدید در طولانی مدت میشود.
اسیدی شدن اقیانوس
گرم شدن هوا منجر به افزایش اسیدیته آب اقیانوس میشود که تاثیر زیادی روی مرجانها و سایر موجودات دریایی دارد. ذوب یخچالهای طبیعی میتواند این امر را تشدید کنند و منجر به اثر خورندگی روی موجودات صدفساز شود که اثر دومینویی منفی در سرتاسر شبکه غذایی ایجاد میکند.
ماهیگیری دچار مشکل میشود
اسیدی شدن فزاینده آب اقیانوس، تاثیر زیادی روی تعداد ماهیهایی میگذارد که به عنوان منبع غذایی در دسترس انسان و موجودات دریایی هستند. باتوجه به این که گرم شدن آب منجر به تغییر زمان و مکان تولیدمثل ماهیها میشود، برخی ماهیگیران شغل خود را از دست داده اند.
آب و هوای بدتر
پیامدهای ذوب شدن یخها فراتر از آن چیزی است که ابتدا تصور میکردیم و روی آب و هوای جهانی هم تاثیر میگذارد. ذوب یخها الگوهای آب و هوایی را که معمولا اقیانوسها به تنظیم آن کمک میکردند مختل میکند و باعث گرمتر شدن هوا در برخی مناطق و سردتر شدن برخی مناطق دیگر میشود.
افزایش کربن دی اکسید
اقیانوسها یک سوم کربن دی اکسید تولید شده توسط انسان را جذب کرده و آن را از اتمسفر خارج میکنند. اما با افزایش گرما و ذوب یخچالها، سطح کربن دی اکسید اقیانوسها افزایش مییابد و توانایی جذب بیشتر را از دست میدهند. افزایش کربن دی اکسید در اقیانوسها به طرز چشمگیری شرایط زندگی حیوانات دریایی را تغییر میدهند.
انقراض حیوانات
ذوب شدن یخچالهای طبیعی فقط برای انسان پیامدهای گسترده ندارد. بلکه برای همه گونههای حیات وحش خطرناک است و آنها را مجبور به جابجایی میکند، چون زیستگاهشان غیرقابل سکونت میشود. حیوانات سریعتر و آنهایی که به مهاجرتهای طولانی عادت دارند، شانس بیشتری برای زنده ماندن در ذوب یخچالها خواهند داشت، اما موجودات کندتر مثل لاکپشتها احتمالا زودتر منقرض شوند.
منبع: rd
برجهای ساعت در سراسر دنیا به عنوان نماد زیبایی و زمانشناسی شناخته میشوند. این برجها در گذشته و در مراکز شهرها ساخته میشدند تا به مردم در آگاه شدن از زمان، کمک کنند. زیرا در آن زمان داشتن ساعتهای مچی بین مردم رواج نداشت.برجهای ساعت اولیه، زمان را با نور خورشید مشخص میکردند، اما به تدریج با پیشرفت علم، این ساعتها نیز به شکل ساعتهای امروزی تغییر کردند.
۱. برج بادها
برج بادها در یکی از میدانهای شهر آتن واقع شده است. این برج ساعتی هشت ضلعی از نوعی سنگ مرمر به نام «پنتیلیک» ساخته شده است. در واقع این برج، نخستین برج ساعتی در دنیا است که در حدود ۵۰ سال قبل از میلاد توسط «آندرونیک» ساخته شده است. این برج دارای ارتفاعی ۱۲ متری و یک بادگیر و یک ساعت است که با آب، زمان را مشخص میکند.
۲. راتوس گلوکنسپیل
این برج ساعتی یکی از جاذبههای گردشگری مهم شهر مونیخ در کشور آلمان محسوب میشود. این ساعت در دومین مرحله از ساخت «تالار جدید» در سال ۱۹۰۸ در مونیخ ساخته شده است.این مجموعه دارای ۳۲ مجسمه با اندازههای واقعی از اشخاص مختلف است که هر روز ۲ داستان از این ۳۲ شخص برای گردشگران و بازدیدکنندگان روایت میشود. ساختمان شهرداری شهر مونیخ که به سبک معماری گوتیک ساخته شده است نیز در نزدیکی این برج قرار دارد.
۳. ساعت نجومی پراگ
ساعت نجومی پراگ در دیوار جنوبی «تالار قدیمی» در شهر پراگ واقع در جمهوری چک، قرار دارد. این ساعت که در سال ۱۴۱۰ ساخته شده است، قدیمیترین ساعت نجومی دنیاست که در حال حاضر از آن استفاده میشود. این ساعت که ساختاری پیچیده دارد یکی جاذبههای گردشگری شهر پراگ محسوب میشود و هر ساله هزاران گردشگر از این ساعت بازدید میکنند.
۴. برج مینیاپولیس
مینیاپولیس یکی از بزرگترین و پرجمعیتترین شهرهای ایالت «مینهسوتا» است. برج ساعت این شهر بزرگترین ساعت ۴ گوشه در دنیا است که هر طرف آن ۸ متر طول دارد. این برج که ۱۰۵ متر ارتفاع دارد تا سال ۱۹۰۲ بلندترین سازهی شهر مینیاپولیس نیز محسوب میشد.
۵. ساختمان دوکومو یوجی
ساختمان دوکومو یوجی در شهر توکیو و در کشور ژاپن واقع شده است. ساعت نصب شده در این ساختمان یکی از مدرنترین ساعتهای دنیا محسوب میشود.این برج ساعت با ارتفاعی ۲۴۰ متری یکی از بلندترین برجهای ساعت در دنیا به شمار میآید. در قسمت بالایی این برج چراغهایی وجود دارند که وضعیت آب و هوایی روزهای آینده را نشان میدهند. این برج یکی از نمادهای اصلی شهر توکیو به شمار میآید.
۶. برج زایتلوگا
این برج که در شهر برن در کشور سوئیس قرار دارد یکی از برجهای قرون وسطایی برجستهای است که در قرن ۱۳ برای نگهبانی و به عنوان نمادی برای مرکز زندگی شهری و یادبود شهروندی و همچنین به عنوان یک برج ساعت ساخته شده است.این شهر چندین بار دستخوش تغییراتی شده است، اما این برج ساعت زیبا همچنان نماد برجستهی شهر برن محسوب میشود. این برج ساعتی جزء میراث فرهنگی یونسکو نیز محسوب میشود.
۷. برج ساعت آلن بردلی
برج ساعت آلن بردلی در دفتر مرکزی راکول در شهرستان میلواکی در ایالات متحده واقع شده که توسط شرکت آلن بردلی ساخته شده است. از این برج ساعت در کتاب رکوردهای گینس به عنوان بلندترین برج ساعت بدون سیم و یکی از بلندترین برجهای ساعت ۴ طرفه در دنیا یاد شده است. ارتفاع این برج حدود ۸۷ متر است.
۸. برج الیزابت
برج الیزابت در انتهای خیابان شمالی کاخ «وست مینستر» در لندن واقع شده است. علیرغم نام رسمی، این برج در سراسر جهان با نام «بیگ بن» معروف است.برج الیزابت با ارتفاع ۹۶ متر به عنوان بلندترین ساعت سرامیکی در جهان شناخته میشود. این برج یکی از مهمترین نمادهای کشور انگلستان محسوب میشود و یکی از جاذبههای گردشگری شهر لندن نیز به حساب میآید.
۹. برج ابراج البیت
برج ابراج البیت در شهر مکه در کشور عربستان سعودی و در فاصله چند متری با مسجد الحرام، بزرگترین مسجد جهان واقع شده است. این برج همچنین با نام برج ساعت هتل رویال مکه نیز شناخته میشود.
این ﺳﺎﻋﺖ ﺭﺍ ﻣﻬﻨﺪﺳﺎﻥ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﺳﻮﺋﯿﺴﯽ ﻃﺮﺍﺣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ. به ادعای مهندسان کشور عربستان، این ساعت بلندترین ساعت نصب شده در جهان است که ساخت آن در سال ۲۰۱۲ به پایان رسیده است.
منبع: wonderslist